شنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۹ - ساعت ۱۹:۴۰

ویروس غفلت و راحت طلبی خطرناک تر از ویروس کرونا!

گزارش کامل روز ششم محرم ۹۹: برخی به بهانه کرونا میخواهند هیئت ها را کمرنگ کنند. اگر شرایط سخت تر از این شود می خواهیم چکار کنیم؟ تسلیم می شویم، یا شرایط را با وظیفه و تکلیفمان هماهنگ می کنیم؟ مراقب کم اعتنا شدن بخش قابل توجهی از جامعه نسبت به شعائر حسینی باشیم. مراقب ویروس غفلت و ویروس راحت طلبی باشیم. این ویروس از ویروس کرونا خطرناک تر است!

ششمین روز مراسم عزداری دهه اول محرم ۹۹ هیئت محبین اهلبیت(ع) قم چهارشنبه ۵ شهریور ۹۹ در مسجد مقدس جمکران برگزار شد. مشروح بیانات سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان به شرح ذیل می باشد.

 

مکتب امام حسین(علیه‏السلام) هیاهو لازم دارد

در کربلا هم اتفاقی که افتاد نادیده گرفتن حق امام بود و اساساً خود اباعبدالله الحسین علیه السلام برای اقامه همین حق حرکت کردند و قیام کردند. از مشهورترین بیانات امام حسین علیه السلام در این ماجرای هجرت و جهاد، همین سخن اباعبدالله الحسین علیه السلام است که فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنَّكُمْ إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ وَ تَعْرِفُوا الْحَقَّ لِأَهْلِهِ يَكُنْ أَرْضَى لِلَّهِ عَنْكُمْ وَ نَحْنُ أَهْلُ بَيْتِ مُحَمَّدٍ أَوْلَى بِوَلَايَةِ هَذَا الْأَمْرِ عَلَيْكُمْ مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُدَّعِينَ مَا لَيْسَ لَهُمْ وَ السَّائِرِينَ فِيكُمْ بِالْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ فَإِنْ أَبَيْتُمْ إِلَّا الْكَرَاهَةَ لَنَا وَ الْجَهْلَ بِحَقِّنَا وَ كَانَ رَأْيُكُمُ الْآنَ غَيْرَ مَا أَتَتْنِي بِهِ كُتُبُكُمْ وَ قَدِمَتْ عَلَيَّ بِهِ رُسُلُكُمْ انْصَرَفْتُ عَنْكُم‏»[1]. خیلی بیان موجز، خلاصه اما دقیق و کامل است. انسان تعجب می‌کند با این بیان روشن چطور بعضی به خودشان جرأت می‌دهند برای کربلا هدف بتراشند، برای حماسه اباعبدالله الحسین علیه السلام انگیزه بسازند. حقیقت به این روشنی را نادیده می‌گیرند. قطعاً از جهالت نیست چون «قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي‏»[2]، کاملاً روشن است گمراهی در واقعه عاشورا معلوم است. حق و رشد، مسیر محکم، آرمان مستحکم در واقعه عاشورا کاملاً روشن است کافی است فقط به بیانات حضرت سیدالشهداء علیه السلام مراجعه شود. هیئت اساساً برای همین است، اجتماع برای همین است «إِنَّ فِي اجْتِمَاعِكُمْ وَ مُذَاكَرَتِكُمْ إِحْيَاءَنَا»[3]. تکرار می‌کنیم تا یادآوری بشود برایمان، امام صادق علیه السلام فرمود اجتماع می‌کنید و راجع به ما گفتگو می‌کنید، در امر ما سخن می‌گویید این باعث زنده شدن ما خواهد بود. اساساً هدف تشکیل یک چنین جلساتی همین است. امسال در این فتنه کرونا خیلی‌ها فکر می‌کنند ما در خانه امام حسین علیه السلام مسئله‌مان گریه است. بله گریه سلاح ماست، «سِلَاحُهُ الْبُكَاء»[4]، همین گریه متزلزل کننده بنیان‌های طاغوت است. چرا داریم برای یک مظلومی که مقابل یک ظالمی قد عَلم کرده و بعد به فجیع‌ترین درد و مصیبت و ستم به شهادت رسیده اشک می‌ریزیم. خود این گرایش قلبی، پیوند قلبی ما به سیدالشهداء علیه السلام ، خود این یک صورتی از مبارزه و جهاد است. خاطرمان هست دهه 50 اواخر دهه 50 انقلاب اسلامی که پیروز شد یک‌سری روشنفکر ماب گفتند خب انقلاب ایران پیروز شد، ما از ماجرای کربلا استفاده کردیم و حالا دیگر کاری به امام حسین علیه السلام نباید داشته باشیم که حضرت امام برآشفتند که این دست و سینه‌ها، این سینه زدن‌ها، این هیاهوها حتی دسته‌های عزاداری را حضرت امام تأکید [کردند] که هر مکتبی تا پایش هیاهو نباشد اساساً حفظ نمی‌شود. هیاهو لازم دارد مکتب امام حسین علیه السلام . اشک برای اباعبدالله علیه السلام مثل خون در رگ حیاتِ اسلام جاری است مگر می‌شود؟ شما یک واقعیت روشن که ریشه در یک حقیقت بالنده و محکمی دارد را شما نادیده بگیری، کم‌کم به فراموشی بسپاری مگر می‌شود؟ حضرت امام به خاطر همین فرمودند این را حفظ کنید و تأکید هم کردند به صورت سنتی حفظ کنید.

