تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم... ما تصمیم داریم پرچم لا اله الا اللّه را بر قلل رفیع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم... جنگ ما، جنگ اسلام است علیه تمام نابرابریهای دنیای سرمایه داری و... این جنگ، سلاح نمی شناسد. این جنگ محصور در مرز و بوم نیست. این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخی و کمبود و فقر و گرسنگی نمیداند. این جنگ، جنگ اعتقاد است.
جان کلام
دشمن دست بر نمیدارد؛ تا انقلاب را یا تحریف کنند یا به دست فراموشى بسپرند.
کسى که گذشتۀ افتخارآمیز خود را نمیداند، نمیتواند در آینده هم حوادث افتخارآمیز براى خودش درست کند.
امروز اینها سعى میکنند چهرۀ خاندان خبیث و منحوس پهلوى را بَزک کنند، آرایش کنند.
این سخنان که تنها گوشه ای از سوزِ دلهای مقتدای ما در سالروز نوزدهم دی است[1] انعکاس دهندۀ حقایقی است که در طول تاریخ بارها مصداق یافته و از دلِ آنها قواعدی به دست میآید که میتواند چراغ راهی باشد برای رهپویان حق در تمام زمانها و نیز برای آنان که همینک عزم جنگِ نرم را در سینه دارند و آن اینکه؛ دشمن را خوب باید شناخت، اهداف او، شیوۀ کار و دستهای پنهان او و از سوی دیگر نقاط ضعف خود و محل نفوذ دشمن. نباید فراموش کنیم که خطِّ سیرمان در برابر دشمن به دست سالار شهیدان در کربلا ترسیم گشته و تکلیفمان برای ابد روشن شده است؛ «ألا وَ إِنَّ الدَّعِىَّ بنَ الدَّعِىّ قَد رَكَزَنِى بَينَ اثنَتَيِن: بَينَ السِّلَّۀ وَ الذِّلَّۀ وَ هَيهَاتَ مِنَّا الذِّلَّۀ»[2]
تحقق عينی غدير خم در سرزمین ایران
از جمله قضایایی که تحرکات دشمنان را میتوان در آن به روشنی مشاهده کرد و آن را آزمونی برای مرزبندی با دشمنان محسوب نمود، حادثۀ بیست و دوم بهمن ماه و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران است که قاعدِ انقلابِ اسلامی یعنی روح الله الموسوی الخمینی (قدس الله نفسه الزکیه) آن را «سرآغاز حکومتِ الله بر جهان»[3] و «نقطۀ شروع انقلاب بزرگِ جهانيِ اسلام به پرچمداري حضرت حجت (ارواحنا فداه) »[4] برشمرده و خلف صالح ایشان یعنی امام خامنهای نیز آن را «تحقق عينی و عملیِ غدير خم در سرزمین ایران»[5] و «بزرگترين خاطرۀ ملت ایران بعد از ورود اسلام به این مرز و بوم»[6] معرفی مینمایند؛ «چرا که تجلّیِ خورشیدِ اسلام ناب در آینۀ فجر انقلاب انعکاس یافت»[7] و انقلاب اسلامی در بیست و دوم بهمن زمینه را برای خروج اسلام از گوشۀ عزلت و انزوا فراهم کرد. این حقیقتی است که غیر مسلمانان نیز به آن معترفند:
انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی، حیات تازهای به مسلمانان در سراسر جهان بخشید و اسلام - مبارزترین مذهب دنیا- با انرژی انقلاب خود، یک میلیارد مسلمان را برانگیخت و آنان را برای تشكیل حكومت الله در زمین به حركت درآورد.[8]
رمزِ عظمت 22 بهمن ماه
قیامی که افق و چشم انداز نهایی آن عبارت است از صدور حقیقت انقلاب -یعنی شریعت اسلامی- به سراسر عالم و خاتمه دادن به سلطه و سیطرۀ جهانخواران و مستکبران بر منافع نوع بشر و تحقق «وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَۀ»[9] و هموار ساختن مسیر برای ظهور منجی، مصلح و امامت مطلق حق یعنی امام زمان(ارواحنا فداه) است.[10]
22 بهمن ماه، سرآغاز بیداری اسلامی و فطری در جهان
عمق این حادثه و میزان تسرّی و اثرگذاریِ آن را میتوان هم اکنون در عالم مشاهده نمود. با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، نظام سلطه به سرکردگیِ آمریکا با چالش بزرگی به نام خیزش بیداری اسلامی در منطقه مواجه شد که با گسترش روزافزون آن، معادلات قدرت در جهان برهم ریخت و خاورمیانۀ جدید – نه آن گونه که غرب انتظارش را داشت – پایهگذاری شد.
