متن کامل سخنرانی شهادت امام سجاد علیه السلام - ۲۱ شهریور ۹۹: خداوند میفرماید اثر خون شهید و جهاد مجاهد از بین نمیرود، و گناهانش پاک میشود؛ اثر بدیهای گذشته او از بین میرود، و مشکلات آینده اش حل میشود. این بخاطر این است که از امام حق تبعیت میکند. تعبیت از امام حق خیلی اثرات عمیقی دارد. آثار گناه را هم در وجود انسان از بین میبرد.
مراسم عزاداری سالگرد شهادت امام چهارم شیعیان حضرت زین العابدین امام سجاد علیه السلام در هیئت محبین اهلبیت علیهم السلام قم جمعه 21 شهریور ۹۹ با سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان در مسجد مقدس جمکران برگزار شد.
حرکت امام سجاد(علیه السلام) همان سیره و روش امام حسین(علیه السلام)
امام سجاد(علیه السلام)دقیقاً همان حرکت انقلابی، همان خیزش الهی قیام برای اقامه امر حق و احقاق حق ولیّ حق، همان مسیر را امام حسین(علیه السلام) را با همان تندی و جهش ادامه دادند. بعد از دفاع مقدس مقام معظم رهبری میفرمودند اگر ما با همان سرعت و جهش و خیزشی که در دوران دفاع مقدس بود یا حداقل سالهای پیروزی انقلاب بود، با همان تب و جنبش حرکت میکردیم به همه مقاصدمان در این مسیر رسیده بودیم؛ با این مضمون. ولی آقا فرمودند کند شد مسیر ما یعنی طی طریق ما و حرکتمان کند شد. این کندی باعث شد در بیانیه گام دوم ایشان مفصل فرمودند آسیبهایی که دیدیدم در این راه در طول این سالها، بعضی از بخشها را نتوانیم عمیقاً در آن ورود کنیم و موفقیتهای چشم گیری بدست بیاوریم مثل همان جریان عدالت و محرومیت زداییها و مطالبی که ایشان آنجا تصریح دارند.
نکته زندگی مطهر حضرت سجاد(علیه السلام) این بود که با همان سبقه، با همان جهش انقلابی عاشورایی امام سجاد(علیه السلام) ادامه دادند. دقیقاً در کاخ یزید وقتی شامیان درباری معاند با امیرالمؤمنین(علیه السلام)، تا دقیقهای قبل از خطبه امام سجاد منبری رفته مقابل یزید سب و ناسزا نعوذ بالله به وجود امام حسین و امام علی(علیهماالسلام)روا داشته که حضرت اعتراض میکند؛ میفرماید به من اجازه بده من هم روی این تختهها بروم و سخن بگویم که روایتش را مرور کردیم. در یک چنین جایگاهی امام سجاد(علیه السلام) خود را اول با مکه و منا معرفی میکند، «أَنَاابْنُمَكَّةَوَمِنَىأَنَاابْنُزَمْزَمَوَالصَّفَا»[1]. بعد خودش را با رسول الله(صلی اللهعلیهوآله)، آن هم ویژگیهای خاص رسول الله، رسول اللهی که شب معراج داشته، رسول اللهی که آن قدر به خدا نزدیک شده در شب معراج که حتی کمتر از دو سر کمان «قابَقَوْسَيْنِأَوْأَدْنى»[2]. این را شما در ندبهها میخوانید[3] نسبت به وجود اقدس پیغمبر، این خیلی نکته مهمی است، ما در بین انبیاء هم نداریم یک چنین مقام رفیعی را که حضرت ایشان آنقدر به خدا نزدیک بشوند حتی نزدیکتر از دو سر یک کمان بعد حضرت سجاد(علیه السلام) بفرماید من فرزند ایشان هستم.بعد خود را با امیرالمؤمنین معرفی میکنند، امیرالمؤمنین را چگونه معرفی میکنند؟ کسی که با پهنای شمشیر به بینی مسلمین زد یعنی به بینی این مردم یا شما زد و شما اسلام آوردید. یعنی با قدرت و اقتدارش امیرالمؤمنین(علیه السلام) شما را مسلمان کرد و ابایی هم ندارد از این. یعنی به رخ کشیدن قدرت امیرالمؤمنین،یعسوب الدین.
اینگونه خود را با امیرالمؤمنین معرفی میکند، بعد با حضرت زهرا معرفی میکنند و بعد مدام ادامه میدهند که خطبهاش دیگه دست ما نیست چون راوی میگوید و همچنان علی بن الحسین انا ابن و انا ابن و انا ابن ادامه داد تا جایی که دیگر نماز ظهر شد، مؤذن شروع کرد به اذان گفتن نه به خاطر نماز یعنی یزید برای برهم زدن جلسه امام سجاد، به مؤذن گفت که پاشو اذان بگو تا کار برهم بخوردکه دیگه صدای گریه و ناله مردم بلند شده بود.
تأثیر خون و بدن شهید در بیداری مردم
یک نکتهای را عرض کنم، این «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلَالَة»[4] یکی از آثارش اینجا مشخص شد. این شامیان به این سادگی دلشان تکان نمیخورد. جریان شهادت امام حسین(علیهالسلام) و شهدای کربلا و اینکه الآن این سرهای مطهر آمده، این اتفاق بعد از شهادت امام حسین است. در همین کاخ یزید، به دروازه ورودی کاخ رأس مطهر سیدالشهدا را آویزان کردند یا بحث تشت و قرآن خواندن. یعنی این تحول مردم پای خطبه امام سجاد(علیه السلام) پیشینه این چنینی دارد و الا شاید در شرایط عادی امام سجاد(علیه السلام) با این مردم صحبت میکرد دل اینها به این سادگی تکان نمیخورد. مثل زمان خودمان، خیلیها خیلی چیزها را باور ندارند ولی یک راهیان نور میروند یکدفعه منقلب میشوند، خودشان هم تعجب میکنند. نه اهل مسجد و نماز و محراب و حزباللهیگری و انقلابیگری است، به یک طریقی پایش به راهیان نور باز میشود که نمونههایش خیلی زیاد است شاید به راحتی بشود گفت هزاران در این میلیونها نفری که توفیق تشرف پیدا کردند به قتلگاه شهدا. و این کرونای منحوسِ خطیرِ حقیر چه توفیقی را از ما گرفته در این یک ساله، قبلش هم که این سیلها باعث شد این راه بسته شود. اگر امسال همین روند ادامه پیدا کند دو سال میشود که توفیق نداریم مقاتل شهدا را زیارت کنیم و برویم آنجا بهره مند شویم. در ارتباط با راهیان نور هم همین اتفاق دارد میافتد، خون این بیداری را ایجاد میکند یعنی اگر کسی ذرهای زمینه داشته باشد با این هُرم خون تکان میخورد.