 

ویروسی به مراتب خطرناک تر از کرونا

حالا به بهانه کرونا که متأسفانه شرایطی که امروزه داریم می‌بینیم یک شرایط واقعاً هشدار برانگیز است، یک شرایط خطرناکی است. چرا؟ به بهانه بحث کرونا که باید رعایت کرد، بالأخره منشورات و شیوه‌نامه‌ها و قواعد را باید قطعاً عملیاتی کرد، دستورات ستاد ملی کرونا را ملزم بود اما از آن طرف می‌بینیم یک عده‌ای این مسئله را بهانه قرار دادند قصه کرونا را برای اینکه هیئت‌ها و مجالس و اجتماعات را تقلیل بدهند. این را هم صریح می‌گویند، متأسفانه در بیانات رسمی حتی در بعضی از بیانیه‌ها هم می‌آید. خب خطرش چی؟ خطر غفلت از این عبرت عظیم، این درس عظیم، خطر دوری از این تفکر ناب و خالص، این منبع و منشأ قدرت شیعه چی؟ با رعایت این دستور العمل‌ها درست است به مشکل خوردیم، ما هیئتی‌ها هیچ وقت نمی‌پسندیم با این فاصله از هم بنشینیم، کنار هم نباشیم. توصیه پیغمبر چیز دیگری است، فرمود به هم نزدیک و پشت سر هم بنشیند در مجالستان که یک تفاوتی بین مجالس شما و مجالس دوران جاهلیت باشد. ولی چون ناچار هستیم، حفظ سلامت جان مؤمنین برای ما از اوجب واجبات است ولی کم شدن محافل و کم اعتنا شدنِ بخشی از جامعه که متأسفانه بخش کمی هم نیست نسبت به این شعائر حسینی، این یک هشدار و اخطار لازم دارد. این ویروس غفلت، ویروس حسِ راحت طلبی، این خطرناک تر است به مراتب از کرونا. یک مسئله‌ای که الآن خبر روز شده با این تعطیلی‌های اخیر مسئله کشور شده ترافیک شدید جاده‌های شمالی کشور. خب اجتماع اجتماع است چه فرقی می‌کند؟ شما می‌گویید از یک هیئت به یک هیئت دیگر دسته عزاداری حرکت نکند بعد آن وقت صدها هزار سفر دارد رخ می‌دهد آن هم به انگیزه تفریح و تفرّج، آنجا سلامت دیگر مهم نیست؟ یا آنجاها را ما می‌توانیم اغماض کنیم و اینجا وقتی به هیئت‌ها که می‌رسیم حتی خط و نشان هم بکشیم که آقا برخورد آن‌چنانی خواهد شد با آن آقای منبری یا با آن آقای مداح یا با آن آقای مدیر یا جواز هیئتشان برای ماه‌ها یا سالها... . این دوگانه برخورد کردن خطرهایی را هم به دنبال دارد. آدم بعضی وقتها توقعی ندارد از بعضی‌ها که عنایت داشته باشند به این محافل به طور خاص اما هشدار که می‌توانیم بدهیم. شرایط کشور را ببینیم، بعضی از شهرستان‌های ما خبری نیست در شهر. حالا من تهران را عرض کردم، بعضی از عزیزان از شهرستان‌ها تماس گرفتند که شهرستان ما هم همین است. مسئولین شهری ما اصلاً نسبت به امام حسین علیه السلام حتی در فضاسازی شهر اهتمامی ندارند. خب این مسئله است. عزیزی از شهرستانی می‌گفت که حالا من نام نمی‌برم به خاطر اینکه قضیه مصداقی نشود، می‌خواهم به عنوان یک هشدار و اعلام  خطر عرض کنم.