اسلام هراسی، ایجاد گروههای تروریستی مانند داعش، القاعده، بوکوحرام، ارتش آزاد سوریه و... حمله، قتل و غارت کشورهای مسلمان و... همگی از جمله اقدامات مستکبران عالم در برابر قدرت فزایندۀ اسلام و انقلاب برآمده از آن است. عمق فاجعه برای دشمنان اسلام تا به آنجاست که ملتهای غیر مسلمانان نیز، اقدام به ایجاد جنبشهایی مانند "وال استریت" و... در دلِ اروپا و آمریکا مینمایند. ایران اسلامی امُّ القرای این بیداری فطری و اسلامی است و انقلاب اسلامی در بیست و دوم بهمنِ 57 نیز، مادرِ این انقلابها محسوب میشود. چنانکه بنگاه خبرسازیِ انگلیس نیز نمیتواند آن را مخفی نگاه دارد:
آنچه در ایران و در سال 1979 میلادی رخ داد، نه تنها برای ایرانیان بلکه برای تمام ادیان جهانی نقطه عطفی بود، نقطه عطفی که از بازگشت میلیونها نفر در سراسر دنیا به اصولگرایی مذهبی خبر میدهد... در سراسر جهان پیروان دیگر ادیان مانند مسیحیت، یهودیت و هند و نیز به اصول گرایی مذهبی روی آوردند؛ حتی در ترکیه نیز که هفتاد سال قبل با مذهب وارد جنگ شده بود روند بازگشت به اصول اسلامی سرعت گرفته است.[11]
در واقع اثری که انقلاب اسلامی ایران گذارد، تنها بر مسلمانان نبود بلکه بشریت و همۀ انسانها را متحول ساخت. چنان که "مايكل فيشر" انسان شناس آمریکایی در این باره می نویسد: «انقلاب امام خميني حتي سير تطوري انسان را تغيير داد».[12]
این حقیقت تلخ برای فرزند نامشروع غرب یعنی رژیم صهیونیستی نیز قابل اغماض و بیاعتنایی نیست. چنان که "ابا آبان" نظریه پرداز صهیونیستی و وزیر خارجه وقت اسرائیل میگوید: «انقلاب اسلامی، كوته اندیشی نیست بلكه فصل جدیدی در تاریخ ایده است. من احساس میكنم این ایده در منطقه خاورمیانه شیوع یافته و پیروزی انقلاب اسلامی بیانگر این پدیدههاست».[13]
امام خمینی؛ پرچمدار انقلاب جهانی
همۀ این ثمرات را باید مرهونِ ابرمردی دانست که ابراهیموار بر اهریمن زمان حملهور شد و نخستین بارقههای انقلابِ جهانی را مشتعل نمود. همو که قیامش نه از بیست و دوم بهمنِ 57 بلکه سی و چهار سال پیش از آن یعنی در سال 1323 با صدورِ بیانهای رُخ نمود:
«قُلْ انَّما اعِظُكُم بِواحِدَۀ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنى وَ فُرادى؛ بگو من شما را فقط به يك حقيقت اندرز مىدهم و آن اينكه دو تا دو تا و يك يك براى خدا قيام كنيد.» [14]... هان اى روحانيين اسلامى! اى علماى ربانى! اى دانشمندان ديندار! اى گويندگان آيين دوست! اى دينداران خداخواه! اى خداخواهان حقپرست! اى حقپرستان شرافتمند! اى شرافتمندان وطنخواه! اى وطنخواهان با ناموس! موعظت خداى جهان را بخوانيد و يگانه راه اصلاحى را كه پيشنهاد فرموده بپذيريد و ترك نفعهاى شخصى كرده تا به همه سعادتهاى دو جهان نايل شويد و با زندگانى شرافتمندانه دو عالم، دست در آغوش شويد.[15]
ابتلاء و امتحان، پیششرطِ رسیدن به رهبری
پر واضح است که انقلاب کردن هزینهبر است. توهین و بیحرمتی دیدن، به خطر افتادنِ موقعیت اجتماعی، زندانی شدن، در معرض خطر قتل و اعدام قرار گرفتن و در نهایت تبعید شدن از خانه و کاشانه به مدت طولانی و داغ جوان دیدن از جملۀ آن هزینهها بود که امام خمینی(ره) همه را به جان خرید. این چنین شد که خداوند بار امانت را بر دوش وی نهاد و امامت و رهبری امت را به او محوَّل کرد.