تأثیر جهاد وشهادت از بین رفتنی نیست
جهاد و شهادت اینکه خدای متعال تضمین میکند در سوره مبارکه محمد اثرش را نمیگذارم از بین برود. یک مجاهد و شهید هیچ وقت اثر جهاد و خونش از بین نمیرود؛ خدای متعال این را تضمین کرده است. سوره نبی اکرم که نام حضرت است، اصلاً یک نام دیگر این سوره سوره جنگ و حرب است. آنجا خدای متعال میفرماید من نمیگذارم اعمال اینها بی اثر بماند. بِسمِ الله الرَّحمن الرَّحیم «الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلى مُحَمَّدٍ فِي عَلي وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهم»[5]، سیئاتشان پاک میشود، اثر بدیهای گذشته یک مجاهد فی سبیل الله پای رکاب پیغمبر، اثر بدیهایش هم پاک میشود. «أَصْلَحَبالَهم»، مشکلات آیندهاش هم اصلاح میشود. «ذلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِل وَ أَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمكَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثالَهُم»[6]. آنهایی که غافل شدند همه اعمال[شان]، اگر خیر هم داشته باشند از بین میرود. مؤمنین اعمال بدشان که از بین میرود هیچ چی، اثرش هم از بین میرود. اینها مشکلات آیندهشان هم اصلاح میشود بعد خدای متعال میفرماید ـ یکی از همان آیات حق امام است ـ که این اتفاق برای چیست، به خاطر اینکه تبعیت از امام حق میکنند همین. تبعیت از امام حق خیلی جالب است، خیلی اثر عمیقی دارد، آثار گناه را هم در وجود آدم از بین میبرد. گاهی اوقات خیلی از جوانها که بالأخره در فضای مجازی و این موقعیتها به انحراف کشیده شدند ناامید هستند، من با این همه گناه و مشکلات دوباره برگردم درست میشود؟! یکی از راههایش همین تبعیت از امام است، هر چه گذشته داشته باشی البته حق الناس را آدم باید پرداخت کند و بحثی درش نیست اما بالأخره کسی که برمیگردد اگر مثل من زیاد گناه داشته باشد و مثل من یأس و ناامیدی داشته باشد راهش این است که تبعیت از امام کند. اینکه بعضیها آمدند در جبههها و بعد یک گذشته سیاهی داشتند زمان طاغوت یا هر چیز دیگری، بعد منقلب میشوند و حتی به مقام شهادت هم میرسند یک جهتش این است یعنی اینها میآیند در عرصه جهاد تحت فرمان امامشان، [خدا]گذشتهشان را پاک میکند و آیندهشان را هم اصلاح میکند. اصلاً خیلی عجیب است جریان مبارزه و جهاد پای رکاب امام.
«الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْيُضِلَّ أَعْمالَهُم»
«فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقابِ حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَ إِمَّا فِداءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها ذلکَ وَ لَو یَشاءُ اللهُ لَانتَصَرَ مِنهُم وَ لکِن لِّیَبلُوَا بَعضَکُم بِبَعضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْيُضِلَّ أَعْمالَهُم»، دوباره این را خدا در آیات بعدی تکرار میکند. «وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْيُضِلَّ أَعْمالَهُم». کسی که در راه خدا کشته میشود خونش از بین نمیرود، مجاهدتش پایمال نمیشود. سیدالشهداء(علیه السلام) 1400 سال پیش به شهادت رسیده، ببین خونش الآن چه کار میکند. عراقیها هر چه آمدند این پروتکل های جهانی را دیدند نمیشود، الآن نخست وزیر عراق میگوید کشورهای دیگر ما آمادگی داریم بفرمایید اربعین؛ با اینکه قبلش اعلام رسمی کرده بودند اربعین در بسته است. حالا درست است با یک مقداری محدودیت ممکن است این دروازهها باز شود و بالأخره تعداد کمتری را بپذیریند از کشورهای مختلف ولی همینقدر که این راهپیمایی برگزار میشود انشاءلله امسال حالا با رعایت. 1400 سال از این موضوع گذشته خون اثرش باقی است. همین انقلاب اسلامی شما در اثر خون اباعبدالله الحسین(علیه السلام) است، چه چیز ما را بیدار کرد؟ حضرت امام ما را به چی متوجه کرد؟ خون سیدالشهداء، تکلیف ما را سیدالشهداء(علیه السلام) روشن کرده. جنگ ما را چی اداره کرد؟ احزاب و گروهها؟ چریکهای مجاهدین خلق و توده ایها و فداییها و جبهه ملیها و نهضت آزادیها و انجمن حجتیهها رفتند جبهه؟ اینها خودشان آمدند یک جبهه ساختند، خودشان شدند جریان نفاق و 17 هزار نفر شهید از ما گرفتند همین جریان نفاق. خودشان آمدند از ما شهید گرفتند پس کی رفت اداره کرد8 سال دفاع مقدس را؟ بله اکثریتی که نتوانستند بروند جبهه یعنی نرفتند و نخواستند بروند، ترسیدند دنیا و جانشان را از دست بدهند، به هر دلیلی، مشکلشان این بود که قلباً مسئله داشتند و الا کسی که سلامت باشد با خون تکان میخورد. وقتی یک انقلابی با هدف اباعبدالله الحسین(علیه السلام) تشکیل میشود، نهضتی اصلاً با شیوه امام حسین(علیه السلام) این انقلاب شکل میگیرد، همه مراحلی که امام حسین برای قیامش انتخاب کرد همان مراحل را امام یکی یکی رفت. منای قبل از کربلا، اتمام حجت با علما، همه این کارها را امام انجام داد، آخرش هم روبروی گلوله ایستادن، از حکومت نظامی نترسیدن، کشته و مجروح دادن، همه کربلا. منتها حالا خدای متعال ارادهاش بر این بود که کار کربلای زمان ما به کربلای 61 هجری، به پایان آن نینجامد ولی آغاز و حرکت و حینش، انقلاب ما یک انقلاب امام حسینی بود، صد در صد امام حسینی بود.
«والله لَاتَمْحُوا ذِكْرَنَا»
«وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْيُضِلَّ»، لن یعنی نفی ابد، کسی که در راه خدا شهید میشود ابداً آن مجاهدتی که انجام داده. «فَلَنْيُضِلّ َأَعْمالَهُم»، نه خونش پایمال نمیشود فقط، جهاد و مبارزه و حرکتش [نیز از بین نمیرود]. بعد از 1400 سال ما داریم خط به خط میخوانیم با فرهنگ و قیام عاشورا داریم پیش میرویم. از بین نرفته، چرا از بین نرفته؟ اوه خیلی از قیامهای دیگر هم در طول تاریخ بوده، نهضتهای آزادی بخش و چیزهای دیگر ولی این اثر را؟ فلن یعنی ابدا از بین نمیرود و زائل نمیشود. «فَلَنْيُضِلّ َأَعْمالَهُم»، شهید؛ حالا اگر کسی سیدالشهداء بود قطعاً « فَلَنْيُضِلّ َأَعْمالَهُم»، ابدا خدا نمیگذارد. لذا حضرت زینب در همین بارگاه شوم یزید برگشت گفت یزید «كِدْ كَيْدَكَ وَاجْهَدْ جُهْدَكَ فَوَالَّذِي شَرَّفَنَا بِالْوَحْيِ وَالْكِتَابِ وَالنُّبُوَّةِ وَ الِانْتِجَابِ- لَاتُدْرِكُ أَمَدَنَا وَ لَاتَبْلُغُ غَايَتَنَا وَ لَاتَمْحُوا ذِكْرَنَا»[7]. تو هر کاری میخواهی بکنی بکن، هر مکری میخواهی به کار ببری ببر، هر سعی و تلاشی میخواهی [بکن]والله«لَاتَمْحُوا ذِكْرَنَا». تو نمیتوانی، چرا نمیتوانی؟ چون خدا ایستاده این خون را حفظ کند، عملی که منجر به این شهادت شده را حفظ کند.
واقعاً دشمنان ما ابله هستند، واقعاً امثال این فیرحیها که امسال در محرم آمدند این توهین را به امام حسین کردند از این مجمع مدرسین ومحققین واقعاً ابله هستند. تو میخواهی عمل سیدالشهداء را از بین ببری؟ میگویی اصلاً شهادت سیدالشهداء(علیه السلام) به خاطر قیام و جهاد، اصلاً انگیزه سیدالشهداء قیام و جهاد و مبارزه نبود؟! آخه تو که کسی نیستی، دستگاه استکباری طول تاریخ نتوانسته این کار را بکند، تو میتوانی جلوی خدا بایستی آخوند، شیخ؟ به قول خودت عالم؟ حالا من راجع به عالم یک نکتهای از بیان امام سجاد اگر توفیق کنیم برایتان عرض کنم،یک عالم میتواند چه کار کند.
«فَلَنْيُضِلّ َأَعْمالَهُم»، سیدالشهداء عملش از بین نمیرود و زائل نمیشود. میدانی این اتفاق چقدر خوب است، این اتفاق اینجوری است که شما وقتی میروی جبهه خیالت راحت است که خونت پایمال نمیشود، خیالت راحت است این حرکت و مبارزهای که داری میکنی کور نمیشود، ادامه پیدا میکند.
اگر بخاطر مشکلات اقتصادی نسبت به اصل دین تردید کنی....