 

تفکر عاشورایی را تفکر داعشی می‎دانند!

دستگاه سیدالشهداء علیه السلام دستگاهی نیست که اهمال و غفلت و احیاناً انکارش عاقبت خوشی را در پیش داشته باشد. می‌گوید رفتیم مراجعه کردیم یک عزیز بزرگواری از همین قم که به شهر خودشان هجرت کردند برای ایام تبلیغی برای محرم مثل هر سال، می‌گوید به فرمانداری شهرمان مراجعه کردیم که چرا شهر هیچ خبری نیست، یک پوششی، یک عزایی، یک شعاری، مشکی خوردنی، پرچمی، اعلامی؟! گفت آن مسئول در فرمانداری با لهن خیلی بدی برگشت گفت دست بردارید از این کارها حتی توهین آمیز بگوید پرچم‌های داعش را جمع کنید. یعنی یک نفر مسئول است در حوزه اجرایی شهری، تفکر عاشورایی را تفکر داعشی ببیند! و بر اساس آن با جرأت این تفکرش را به رخ جامعه بکشد. مسئولیتش را انجام ندهد چون باورش این است. این یک هشدار، زمان ما خیلی زیاد نیست اما این واقعاً لازم است. مسئولین سازمان تبلیغات، اوقاف، مراکز فرهنگی، هیئت‌های مذهبی، آن جاهایی که این امور به آنها مرتبط است به عنوان یک عزادار سیدالشهداء علیه السلام از آنها درخواست داریم که یک سنجشی دقیق و کامل از این موضوع داشته باشند. مسئله کرونا آسیب‌های مختلفش را بررسی کردید دیگه این مورد را هم بررسی کنید. بهانه انگیزی‌ها و احیاناً حتی خوف و ترس. بعضی از خانواده‌ها اجازه نمی‌دهند خانواده‌هایشان، پدر و مادر و فرزندشان برود در مجلس، بعضی جوانها کم انگیزه شدند. این هست و این دروغ نیست، چشممان را باز کنیم و می‌بینیم اطراف خودمان کسانی را که اینجوری هستند.

بله انّک لاتمهو ذکرنا،  هیچ وقت این ذکر محو نخواهد شد، خدا حافظ این خون هست ولی مسئولین اعم از مسئولین حاکمیتی و مسئولین هیئات مذهبی، مساجد، تکایا، کسانی که امور به دستشان است غفلت نکنند. این مسجد جمکران بعد از ظهرِ داغِ روزهای تابستانی خدا شاهد است من به حال شما بزرگواران خیلی غبطه می‌خورم، خدا به شما خیلی عنایت کرده است که به شما انرژی و نیرو و انگیزه می‌دهد که در این هوای داغ بیایید در شبستانی که بخشی از سقفش کنار است، آفتاب مستقیم هم می‌زند، با هیچ کولری هم اینجا خنک شدنی نیست به آن صورت، تحمل این شرایط آن هم با ماسک سخت است ولی خودتان را می‌رسانید. خب خیلی فرق می‌کند، مسجد مقدس جمکران شبها هم الحمدلله برنامه دارد در آن خنکا الحمدلله استقبال خیلی بیشتر است ولی این یک آزمایش و امتحان است. اگر شرایط سخت‌تر از این شود ما می‌خواهیم چه کار کنیم؟

 

بروید در دل سختی

امیرالمؤمنین علیه السلام توصیه کرد اصلاً بروید در دل سختی. دوستان جوان که الحمدلله جلسه ما قریب به اتفاق جوان هستند مثل لشکر امام زمان ارواحنافداه می‌ماند که پیران این جلسه مثل سرمه چشمی مبارک و زیبا در جلسه هستند. غالباً جوان و نوجوان هستند، فردا این پرچم به دوش شماست، اگر دشمنان الآن نشستند دیدند عجب با یک دستکاری ویروس، با یک اختراع جدید می‌توانند اینقدر مردم را دور کنند چرا زودتر از این این کار را نکردند، برای دفعات بعد طراحی‌های دیگری بکنند می‌خواهید چه کار کنید؟ می‌خواهید تسلیم شوید یا نه شرایط را هماهنگ کنید با وظیفه و تکلیفتان؟ نه از تکلیف و وظیفه به خاطر شرایط صرف نظر کنید. مقام معظم رهبری در این ماجرا فرمودند با شکوه برگزار شود منتها باید دید با چه شیوه‌های نویی می‌شود با این پدیده غفلت برخورد کرد آن هم عاشورایی که یک فریاد بلند در دفاع از حق امام جامعه که نحن اصل کل خیر و من فروعنا کل برّ. اصل اینجاست، سیدالشهداء علیه السلام اصل را حفظ کرده با خون مبارکش، با ایثار و جان نثاری‌اش. اینجا امام حسین علیه السلام می‌فرماید: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ وَ تَعْرِفُوا الْحَقَّ لِأَهْلِهِ يَكُنْ أَرْضَى لِلَّهِ عَنْكُمْ»، اگر حق را برای اهلش شما بشناسید خدا از شما راضی است و ما اهل بیت عصمت و طهارت صاحب این حق هستیم.       