البته بشارتِ آمدنش و وقوع انقلابش را از سالیانِ دور، موسی بن جعفر(علیهماالسلام) به شیعیان خود اعلام و ویژگی یاران او را چنین شرح داده بود:
امام خمینی در کلام دشمن
مشعل فروزان و شخصیتی که حتی دشمنان و بیگانگان نیز به درایت، مدیریت و الهی بودن او اعتراف دارند. چنان که از سردمدار نظام سلطه در غرب یعنی آمریکا که از دشمنان خونی این انقلاب محسوب میشود چنین نقل شده است:
آیت الله خمینی غرب را با بحران جدی برنامهریزی مواجه کرد، تصمیمات او آن چنان رعد آسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامهریزی را از سیاستمداران و نظریهپردازان سیاسی میگرفت. هیچ کس نمیتوانست تصمیمات او را از پیش حدس بزند، او با معیارهای دیگری غیر از معیارهای شناخته شده دردنیا سخن میگفت و عمل میکرد، گویی از جای دیگر الهام میگرفت، دشمنی آیت الله خمینی با غرب بر گرفته از تعالیم الهی او بود او در دشمنی خود نیز خلوص نیت داشت.[17]
پشت پردۀ کینه توزیها با امام خمینی و انقلاب اسلامی
چنین شخصیتی طبیعتاً نزد مستکبران عالم باید از منفورترینِ افراد و انقلابش نیز از منحوسترینِ رخدادها باشد؛ زیرا تا چندی پیش، ایران جزیرۀ امن[18] و حیات خلوتی برای چپاولگران بود و آنان سرمست از ذخایر مادی و معنویِ این مملکت، بی هیچ منازع و مزاحمی مشغول اربابی و خان سالاری بودند. این انقلاب و رهبر آن، تمام حیثیت و آقاییِ آنها را به سُخره گرفت و علاوه بر کوتاه کردن دستشان از منابعِ غنیِّ این ملت، الگو و درسی برای آزادیخواهانِ عالم شد تا از این طریق، سایر منافعشان در سرتاسر دنیا به خطر افتاده و به پرتگاه نیستی سرازیر شود.
عصبانیت و جنونِ حاصل از این تحول قابل درک است و از آنان نیز انتظاری جز دشمنی با این انقلاب و تلاش برای انحراف آن نیست. در این میان سادهلوحترین افراد کسانی هستند که دل به دوستی گرگی چون آمریکا خوش کرده و با سودایِ برطرف شدن ابرهایِ بیاعتمادی و دشمنی در انتظار تحولی جدید در تعاملات بین المللی هستند؛ زیرا نباید غافل شد که پیدایش این حرکت عظیم، ارکان نظام سلطه را لرزانده و بساط خوشیها و چپاولهایِ عنان گسیختۀ آنها را در ایران و سایر ملل به یک باره در هم پیچیده. پس باید دشمنی کنند و از این انقلاب و مُبدء و رهبرش کینه در دل داشته باشند. حقد و کینهای که در قالب انواع تهدیدها و تحریمهای سیاسی، نظامی، فرهنگی، علمی و اقتصادی به ایرانیان رخنمایی میکند.
انفعال و دستپاچگی غرب در برابر انقلاب اسلامی
الف) بلوکه کردن داراییها؛ راهزنیِ مدرن
بلوکه شدن داراییهای ایران در بانکهای آمریکا از جمله دوازده میلیارد دلار، چندین تن طلا، جنگافزارهایی که پول آنها وصول شده بود و... اولین تازیانۀ آمریکا علیه انقلاب اسلامی ایران بود. این اقدام که در سال 57 و به دنبال جریان گروگانگیری در لانۀ جاسوسی امریکا که امری طبیعی در برابر جنایتهای آمریکا بود، شریان اقتصادی ایران را نشانه گرفته و به دنبال شکستن کمر اقتصادی این مملکت بود.
ب) استخدام مزدور برای قتل و ارعاب
تجهیز منافقین و و سلطنت طلبها، ترور چهرههای وفادار و مؤثر نظام، ایجاد فضای رعب و وحشت در اکثر شهرها، تحریک و تجهیز اقوام مختلف از ترک و کرد و عرب و... برای تجزیۀ کشور و مانند آن، از جمله اقدامات آمریکا و سایر همدستانشان در منطقه بود که امنیتِ ایران اسلامی را در همان ابتدای پیدایش انقلاب هدف گرفته بودند.
آمریکا و همپیمانانش با به خاک و خون کشیدن ایرانیان – از مردم عادی گرفته تا شخصیتهای اثرگذار مانند شهدای هستهای – تا توانستهاند از این ملت انتقام گرفتهاند و این انتقامگیری را تا آنجا ادامه دادهاند که همینک، مظلومانِ مسلمان در سایر کشورها مانند میانمار، فلسطین، سوریه، عراق و... را به همین بهانه به خاک و خون میکشند.
تحمیل جنگِ نابرابر با آلت دستی چون صدام و متقاعد ساختن کشورهای غربی – عربی برای تجهیز و حمایت از دولت عراق نیز از جمله اقدامات آمریکا برای نابودی حکومت نوپای اسلامی در ایران بود که هشت سال به طول انجامید.
ج) تحریم اقتصادی؛ تلاش ذلیلانۀ غرب در برابر انقلاب اسلامی
نظام سلطه به رهبری آمریکا تنها به این اقدامات بسنده نکرده و در برنامهای طولانی مدت از سال 65 تاکنون، سنگینترین تحریمهای اقتصادی را بر ایرانِ اسلامی تحمیل کردهاند. این هجمۀ اقتصادی در سال 1365 و بهدنبال اتهام «حمایت از تروریسم» توسط رونالد ریگان در کنگره تصویب و به اجرا درآمد و در سال 1373 توسط «بیل کلینتون» با اضافاتی تمدید گشت. اهتمام حکومت سفاک آمریکایی نسبت به این امر تا بدانجا بود که قانونی با عنوان جریمۀ شرکتهای طرف معامله با ایران تصویب کرد که به موجب آن، چنین شرکتهایی موظف به پرداخت بیست میلیون دلار جریمه به دولت آمریکا خواهند بود. این روند در سال 1385 پس از اعلام «اتهام» آمریکا مبنی بر اینکه بانک ملت، ملی، و صادرات ایران حامی مالی نهادهای تروریستی هستند ادامه یافت و در پیِ آن، بانک جهانی نیز از دادن خدمات به این بانکهای ایرانی خودداری کرد و نهایتاً در سال در سال 1389 باراک اوباما، رئیس جمهور امریکا بانک مرکزی ایران را نیز تحریم کرد و از این طریق، مجرای اصلی برای درآمدهای نفتی ایران را مختل و بلکه مسدود نمود. این از سنگینترین تحریمهای موجود در جهان است که علیه کشوری تصویب میشود و همۀ آنها برای بازداشتن ایران از مسیر مبارزه با کفر جهانی به رهبری آمریکا است.
هوشیاری در برابر دشمن؛ تکلیفِ رهروِ انقلاب
با تمام این تفاصیل چشمپوشی از دشمنی آمریکا و همدستان آن، عین ضلالت خواهد بود. رهروِ انقلاب نباید این دشمنی را فراموش نماید و باید بداند که یکی از ترفندهای دشمنان عبارت است از مهآلود کردن فضا و ایجاد غفلت از دشمنِ اصلی و نیز دشمنیِ دشمنی که قصد دارد با تحریف در مبانی انقلاب و ارائۀ ادبیاتی جدید از آن، انقلابِ اسلامیِ آمریکایی را برای ما ترسیم نمایند.
تطهیر طاغوت شاهنشاهی؛ تلاشی برای بیهویت کردن انقلاب
جان سخن و لُبِّ کلام امام عظیم الشأن انقلاب این بود که این انقلاب، انقلابِ حسینی است و این جهاد، جهاد در برابر یزید زمان است. خُب اگر یزیدی در بین نباشد، قیام در برابر آن هیچ دلیلی جز شیفتگی به قدرت و در دست گرفتن حکومت نخواهد داشت. پس تلاش خواهند کرد تا دستگاه ستمشاهی را افرادی زحمتکش، عدالت گستر و غمخوار مُلک و مملکت معرفی نمایند. اما مگر از یاد خواهد رفت جنایتهایِ آنان؟! از مفاسد مختلف در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و امنیتی تا انحرافات عقیدتی و از جنایتهای کلان تا فسق و فجور در زندگی شخصی، از جمله دلسوزیهای این دستگاه منحوس نسبت به مردم مظلوم ایران است!
