یکی از دوستان هیئت که مدتی در سوریه و لبنان فعالیت داشتند، خلاصه ای از مصاحبه شان با شهید مقاومت، «شهید سمیر قنطار» را برای سایت ارسال کرده اند که خواندن آن خالی از لطف نیست...
امروز ملاک و معیار شیعه بودن و آنها که مثل من لااقل خود را به شیعه بودن می زنند... اطاعت از رهبر و لبیک گفتن به ندا و دعوت او و جهاد فی سبیل الله است، درست مثل صدر اسلام، آنها که افسوس می خورند که در رکاب امام حسین علیه السلام نبودند در روز عاشورا، و یا دم از افسوس خوردن می زنند، الان وقتش است هیچ فرقی ندارد...
مقاومت جانانه لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب در جزایر مجنون، در برابر پاتک های سنگین دشمن بعثی و در نبردهای نابرابر تن با تانک، حماسه ای بود که فرمانده جوانی چون زین الدین آن را رهبری کرد. با پایان عملیات خیبر، مأموریت لشکر ۱۷ از جنوب به سمت غرب کشور تغییر یافت.
در جنگ عراق و سوریه دو مسئله وجود دارد که باعث میشود ما تصور کنیم، این جنگ، جنگ جدیدی است: 1. پارتیزانی و چریکی بودن 2. نوع اعدامها و کشتارهای فجیع دشمن. اما با اندک تاملی در وقایع جنگ تحمیلی، به آسانی درمی یابیم که مشابهت های زیادی میان این جنگ ها وجود دارد و چه بسا در برخی از وقایع، جنگ در کردستان بسیار فجیع تر از جنگ در سوریه و عراق بوده است.
نوشته ای که در جیب یکی از کشته شدگان منافقین در سال 66 پیدا شد: «خدایا! من به عشق مسعود و مریم وارد ایران شدهام تا مبارزه کنم، اما چه کنم که در هر روستایی که وارد میشویم، اصلا مردم به ما اعتنا نمیکنند!» امام در تاریخ 21/04/59 فرمودند: «من از این جوانان پیشمرگ که بهراستی اثبات کردند که فداکار اسلام و لشکر پیغمبر هستند، تشکر میکنم. من به شما علاقه دارم، علاقهی یک مسلم به مسلم و یک پدر به فرزند.»
عصر روز 24 دیماه سال 65 بود که آن واقعه تلخ و شیرین اتفاق افتاد. شیرین برای آنان که در دامان مادرشان حضرت زهرا سلام الله علیها منزل گرفتند؛ و تلخ برای خانواده های داغدیده و صبور این شهدای مظلوم و بیگناه...