 

اگر این مدل زندگی را برنمی‌تابید شما منصرف می‌شوم

می‌فرماید اینها حکومتی که بر شما دارند به وسیله ظلم و دشمنی و اجحاف و اینهاست. فساد و فسق «بِالْجَوْرِ وَ الْعُدْوَان‏»، اگر شما «َإِنْ أَبَيْتُمْ إِلَّا الْكَرَاهَةَ لَنَا»، اگر شما نمی‌خواهید با اینکه ما نویدبخش یک زندگی متعالیِ اتفاقاً در امنیت و راحت هستیم؛ «تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَه‏»[5]، نوید بخش زندگی عزتمندانه، و «تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَه‏» یک زندگی خالص و پاک از نفاق. چون دستگاهی که جریان نفاق را ذلیل کند جامعه را پاک می‌کند از نفاق. دیگر کسی انگیزه ندارد برود منافقانه زندگی کند، اما اگر کسی منافقانه زندگی کرد در دستگاه حاکمه‌ای که آن دستگاه حاکم  با آن نفاق همراه بود مثل حکّام اموی، حکام عباسی با جریان نفاق خیلی هماهنگ بودند به خاطر همین ائمه:حتی فرصت مبارزه مثل امام حسین علیه السلام هم پیدا نکردند. یعنی یک عده کم هم یار برایشان جمع نشد چون نفاق قدرت پیدا کرده، دستگاه حاکمه آمده پشت جریان نفاق. اگر شما این مدل زندگی را برنمی‌تابید باشه من از شما منصرف می‌شوم. «وَ الْجَهْلَ بِحَقِّنَا»، اگر قائل هستید به اینکه حقی ما نداریم من برمی‌گردم.

 

... از نشناختن حق امام شروع می‌شود

اصلاً داستان حق امام است. یک روایتی را در مجموع این روایات خیلی روایت مهمی است که باید به آن نگاه کنیم. موضوع حق امام، موضوع حق هدایت و رهبری؛ از جوانب مختلف می‌خواهیم این اصل را ببینیم. آنقدر راجع به این با هم صحبت کنیم که شما جوانها و نوجوانان برای ذهن مبارکتان ملکه شود این حق. امروز نیست ها، برای بزرگترهای شما امروز در جامعه اسلامی برای قشری از بزرگترها این اصل ملکه نیست برای همین ما داریم تدارک می‌کنیم فردای جامعه را. شما مردان جامعه هستید فردا، مسئولین امر هستید فردا باید بعضی از اصول برای شما ملکه شده باشد مثل ذکر، مثل توحید، مثل معاد. جریان امامت صرف اعتقاد به اینکه فلان شخص امام است اینکه هنری نیست. صرف اعتقاد که هنر نیست، پایبند بودن به حقانیت این امام و دفاع کردن از حق این امام هنر عظیمی است که 1400 سال است هنوز به این هنر زیبنده نشده جامعه اسلامیِ جهانی. نشده دیگه، ما در خانه آقایی هستیم که هیچ یک از ماها خبر نداریم حضرتش کجاست. امام صادق علیه السلام چرا امام زمان در پرده غیبت هستند؟ امام حسین برای حق امام به شهادت رسیده پس امام ما کجاست؟ امام صادق علیه السلام می‌فرماید از چشم ها مهدی ما را خدای متعال پنهان می‌کند برای اینکه اگر آشکار باشد او کشته خواهد شد. عجب! اگر امام زمان جایش مشخص باشد کربلا به پا می‌شود به طور قطع. کشته خواهد شد یعنی این دیگه، عجب یعنی ما در زمانه‌ای داریم زندگی می‌کنیم که قطعی است امام حسین علیه السلام به مسلخ برود و غریبانه کشته شود. پس تکلیف ما چیست این وسط؟ ما اهل مدینه هستیم؟ اهل کوفه ایم؟ اهل شام هستیم؟ پس چه کاره هستیم؟ این کلام امام صادق علیه السلام را ایمان راسخ بهش دارم و باید داشته باشیم. «أَعْلَامُ الْهُدَى‏»[6]، هدایت پرچمش به دست امام است. وقتی امام صادق علیه السلام دارند تصریح می‌کنند که امام زمان در پرده غیبت است چون اگر باشد مثل حسین بن علی مظلومانه کشته خواهد شد. تردید در این اصل نکنید، ایشان می‌فرماید خدا برای اینکه حجت بن الحسن شناخته نشود و به شهادت نرسد خدا او را پنهان از دیده‌ها می‌کند، حرف کاملاً درست است. از نشناختن حق امام شروع می‌شود به قتل امام خاتمه پیدا می‌کند.