فساد مالی در دستگاه ستمشاهی
فساد مالی در تمام سطوح مدیریتی کشور موج میزد تا به آنجا که موضوع کتابها و مقالاتی منتشره در خارج از ایران قرار گرفت. برای نمونه "ویلیام شوکراس"[19] روزنامه نگار و نویسنده انگلیسی که سال هاست در روزنامهها و مجلاتی مانند ساندی تایمز، واشنگتن پست و نیوزویک مقاله مینویسد در کتاب خود بنام "آخرین سفر شاه" دربارۀ هزینه جشنهای 2500ساله شاهنشاهی چنین مینویسد:
«در تاریخ 20مهر 1350 محمدرضا پهلوی ضیافتی ترتیب داد كه از تمام میهمانیها برتر بود. او از تمام رهبران جهان دعوت كرد. همه چیز جشن را هم از پاریس آورده بودند. آرایشگران طراز اول از سالنهای كارینا والكساندر پاریس به تخت جمشید پرواز كردند. «الیزابت آردن» یك نوع كرم صورت تولید كرد كه نام آن را «فرح» گذاشت تا در جعبههای مخصوص به میهمانان هدیه شود. «باكارا» گیلاس پایه دار كریستال طراحی كرد. «رابرت هاویلند» فنجان و نعلبكیهایی ساخت كه فقط یك بار مورد مصرف میهمانان قرار گرفت. «لان ون» اونیفورمهای جدیدی برای كارمندان دربار تهیه كرد كه نیم تنه آن به طرز شكیل با بیش از یك و نیم كیلو نخ طلا دوخته شده بود. غذاهای ضیافت تخت جمشید را اصولاً رستوران «ماكسیم»[20] تهیه میكرد. «لویی ورایل» رئیس ماكسیم به این مناسبت یك بشقاب جدید و بسیار عالی محتوی خاویار و تخم بلدرچین آب پز اختراع كرد. صورت غذای ضیافت شام اصلی با مركب سیاه روی صفحات پوست آهو نقش شده و با یك ریسمان تابیده طلایی بصورت یك كتاب كوچك با جلد ابریشمی آبی و طلایی صحافی شده بود. پس از تخم بلدرچین با مروارید دریای خزر، غذای بعدی با ته دم خرچنگ بود، غذای اصلی خوراك پشت بازوی بره سرخ شده بود كه درون آن را با سبزیهای خوشبو انباشته بودند و برای تازه كردن گلوی میهمانان، شربت فرانسوی میآوردند. آنگاه خوراك طاووس به سبك شاهنشاهی با سالاد مخلوط سرو شد».[21]
اكثر كارشناسان و رسانههای خبری دنیا، هزینه این جشن را چیزی حدود300 میلیون دلار برآورد كردند، در حالی که کل درآمد سرانه کشور از 500 میلیون دلار تجاوز نمیكرد.
کمک به مؤسسات علمی آمریکا و انگلیس، یک تبلیغ مرسوم و معمول رژیم برای کسب وجهه در خارج بود[22] و مقامات درجه اول حکومت تحت این عناوین، داراییهای غارت شده از این ملت را به حسابهای شخصی در بانکهای خارج منتقل مینمودند.
فساد جنسی؛ افتضاح دستگاه شاهنشاهی
از شخص اول مملکت یعنی شاه معدوم گرفته تا سطوح پایینتر همگی گرفتار انحرافات جنسی بودند که انسان از ذکر آنها شرم داد. برای نمونه، علي شهبازي يكي از نيروهاي گارد شاهنشاهي و سرتيم محافظ شاه در این باره میگوید:
از وقتي كه علَم وزير شد، در وزارت دربار تشكيلاتي ويژه براي سرگرمي شاه درست شده بود و كارشان اين بود كه خانمهاي شوهردار و دختران بخت برگشته و يا همسران و دختران كساني را كه ميخواستند مقامي بگيرند، براي شاه بياورند. [23]
علت عصبانیت مستکبران از انقلاب اسلامی
در چنین فضایی که سنگربانان مملکت سرمستِ فساد و فحشای خود بودند و با عناوینی چون ژاندارم منطقه و مانند آن دلخوش بودند، بستری بکر و بابِ طبع برای دُول غربی خصوصاً مثلث شومِ آمریکا، انگلیس و اسرائیل فراهم گشته بود که همچون چهارپایی که به جان گلهای بهاری میافتد، به جانِ هستیِ مادی و معنوی این مردم مظلوم افتاده و دار و ندار این ممکلت را به یغما ببرند. حال از میان کورانِ ظلمت و زنگارِ کفر، انفجارِ نوری رخ داد و انقلابی نه رنگین بلکه نابِ اسلامی سر برآورد که با رویش آن و استحکامِ روزافزونش چوبِ حراج بر آمال و آرزوی اربابان زر و زور زده شده و با کشیدهای سخت از جانب اسلام، خواب غفلت را از چشمانشان ربود. پس باید از دست این انقلاب عصبانی باشند و برای نابودی آن، دیوانهوار خود را به آب و آتش بزنند و چه خوش گفت شهید صدیق، سید محمد حسینی بهشتی؛ «ای آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر».
تکلیف انقلابیون مسلمان در برابر دشمن
تکلیف همۀ رهروانِ انقلاب را میتوان در امام عظیم الشأنمان یافت، آنجا که فرموده است:
تا شرك و كفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستيم... ما تصميم داريم پرچم لا اله الا اللّه را بر قلل رفيع كرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوريم... جنگ ما، جنگ اسلام است علیه تمام نابرابریهای دنیای سرمایه داری و... این جنگ، سلاح نمی شناسد. این جنگ محصور در مرز و بوم نیست. این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخی و کمبود و فقر و گرسنگی نمیداند. این جنگ، جنگ اعتقاد است.[24]
[1] . بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز قیام نوزدهم دى، 1393/10/17.
[2] . لهوف (سید بن طاووس)، خطبۀ امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، ص 121.
[3] . صحيفه امام، ج17، ص: 298
[4] . صحيفه امام، ج21، ص 327
[5] . . بيست و دوم بهمن، در حكم عيد غدير است؛ زيرا در آن روز بود كه نعمت ولايت، اتمام نعمت و تكميل نعمت الهى، براى ملت ايران صورت عملى و تحقق خارجى گرفت(04/ 11/ 1368)
[6] . دهه ى فجر و بيست و دوم بهمن را قدر بدانيد. اين خاطره، بزرگترين خاطره ى ملت ما بعد از ورود اسلام به سرزمين و مرزهاى ماست.(04/ 11/ 1368)
[7] . دهه ى فجر، آن آيينهاى است كه خورشيد اسلام در آن درخشيد و به ما منعكس شد(11/ 10/ 1369)
[8] . روزنامه جام جمهوری، 04/01/1371 ( به نقل از هفته نامه آلمانی اشپیگل).
[9] . «و با آنان بجنگيد تا هیچ فتنهاى [چون شرك، بتپرستى و حاكميّت كفّار] باقی نماند»(سورۀ بقره، آیه 193)
[10] . ر.ک: صحيفه امام، ج20، ص 345.
[11] . http://www.tasnimnews.com/Home/Single/272932
[12] . ر.ك: محمدي، منوچهر، پيشين، ص 160، و ر.ك: به مايكل فيشر، ايران در منازعه مذهبي تا انقلاب ص 190.
[13] . همان.
[14] . سوره سبأ، آیه 46
[15] . صحيفه امام، ج1، ص 21- پانزدهم ارديبهشت 1323.
[16] . بحار الأنوار، ج 57، ص 216
[17] . هنری کسینجر، مشاور رئیس جمهوری آمریکا در دهه 70 :
[18] . پس از روي كارآمدن دمكرات ها در آمريكا، شاه ديداري رسمي از آمريكا به عمل آورد و به دنبال آن كارتر در پايان اولين سال حاكميتش، از ايران ديدار كرد. در اين سفر كارتر حمايت نامحدود خود را از شاه اعلام كرد و ايران را جزيره اي امن در اقيانوس متلاطم خواند. (انفجار نور، محمد جواد نوروزي، فصل 4، ص 110)
[19] . William Shawcross
[20] . ماکسیم نام یکی از مشهورترین رستوران های فرانسه و جهان است که در خیابان رویال شهر پاریس واقع شده است.
[21] . http://qurantv.ir/Note/uNote.aspx?ID=883DF503-BC0A-4899-AA7A-0FAF6C81B27D
[22] . مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ص 138 تا 144
[23] . سقوط ، موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي ، ج ۱ ص ۳۰۶ تا ۳۱۹
[24] . صحيفه امام، ج21، ص: 68
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر