چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴ - ساعت ۲۰:۳۵

در ایام سالگرد شهادت شهید سید مصطفی صفوی منتشر شد: وصیت نامه ی شهید سید مصطفی صفوی

امروز ملاک و معیار شیعه بودن و آنها که مثل من لااقل خود را به شیعه بودن می زنند... اطاعت از رهبر و لبیک گفتن به ندا و دعوت او و جهاد فی سبیل الله است، درست مثل صدر اسلام، آنها که افسوس می خورند که در رکاب امام حسین علیه السلام نبودند در روز عاشورا، و یا دم از افسوس خوردن می زنند، الان وقتش است هیچ فرقی ندارد...

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد الله رب العالمین و السلام و الصلوه علی نبیه و آله الاطیبین الذین هم یرید الله لیذهب عنهم الرجس ویطهرهم تطهیرا اللهم وال من والاه و عاد من عاده و انصرمن نصره و اخذل من خذله

با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب و خانواده شهدا و رزمندگان و سایر دوستان.

من اگر چه توفیق نداشتم پیامبر یا ائمه را در زمان حیات و یا بعد ببینم اما همینکه این نِعَمِ بزرگ را که دیدن وجه رهبر و کلاً اعمال او و درک او که نائب بر حق امام است و رزمندگان شهید (حاج صادق ساداتیان و...) را دیدم که خداوند توسط چنان رهبری و چنین لبیک گویانی اسلام را پیش میبردند تنها همین بس، زیادی من هم بود با اینکه من اصلاً لیاقت نه دوستدار شیعه بودن و نه در جمع اینها بودن و نه در جمع رزمندگان شیعه بودن و نه سید بودن و نه درک کردن شهید و رهبر عزیز را نداشتم و چقدر نِعَمی که از بس بی نهایت است نمی توان گفت در جمع پیروان رهبر بودن که به نسبت به کل جهان اقلیت درصد را تشکیل می دهند، حقم نبود و لیاقتش را نداشتم خداوند همه را به من داد فقط منتظرم همچنانکه من هیچ سعی و کاری در زمینه پیدا کردن این لیاقتها و توفیقات نکردم ولی خداوند از روی رحیمیتش به من داد، منتظرم آخرین توفیق ( لیاقت شهادت فی سبیل الله ) و درک آن و در نهایت شهادت فی سبیل الله را نیز بدهد. به امید آن روز!

 

شهید سید مصطفی صفوی

از راست: شهید سیدحسین میرحسینی، شهید سیدعلی اکبر ترازانی، شهید سیدمصطفی صفوی
محل مقر گردان تخریب لشگر 27 محمد رسول الله(صلی الله علیه و آله)

 

آری تمام لحظات زندگی من خدا بود و سرتاسر نعمی که او به من داد و فقط من می دانم و او و مقداری از آن را بعضی از دوستان و رفقا که خودشان در خط طلبگی و رزمندگی می باشند. آری من کارم فقط کوتاهی بود و معصیت ولکن خدا در قبال هر معصیت نه تنها استغفار ما را قبول کرده که خود این استغفار نیز نعمتی از طرف او بود، خصوصاً مجالس دعا و هیئت و .... بلکه قبول استغفار نیز از او بوده و در نهایت محبتها و توجهاتی که خدا از روی لطف و کرم به من داشته از قبیل سید بودن، اگر چه حق سیدی بجا نیاوردم و نشست و برخاست با بهترین افراد خدا که عده ای از آنها زنده اند و عده ای هم شهید شده اند و از طرف خودم اگر چه ناامیدم ولی از وجود معلول می توان پی به وجود علت برد، با این خدا، از طرف خدا. امیدوارم که انشاء الله شهادت مرا برساند چون من از آن روزی که خدا را شناختم کارهایم را نیز به او واگذار کردم. « أُفَوِّضُ أمری إلی الله إن الله بصیرٌ بالعباد سبحانَ ربِّکَ ربِّ العِزَّهِ عَمَّا یَصِفُون و سلامٌ علَی المُرسَلِین و الحَمدُ لله ربِّ العالمین سبحان اللهِ و الحمدُ لله و لا إله إلّا اللهُ و الله أکبر و لا حَولَ و لا قُوَّه إلّا بِاللهِ العَلِیِّ العَظِیم »