 

جابر فرزند شهید است

جابر بن عبدالله انصاری خودش فرزند شهید است، عبدالله شهید پای رکاب پیغمبر اکرم است، خیلی هم شهید بزرگواری است. یک روز پیغمبر به جابر برگشت فرمود می‌دانی شرایط و اوضاع و احوال پدر الآن چگونه است بعد از شهادت؟ جابر عرض کرد به رسول الله نه نمی‌دانم. البته خود این نکته هم خیلی مهم است، جابر اگر زرنگ باشد باید مقصود رسول الله را بفهمد از این اشاره. جابر گفت نمی‌دانم. پیغمبر فرمود جابر پدرت که به شهادت رسیده پای رکاب رسول خدا الآن از خدا بعد از شهادتش طلب می‌کند که دوباره به دنیا بیاید و دوباره شهید شود. جابر این حرف را از پیغمبر شنیده در زمان حیات رسول الله؟. بعد پیغمبر فرمود جابر به والله من هم همینجوری هستم، دوست دارم در راه خدا به شهادت برسم زنده شوم دوباره بجنگم دوباره به شهادت برسم، زنده شوم دوباره بجنگم و دوباره به شهادت برسم. جابر متوجه شدی دارد پیغمبر چه چیز را برای تو جا می‌اندازد؟ جابر آدم عزیزی است، شما جابر را با اربعین می‌شناسید، می‌شناسید جابر را با هم کلامیِ با امام باقر، عمر طولانی‌ای پیدا کرد. جهاد در راه خدا، احقاق حق ولیّ خدا، احقاق حق امام و بعد شهادت و بعد جهاد و بعد شهادت، این چه چیز را ثابت می‌کند؟ این اصل اصیل و فاخر جهاد را در قاموس دین به ما می‌رساند. ما برای احقاق حق امام جهاد را مقدس می‌شماریم، فیض عظیم می‌دانیم شهادت و کشته شدن را، تشنه این جهاد و شهادت هستیم. مواظب باشید جوانها یک وقت در مدرسه آن معلم، یک وقت در دانشگاه آن استاد، یک وقت در اداره آن کارفرما و مسئول، یک وقت باورهایت را مورد تردید و شک قرار ندهد ها که دست بردارید اینها دیگر چیست، تا کی شما می‌خواهید انقلابی باشید. آدم‌های حقیر جاهل هنوز زیاد هستند.

 

«تصالح كَما صالح أخُوكَ الحَسَن»!

این جابر وقتی خواست امام حسین علیه السلام حرکت کند به سمت عراق آمد گفت «أنتَ وَلَد رَسُول اللّه صلی الله علیه و آله‏»[7]، تو فرزند رسول الله صلی الله علیه و آلههستی امام حسین. و «وَ أحَد سِبطَيه‏»، یکی از دو سبط رسول خدایی. «لا أرى إلّا أنّكَ تصالح كَما صالح أخُوكَ الحَسَن‏ ». خب برای خودش یک وزنه‌ای بود گفت امام حسین شما فرزند رسول الله هستی و جایگاهت هم خیلی عظیم است، به نظر من شما باید مثل برادرت حسن صلح کنی. دقت کن حق هدایت و حق امامت. جابر زشت است تو تا الآن متوجه نباشی جایگاه امام کجاست، مأموم جایگاهش کجاست. به نظر من؟! آن هم در یک مطلب اصولی داری نظر می‌دهی؟! جنگ و صلح که مستقیم به امام برمی‌گردد؛ یک وقتی در امور جاری کشورداری است بله اینجا «أَمْرُهُمْ شُورى‏ بَيْنَهُم‏»[8]. جنگ و صلح جزو اصول اصلی حاکمیت و امامت و ولایت است. بابا با جنگ یک امام به شهادت می‌رسد، هست و نیست امام به جنگ و صلح بستگی دارد. اصلاً آقای جابر شما در این جایگاه هستی که نظر بدهی حسین بن علی صلح کن؟ «فَإنّه كانَ مُوَفّقاً راشِدا»، او کار درستی انجام داد.

 

کار درست را حسن بن علی کرد!

عین این حرف را الآن به مقام معظم رهبری چندین بار خواص حاکمیتی و خواص علمی و خواص اجتماعی گفتند. چندین بار گفتند که امام صلح کرد، قطعنامه را امضاء کرد، کوتاه آمد در برابر خواسته صدام که پشتش ابر قدرت‌ها بوده، شما هم این کار را بکنید، کار درست را امام کرد. کار درست را حسن بن علی کرد. دیگر نمی‌گوید آقای جابر تو داری با امام حسینی حرف می‌زنی که امام حسین علیه السلام پای رکاب حسن بن علی در صلح بود و خودش هم پذیرفت و کلمه‌ای هم اعتراض نداشت چون امام مجتبی علیه السلام به قول حضرت امام قدس الله نفسه زکیه صلح برایش تحمیل شد، چاره‌ای جز صلح نداشت به خاطر حفظ اسلام و آن عده کمی که مانده بودند. کار درستی بود از این باب بود. بعد امام حسین علیه السلام پاسخ داد «يا جابِر، قَد فعل أخي‏»، بحث من بحث حق هدایت است. ببین امام باید تصمیمات قاطع اصلی را بگیرد، هدایت کند جامعه را به سمتی که باید

 

حتی جابر هم نباید در این عرصه ورود کند

حتی جابر هم نباید ورود کند در این عرصه. برگشت امام حسین علیه السلام فرمود «يا جابِر، قَد فعل أخي ذلِك بِأمر اللّه وَ أمر رَسُوله‏». اگر برادر من صلح کرد به امر خدا و به امر رسول خدا صلح کرد. «قَد فعل أخي ذلِك بِأمر اللّه وَ أمر رَسُوله، وَ إنّي أيضاً أفعل بِأمر اللّه وَ أمر رَسُوله، أ تُريد أن أستشهد لَكَ رَسُول اللّه صلی الله علیه و آلهو عَليّاً وَ أخي الحَسَن بِذلِك الآن؟»، اگر می‌خواهی این مسئله را من همین الآن به وسیله رسول الله صلی الله علیه و آلهو برادرم و امیرالمؤمنین علیه السلام برای ذهن تو جا بیندازم ای جابر، گواه و شاهد بگیرم که این کار به دستور خدا انجام گرفت و من هم اگر دارم الآن می‌روم به دستور خدا می‌روم؟ جابر ماند، معلوم است جابر خیلی آدم خاصی است که امام حسین علیه السلام این کار را انجام می‌دهد. «ثُمّ نَظَرت فَإذا السَّماء قَد انفَتَح بابها»، جابر یک‌دفعه‌ای دید دری از آسمان باز شد. «وَ إذا رَسُول اللّه وَ عَليّ وَ الحَسَن وَ حَمزة وَ جَعفَر وَ زِيد نازِلين عَنها حَتّى استقرّوا عَلى الأرض‏». یک‌دفعه‌ای دید پرده‌ها را امام حسین علیه السلام کنار زد، رسول الله صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام ، امام حسن علیه السلام ، حمزه، جعفر طیار و زید شهید آمدند پایین روی زمین ایستادند. « فوثبت فزعا مذعورا»، جابر وحشت کرد یا خدا، رسول الله صلی الله علیه و آلهکه از دنیا رفته، امیرالمؤمنین علیه السلام که به شهادت رسیده، امام حسن مجتبی علیه السلام هر سه این بزرگواران زنده مقابل من هستند!  ترسید فریاد زد. «فَقالَ لي رَسُول اللّه صلی الله علیه و آله‏»، جابر می‌گوید همان موقع که من خیلی ترسیده بودم رسول الله صلی الله علیه و آلهبه من فرمود «يا جابِر، أ لَم أقُل لَكَ في أمر الحَسَن قَبل الحُسَين: لا تَكون مُؤمِنا حَتّى تَكون لأئِمَّتك مُسلّما، وَ لا تَكن مُعترضا؟». جابر مگر من درباره حسن قبل از حسین به تو قبلاً سفارش نکردم تسلیم امر امامان خود باش؟ اعتراض نکن. چقدر جابر آدم محترمی است که رسول الله صلی الله علیه و آلهاو را از خواب بیدار می‌کند. اعتراض نکن، حسن و حسین «إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا»[9]، کاری که آنها انجام می‌دهند بر اساس دستور خدا و رسول خداست، من رسول الله هستم دارم به تو می‌گویم اطاعت کن و اعتراض نکن. حق هدایت، حق امامت امت؛ اعتراض نکن.

 

مگر می‌شود کسی امام را اداره کند؟

می‌گوید من نقد مشفقانه می‌کنم. این مدل نقد مشقفانه است که 8 تا 10 تا توئیت پشت سر هم متهم کنید رهبر انقلاب را و بعد عوام فریبانه و ممزوج با دروغ و تحریف کاری کنید که مردم مقصر در تمام مشکلات را رهبر ببینند؟ اینکه به یک جنگ شبیه است، یک حمله تمام عیار به امام حق است، به سلطان حق است. کاش شما پیش خدا و رسول خدا اعتبار داشتید که خدا شما را از خواب غفلت بیدار می‌کرد. اصلاً امام حسین علیه السلام چقدر عرصه برایش تنگ شده کأنه بخواهد حضرت بگوید جابر تو هم؟ کار خوبی کرد حسن که صلح کرد و تو هم  صلح کن؟ مگر می‌شود کسی امام را اداره کند؟ او که مؤید به عندالله است. شأن خودتان را بفهمید مقابل شأن امام، حق خودتان را بفهمید مقابل حق امام. آقا اینجوری نگویید بعضی‌ها ممکن است به پر قبای ذهنشان بر بخورد. خب بربخورد ما اباعبدالله الحسین علیه السلام دادیم، مگر عالم دیگر عظمتی مثل خورشید تابناک حسین بن علی خواهد داشت؟ به شهادت رسید تمام، هزینه شد تمام. برای چی؟ برای اینکه این حق شناخته شود. آقا امام حسین علیه السلام با جابر حالا دو تا کلمه حرف می‌زدی، پرده را زدی کنار تا رسول الله به او بگوید؟ کشتی جابر را، حرفش را در نطفه خفه کردی. حق امام چون حق خداست، حق هدایت و حق طاعت و اینها مقرون به حق اطاعت و هدایت خداست. برای همین است «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم‏»[10].   

 

الآن هم به امام شما می‌گویند باید صلح کنی

زمان گذشت و الا مصادیق این مسئله را در حوزه‌های مختلف که فشار به ولایت می‌آورند و می‌گویند آن چیزی که ما تشخیص می‌دهیم و درست است را عمل کن و امام مسلمین، رهبر ما با نجابت فقط دلایل را عنوان می‌کنند. چرا مذاکره نکنیم چون اینها «إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُم‏»[11] اینها عهد شکن هستند. اگر فردا فرصت شد برایتان اصلاً نوع نگاه برخی را عرض کنم که با نوع نگاه ولایت و حق و اسلام چقدر تفاوت دارد، اصلاً مبنائاً چقدر تفاوت دارد آنهایی که داعیه این را دارند که باید صلح کنی. خب به امام حسین علیه السلام هم مدام می‌گفتند باید صلح کنی، الآن هم به امام شما می‌گویند باید صلح کنی. مبنائاً چه اختلاف دیدگاهی وجود دارد و این [را] این دوستانمان می‌روند در دانشگاه صحبت می‌کنند، یعنی یک امر پنهانی نیست.  امروز یک مواردی را در صحبت‌های یکی از مسئولین برای سال  صلی الله علیه و آله8 دیدم، ولی این آقایی که در دانشگاه صحبت می‌کند و مبنا را می‌گوید واقعاً من ماندم! شما که مبنایت با مبنای اسلام، با مبنای حق، با مبنای رهبر جامعه متفاوت است آن وقت چگونه وقتی به مشکل برمی‌خوری می‌گویی من تابع رهبر هستم؟ شما که خیلی مبنائاً با هم متفاوت هستید.

جابر با امام حسین علیه السلام مبنائاً مسئله نداشت، غفلت کرد نادیده گرفت حق امام را با یک تشر رسول الله صلی الله علیه و آلهبه خود آمد بعد آمد زجه زد پای قبر اباعبدالله علیه السلام کربلا. ولی با شما چه کار کنیم؟ مبنای فکری شما از اساس و پایه مسئله دارد. چقدر سخت می‌شود کار مردم برای انتخاب در دوره‌های آینده که از این به بعد تحقیق کنند مبانی اندیشه داخلی، سیاست داخلی و خارجی این آقایانی که در دوره‌های بعد می‌خواهند بیایند برای تصدی امور، مسئولیت‌ها، باید مبانی اینها را دید به خدا و الا رأی می‌دهیم پس فردا متوجه می‌شویم ای بابا اصلاً مبنایش متفاوت بوده، چه کردیم با رأی دادن به بعضی.     

 

فاصله جابر با قاسم بن الحسن

جابر بن عبدالله انصاری تردید می‌کند، قاسم بن الحسن مثل کوه است، نوجوان 13 ساله. نگاه کن تفاوت بینش را؛ می‌گوید قاسمم مرگ مقابل تو چگونه است؟ «احلی من العسل»[12]. عجیب است به خدا، یک نوجوان 13 ساله ما دیدیم الحمدلله با نعمت انقلاب اسلامی و نعمت جنگ و دفاع مقدس. من هم سن و سالهای خودم را می‌دیدم که خدا چگونه چشم دلشان را باز کرده است، می‌دیدم رضا پناهی 12 ساله چگونه گریه می‌کند به مادرش می‌گوید مامان من عاشق شدم. مادرش می‌گوید من در این سن برای تو چه کار کنم؛ می‌خواهد ذهن بچه اش را منحرف کند جای دیگری. می‌گوید نه مادر من عاشق خدا شدم. چگونه می‌تواند بفهمد یک حقیقتی را که خیلی بزرگترهای رضا پناهی 12 ساله بچه کرج نفهمیدند. چه حقیقتی؟ هنوز جبهه را ندیده می‌گوید مادر من این شوق و آتش عشق به خدایی که در درونم روشن شده فقط با یک امر است که فروکش می‌کند و می‌توانم زندگی کنم و الا نمی‌شود. مادرش می‌گوید خب با چی پسرم؟ می‌گوید فقط با شهادت. خدایا این 12 ساله را چگونه عشق خودت را به او چشاندی که می‌فهمد، چگونه چشم دلش را باز کردی که می‌فهمد با شهادت می‌چشد هلاوت وصل معشوق و محبوبش را؟

مگر حسین فهمیده نبود که مادرش صدایش می‌کند حسین حسین. هنوز این نوجوان 12 ساله جبهه نرفته یک‌دفعه‌ای از اتاق می‌آید بیرون بله مادر. می‌گوید چرا جواب نمی‌دهی؟ می‌گوید ببخشید متوجه نشدم، از داخل اتاق آمده بود بیرون ولی می‌گفت رفته بودم بهشت زهرا قطعه فلان، ردیف فلان، قبر شماره فلان، قبر خودم بعد از شهادت را ببینم بیایم. بیخود امام می‌فرماید رهبر ما آن طفل 13 ساله است؟ بیخود آن افسر آمریکایی می‌گوید تا وقتی شما نوجوانانی مثل حسین فهمیده دارید هیچ وقت آمریکا به شما حمله نمی‌کند، این یک قدرتی است که مقابل ندارد. نوجوان می‌شود ولی از من دیگر گذشته، شما امروز در خانه قاسم بن حسن از او این را بخواه، شهید حاجت می‌دهد.

 

 

[1] بحارالأنوار، ج44، ص3 علیه السلام  علیه السلام

[2] سوره بقره، آیه256

[3] بحارالأنوار، ج1، ص200

[4] اقبال الأعما، ج2، ص علیه السلام 10

[5] کافی، ج6، ص4 علیه السلام 2

[6] بحارالأنوار، ج صلی الله علیه و آله8، ص332

[7] الثاقب فی المناقب، ص322

[8] سوره شُورى‏، آیه38

[9] بحارالأنوار، ج43، ص2 صلی الله علیه و آله1

[10] سوره نساء، آیه5 صلی الله علیه و آله

[11] سوره توبه، آیه12

[12] معاجز الائمه الاثنی عشر، ج4، ص215

نام

پست الکترونیک

* کد امنیتی

تصویر کد امنیتی

* نظر

یادواره ۱۸شهید روضه فاطمیه قم
 
با سخنرانی حجت الاسلام
حاج احمد پـنــاهـیــان
با مرثیه سرایی
حاج عباس حیدرزاده
زمان:
جمعه ۲ آذرماه ۱۴۰۳
همراه با نماز مغرب و عشاء
مکان:
حرم‌مطهر حضرت‌معصومه(سلام‌الله‌علیها)
شبستان امام خمینی(قدس سرّه)
کلیه حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام محفوظ است