ولی آن بدبختها الآن در پادگانهای منافقین چه خبر است، [پی در پی] خبر میآید که تند تند دارند خودکشی میکنند. خب بابا بیچارهها مبارزه کردند دیگه، کلی بمب گذاشتند، کلی مبارزه کردند هزاران نفر رفتند در این پادگانها که یکسریهایشان فرار کردند و معلوم نیست چه بلایی سرشان آمده، یکسری را هم که خودشان کشتند به اسم خیانت و چیزهای دیگر، عده زیادی دارند خودکشی میکنند و مالیخولیا میگیرند و دیوانه میشوند. چرا؟ چون جنگ و مبارزه این بدبختها فی سبیل الله نیست، سدّ عن سبیل الله میکنند، هر دو جنگ است ولی این کجا و آن کجا؛جنگ و جهاد ما کجا، جنگ و جهاد اینها کجا. تو رو خدا جوانها نگذارید بعضی از این فیلمها که [در]قالب فیلمهای جنگ ساخته میشود، روی این حساب ساخته میشود، داریم میبینیم دیگه. به راحتی در فیلمهای سینمایی، حالا در هفته دفاع مقدس بعضی از فیلمهای قدیمی را نگاه کنید راحت مقایسه میکنند این جنگ با آن جنگ هیچ فرقی نمیکند، دولتها با هم مشکل دارند ملتها به جان هم افتادند، هر دو هم نابودی است. عجب، یعنی چی؟ اصلاً تو نمیتوانی جهاد فی سبیل الله را با آن محاربه با خدا و رسولش مقایسه کنی، چگونه اینها را با هم مقایسه میکنی. آثار جهاد فی سبیل الله و شهادت را ببین، آثار محاربه با خدا را ببین. میدانید وقتی این کار را که میکنند مردم میگویند بابا رها کنید ما از جنگ خسته شدیم. کی از جنگ خسته میشود؟ کسی که جنگ ندیده است، کسی که درک ندارد از جهاد. خب میخواستی دفاع مقدس بروی جبهه تا الآن به خاطر چهار تا مشکلات اقتصادی نسبت به اصل دین تردید در وجودت ایجاد نشود، مشکل خودت هستی. بله تأثیر دارد مدیریت ضعیف، خیانت و نفوذیها در دستگاهها قطعاً تأثیر دارد، دزدیها و اختلاسها، تهدیدها و تحریمها و فشارهای بیگانه قطعاً تأثیر دارد ولی اینکه آنها بتواند در اراده تو خلل ایجاد کند، مشکل خودت هستی. اراده تو اگر اراده سستی باشد اینها میتواند روی تو اثر بگذارد و مأیوست کند. جامعه باید ارادهاش قوی شود، ایمان جامعه باید قوی باشد. هر دولت و مجلس و قوه قضاییهای، هر حاکمیتی اگر بخواهد موفق شود باید ایمان جامعه را ببرد بالا به هر طریقی که میتواند بعد موفقیت خودش تضمین میشود. چون وقتی یک حاکمیت ایمان جامعه را برد بالا استقامت جامعه میرود بالا، استقامت جامعه برود بالا همراهی میکنند، با تو کمک میکنند مشکلات را حل میکنند.
ایمان جامعه سست شود؛ طرف مقابل رئیس مجلس نشسته بود وقتی که رفته بود خوزستان. واقعاً خوزستان مشکلات سنگینی دارد ولی چی داری میگویی، میگوید اگر به این مشکل رسیدگی نکنید من بچهام را میکشم! چی داری میگویی؟ این چه وضع مطالبه کردن است، بچهام را میکشم چیه. یعنی علاوه بر آن مسئولی که کارد را به استخوان برای این مرد و پدر خانواده رسانده میگوید باید همین الآن تکلیف مرا روشن کنی و کار بدهی. چیز زیادی هم نمیخواهد ها، پول نمیخواهد، صدقه نمیخواهد میگوید کار به من بده. این خوزستان است، این همه شرکتهای نفتی است، این همه کارخانهها و موقعیت دیگر، آن آب و خاک و هوای خوزستان. رود دز خوزستان، کارون خوزستان، خوزستان یکی از استانهای ثروتمند ماست زمین و آسمان و همه چیزش. میگوید به من فقط کار بده، دیگه نمیتوانم تحمل کنم، اگر ندهی بچهام را میکشم. یعنی چی بچهام را میکشم؟ استقامت جامعه باید بالا برود، آن هم با ایمان بالا میرود.
امتحان پیغمبر، امتحان امام، امتحان امت
خدای متعال اتفاقاً همین جا امتحان کرد پیغمبر را، یعنی اسلام و مسلمین را امتحان کرد همان صدر اسلام، شعب ابیطالب چی بود. سنگ بستن پیغمبر به شکمش و اصحاب از گرسنگی، محاصره، جنگ روانی همه اینها هیچ چی، گرسنگی که همه اینها با هم بود. تحریم، تهدید، محاصره، جنگ روانی و همه چیز با هم بود، خدا یک امتحان شدید کرد. «سَيَهْدِيهِمْ وَ يُصْلِحُ بالَهُم»[8]، دوباره خدا میفرماید «يُصْلِحُ بالَهُم» بالا هم خدا فرمود یصلح بالهم. هدایتش میکنم، راهبریاش میکنم، مشکلات آیندهاش را اصلاح میکنم. آینده یک مجاهد و مطیع ولیّ، کسی که زجر و سختی میکشد در راه اطاعت از ولیّ آیندهاش تضمینی است، خدا میفرماید «يُصْلِحُ بالَهُم». حالا اگر کسی نتوانست به خدا اعتماد کند دیگر چه کار کنیم. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» «وَ يُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُم»[9]، این آدمی که مبارزه کرده و شهید شده میفرماید میبرم در بهشتی که قبل از این میدانسته جایگاهش کجاست. شما نمیدانید این مجاهدی که الآن رفته و به شهادت رسیده با چه انرژی و نیرویی رفته، خدا میگوید من قبلش این را عاشقش کردم. شب عاشورا امام حسین(علیه السلام) پرده را کنار زد و فرمود جای همه شما اینجاست، آیا خوشتان میآید. معلوم است فردا این با چه انرژیای میجنگد، مطئمن، هر کدامشان چندین نفر را به درک واصل میکردند بعد شهید میشدند. خود ابی عبدالله هر چه به غروب نزدیک تر میشد برافروخته تر میشد، جنگهای پی در پی حضرت و به درک واصل کردن آنها.
«عَرَّفَها لَهُم». «ياأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» ـ خدای متعال این مسئله را باز میکنند ـ «إِنْتَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُم»[10]. شما نصرت بدهید به خدا، خدا هم شما را کمک میکند قدمهایتان را ثابت میکند. قدم ثابت کجا؟ در همان ولایت. بالا خواندیم این همه برای چیست؟ «ذلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْباطِل وَ أَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِم»، به خاطر ولایت خدا قدمهای شما را ثابت میکند، محکمتان میکند نمیگذارد متزلزل شوید. «وَالَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعْمالَهُم»[11]، برعکس آنهایی که کافر هستند «أَضَلَّ أَعْمالَهُم».
124 هزار پیغمبر را کشتند!
به حضرت عباس اگر قرار بود خدا معاملهای که با اهل حق میکند، «ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُم»[12]. اگر قرار بود خدای متعال آن کاری که با مؤمنین میکند در جنگ با کفار کند همه حق نابود شده بود رفته بود چون قدرت باطل را نگاه کن، هیمنه باطل را نگاه کن. نشسته پشت میزش تصمیم میگیرد میگوید من چند میلیونی باید آدم بکشم. چجوری؟ با ویروس میکنیم حالا، بعضی هایش را با ویروس میکشیم، بعضیها را هم با داعش و جنگ نیابتی کشتیم، یک عده را هم با چیزهای دیگر میکشیم، بیروت هم حالا میگویند معلوم نیست این چی بود زدند. بعضیها میگویند اورانیوم داشت، هستهای بود نبود، ضعیف شده بود، قوی شده بود، موشک دریا به زمین بود، بمب بود، انفجار بود. هر چی بالأخره ما یک عده کشتار میخواهیم. قدرت پیدا کرده طاغوت، خب الآن دیگه باید نابود کند دیگه، مگر ما اهل حق چقدر هستیم چرا نمیتواند ما را نابود کند؟ 124 هزار پیغمبر آمده همهشان را کشتند، تمام کتب آسمانی را نابود کردند یک تورات و انجیل و قرآن مانده، تورات و انجیل را که تحریف کردند فقط یک قرآن مانده از این همه آیین و مکتب. خب باید نابود میشدیم دیگه پس چرا نشدیم؟ خدا میگوید من جبهه مقابل تو را، اثر مجاهدش را. خب او هم دارد میجنگد و مجاهده میکند دیگه، میگوید من اثرش را از بین میبرم. یعنی اگر اثر کارهای آنها از بین نمیرفت الآن همه چیز نابود شده بود، اثرش را خدا از بین میبرد.
پای هر مسجدی خون شهیدی ریخته شده
امام سجاد(علیه السلام) با همان تبی که سیدالشهداء وارد شد، قیام کرد، مبارزه کرد، برخورد کرد با دستگاه حاکمه، با همان سبقه جهادی ادامه داد آمد جلو خود را با امیرالمؤمنین و حضرت زهرا و پیغمبر معرفی کرد. یعنی در اصل یک سخنرانی کرد برای معرفی حجت حق، امام حق از زمان رسول الله تا امام حسین که حالا باقی کلام ایشان به ما نرسیده است. بعد از اینکه اینها را معرفی کرد و همه منقلب شدند ـ اثر خون، بحث اثر خون بود ـ اثر خون ابی عبدالله خطبه امام سجاد(علیه السلام) را کارا و مانا و مؤثر کرد. این را نمیشود فراموش کرد. امام حسین(علیه السلام) تا کشته نشده بود در این راه، هر چه با اینها صحبت میکرد عوض نمیشدند، چی شد که امام سجاد در کوفه صحبت کرد با همین کوفیان در کوفه صحبت کرد زجه و نالهشان بلند شد؟ دارد از نیزهها خون می چکد، اینها از کربلا آمدند. این حدیث امام صادق(علیه السلام)خیلی حدیث دقیقی است میفرماید هر جا مسجدی است قبلاً یک قطره خون شهیدی در آن مکان ریخته شده که شرافت مسجد پیدا کند. چرا خدا مسجدش را باید [با خون شهید بنا کند]؟ همین مسجد مقدس جمکران در چه زمانی خون چه شهیدی ریخته شده در این مکان که امام زمان این مکان را انتخاب کردند و دستور دادند این مکان مسجد بنا کنند. یک روزی بالأخره مشخص میشود، اینهایی که با امام زمان ارتباط دارند کاش یکبار این سؤال را از حضرت کنند که آقا چرا اینجا را انتخاب کردید. شرافت مسجد به خون شهید است امام صادق(علیه السلام) میفرماید. مسجد برای چیست؟ برای تقرب بندگان خدا به خداست، عبادت و همه چیز است. مسجد برای همه چیز است، مسجد صدر اسلامی فقط برای نماز جماعتی که نیم ساعت باز کنند یک اذانی بگویند و نماز بخوانند و زود درش را ببندند نبوده که، مسجد پایگاه حاکمیت بوده، محراب بوده. خب چرا محل عبادت و این حرفها محل اقدام و خیزش و قیام، همه چیز منشأش در اسلام مسجد است دیگه، مسجد نبوی. همین الآن امام زمان بعد از 1400 سال انشالله بیایند کجا میروند حکومت میکنند؟ میروند در قصر مثلاً؟ اصلاً دستور میدهند برایشان یک بارگاهی درست کنند؟ نه میروند در مسجد کوفه حکومت میکنند. کاش میدانستیم، اگر دانستند بچهها به ما هم بگویند. مسجد کوفه چه خونهایی داخل ریخته شده غیر از خون امیرالمؤمنین؟ قبل از این دوران انبیاء همه توجه به این میکردند البته شاید تمام عظمت مسجد کوفه به خاطر خون سر امیرالمؤمنین(علیه السلام) هست، این را دست کم نگیریم. امیرالمؤمنین است قطرات خون او با هیچ خون دیگری قابل مقایسه نیست. شاید شرافت اینکه مسجد کوفه میشود پایگاه حاکمیت آخرالزمانی بقیه الله که دیگر منشأ همه حکومتهای عدلِ بعد از امام زمان هم میشود به خاطر خون فرق امیرالمؤمنین(علیه السلام) است.
چطور شد که دوباره به گذشته برگشتیم؟!
وقتی یک جایی محل اتصال مردم به خداست باید قلب تکان بخورد که متصل شود، این کار آن خون شهید است. هنوز خیلی مانده تا ماها بفهمیم چرا سالهای سیاه اصلاحات و دوم خرداد شهدا بلند شدند از آن مناطق با بدنهای تکه تکه استخوانی آمدند در شهرها و بعد رفتند جاهای مختلف در شهرها، غیر از تشییع شدن، غیر از گشتن رفتن یک جاهایی امامزاده و مستقر شدند و شدند زیارتگاه. حالا انشالله شهید شدیم رفتیم آنجا اسرارش را میفهمیم. و بعد اگر قرار بود همان فکر دوم خردادی ادامه پیدا کند که مردم خیلیهایش را قبول کرده بودند، قبول کرده بودند که دور دوم 22 میلیون رأی دادند.
همین شعار آزادی بیانی که مکرون داره میدهد، با این جنایت هولناکی که انجام داده توهین به پیغمبر اعظم و میگوید آزادی بیان ایجاب میکند که من برخورد نکنم، حتی محکوم هم نکنم. همین آزادی بیان شعار اول رئیس جمهور ما بود 8 سال، آزادی بیان و توسعه سیاسی از کجا آمده بود؟ خیلی عجیب است ما 8 سال چنین حاکمیتی داشتیم، بعد دقیقاً در این 8 سال دوران حکومت خاتمی دقیقاً مقام معظم رهبری فرمود در این 8 سال هیچ مقدسی نبود که به آن توهین نشده باشد. یعنی شما نسخه بومی این فکر پلید و خبیث اروپا و صهیونیسم را امروز دارید میبینید، اینجا ما 8 سال قبلاً پیاده کردیم. منتها اینجا در کشور ما کسی جرأت نمیکند مستقیم توهین کند و فحش و ناسزا بگوید و تصویر بکشد ولی به راحتی میآید میگوید عصمت ندارد، به راحتی وحیِ رسول الله که معجزه و کتاب رسول الله است بگوید این برای 1400 سال پیش است. این حرفها را زدند، به راحتی خاتمی میرود در دانشگاه صحبت میکند و محکم میگوید که من هم مثل سروش معتقد هستم که باید به قرآن انتقاد کرد. یعنی چی که قرآن میآید داستان ملل و تاریخ را نقل میکند، این چه وضع کتاب است. با ژست علمی در جایگاه علمی این حرفها را میزنند، این حرفها را زدند دیگه. اگر آن رویه ادامه پیدا میکرد چه میشد؟ خب خدا گفته من نمیگذارم این ادامه پیدا کند. مجاهدت در راه طاغوت، سعی در راه طاغوت، من اثرش را از بین میبرم. یکدفعهای مردم همین 4 سال پیشتر 22 میلیون رأی دادند به همین فکر و نظر خاتمی، یکدفعه نظرشان عوض شد و برگشتند گفتند ما میخواهیم به آرمانهای انقلاب رأی بدهیم. مقام معظم رهبری در دولت نهم فرمودند این رأی مردم رأی به آرمانها بود. چی شد نظر مردم برگشت؟ برو از خدا بپرس حالا اثر خون شهدایی که آمدند در شهرها گشتند را ببین.