منتظرم آخرین توفیق و عنایت و نعمتش را به من بدهد. فعلاً شاید می خواهد کمی با دیدن مصیبت و ... مرا امتحان کند یا به تلافی معاصی، اندکی مرا تنبیه کند و یا شناختم را می خواهد بیشتر کند، نعمتی است که مقداری ناچیز از حکمتش را دریافته ام و اکثر حکمت آنرا فقط خدا میداند و من بدلیل درک محدودم آن را نمی توانم درک کنم ولی چون خدا هر چه مصلحت و بهتر می داند همان بهتر است. ما از لحاظ خواسته و ... (که باز هم خود همین خواسته و مسئله حب به شهادت در راه محبوب نعمت و هدیه ای از طرف اوست) شهادت را می خواهم و در نهایت وا گذار می کنم به او زمانش را هر موقع خواست بدهد ولی اینطور که من می بینم می دهد و در این مدت انتظار انشاء الله در خط او و پیامبر و ائمه، خصوصاً در این زمان در خط رهبر بمانیم و صبر پیشه کنیم که تا حال هم در این راه خدا مرا کمک کرده و می کند.

 

شهید سید مصطفی صفوی

شهید سیدمصطفی صفوی

 

 و اما ای آنها که پی به خدا نبردید، پی به انقلاب نبردید، بویی از اسلام به مشامتان نرسیده، و رهبر را درک نکرده اید و در نهایت غفلت بسر می برید، از فامیل گرفته تا ... به خود آیید و خودتان را نجات دهید، بالاترین توفیقات را از دست داده اید و خودتان خبر ندارید و خیلی از شماها همانهایی هستید که به تبعیت از آبائتان و پیشینیانتان با خدا مخالفت کردید و خدا شما را به حال خود رها کرده، اما آن عده که هنوز امید هدایت در آنها هست لکن کمی هنوز مقداری بیدار نیستند؛ به خود بیائید و خود را نجات دهید و از خدا بخواهید شما را از دیار ظلمت بسوی نور بیاورد و یا در خط رهبر بیاورد.

که یُضِلُّ اللهُ مَن یَشاءُ و یَهدِی مَن یَشاء (گمراه می کند خدا کسی را که بخواهد و هدایت می کند کسی را که بخواهد! و یا والظالمین اعد لهم عذاباً الیما (خداوند آماده کرد برای ظالمان عذابی دردناک)

امیدوارم لااقل خون شهدا در دل سنگ و سیاه شما اثری نداشت لااقل خون من در دل شما تأثیر گذارد (مخصوصاً از فامیلهایی که در خط مسلمان بودن و رهبری نیستند، خطابم به آنهاست)

در نهایت راضی نیستم کسی از آشنایان و فامیلها (چون دوستان بحمدلله از اولیاء خدایند و از من بهترند) در مراسم من شرکت کنند مگر اینکه مسلمان شده و با حجاب.

و تازه این اول راه است باید انقلابی شده و در خط رهبر بیایند والّا لازم نکرده شرکت کنند.

امروز ملاک و معیار شیعه بودن و آنها که مثل من لااقل خود را به شیعه بودن می زنندکه (مَن تَشَبَّهَ بِقَومٍ فَهُوَ مِنه؛  هر کس که خود را شبیه به قومی نماید از آن قوم است) اطاعت از رهبر و لبیک گفتن به ندا و دعوت او و جهاد فی سبیل الله است، درست مثل صدر اسلام، آنها که افسوس می خورند که در رکاب امام حسین علیه السلام نبودند در روز عاشورا، و یا دم از افسوس خوردن می زنند، الان وقتش است هیچ فرقی ندارد، والّا قضیه این افراد مثل همان شخصی است که در خواب امام حسین علیه السلام را دید که فقط این ماند و امام، به او فرمود که این اسب و زره و ... را بگیر و برو جلو، و می رود و خیل عظیم سپاه را می بیند، فرار می کند و در حال فرار دشمنان دنبالش می کنند و از خواب می پرد و به همسرش می گوید نزدیک بود جانم گرفته شود.

الان هر که امام را تنها بگذارد و دعوتش را لبیک نگوید درست مثل کوفیان زمان امام حسین علیه السلام است. همچنان که زمان بعد از پیامبر(ص) تنها ملاک حضرت علی علیه السلام بود و ارتد الناس بعد النبی الا ثلاث؛ که معنی آن این است: بعد از پیامبر مردم همه مرتد شدند الّا سه نفر (سلمان، ابوذر، مقداد) امروز هم معیار رهبر است و تمام نماز و روزه و ... و حتی محبت به ائمه که (عنایت دیگری از طرف خداوند در زندگی من که نهایت محبت ائمه نیز و عنایت آنها نیز بوده) نیز با وجود اطاعت رهبری، صحیح است که اصلاً لازم و ملزوم همند. چطور ممکن است یکی خود را محب حضرت قائم (علیه السلام) بداند و از آن طرف مخالف نائب بر حقش که خود امانتی است در دست ما و امت ما و خود از ذریه و فرزند زهرا(س) است و بعد از سالها جهان از وجود داشتن چنین رهبری بی نصیب بوده که عارفترین و ... باشد؟ او در عین حال جهاد‎گرترین و سیاسی ترین و ... است و تمام الگو یعنی الگوی تمام معنا.

(أطیعوا الله و أطیعوا الرّسول و أُولِی الأمرِ مِنکُم) من کمتر از آنم که‎ پیام بدهم و هر چه پیام بوده معصومین و قرآن و... داده اند و در این عصر رهبر و شهدا، لکن از روی وظیفه (ارشاد دیگران و امر به معروف و نهی از منکر دیگران) می باید می گفتم: خدایا مخالفین رهبر را هدایت کن؛ اگر قابل هدایت نیستند سرنگون کن و در نهایت هر چه تو خواستی ای مولای عزیز و مهربانم که مرا هلاک گردان یا اجابت نکن آنچه را که مخالف مصلحت تو و... است.

در کل حرف زیاد است ولی همه حرفها زدنی نیست بلکه بقیه مراحل را باید خود بپیمایید.

در پایان از یک یکِ دوستانم می خواهم مرا حلال کنند خصوصاً می دانم که مایه ناراحتی و رنج برای آنها بوده ام مخصوصاً برای عده ای که خودشان بهتر می دانند.

در ضمن إن شاء الله اگر نماز و روزه هایم قبول باشد که به فضل خدا قبول است قرضی بحمدلله به خدا  ندارم، فقط مرا حلال کنید. هر کس هم از من قرضی دارد که من الان در ذهنم نیست، به خانواده ام بگوید و تحویل بگیرد و معذرت مرا پذیرفته و مرا حلال نمایند.

 این وقتهایتان را گرامی بدارید و خوب استفاده کنید که چقدر روی این مطلب شهید حاج آقا صادقی و سایر علماء تأکید داشتند علی الخصوص شهید صادقی که هم قولاً تأکید داشت و هم عملاً و استفاده تام را ببرید که خودمان که عمر از دستمان رفت و جای شکرش باقیست که با وجود دست خالی بودن إنشاء الله (خداوند که همیشه نعمت و توفیق و... در برابر این دست خالی بودن را به ما داده) آخرین توفیق (شهادت) را نیز بدهد. إنشاء الله که این خواسته من تحقق پیدا کند و در آن عالم از نوکران حضرت زهرا (س) و سایر معصومین قرار بگیرم.

من این وصیت نامه را از روی تکلیف نوشتم و اصلاً نمی خواستم وصیت نامه ای بنویسم به دو دلیل اولاً من لیاقت پیام دادن را نداشتم و هر چه پیام بوده معصومین و قرآن و علی الخصوص در این زمان رهبر و شهدا داده اند ولی از روی وظیفه، که مؤمن باید هر شب وصیت نامه اش بالای سرش باشد شاید خواب موقتش تبدیل به خواب دائم شود و ثانیاً من از طرف خودم ناامیدم که شهید شوم ولکن از طرف خدا امیدم زیاد است به خاطر فضل زیادش، خصوصاً نسبت به من، که این همه تاکنون نعمت داده این نعمت را هم انشاء الله در این عالم به عنوان آخرین نعمت بدهد. چون خواسته من همین است و اصلاً کسی که شیفته است و یا محب شهداست مثل من باید هم این طور باشد چون اربابمان حضرت علی علیه السلام نیز با وجود اینکه پیامبر به او وعده داده بود شهید شود، ضجه می زدند برای شهادت و آرزو می کردند و از خدا می خواستند که به مرگ طبیعی نرفته و شهید شوند.

وگرنه محال است یک نفر شیعه باشد یا محب به شیعه حضرت علی علیه السلام باشد و آرزوی شهادت را نداشته باشد. جریان این شخص در آن صورت مثل آن کسی است که افسوس می خورد که چرا در واقعه عاشورا در رکاب حضرت سید الشهدا نبوده بجنگد و شب خواب می بیند که فرار می کرده از دشمنان.

ای آنها که سینه زن حسین هستید، گریه کن حضرت زهرا (س) و مصائب اهل بیتید و افسوس می خورید که ای کاش ما هم بودیم تا مثل آن سه نفر به حضرت علی علیه السلام کمک کنیم یا از حضرت زهرا (س) دفاع کنیم و 40 نفر یاری که حضرت علی علیه السلام آن زمان می‎خواست تکمیل کنیم. ای آنان که آرزو داشتید در رکاب امام حسن علیه السلام شهید شوید یا در واقعه عاشورا «هل من ناصر ینصرنی و هل من معین یعیننی» پسر حضرت زهرا (س) را لبیک گویید و الی آخر، الان وقتش است. الان امام مثل جدش مظلومانه دعوت به جهاد می‏کند.این نعمت بزرگ الهی _که از عمر ما خدا بکاهد و بر عمر او بیافزاید_ الان وقت لبیک گفتن و جهاد کردن است از دستتان نرود... . واقعه کوفیان و بی وفایی به عهدشان وکلاً مسائل کربلا برای شما درس باشد و تجربه، بعلاوه عزاداریهایی که دارید.

 

شهید سید مصطفی صفوی

مزار پاک شهید سیدمصطفی صفوی در بهشت زهرا(سلام الله علیها)

 

من به هیچ وجه راضی نیستم افرادی که در مراسم من شرکت می کنند بعد از مراسم بتوانند جبهه بروند و نروند. چون در حقیقت با نرفتن، خون شهدا و ما را پایمال کرده اند. راه شهدا باید ادامه داده شود تا خونشان پایمال نشده و به خانواده شهدا و امت حزب الله و در نهایت رهبر و آقا امام زمان (عج) و در نهایت به خدا ظلم شده است. ای کاش بارها جان داشتیم و در راه معبود می دادیم به امید آن روز که شاعر خوب سرائیده:

سحری بخواب بودم که صبا  ز دیر آمد                   که نوید وصل گوید ز دیار دلبر آمد

همه مژده باد گویان که شب غمت سرآمد              در دیر می زدم من که ندا ز در بر آمد

                                  که درآ درآ ...تو ز خاصگان مائی

در پایان از همه رفقا می خواهم سنگرهایشان را محکم و استوار نگه داشته و وظیفه شان را خوب انجام دهند و در ضمن محاسبه و مراقبه و تقوی را فراموش نکنید که خودمان که عامل نبودیم لااقل شما عامل شوید. در ضمن عزاداری را ترک نکنید و در ایام ماه رمضان و محرم و دهه صفر و فاطمیه و ... استفاده کامل را برده که امام فرمودند همین عزاداریها و همین نوحه ها و سینه زنی ها ما را پیش برده و اسلام را نگه داشته است. امروزه اگر چه عده ای معاند با آنها مثل اولیها و دومیها و ... نمی توانند ائمه (ع) را ببینند و نسبت به آنها حسادت و عداوت دارند می خواهند با دلیل هایی که از خود مسخره تر و بی ثبات تر است این سینه زنی ها را بکوبانند که تا به حال هم موفق نبودند که خداوند دشمن آنهاست (من ابغضکم فقد ابغض الله)؛ ولی در کل مواظب توطئه آنها باشید که در این میان افرادی ساده لوح را تابع خود نکنند که خداوند دشمنان اسلام را خصوصاً منافقین داخلی را نابود کند (انشاء الله).

آری هر که خود را ساخت و از توفیقات و نعم خدا استفاده کرد و خود را به درجه بالاتر از ملائکه رساند، که به سعادت دنیوی و اخروی رسیدند؛ آنها که نکردند و غافل شدند به درجه اسفل السافلین رسیدند همچنانکه مصداق آنها را به راحتی می توان دید.

از خدا بخواهید به شما توفیق مرحله اعلی علیین درجات را بدهد مرحله سعادت را نه مرحله شقاوت را، که اگر به خدا رو آورید او ارحم الراحمین است و پاسخ می گوید مثل آن شخصی که همیشه می گفت منم منم اجابت نشنید و یکبار اشتباهی گفت صمد و اجابت شنید.

رب، ارحم الراحمین است ولی این توئی که از یاد او غافلی و به خودت و او ظلم کرده ای. در ضمن در کارهایتان نیز به خدا توکل کنید و امورتان را به او تفویض کنید.

باز هم در پایان از همگی می خواهم که مرا حلال نمایید.

سید مصطفی صفوی   ۱۳۶۵/۶/۱۱

نام

پست الکترونیک

* کد امنیتی

تصویر کد امنیتی

* نظر

نظرات کاربران

مرتضی
شنبه ۲۵ دی ۱۳۹۵ - ساعت ۲۲:۲۶

یک چیزی یادم رفت . شهید را از سوم راهنمایی میشناختم و تا آخر دبیرستان در مدرسه ما بود . همیشه شاگرد اول بود . در عین جوانی اش یک آقا بود و اصلا یک فرشته بود. همه مطمئن بودیم که دکتر میشه ولی جبهه و شهادت رو به همه چیز ترجیح داد. هر وقت یادش مییفتم دلم میگیره.

مرتضی
شنبه ۲۵ دی ۱۳۹۵ - ساعت ۲۲:۲۶

یادش به خیر . سال اول نظری همکلاسم بود . یک گل خوش بوی بی خار بود . یک خاطره از او دارم . روزی دست در جیبم کردم تا چیزی در بیاورم و ناگهان آیات قرآنی که برای حفظ کردن و صرف نمره گرفتن در جیبم بود بیرون آمد و صفوی آنها را دید و با لبخند به من گفت که خیلی خوشم امد . طفلک فکر میکرد من هم مانند او اخلاص دارم . خدا رحمتش کند . امروز ناگهان به فکر او افادم و نامش را در اینجا دیدم .

بدرنژاد
یکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۵ - ساعت ۰۷:۴۱

آنانکه غمت بجان خریدند حسین (ع) یکباره دل از جهان بریدند حسین (ع) افسوس که خونین کفنان ایران جان داده و کربلا ندیدند حسین (ع)

ali mohammad mahdi

تا بپيوندد به دريا كوه را تنها گذاشت... رود رفت

AliAhmad
شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ - ساعت ۰۱:۱۸

شهیدسیدمصطفی! یک سلامم را اگر پاسخ بگویی میروم لذتش را با تمام شهر قسمت میکنم... گفتند برای شهید گریه نکن. اما جایی از امامم، از امامت از حضرت روح الله خواندم که فرمودن: گریه کردن برای شهید نهضت را زنده نگه میدارد... پس کماکان تازنده ام برایت میگریم تانهضتت، نهضت اسلام، نهضت انقلاب زنده بماند... صحابه امام زمان (عج) بیست وهشتمین سالروز شهادتت مبارک... .

AliAhmad
شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ - ساعت ۰۱:۱۸

شهید سید مصطفی! امروز وقتی داشت برای مردمم تو را توضیح می داد، دل بیقرارش به درد آمد ولی میدانم که خدا میبیند و همین کافیست...

AliAhmad
پنجشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۴ - ساعت ۰۱:۱۸

سلام بسیار عالی بود مدتهابود دنبال نشانی از این ولی خدا شهیدسیدمصطفی بودیم و از او ممنونیم که خواسته ما را اجابت کرد تا کلام نورانی اش را باچشمانی اشکبار به نظاره بنشینیم و بسوزیم...

تخریب قبور ائمه علیهم السلام در بقیع
با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین
حاج احمد پـنــاهـیــان
زمان:
جمعه ۳۱ فروردین ماه از ساعت ۲۰
(قرائت قرآن، احکام، سخنرانی، عزاداری)
مکان:
مقتل الشهداء‌ فاطمیه
کلیه حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام محفوظ است