داستان کربلا از کجا شروع شد؟ از آنجا که یزید به حاکم مدینه دستور داد از حسین بن علی بیعت بگیر، و اگر بیعت نکرد او را به قتل برسان. اصل داستان کربلا از اینجا آغاز شد. امام حسین(ع) در جواب حاکم مدینه فرمود: ما اهل بیت نبوت هستیم، که قاعده ی مدیریت نظام هستی در دست ماست، و خداوند تمام ویژگیهای لازم برای مدیریت عالم هستی را در ما قرار داده است، و یزید فردی ظالم و فاسق و دائم الخمر است، فسق او آشکار است، و کسی مانند من با مانند یزید بیعت نمی کند: «مِثلی لا یُبایِعُ مِثلَه»
کربلا موضوع تنها محاکمه و مقابله با یزید نبود؛ بلکه اصلاح مردم بود که حاکمیت یزید را پذیرفته بودند. جامعه مسلمین باید تزکیه شود. این تزکیه چطور میتواند انجام شود؟ جامعه ای که حاکمیت یزید را پذیرفته، چطور می خواهد تزکیه شود؟! باید پذیرش حاکمیت کفر در جامعه از بین برود، تا جامعه بتواند با اجرای احکام دین و تحت مدیریت ولی جامعه، تزکیه پیدا کند.
باید پایه های این اصل مسلّم دین، یعنی «حاکمیت الله در عالم» را بین خودمان و جامعه و مردم جهان محکم و استوار کنیم، تا کسانی دست پرورده دستگاه استکبار و کفر در لباس روحانیت و دانشگاه، پایه های باور و ایمان مردم را نسبت به این اصل مسلم سست نکنند، و جامعه را به سمت تفکر سازش با استکبار و پذیرش حاکمیت کفر پیش ببرند.
عاشورا را باید عاشورایی دید. معارف اسلامی گسترده است، و در طول سال فرصت برای بحث پیرامون مباحث مختلف زیاد است. اما در ایام محرم و بخصوص دهه اول محرم باید به خود «حادثه عاشورا» و امام حسین(ع) و علل ایجاد این حادثه بپردازیم. تبیین واقعه عاشورا از هر مبحث دیگری در این ایام واجب تر و مهمتر است.
کسیکه طاعت خدا و رسول خدا را قبول کند، رشد میکند و قدرتمند و عزیز میشود. جامعه ای که در این راه رشد کرد، دیگر ذلت حکومت یزید را نمی پذیرد. اگر انقلاب ما تا کنون در جهان عزت و قدرت پیدا کرده است، فقط و فقط بخاطر اطاعت امر ولایت است، نه چیز دیگری. چرا برخی مسئولین ما بعد از ۳۷ سال هنوز این را نفهمیده اند?!
خداوند در مورد این افراد که از اطاعت ولی خدا سرپیچی میکنند، با قهر و غضب سخن می گوید، نه از در مهربانی و نرمش. بعضی مسئولین ما از خدا هم مهربانتر شده اند! می خواهند با نصیحت و سخنان نرم با کفر و ایادی شان سخن بگویند، و آنان را به راه درست هدایت کنند. خداوند می فرماید این افراد از چهارپایان پست ترند.
بعضی اهل علم با استناد به برخی روایات تاریخی ضعیف و حاشیه ای واقعه عاشورا، اصول مسلم نهضت عاشورا و آیات مسلم قرآن را نادیده می گیرند یا کمرنگ می کنند، و اینطور به جوانان ما القا می کنند که امام حسین(ع) قصد مذاکره با یزید را داشت. این افراد عامداً یا از روی نادانی توجه ندارند که با بررسی اجمالی آیات و روایات به وضوح مشخص می شود که در دین اسلام اصل جهاد است، و صلح و سازش فرع است
اولین ویژگی سربازان امام زمان(عج) محبت و عشق به خداست، و این عشق به خدا نتیجه جهاد و مبارزه است. بصیرت هم در نتیجه محبت قلبی به خدای متعال بوجود می آید. محبت اهل بیت(ع) به تنهایی کافی نیست. و الّا با وجود این همه محب اهل بیت(ع)، غیبت امام زمان(عج) پایان می پذیرفت. محبت اهل بیت(ع) باید به محبت و عشق به خدا منتهی شود
خداوند به پیغمبر (ص) دستور می دهد از کفار تبعیت نکن. در چه چیزی پیغمبر از کافرین تبعیت نکند، در بت پرستی؟ اینکه پرواضح است. خداوند می فرماید از کفار تبعیت نکن. در چه امری؟ در مصلحت اندیشی های مشرکین که برخلاف امر خداست. مصلحت اندیشی هایی که به ظاهر از روی اخلاق و خیرخواهی مردم است، اما در واقع خلاف مصلحت امت و بر خلاف امر خداوند است
ایجاد وابستگی اقتصادی و امنیتی، جامعه را به پذیرش طاغوت وادار می کند. کسانی که می گویند اگر با آمریکا مذاکره نمی کردیم آمریکا به ما حمله میکرد، دروغ بزرگی به مردم می گویند. این دروغها و حربه های تبلیغاتی برای وابسته کردن و متمایل کردن مردم به استکبار است. اگر مردم به حکومت کفر وابستگی و تمایل و اعتماد پیدا کردند، خودشان در برابر ولی و امامشان خواهند ایستاد و کارش را تمام خواهند کرد. مردم کوفه، یعنی عموم جامعه شیعه، خودشان با دست خودشان و با تمایل خودشان به جنگ حسین(ع) رفتند و او را کشتند