«قَدْ خَذَلَنَا شِيعَتُنَا»
حرف سر رسالت امام سجاد(علیه السلام) بود که به قرآن رسیدیم، امام سجاد(علیه السلام) همان سبقه را ادامه داد. اینجا خدای متعال میفرماید با کفار روبرو شدید محکم با آنها برخورد کنید، محکمتر از امام سجاد کسی میخواست برخورد کند؟ یزید هیچ چی ازش نماند. امام سجاد(علیه السلام)در کوفه صحبتهایی که داشتند در شام، در کوفه چون خیلی از اینها شیعه هستند دیگه. حالا دوستان بعضیها به ما میگفتند نگویید شیعه، میگوییم شیعه چرا نگوییم شیعه، خود امام حسین(علیه السلام) میفرماید کوفیان شیعیان ما بودند که ما را تنها گذاشتند «قَدْ خَذَلَنَا شِيعَتُنَا»[13]. نه منظور امام حسین این است، خب امام حسین یک کلمه دیگر استفاده میکرد، شیعه شیعه است دیگه. نه حالا 12 امامی نبودند، خب نباشند، اصلاً آن زمان مگر ما 12 امام داشتیم؟ مدام میخواهیم خودمان را بریء کنیم از اینها که ما نه. اثبات میکنند، چه دلایلی میآورند که اینقدر نگویید شمر سرباز جنگ امیرالمؤمنین بوده. خب بوده دیگه، تاریخ را که نمیشود حذفش کنید. میگوید نه بوده ولی با انگیزه ولایی نبوده، با انگیزه قبیلهای بوده، قبیلهشان آمده در لشکر امیرالمؤمنین او هم با قبیلهاش آمده در لشکر امیرالمؤمنین. خب با هر انگیزهای میخواهد آمده باشد، ما با انگیزهاش چه کار داریم ولی الآن جزو لشکر و شیعیان امیرالمؤمنین آمده پای رکابش دارد میجنگد و زخم هم برمیدارد. خب میشود جانباز جنگ پای رکاب امیرالمؤمنین دیگه. یعنی چی این حرفها، مقاله مینویسند، مطلب میگویند در این محرم نه آقا شمر زنازاده بوده. خب بوده باشد، مگر نمیشود زنازاده بیاید برود در لشکر امیرالمؤمنین و جزو لشکر شیعیان امیرالمؤمنین باشد؟ خب میشود باشد. بله آخرش در میآید و جهنمی میشود ولی در ظاهر که بوده، حرامزاده بود خب بله حرامزاده بوده. ما مگر در لشکر خودمان در رزمندگان خودمان خائن نداشتیم یا کسانی که بعداً خیانت کردند. به قول مقام معظم رهبری پشیمان شدند از گذشته خودشان، خب بوده دیگه. اینجا که بحث اعتقادی خارج فقه نمیکنیم که، شمر شیعه بوده در لشکر امیرالمؤمنین. حالا نوع تعامل امیرالمؤمنین با شمر، نوع تعامل امام حسین با شمر، داستانهایش خیلی عجیب و غریب است ولی خب بوده و نمیشود این را از تاریخ حذف کرد.
انقلابی گری را کنار بگذارید و بروید سراغ صلح و سازش!
امام سجاد(علیه السلام)با همان سبقه پیش آمدند، یک نکتهای که گفتم این را عرض کنم و به درد امروز ما هم میخورد. چون امروز یک عده به زبان علم چه در دانشگاه و چه در حوزه، چه بعضی مسئولین با ادبیات علمی دارند به ما میگویند جنگ و انقلابی گری را بگذارید کنار برویم سر صلح و گفتمان. به ما هم میگویند شما اعتراض میکنید، اینجوری اعتراض نکنید با زبان علمی اعتراض کنید. عزیز من اینجا منبر تذکری است اینجا که کرسی علم نیست. حوزه علمیه باید بیاید کرسی آزاد اندیشی بگذارد همانجوری که آقا فرمود، با ادبیات علمی آقایان مراجع و علما و آیات عظام ما بیایند بنشینند و آنها را هم دعوت کنند بیایند حرف بزنند ببینیم چند مرد حلاجند ولی این کار را نه اینها میکنند نه آنها. نه کرسیهای آزاد اندیشی آنجوری که آقا دستور به حوزه دادند در حوزه تشکیل شد. گوشه و کنار شد ولی یک جریان قویِ کشوری نشد، نه آنها تن به این حرفها میدهند. مگر وقتی فیرحی حرف میزند میرود در یک کرسی علمی حرفهایش را میزند؟ نه میرود در دهه محرم حرف میزند برای مردم عادی؛ سخنرانان دیگر آن دهه را هم بروید ببینید چه کسانی هستند. حزبالهی هم در آن جلسه میرود سخنرانی میکند که اسمهایشان را نمیبرم. اینها هم نمینشینند بحث علمی کنند که شما میترسید از اینکه با آنها مقابله کنید.
عالم متمایل به استکبار
یک عالم است رفته در دستگاه حکومت طاغوت محمد بن مسلم زهری، «كَفَانَا اللَّهُ وَ إِيَّاكَ مِنَ الْفِتَن»[14]. آهای آقای عالم که جذب دستگاه طاغوت و مستکبر شدی. «رَحِمَكَ مِنَ النَّار»، خدا تو را حفظ کند از فتنه، خدا تو را حفظ کند از جهنم. چه کار کرده مگه؟ «فَقَدْ أَصْبَحْتَ بِحَالٍ يَنْبَغِي لِمَنْ عَرَفَكَ بِهَا أَنْ يَرْحَمَكَ فَقَدْ أَثْقَلَتْكَ نِعَمُ اللَّهِ بِمَا أَصَحَّ مِنْ بَدَنِكَ وَ أَطَالَ مِنْ عُمُرِكَ وَ قَامَتْ عَلَيْكَ حُجَجُ اللَّهِ بِمَا حَمَّلَكَ مِنْ كِتَابِهِ وَ فَقَّهَكَ فِيهِ مِنْ دِينِ هِوَ عَرَّفَكَ مِنْ سُنَّةِ نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ(ص)»، خدا این همه علم و جایگاه به تو داده، برگرد یک تأملی کن متوجه خودت باش، تو الآن یک وضعی داری که هر کس تو را با این وضع ببیند دلش به حال تو میسوزد از بس داری خودت را با دست خودت بیچاره میکنی. حجتهای خدا، قرآن، فقه، علم، همه اینها بر تو تمام شده، تو میدانی حق و باطل چیست، شما سنت پیغمبر را میشناسی، شما حق را میشناسی. هیچ حجتی نبوده که به تو تمام نشده باشد، در دستگاه ظلمه چه کار میکنی؟ با مستکبرین چه کار میکنی؟ مگر خدا نفرموده اگر نعمت خدا را شکر بگذارید خدا نعمتش را کامل میکند «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُم ْإِنَّ عَذابِي لَشَدِيد»[15] این نعمتهایی که خدا به تو داده شکرش را به جا بیاور. «فَانْظُرْ أَيُّ رَجُلٍ تَكُونُ غَداً إِذَا وَقَفْتَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ فَسَأَلَكَ عَنْ نِعَمِهِ عَلَيْكَ كَيْفَ رَعَيْتَهَا وَ عَنْ حُجَجِهِ عَلَيْكَ كَيْفَ قَضَيْتَهَا». قیامت میخواهی چه جواب بدهی، نعمتهایی که خدا به تو داده، این معرفت و علم و شناخت؛ چه میخواهی جواب خدا را بدهی؟ «وَلَاتَحْسَبَنَّ اللَّهَ قَابِلًا مِنْكَ بِالتَّعْذِير»، خدا قیامت از تو هیچ عذری را قبول نمیکند. یعنی کسی که همکاری با دستگاه ظلمه کند، با مستکبر کند هیچ عذری [از او] پذیرفته نیست. آقایانی که دارید میگویید چه در حوزه، یک نمونهاش همین مجمع مدرسین و محققین. این یک نمونهاش است، خیلی جریانات دیگر هستند در حوزه ما که قائل هستند به اینکه کاری نداشته باشید تا کاری به شما نداشته باشند، بلکه ارتباط هم برقرار میکنند، نامه مینویسند. چه آنها و چه بعضی از مسئولین سیاسی، مسئولینی که فکر میکنند چیز میفهمند و سیاست خارجه بلد هستند. خدا هیچ عذری را از تو قبول نمیکند، «لَاتَحْسَبَنَّ اللَّهَ قَابِلًا مِنْكَ بِالتَّعْذِير»، هیچ دلیلی نمیتوانی بیاوری که آن طرف چه کار میکنی. «وَ لَا رَاضِياً مِنْكَ بِالتَّقْصِير»، خدا نمیگوید حالا عیب ندارد این گناه و اشتباه را انجام داد، از تو نمیگذرد. «هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَيْسَ كَذَلِكَ أَخَذَ عَلَى الْعُلَمَاء ِفِي كِتَابِهِ إِذْ قَالَ«لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَ لاتَكْتُمُونَه»[16]»، مگر خدا نگفته شما حق را برای مردم تبیین کنید، حق را کتمان نکنید. تو وقتی میروی در دستگاه ظلمه چه میخواهی بگویی؟ میخواهی به مردم برای توجیه خودت که برای چی داری به دستگاه حاکمیت طاغوت کمک میکنی، میخواهی چه گویی؟ مجبور هستی آنجا حق را کتمان کنی چون اگر حق بگویی که آن دستگاه تو را قبول نمیکند. مجبور هستی از حق بگذری، دقت کنید من امشب شواهدی را عرض کنم.
«لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ»، خدا از علما این را انتظار دارد، بیاید جایگاه امام و جایگاه حق را برای مردم تبیین کند. «وَلاتَكْتُمُونَه»، حق را کتمان نکند. شما رفتی در دستگاه ظلمه مجبور هستی حق را کتمان کنی چون اگر حق را بگویی آنها تو را بکار نمیگیرند. «وَاعْلَمْ أنَّأَ دْنَى مَاكَتَمْتَ وَأَخَفَّ مَا احْتَمَلْتَ أَنْ آنَسْتَ وَحْشَةَ الظَّالِم»، تو کمترین کاری که کردی آقای عالم با نزدیک شدن به این ظالم و مستکبر این است که انس گرفتی با این وحشت ظالم یعنی وقتی تو آنجا هستی مردم دیگر نمیترسند. این کریه بودن، پست منظر بودن، این وحشتناک بودن دولت ظلمه در چشم مردم میافتد، این کمترین کاری است که تو کردی. باید ظالم را به مردم ظالم معرفی کرد و تو این کار را نمیکنی در عوض وجودت کنار ظالم. یادتان است آقا چه فرمود؟ الآن مثل امام سجاد(علیه السلام) است، آقا فرمود الآن یک عده آمدند به بزک آمریکا مشغول شدند. آقا با کی است که میگوید بزک، کی بزک میکند؟ فضای مجازی را میگوید بزک؟ اینها که اصلاً کانالهای خودشان است. بزک یعنی چی؟ یعنی آن چهره خشن وحشی ددمنش فاسقِ فاجر را میپوشانی، این یعنی همان کتمان. حالا شما برو ببین خطاب مقام معظم رهبری نسبت به کسانی که چهره آمریکا را بزک میکنند که هم در این دولت قویّاً کار میکنند و هم در دولت قبلی قویّا کار کردند. در دولت قبلی هم آقا فرمود این مکر شیطان است بعد از اینکه بعضی حرفها را رئیس جمهور قبلی زد، آقا فرمود اینکه دشمنی دشمن به فراموشی سپرده شود یکی از فتنهها و مکر شیطان است. دشمن این را میخواهد که مردم از دشمنی کردن [با] آمریکا منصرف و غافل بشوند. آقا از نسل امام سجاد(علیه السلام) هستند دیگه درست است، اینجوری به نظرم میآید، اجدادشان در اراک هستند دیگه. با همان روحیه ایشان دارند پیش میروند، سید حسینی از طریق همین کانال هستند، سید حسنی هم البته ایشان هستند.
وقتی نزدیک میشوی به دولت ظالم...
«آنَسْت َوَحْشَةَ الظَّالِمِ وَ سَهَّلْتَ لَهُ طَرِيقَ الْغَيِّ بِدُنُوِّكَ مِنْهُ حِينَ دَنَوْت»، تو وقتی نزدیک میشوی به دولت ظالم. تو رو خدا این جمله را امروز ترجمه کنید، تو وقتی نزدیک میشوی به آمریکا با او قدم میزنی و لبخند میزنی، دو تا پیماننامه با او امضا میکنی، دو تا گفتگو میکنی و تلفن میزنی، راه ظلم او را به حق هموارتر میکنی. آقا تحریمها بیشتر نشد؟ تهدیدها بیشتر نشد؟ نتیجه برجام چی شد؟ ارزش پول ملی تو را هم نابود کرد آمریکا، آن بخشی که او مقصر است آن بخش داخلیاش هیچ چی که آن هم با نفوذیهای او دارد کار میکند و مدیریت میکند.
ابن مسلم اگر شما نزدیک حاکمیت طاغوتی بشوی جنایتت این است که راه ظلم او به حق و امام حق و لشکر حق هموار میکنی. «سَهَّلْتَ لَهُ طَرِيقَ الْغَيّ ِبِدُنُوِّكَ مِنْهُ»، چون تو نزدیک هستی اعتماد مردم به دشمن زیاد میشود و او راحتتر میتواند، مانعش کمتر است، مقاومت جلویش کمتر است. یکدفعهای یک فتنه 88 راه میاندازد، یک فتنه 96 راه میاندازد، یک فتنه 97 راه میاندازد، یک فتنه 98 راه میاندازد، یک عده جوان را میآورد وسط، آمریکا هم میآورد و مستقیم هدایتشان میکند و به اهدافش میرسد. خب اگر طرف مقابل آدم منطقیای است، اگر دشمن نیست و دشمنی نمیکند، اگر در مذاکرات جانب حق و عدل را بگیرد که اینجوری نمیشود. یعنی چی قاعده چماق و هویج؟ قاعده خانواده کثیف و لجن راکفلر، یک چیزی را از تو بگیرد بعد بگوید بیا با هم گفتگو کنیم این را به تو بدهم. میروی با او گفتگو کنی میگوید خب حالا یک چیز دیگر هم بده تا این را به تو بدهم، آن یکی را هم میگیرد این را هم به تو نمیدهد؛ اینها قانونشان است.
چهار اشتباه در سیاست خارجی؟!
میفرماید «سَهَّلْتَ لَهُ طَرِيقَ الْغَيِّ بِدُنُوِّكَ مِنْهُ حِينَ دَنَوْتَ وَ إِجَابَتِكَ لَهُ حِينَ دُعِيت»، وقتی از تو کاری میخواهد اجابتش میکنی، وقتی خواستهاش را عمل میکنی، وقتی گردن میگذاری در 2030، وقتی گردن میگذاری در تعهدات یونسکو و یونیسف او. «وَ إِجَابَتِكَ لَهُ حِينَ دُعِيت»، بعد راه برای ظلم او را هموارتر میکنی. «فَمَا أَخْوَفَنِي أَنْ تَكُونَ تَبُوءُ بِإِثْمِكَ غَداً مَعَ الْخَوَنَةِ وَ أَنْ تُسْأَلَ عَمَّا أَخَذْتَ بِإِعَانَتِكَ عَلَى ظُلْمِ الظَّلَمَةِ إِنَّكَ أَخَذْتَ مَا لَيْسَ لَكَ مِمَّنْ أَعْطَاكَ وَ دَنَوْتَ مِمَّنْ لَمْ يَرُدَّ عَلَى أَحَدٍ حَقّا». این روایت خیلی عجیب است، این نامه امام سجاد(علیه السلام) به محمد بن مسلم زهری را باید خط به خط پیش برویم. برای امروز کافی است، چرا میگویم امروز؟ بعضی از کسانی که دم میزنند امروز ما باید با دستگاه ظلمه گفتگو کنیم و صحبت کنیم به چی معتقد هستند. آقای وزیر خارجه در یکی از دانشگاهها یک صحبتی دارد، میگوید ما در فضای سیاست خارجی چهار تا اشتباه عمده داریم. در یک کرسی علمی برای یک عدهای صاحب نظر و دانشجو و استاد و غیره ایشان دارد صحبت میکند، متن و فیلم صحبت هست میتوانید مراجعه کنید. تفکر ایشان را میخواهم عرض کنم، میگوید ما چهار تا اشکال عمده داریم که الآن ما با آمریکا نتیجه نمیگیریم، در مذاکرات و گفتگوها نتیجه نمیگیریم. قرآن چه میگوید؟ «إِنَّهُمْ لاأَيْمانَ لَهُم»[17]، اینها عهدشکن و پیمان شکن هستند، اینها زیاده خواه و مستکبر هستند، اینها جز نابودی شما «لايَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا»[18]. قرآن اینها را میگوید، بر اساس اینها شما مقاومت میکنی در اینکه بخواهی با استکبار و کفر و ظلمه [رابطه برقرار کنی]، آنجا اسم آمریکا را هم ایشان میبرد. یک صحبت خیلی روشن و شفافی است، یعنی من بابت این صحبت، ذهنیت من راجع به آقای ظریف تا قبل از این صحبت واقعاً یک چیز دیگر بود ولی بعد از این صحبت خیلی راحت شدم گفتم خوب شد تا دولت این دستگاه تمام نشده ما فهمیدیم مبنای تفکرات چیست. اصلا ًبا این مبنای تفکرات دیگه جای بحثی نیست، شما چرا ناراحت میشوید کسی دم از گفتگو و مذاکره میزند، شما چرا ناراحت میشوید کسی میگوید برد برد. مبنا را ببینید میگوید چهار تا اشتباه اساسی وجود دارد در بحث گفتگوها و مذاکرات و تعاملها. یکی اینکه ما اساساً اهل گوش کردن نیستیم، اهل مجادله هستیم. بابا برویم حرف دشمن را گوش بدهیم دعوا نکنیم، اصلاً دعوا را بگذارید کنار. یک اصل که اصلاً گوش بدهیم؛ به چه کسی گوش بدهیم؟ به کسی که 1400 سال امتحان خودش را پس داده؟ 70 سال است آمریکا الآن حداقل در کشور ما امتحانش را پس داده؟ چی را گوش بدهیم؟ خدا رسماً به پیغمبر میگوید حرفهای اینها را گوش ندهی ها. مجادله میکنیم و اهل گفتگو نیستیم، این اشکال اول. مشکل دوم ما این است که پیش فرضها درباره اهداف و برنامه دیگران داریم. آمریکا را میآورد در سطح یک دولت معمولی، دیگر دشمن و این حرفها در این ادبیات نیست. میگوید ما پیش فرض داریم. مثلاً پیش فرض شما چیست؟ در مقابل آمریکا اگر بخواهی بروی گفتگو کنی پیش فرض شما این است که اینها دروغ میگویند، پیش فرض شما این است که اینها عهدشکن هستند، اصلاً نباید پیش فرض داشته باشید و باید کاملاً به صداقتشان اعتماد داشته باشید. من الآن نمیخواهم به آقای ظریف ایراد بگیرم، درسی که ایشان خوانده این است. حوزه علمیه چند تا وزیر خارجه تقدیم کرده به انقلاب در این 40 سال؟ ما سیاست خارجه را اینجا چقدر فقهاش را تدریس کردیم و بعد از محصولش فقهایی به میدان آمدند که بتوانند در میدان سیاست خارجه همآورد بطلبند؟ خب او این درسها را خوانده، وقتی قویاً به عنوان یک فرضیه علمی در یک کرسی نظریه پردازی علمی این نظرات را دارد مطرح میکند من احساس امام سجاد(علیه السلام) را دارم برای ابن مسلم، آدم دلش برایش میسوزد، واقعاً تفکر تو این است. حالا تازه ابن مسلم حق را میشناخت، این اصلاً نشان میدهد که این بنده خدا اصلاً حق را نمیشناسد،چگونه آن وقت میخواهد در بین الملل از حق دفاع کند بنده خدا.
پیش فرض داریم درباره اهداف و برنامه دیگران، آمریکا چرا این کار را میکند؟ ما مینشینیم فکر میکنیم میگوییم هدف آمریکا این است، اصلاً شما نباید پیش فرض داشته باشید، چرا قضاوت میکنید. آقا هدف اینها سیطره و تسلط بر ماست؛ چرا این کار را میکنی. رفقا پیش فرضهای جامعه ما را الآن چه کسی دارد میگوید؟ بحث بحث دفاع از حق امام است دیگه، چه کسی ما را بیدار میکند که این آمریکاییها این کار را کردند برای این بود، برای این است که به این نتیجه برسد چند سال بعد هم مشخص میشود دقیقاً هدفشان هم همین است. امام سجادبه یزید گفتی؛ وقتی سوهان آورد دست و بازوی امام سجاد را باز کرد، خود یزید پرسید میدانی برای چی باز کردم. این یعنی پیش فرض دیگه، یعنی امام سجاد قبلاً فرض کردی که من برای چی آمدم دستت را باز میکنم. طبق قانون آقای ظریف امام سجاد(علیه السلام) نباید الآن پیش فرضی داشته باشد. برگشت فرمود تو برای این باز کردی که منّت آزاد کردن از غل و زنجیر داشته باشی سر من؛ پیش فرض است دیگه. هنوز داشت سوهان را میکشید و هنوز باز نکرده بود، یزید گفت به والله درست گفتی. این همه شما در قرآن پیش فرض داری که کفار این هستند مقصدشان این است، منافقین این هستند مقصدشان این است، مشرکین این هستند مقصدشان این است. «إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّه»[19]، خب این پیش فرض است، پیشبینی آینده است. «لايَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا»، آنها میخواهند تا شما از دینتان دست بردارید با شما میجنگند به این خاطر، خب این پیش فرض است پیشبینی قبلی است که خدا دارد میگوید. سیاست خارجه بر مبنای قرآن کجا، سیاست خارجهای که الآن در دانشگاه تدریس میشود کجا.
بازی برد و باخت نداره؟!
سومین اشکال و ایراد چیست؟ میگوید ما همه بازیها را برد و باخت میبینیم یا بازی را با حاصل جمع صفر میبینیم. دقت میکنی این حرف یعنی چی، میگوید چرا شما فکر میکنید که ما باید ببریم و او باید ببازد؟ چرا فکر میکنید اگر ما این کار را انجام بدهیم هیچ سودی برای ما ندارد ـ حاصل جمع صفر ـ ؟ اصلاً اینجوری فکر نکنید، شما اصلا ًبه فکر بردن نباشید و او ببازد، به فکر این باشید که هم او ببرد هم شما ببرید، هم حق ببرد هم باطل ببرد، هم کفر ببرد هم ایمان ببرد. مبنا را ببین، اینها مبنای علمیشان این است در دانشگاه دارند ارائه میدهند بندگان خدا، شفاف هم دارند میگویند خدا پدرشان را بیامرزد.
«يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَاللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُون»[20]، این چه حرفی است آخه اینها میخواهند نور خدا را خاموش کنند ـ پیش فرض است دیگه ـ خدا هم نمیگذارد و غلبه میکند. «يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِه»[21]، خدا پیروز میشود در این میدان. خدا چرا اینقدر حرف از پیروزی میزنی در مقابل باطل و مستکبر؟ چرا ما باید دنبال پیروزی بر مستکبر باشیم؟ اصلاً به فکر پیروزی بر آمریکا نباش، وقتی تو به فکر پیروزی بر آمریکا هستی من که وزیر خارجهات هستم نمیتوانم بروم آنجا نتیجه بگیرم. خدایا ما روی دیوار چه کسانی یادگاری نوشتیم، تفکر را ببینید، اینها مبنای علمی اینهاست که در دانشگاه ارائه میکنند. سومین اشتباه همه بازیها را برد و باخت میبینیم. بابا یکسری از بازیها را برد و باختی نبینید دیگه، اصلاً بازی کنید برای اینکه بازی کنید، بازی کنید برای اینکه هر دو طرف ببرید، بازی کنید برای اینکه هر دو طرف نبازید.
چرا پیش بینی میکنید؟!
چهارمین اشتباه چیست؟ این است که پیشگویی میکنیم، پیشگویی ما باعث تحقق میشود پس تقصیر پیشگویی ماست. در مذاکرات مقام معظم رهبری از دولت قبل نه دولت این بندگان خدا، از دولت قبل فرمود من به اینها خوشبین نیستم پیشگویی کرد، اینها عهدشکن هستند پیشگویی کرد. بعد میگوید یک قاعدهای وجود دارد البته مثالهایش را نمیزنم اگر رسیدیم هفته بعد میزنم که مثالها فاجعه است. چون این فرضیهها را در غالب دو تا مثال میزند و خودش هم میگوید این مثالها فرضی است. مثلاً میگوید پدری به پسرش میگوید این کار را نکن سیگاری میشوی ها، سیگاری میشوی ها، میگوید آنقدر به پسرش میگوید سیگاری میشوی تا پسرش سیگاری میشود. شما پیشگویی میکنید که این عهد میشکند، آنقدر میگویید عهد میشکند و پیشگویی میکنید که عهد میشکند، پس عهد شکسته به خاطر پیشگویی شماست. قرآن کلی آیات پیشگویی دارد، اگر این قاعده قاعده غلطی است و این پیشگویی باعث میشود تحقق پیدا کند، اینجا مقصر پس خداست خیلی از جاها. یک وقتی ابن مسلم میرود در دستگاه ظلمه و مستکبر ولی حق را میداند، نهایت کتمان میکند، نعمت خدا به او تمام شده کتمان میکند. اینها اصلاً قائل به این قواعد حق نیستند، شرایط خیلی سخت است، تصمیم برای مردم خیلی سخت است. تنها راهش این است که مردم معارف دینی و عمیق الهیشان نهادینه شود و عمق پیدا کند، قوی شود تا بدانند. تنها راهش این است که مردم با قرآن انس بگیرند، تنها راهش این است که مردم با خطب ائمه معصومین انس بگیرند و زندگی کنند. قواعد و اصول نظام اسلامی را بفهمند از دین، قواعد و اصول سیاست خارجه را از دین بفهمند. خب شما [اگر فهم نکنی و] نفهمی میگویی خب این راست میگوید دیگه، وقتی آدم میخواهد برود یک بازیای کند اصلاً یک بازی دوستانه باشد و برد و باخت نداریم. بابا ما در فوتبال بازی دوستانهمان هم برد و باخت داریم و آخرش میگویند این برد و آن باخت ولی دوستانه بود. به این میگویند جاهلیت مدرن، نمیدانم منشأ این تفکرات کجاست که اینها به عنوان یک اصل علمی میآید در دانشگاههای ما مطرح میشود از عالیترین مقام کارشناس متخصص سیاست خارجه کشور که سکان هم دستش است. آقا پیشگویی میکنید میشود، به بچهات بگویی سیگاری میشوی اگر با چهار تا رفیق سیگاری بگردی و بعد سیگاری میشود، تقصیر خودت است میخواستی نگویی سیگاری میشوی. سیگاری میشود، میگویی هرویینی و موادی میشوی ها، بعد موادی میشود. چه کسی گفته؟! طبق چه عقل و منطقی؟! پیش فرض نداشته باش، پیشگویی نکن، به فکر پیروزی نباش حالا برو گفتگو کن، خب معلوم است چه کسی میبرد. آن کسی میبرد که پیش فرض دارد، آن کسی که آن طرف است هم پیش فرض دارد هم پیشبینی میکند، هم به فکر برنده شدن نسبت به توست و میخواهد تو نباشی. میگوید من میخواهم تو شکست بخوری و هستهای نداشته باشی، میخواهم تو دفاعی نداشته باشی، میخواهم حق برود. بعد من بروم با کسی که اینجوری فکر میکند بگویم ببین من اصلاً نمیخواهم بر تو پیروز شوم. پس چه گفتگویی؟ چه تعاملی؟ این چه ذلتی است.
یک مرجع انگلیسی مراجع دیگر را به شک میاندازد
امام سجاد(علیه السلام)کجا را نگاه میکند، 1400 سال پیش یک عالم رفته در دستگاه حاکمه طاغوتی بنیامیه پوستش را امام سجاد میکند، تو حق نداری آن طرف باشی. در دل مردم تردید ایجاد میکنی، علمای اسلام را به شک میاندازی. والله اینجوری است، یک مرجع تقلید انگلیسی داشته باشی 10 تا مرجع تقلید را به شک میاندازی، این قاعده امام سجاد است. عالمی که ارتباط با آن طرف داشته باشد و مهره آن طرف بشود عالمان دیگر را هم به شک و تردید میاندازد. خدایا چه کرده امام سجاد(علیه السلام)، بیخود نیست امام سجاد دست به شمشیر نمیبرد. توابین قیام کردند رهبرشان کی بود؟ سلیمان بن صرد، سلیمان بن صرد کیست؟ همان کسی که امیرالمؤمنین(علیه السلام) به او برگشت گفت سلیمان تو به من شک کردی. وقتی آمدند لشکر کشیدند در دفاع از امام حسین که دیگه امام حسین(علیه السلام) کشته شده بود. امام سجاد اصلاً همراهی نکرد با توابین، بعد از کربلا نوشتند حضرت سجاد چند سال رفت در بیابان زندگی کرد. اصلاً من نمیخواهم با مردم زندگی کنم، چند سال در بادیه زندگی کرد تا از شهر دور باشد و مردم را نبیند. امام سجاد میفرمود در مکه و مدینه من 20 نفر ندارم که محبّ من باشند، شیعه را نمیگویم داداش، 20 نفر ندارم که محبم باشند. بعد حالا آمدند به من میگویند تو چرا قیام نمیکنی، با چه کسی. امام سجاد(علیه السلام) در کربلا ابالفضل دیده، علی اکبر دیده، عابس دیده، بریر دیده، حر و زهیر دیده، قاسم دیده، جعفر دیده. در کربلا آن یاران را دیده از اینها نمیتواند پیدا کند. طرف آمد گفت رفتی نشستی میروی حج، عبادت و حج به جا میآوری، این همه آیات جهاد، شروع کرد به خواندن. امام سجاد(علیه السلام)فرمود اگر از این آدمها پیدا کردی بگو من همراهشان میروم جهاد میکنم، کو مجاهد؟ اینهایی که الآن دارند جهاد میکنند این مجاهدی که مصداقش در قرآن هستند نیستند. خیلی سخت است، آن وقت شما سکان دار هدایت این مردم باشی. در بیابان امام سجاد(علیه السلام) چندین سال زندگی کرد ولی از هدایت دست برنداشت و رابطه را قطع نکرد، 35 سال با این مردم زندگی کرد، هر جوری توانست به این مردم حق را برساند رساند. دید دارند یک گوسفندی را ذبح میکنند گفت صبر کنید آبش دادید یا ندادید، گفتند آقا ما مسلمان هستیم و معلوم است قبل از ذبح گوسفند را آب میدهیم. شروع کرد زار زار گریه کردن ولی پدر من حسین را در کربلا وقتی سر از بدنش جدا کردند آب هم به او ندادند. اصلاً من بخواهم این روضه را برای تو باز کنم به من اعتراض میکنی که تو چرا اینجوری میکنی کشتی ما را. امام سجاد(علیه السلام) میآمد وسط مردم مینشست زار زار گریه میکرد که پدر مرا حتی پست تر از یک قربانی سر بریدند.
[1]بحارالأنوار، ج45، ص137
[2]سوره نجم، آیه9
[3]المزار الکبیر، ص580
[4]مثیر الأحزان، ص5
[5]سوره محمد، آیه2
[6]سوره محمد، آیه3
[7]بحارالأنوار، ج45، ص160
[8]سوره محمد، آیه5
[9]سوره محمد، آیه6
[10]سوره محمد، آیه7
[11]سوره محمد، آیه8
[12]سوره محمد، آیه9
[13]بحارالأنوار، ج44، ص374
[14]بحارالأنوار، ج75، ص132
[15]سوره ابراهیم، آیه7
[16]سوره آل عمران، آیه187
[17]سوره توبه، آیه12
[18]سوره بقره، آیه217
[19]سوره انعام، آیه116
[20]سوره صف، آیه8
[21]سوره انفال، آیه7
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر