گزارش کامل روز اول محرم ۹۹: تمام واقعه عاشورا برای احقاق حق امام بود. هر روز عاشوراست؛ تا اینکه امام زمان ارواحنا فداه بیایند و مردم دنیا حق ایشان را بشناسند و رعایت کنند، آنگاه خون امام حسین علیه السلام از جوشش می ایستد. مسئله اصلی عاشورا حق امام است. باید تقاص خون بناحق ریخته اماممان را از ظالمین استیفا کنیم.
اولین روز مراسم عزداری دهه اول محرم ۹۹ هیئت محبین اهلبیت(ع) قم جمعه ۳۱ مرداد ۹۹ در مسجد مقدس جمکران برگزار شد. متن کامل بیانات حجت الاسلام احمد پناهیان بشرح ذیل می باشد.
حرارتی که تا ابد خاموش نخواهد شد
«إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا»[1]، این آتشی که در قلوب مؤمنین بابت قتل و شهادت اباعبدالله الحسین علیه السلام روشن است، پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله فرمودند تا ابد سرد نمی شود. گاهی اوقات آتش هست اما کانوا برداً و سلاما است یعنی ظاهر آتش را دارد ولی حرارت و داغی و جوشش و سوزش را ندارد. گاهی اوقات اینطور نیست، ممکن است ظاهر این آتش هم کم شود به حسب معنا اما باطن سوزانندهای داشته باشد، سوختن، تحول، انقلاب و دگرگونی. جنس حماسه عاشورا و اباعبدالله الحسین علیه السلام چنین جنسی است، ایجاد تحول، ایجاد انقلاب و دگرگونی. یک داستان محزونی صرفاً نیست که مرور کنیم و عبور کنیم. واقعه کربلا یک واقعه زندهای است، اینکه فرمودند کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا این نشان دهنده همین معناست، عاشورا زنده است.
تدارک خون یا صرف عبرت آموزی
غروب عاشورا امام حسین علیه السلام نکتهای را میفرماید به امام سجاد علیه السلام ؛ «يَا وَلَدِي يَا عَلِيُّ وَ اللَّهِ لَا يَسْكُنُ دَمِي حَتَّى يَبْعَثَ اللَّهُ الْمَهْدِيَّ فَيَقْتُلَ عَلَى دَمِي مِنَ الْمُنَافِقِينَ الْكَفَرَةِ الْفَسَقَةِ سَبْعِينَ أَلْفا»[2]. خون من از جوشش باز نمیایستد تا روزی که مهدی من قیام کند و خدا او را مبعوث کند؛ به خاطر این خون من مهدی من علیه السلام 0 هزار منافق را به درک واصل خواهد کرد بعد خون من آرام خواهد گرفت، تقاص و انتقام گرفته خواهد شد. خب هنوز ما در دوران غیبت به سر می بریم یعنی در حدود 1400 سال این اتفاق نیفتاده و خون اباعبدالله الحسین علیه السلام در جوشش است. یک وقتی ما می خواهیم از زندگی امام حسین علیه السلام درس و عبرتی بیاموزیم یک بحثی است، اما یک وقت در صدد تدارک خون سیدالشهدا علیه السلام هستیم؛ آن موقع دیگر ماجرا فرق میکند. شما در شرایط خیلی عادی می توانی درسی را بیاموزی، عبرتی بگیری برای زندگی آیندهات، اتفاق خاصی نیست، آموزهای به آموزههایت اضافه میشود زندگی بهتری میکنی اما اگر قرار باشد انتقام سیدالشهدا علیه السلامی را بگیری که تا همین الآن 1400 سال است این اتفاق نیفتاده است، شرایط خیلی فرق میکند، نوع نگاه خیلی تفاوت میکند. این تدارک کردن واقعه عاشورا یک موضوع بسیار مهمی است باید تدارک شود قصه.
لزوم تدارک حقوق سید الشهداء
یکی از مهمترین مسائلی که حتماً باید برای تدارک واقعه عاشورا به آن توجه کرد حقوق سیدالشهداست. چون شما اگر بخواهید تدارک کنید عاشورا را، اقدامی کنید برای این فاجعه هولناک، برای این ذبح عظیم، برای این «مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِيَّتَهَا فِي الْإِسْلَامِ وَ فِي جَمِيعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض»[3] باید ببینید مسئله محوری، عنصر اساسی این اتفاق عظیم در طول تاریخ بشر، نظام هستی چیست، مسئله کجا بوده، چرا این واقعه رخ داده است. امت پیغمبر چنین جنایتی را مرتکب شدند؟ چرا؟ یعنی چی؟ چه جنایتی مرتکب شدند؟ فرزند رسول خدا را به شهادت رساندند و از پا درآوردند؟ خب همه فرزندان رسول خدا را از پا درآوردند به جز بقیه الله الاعظم(عجل الله فرجه) که خدا جان حضرت را حفظ کرد و الا ایشان را هم به شهادت میرساندند، از ما نیست الا شهید یا مسموم. قصه فقط شهادت نیست، نسبت به ائمه دیگر:هم ما باید طالب خون و طالب حق باشیم. کن اللهم سائر بدم اولادها، خدایا من را طالب خون اولاد صدیقه طاهره قرار بده اما نسبت به واقعه عاشورا داستان مقداری متفاوت است. خدای متعال و اهل بیت عصمت و طهارت، همه انتظار اقدام دارند. اگر ما بخواهیم اقدامی انجام دهیم باید ببینیم مسئله اصلی چیست، کربلا را عمیقاً ببینیم. مشکل کجا بود، آنها چرا کمر به قتل اباعبداللهعلیه السلامبستند، سیدالشهدا علیه السلام اساساً چرا خود را به معرکه انداخت. همین الآن بعد از 1400 سال گذشتن از واقعه عاشورا خیلیها میگویند وقتی زور شما به دشمن نمیرسد، وقتی او ابرقدرت است خب شما کوتاه بیایید و حفظ جان کنید، خودتان را نگه دارید، صبر کنید. همین الآن هم این حرفها هست در برابر یزیدهای زمان که به مراتب ددمنشتر و وحشیتر و فاسق و فاجرتر هستند. مسئله چیست؟
آیا محبت تنها کارساز است؟
عمیق باید دید کربلا را چون اگر کسی بخواهد قدمی بردارد حتماً باید معرفت عمیق پیدا کند به اصل ماجرا. آقا ما امام حسین علیه السلام را دوست داریم، خدای متعال محبت سیدالشهدا علیه السلام را در قلب ما قرار داده، روضه امام حسین علیه السلام هم ما را دور هم جمع می کند. بله اگر در اثر محبت نسبت به امام حسین علیه السلام دور روضه امام حسین جمع شویم، اشکمان را که ریختیم، خود این اشک، خود این روضه یک تسلای خاطری به قلوب ما وارد میکند. در روایت امام صادق علیه السلام است که یکی از اثرات مجلس ذکر تسکین است، آرامش است. خب بعد از روضه و مجلس امام حسین و بعد از محرم و عاشورا یک آرامشی هم پیدا می کنیم و میرویم سراغ زندگیمان. چه اتفاقی می افتد؟ 1400 سال تکرار می شود. اگر بخواهیم فقط از منظر محبت نگاه کنیم همین است. اصلاً بعضی ها در خانه امام حسین علیه السلام به خاطر همین لذتهایش جمع شدند لذا اگر یک ذره این لذت ها به مخاطره و مشکل بیفتد، اتفاقی بیفتد و یکدفعه یک جنگ بیولوژیکی ای شود، یک ویروس کرونایی بیاید و عدهای را قربانی کند زود کرکره هیئت را میکشد پایین میگوید خب حالا میگذاریم یک نوبت دیگر وقتی که سلامتی آمد. قدرتش همین قدر است، بیشتر از این نیست، برنامه را عوض میکند.
آقا با مشکلات این چنانی و فاصله و فضای باز و گرمای تابستان و عدم پذیرایی حالا چه دردسری است، ما در خانهمان هم بنشینیم برای امام حسین علیه السلام گریه کنیم تمام شده. در ادبیات رسانهای ما این حرفها هست، بعضی از مسئولینی که الآن کار ستاد کرونا و برنامه ریزی برای محرم دستشان هست نگاهشان اینجوری است. آقا پارسال در مجلسی هزار نفر بوده الآن 100 نفر باشد، صلی الله علیه و آله00 نفر بروند در خانه بنشینند در شرایط منزل عزاداری شان را کنند. به محض اینکه به یک مشکل و مسئله ای برسد زود آن چیزی که می بوسد و کنار می گذارد تعظیم شعائر حسینی است؛ این سختی است و این را میبوسد میگذارد کنار. خیلی ما نمیتوانیم به دلهایمان اعتماد کنیم، دل با ما نمیآید هر جا که باید باشد، تا جایی میآید که به مشکل و مسئله نخورد، اگر به مشکل و مسئله بخورد دل منصرف میشود.
هر کس حاضر است کشته شود بماند!
امروز روز اول محرم است چه جمله عجیبی اباعبدالله علیه السلام فرمودند: «مَن کان مِنکم یَصبِرُ علی حَدّ السیف و طَعن الأسنَّة فَلیَقُم مَعَنا و إلّا فلیَنصَرف عَنّا»[4]. خب این یک ملاک و معیار است، هر کسی که حاضر است نیزه به بدنش بخورد، پاره پاره شود پیکرش، با شمشیر قطعه قطعه شود، ضربات پی در پی نیزه به او وارد شود، هر کسی اینجوری است بماند و الا برود. یک جمله دیگری هم همین جا بعد از خبر شهادت مسلم بن عقیل، اباعبدالله علیه السلام فرمودند خیلی روشن میکند راه را برای ما محبین امام حسین علیه السلام . قد قَتَل مُسْلَم، خبر آوردند مسلم و هانی کشته شدند. امام حسین علیه السلام یک جمله فرمود که «مَنْ أَحَبَّ مِنْكُمُ الِانْصِرَافَ فَلْيَنْصَرِف»[5]، هر کسی دوست دارد برگردد برگردد. بعضی ها میگویند 300 نفر، بعضی ها میگویند چند هزار نفر، تا 15 هزار نفر در نقلی دیدم که از مکه با اباعبدالله آمدند رسیدند و الآن رسیدند به منزل زباله، خبر شهادت مسلم میآید و خیانت شیعیان در کوفه. قد خَذَلَتْنَا شِيعَتُنَا، امام حسین فرمود شیعیانم پشتم را خالی کردند، ما شیعیان تا ابد سرافکنده هستیم از همین یک جمله، منافقین پشت امام حسین علیه السلام را خالی نکردند. آنهایی که اعتقاد نداشتند به ولایت و امامت امام حسین علیه السلام پشتش را خالی نکردند، آنها از اول نیامدند بلکه شیعیان پشت امام حسین علیه السلام را خالی کردند. این کلمات بعد از شهادت حضرت مسلم خیلی کلمات تعیین کننده است برای نگاه ما به عاشورا و حماسه کربلا. نمی دانم کی این سنت را قرار داده که روز اول محرم میروند در خانه حضرت مسلم بن عقیل، این فقیه عالیقدر، این مبارز و مجاهد نستوه، این امیر سپاه امام حسین، این فرد مورد اعتماد و وثوق سیدالشهدا علیه السلام . سنت عجیب و خوبی است، دقیق هم هست، هر کسی این سنت را پایگذاری کرده دقیق و عمیق میدیده واقعه عاشورا را. خب پیش از این حضرت مسلم به شهادت رسیدند، عرفه بود برای حضرت مسلم روضه خواندیم.
محبت لازم است ولی کافی نیست
این نکته خیلی نکته مهمی است، امام حسین علیه السلام فرمود من «مَنْ أَحَبَّ مِنْكُمُ الِانْصِرَافَ فَلْيَنْصَرِف»، هر کسی دوست دارد برگردد برگردد. اینهایی که از مکه تا نزدیک کربلا و کوفه آمدند، اینها همه امام حسین علیه السلام را دوست داشتند و به او باور داشتند. محبت این است، امام حسین را دوست دارد ولی یک چیزی را بیشتر از امام حسین علیه السلام دوست دارد آن هم سلامتش است، یک چیزی بیشتر از امام حسین علیه السلام دوست دارد آن هم راحت و عافیتش است، آن هم دنیایش است. پس همه چیز در دستگاه امام حسین علیه السلام محبت نیست، محبت نبود هیچ چیزی نبود اما همه چیز محبت نیست. یعنی محبت کافی نیست، شما برگردید 1400 سال دارد میگذرد، خون امام حسین علیه السلام در جوشش است یعنی چی. یعنی همان اتفاقِ حاکم بر نظام اسلامی در دوران امام حسین علیه السلام همچنان حاکم است. یعنی همچنان کسانی که مثل سیدالشهدا هستند باید بروند به معرکه بزنند و از جان خودشان بگذرند؛ برای چی؟ خلاصه کنم این چند روز اگر خدا به ما توفیق دهد میخواهیم در واقعه عاشورا به اصلی ترین مسئله کربلا و عاشورا بپردازیم یعنی حق امام. شما باور میکنید تمام این دعواها برای احقاق حق امام است؟ «أَ لَا تَرَوْنَ إِلَى الْحَقِّ لَا يُعْمَلُ بِهِ وَ إِلَى الْبَاطِلِ لَا يُتَنَاهَى عَنْهُ لِيَرْغَبِ الْمُؤْمِنُ فِي لِقَاءِ اللَّهِ مُحِقّاً»[6]، آن حقی که به آن اعتنا نمیشود حق امام است، حقی که به آن عمل نمیشود حق امام است. خب امروز مگر به این حق عمل میشود؟ خب نه دیگه، به خاطر همین خون سیدالشهدا علیه السلام در جوشش است. هر وقت امام زمان آمد، حق امام زمان شناخته شد به عنوان امام دیگر خیال اباعبدالله الحسین علیه السلام راحت است، دیگر نیاز نمیبیند هر ساله محرم و صفر، هر ساله در لبنان و فلسطین و یمن و غزه و عراق و سوریه و کجا سیدالشهد علیه السلام به میدان و معرکه بیاید. حق امام شناخته شده، مسئله اصلی رفقا حق امام است، حقوق امام است. اصلاً نگاه خدای متعال این است نه اینکه ما بخواهیم این را عرض کنیم.
اولین طالب خون سید الشهدا کیست؟
اصلاً نگاه خدای متعال این است نه اینکه ما بخواهیم این را عرض کنیم، ما چه میدانیم. «مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطانا»[7]، هر که مظلوم کشته شد بعدش باید بروی حقوقش را استیفاء کنی. اولین حقش این است که چرا خونش ریخته شد، حق حیات چرا از او سلب شد. احقاق حق دستور خداست نه اینکه فقط بگوییم یک اصل منطقی است، دستور و تکلیف است، آن چیزی که در این سالها ازش سر باز زدیم. سر سفره اباعبدالله الحسین علیه السلام آنقدر بهرهمند و متنعم بودیم و هستیم، از برکات اشک بر سیدالشهدا و مجالس و روضات جنت سیدالشهدا علیه السلام بهرهمند بودیم دیگر اصلاً یادمان رفت برای چی جمع شدیم. یک آرامشی که پیدا کردیم، یک لذتی بعد گفتیم این هم عاشورا و دهه و بعد برویم زندگی عادی خودمان را ادامه بدهیم. چقدر گذشت؟ 1400سال، 14 قرن.
مهمترین فساد امت امام حسین علیه السلام چه بود؟
از بیان اباعبدالله الحسین علیه السلام من این اصل را عرض کنم، روز اولی که سیدالشهدا علیه السلام از مدینه منوره خروج کردند «إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي»[8]. من باید آن چیزی که در امت جدم رسولاللهصلی الله علیه و آلهمیگذرد باید اصلاح کنم، فساد داخل امت اسلامی را باید برطرف کنم. چه فسادی؟ کدام فساد منظور اباعبدالله است که باید برایش جان داد؟ آن هم امت پیغمبر نه فقط دستگاه حاکم که حالا آل امیه هستند. «إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي»؛ امت جدم رسول اللهصلی الله علیه و آلهدچار یک فسق و فساد و انحراف شده، من باید جلوی انحراف را بگیرم.
چقدر دقیق مقام معظم رهبری اخیراً فرمودند که اگر بخواهید با تحریمها مقابله کنیم باید مراقبت کنید تحریفها را از جامعه ریشه کن کنید. تحریم که سهل است بلکه امام به مقتل میبرد. انحراف در جامعه اسلامی ایجاد کن میتوانی ریشه اسلام را خشک کنی. اباعبدالله راجع به آن زمان امت پیغمبر چه فرمود، از دینداری مردم چگونه وصف کرد؟ «إِنَّ هَذِهِ الدُّنْيَا قَدْ تَغَيَّرَتْ وَ تَنَكَّرَتْ وَ أَدْبَرَ مَعْرُوفُهَا فَلَمْ يَبْقَ مِنْهَا إِلَّا صُبَابَةٌ كَصَابَّةِ الْإِنَاءِ وَ خَسِيسُ عَيْشٍ كَالْمَرْعَى الْوَبِيل»[9]. یک نمی در کاسه باقی مانده که با یک نسیمی همین یکذره دین مردم هم از بین میرود؛ با فتنه انحراف، زنده شدن بدعتها، جاهلیتها. مثل امروز که در عالم اسلام و بعد بیاییم در کشور عزیز اسلامی و حسینی و ولایی و انقلابی خودمان، هشدار به جریان انحراف قبل از عاشورا دادند امام مسلمین. یعنی الآن بسترسازی برای کربلا درست کردن یزیدیان دارد کاملاً صورت میگیرد به هوش باشید، «مَنْ نَامَ عَنْ نُصْرَةِ وَلِيِّهِ انْتَبَهَ بِوَطْأَةِ عَدُوِّه»[10].
عدم بیعت با حسین بن علی علیهما السلام کربلا را ایجاد کرد
مدینه ولید دستور داشت از یزید(لعنه الله علیه) که از حسین بن علی علیه السلام بیعت بگیر و الا او را بکش. خب او نتوانست سیدالشهدا علیه السلام را به شهادت برساند چون سیدالشهدا با دست پر رفتند به این جلسه، جوانان بنی هاشم را هم خبر کردند آمدند دور دار الحکومه را گرفتند، آقا فرمود من اشاره کردم بریزید داخل. ولید کسی نیست که بخواهد مقابل شما جوانان بنی هاشم قد علَم کند. او دستور داشت اگر امام حسین علیه السلام با یزید بیعت نکرد، بیعت نکردن با یزید یک مسئله است، بیعت کردن با حسین مسئله دوم است. آن چیزی که واقعه عاشورا را برپاکرد بیعت نکردن با یزید نیست، عدم بیعت کردن با حسین بن علی علیهما السلام است. چون شما الآن خیلی راحت میتوانی بگویی ما که کفر و یهود و استکبار را میشناسیم و قبول هم نداریم و معلوم هم هست که با آنها بیعت نداریم پس چرا امام زمان نمیآید. اما لوازم بیعت با بقیه الله الاعظم را تدارک نمیکنیم، خدای متعال امامزمان(عجلاللهفرجه)، این نعمت برتر را به ما کرم نمیکند.
جمله امام حسین علیه السلام را ببینید به ولید امیر و حاکم مدینه چه میگوید، «إِنَّا أَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَعْدِنُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَة»[11]. ما اهل بیت نبوه هستیم، معدن رسالت هستیم، تمام مأموریت های الهی به دوش ماست. خدا به وسیله ما امورش را دارد در عالم اداره میکند، فرمانروایان عالم ما هستیم. «مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَة»، نه تنها این انسانها بلکه همه ملائکه تحت فرمان و امر ما هستند. «بِنَا فَتَحَ اللَّه»، اصلاً به خاطر ما خدا آغاز کرد خلقت همه هستی را، به خاطر ما بساط را جمع میکند خدای متعال. همه چیز بسته به ماست، و در مقابل، یک مردی قرار دارد که میگویی من با او بیعت کنم. «وَ يَزِيدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ الْخَمْرِ قَاتِلُ النَّفْسِ الْمُحَرَّمَةِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ وَ مِثْلِي لَا يُبَايِعُ مِثْلَه»[12]، در مقابل یک چنین عظمتی. این کلام امام حسین علیه السلام بدو حرکت و خروج و انقلاب است. آرمان این انقلاب چیست؟ کسی که میگویی با او بیعت کنم فاسق است یعنی فسادش علنی است، شارب خمر است، آدم کش است، فسقش هم در پنهان و مخفی نیست بلکه علنی فساد میکند بعد میگویی من با او بیعت کنم. مثلی لایبایع مثله ولکن مثل من با مثل یزید بیعت نمیکند.
عامل قیام سید الشهدا«أَيُّنَا أَحَقُّ بِالْبَيْعَةِ وَ الْخِلَافَةِ» بود
«لَكِنْ نُصْبِحُ وَ تُصْبِحُون»، صبر کن امشب بگذرد فردا صبح ما و شما صبح می کنیم، ما منتظر میمانیم تا صبح و شما هم تا صبح منتظر بمانید. که چی بشود حسین؟ «أَيُّنَا أَحَقُّ بِالْبَيْعَةِ وَ الْخِلَافَةِ»، تا صبح صبر کن تا معلوم شود آیا این حق من است که همه با او بیعت کنند یا حق یزید که باید با او بیعت کنند. آمدند حرکتی انجام دهند که آقا اشاره کرد و جوانها ریختند کسی جرأت نکرد مقابله کند و آقا با احترام رفت. «أَيُّنَا أَحَقُّ بِالْبَيْعَةِ». آقا یزید ظلم کرد به امام حسین علیه السلام ؛ لب تشنه بین دو نهر آب اباعبدالله علیه السلام را کشت. اینکه لب تشنه بین دو نهر آب اباعبدالله را کشت بله یک ظلم فاحش است اما شما به خاطر این محرم را برپا میداری؟ در تاریخ خیلی ها لب تشنه از دنیا رفتند یا آنها را به قتل رساندند، خیلی ها را غارت کردند، به خیلی ها ظلم کردند، آن عاملی که باعث شد سیدالشهدا علیه السلام خروج کند و انقلاب کند «أَيُّنَا أَحَقُّ بِالْبَيْعَةِ» است، شناساندن حق امام برای بیعت همه عالم. اباعبدالله تو برای اینکه معلوم شود حق با کی هست نه حق با کی نیست، اینکه معلوم است. یزید فاسق و فاجر و شارب خمر است، حقیر است اینکه معلوم است. برای اینکه معلوم شود حق برای بیعت و پذیرش حکمرانی و مدیریت و حاکمیت عالم با امام و حجت خداست ابی عبدالله قیام می کنی؟ بله. اساساً حرکت سیدالشهدا علیه السلام ، ماهیت قیام سیدالشهدا علیه السلام در این نگاه احقاق حق امام است.
اصل؛ استیفای حق امام است
خب یا اباعبدالله شما الآن قیام میکنی به نتیجه هم میرسی؟ اگر منظورت از نتیجه یعنی حاکم شدن من، نه این را خدا مقرر کرده فرزندم مهدی به این نقطه خواهد رسید. «أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه»[13]، همه ما می دانیم خدا مقدر کرده تا آن زمان این اتفاق نخواهد افتاد. نه به اراده خدا نخواهد افتاد بلکه به شرایطی که امت اسلامی ایجاد میکند نخواهد افتاد و الا اراده خدا این بود همان روز اول که پیغمبر را مبعوث کرد امر حاکمیتش در عالم محقق شود ولی امت خیانت کردند «ارْتَدَّ النَّاسُ بَعْدَ النَّبِي»[14]. خب پس شما برای چی حرکت میکنی امام حسین؟ برای اینکه یک اصل در این جامعه جا بیفتد، آقا همیشه باید حق امامت را استیفاء کنی حتی اگر تو حسین بن علی باشی یعنی خودت امام باشی و حتی خودت که امام هستی جانت را برای احقاق حق امامت بدهی. کدام یک از ما جایگاهمان جایگاه حسین بن علی علیهما السلام است؟ اصلاً مگر کسی را داریم؟ احقاق حق امام اینقدر موضوع مهمی است، به خاطرش کربلا به پا میشود. احقاق حق امام؛ «أَنْ يَسْمَعُوا لَهُ وَ يُطِيعُوه»[15]. برای اینکه یک جامعه بفهمد از چه کسی باید فرمان ببرد، نه از چه کسی نباید فرمان ببرد، خیلی درک آن سخت نیست. اینکه کسی ظلم کند، فسق و فجور داشته باشد معلوم است که نباید سر به امر او خم کنی.
مقاومت مردم ایران در مقابل یزید زمان
فدای مردم خوبمان بشوم، ملت ما در ایران الحمدلله بعد از این 40 سال یعنی در 40 سال، دیگر هر چیزی را هر کسی متوجه نشده باشد این را فهمیدند. در هر دورهای اصرار بر اینکه آقا میل آمریکا را بپذیرید و برویم به سمت مذاکره و رابطه و صلح. اتفاقاً همیشه هم موجش قبل از واقعه عاشورا نمیدانم چرا به پا میشود در این سالها. در دولتهای مختلف، در رسانههای مختلف، جریان و احزاب و گروههای مختلف همیشه بوده. پدیدهای که مقام معظم رهبری رویش ایستاده مقاومت کرده نه خیر نخواهد شد، امام هم ایستاد و مقاومت کرد نه خیر. حکم ما هم حکم صریح قرآن است، «لا تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْم»[16]، قرآن فرموده در برابر مستکبر سست نباشید. این یک مسئله حل شده است در جامعه ما، و الا با این فشارهای تحریم، با این تهدیدهای متعدد، با این مشکلات عدیدهای که ایجاد کردند، مسائل کمر شکنی که در زندگی و معیشت مردم پدید آوردند مردم الآن باید تسلیم میشدند ولی چرا تسلیم نشدند در این همه سال؟ این بدیهی است که ما نمیتوانیم تسلیم باطل شویم، کسی که این همه به ما ظلم کرده چگونه میتوانیم به او اعتماد کنیم. این مسئله حل شده است اما باید پیش برویم، باید مسئله اصلی را حل کنیم، مسئله اصلی این است که شما حکومت یزید را نفی کردی حالا باید پرچم حکومت امام را هم بلند کنی، این هم خودش یک کار است.
تکرار داستان کربلا در دوران ائمه دیگر
شما در ائمه دیگر ببینید عامل اصلی قتل ائمه دیگر:توسط همین حکّام جور آل امیه و آل عباس چیست؟ خوف اینکه اینها نکند قیام کنند، نکند فریاد بزنند حقشان را، نکند علنی کنند، نکند مردم را طالب حق خودشان کنند و الا آن ائمه:که با اینها از سر مبارزه علنی برنخواسته بودند چون یاری نداشتند. پرچم حق بلند نکنند آنها را به شهادت رساندند. داستان کربلا لذا تکرار شد در دوران ائمه دیگر. بحث احقاق حق امام، خود سیدالشهدا. امام حسین شما خودت امام هستی، باشه. وقتی خدا دستور میدهد «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِين»[17]، در مناجات حضرت موسی بن جعفر:بود بعد از آن دو رکعت نماز روز مباهله که حضرت موسی بن جعفر سه تا ویژگی شمردند. مقدمه درک مباهله چی بود؟ اولاً قرب ائمه به خدا با این آیه «قُل لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»[18] ثابت کردند. دوم طهارت و عصمت ائمه با آیه «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ»[19] ثابت کردند. سوم معیّت با اهل بیت:با آیه «اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِين» شاهد آوردند و اثبات کردند. شما اگر بخواهید بپذیرید امر حق را باید با امام همراه باشید. با امام کجا همراه باشیم؟ مگر ابی عبدالله علیه السلام نفرمود «وَ لَکُم فیه اُسوَه»، به همین سپاه حر که آمدند مقابل امام صف کشیدند فرمود عین من باید عمل کنید. «وَ لَکُم فی اُسوَه» تا آخر تاریخ هست، همه باید عین امام حسین علیه السلام عمل کنیم. امام حسین مطالبه کرد حق امام را، «نَنْظُرُ وَ تَنْظُرُونَ أَيُّنَا أَحَقُّ بِالْبَيْعَةِ وَ الْخِلَافَة». میبینم و خواهید دید که چه کسی احق است نسبت به این جایگاه.
باید مشخص شود که حق خلافت با کیست
نه من نمیپذیرم حکومت را، خب نمیپذیرم حکومت را، راهی که یزید گذاشته جلوی نپذیرفتن حکومت. اباعبدالله الحسین علیه السلام اگر به خاطر نپذیرفتن حکومت یزید کشته میشد دیگر حرکت لازم نبود. اگر بنا بود من حکومت یزید را نپذیرم کشته شوم خب در همین مدینه میمانم، او هم که دستور کشته شدن دارد و همین جا کشته میشوم. خب پس چرا امام حسین علیه السلام حرکت میکند از مدینه به سمت مکه؟ خب نمیپذیری نپذیر حسین، «أَيُّنَا أَحَقُّ بِالْخِلَافَة»، باید معلوم شود کی حق دارد. آن کسی که حق ندارد که معلوم است یزید است و همه میشناسند او را، باید معلوم شود چه کسی حق دارد. آن کسی که حق دارد حسین بن علی است و این باید معلوم شود، من باید راه بیفتم امر به معروف و نهی از منکر کنم. «أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب»[20] یعنی ائمه معصومین:همه همین راه را رفتند. کربلایی شدن یعنی شناختن حق امام در این نگاه و احقاق حق امام. باید برای ما ثابت شود چون اگر این اصل برای ما ثابت نشود مثل امام حسین علیه السلام حرکت نمیکنیم که 1400 سال است نکردیم. یک بارقه ای روشن شد در این نظام اسلامی با این انقلاب اسلامی با این اصل که نفی کردیم حاکمیت طاغوت را اما برای گام بعد یعنی احقاق حق امام هنوز تلاش آن چنانی نکردیم به خاطر همین هم مقام معظم رهبری بیانیه گام دوم مینویسند. بیانیه گام دوم یعنی همین مانیفست عاشورا، یعنی همین حرکت و قیام کربلایی و حسینی.
شهید سلیمانی؛ مسلم زمانه
مسلم بن عقیل یکی از برجستگی های حماسه و شهادتش همین اصل بود. مسلم برای چی رفت در کوفه؟ اباعبدالله مأموریت دارد. یک مقداری دقت کنیم، حتی بین راه مسلم. من هر وقت یاد مسلم بن عقیل میافتم بعد از شهادت سردار شهید سپهبد سلیمانی خیلی شباهت ها بین این بزرگوار و مسلم است. در واقعه سوریه قصه عراق، در مأموریت های مختلف که همه داشتند زندگیهایشان را میکردند امام به مسلمش یعنی قاسم سلیمانی دستور داد برو و مبارزه کن و او رفت و مبارزه کرد و پیرزو شد. تفاوت در اینجا هست که او مسلمِ پیروزِ حسینِ زمان ماست، دیگر به او خیانت نکرد حشد الشعبی و حزب الله و انصارالله و دفاع وطنی. این زمان دیگر زمان کوفی نشد ولی مأموریت شبیه مأموریت مسلم بن عقیل است، در این راه یک جاهایی هم حاج قاسم ما به امام میگفت آقا جان نمی شود ها، وضعیت اینجوری است، طبق آمار اینجوری است ولی آقا میفرمود نه خیر میشود، پیروز هم میشوید و تمام و بعد هم پیروز میشدند تمام.
مطالبه حق امام؛ مآموریت اصلی مسلم
مسلم بن عقیل بین راه وقتی یارانش از دنیا رفتند یک جمله گفت. آقا اباعبدالله باید ادامه بدهیم؟ ظاهراً این سفر سفری است که نتیجهای ندارد ها، همین الآن هنوز هیچ چی نشده دارم عزیزانم را از دست میدهم. نه اینکه بخواهد معرکه را رها کند، بلکه برگردیم یک برنامه و تدبیر دیگری کنیم اباعبدالله. امام حسین علیه السلام فرمود مسلم ادامه بده، چه چیز را باید ادامه دهد؟ مسلم باید برود کوفه چه کار کند؟ از نامههای اباعبدالله به کوفیان شما متوجه میشوید که مسلم برای چی رفت کوفه. مسلم فقط برای نفی حاکمیت یزید نرفت کوفه، ببین کوفیان نامه نوشتند میگویند حسین بیا ما امامت تو را میپذیریم و با دشمنان تو میجنگیم. مسلم برای احقاق حق اباعبدالله، تثبیت مطالبه حق امام رفت کوفه لذا اباعبدالله علیه السلام فرمود خبرهایی که مسلم به من داده درست هم هست، همه شما کوفیان متفق شدید به امامت ما. کوفه یک قدم جلو بود نه فقط نفی استکبار میکرد، فریاد حقانیت امام را سر میداد. آدم میتواند در دورهای که فریاد حقانیت امام را سر بدهد هم منحرف شود و خیانت کند، بله. مسلم چراغ پر فروغی شد که این شاه راه را برای ما روشن کند، همه ما استعداد کوفی شدن را داریم ها. امام زمانی ها، اللهم عجل لولیک الفرجی ها، همه شما استعداد کوفی شدن را دارید. اولین مسئله احقاق حق امام، دومین مسئله دچار انحراف نشدن و ثابت قدم در این مسیر ماندن است. مسلم آمد بیعت گرفت برای امام، سران قبایل و بزرگان همه نامه دادند، کار تمام شد و حتی اینها را مسلح کرد، 1 علیهما السلام هزار مسلح هستند. حتی آمدند خروج کردند و دور دار الاماره را هم محاصره کردند، کار خیلی جلو رفت. امان از آن روزی که انحراف بیاید در جبهه انقلابی ها، کوفیان انقلابیها هستند، اینها طالب حق امام هستند که کارشان به اینجا رسید. چون بیایی کوفه مهمانت کنند، حسین جان وقت رفتن سنگ بارانت کنند. کوفه نیا، نامه نوشتید آقا بیا، خب اینها اینجوری بودند و وفادار بودند.
درس شهادت مسلم بن عقیل
باید با انحراف مبارزه کنیم مثل مسلم بن عقیل، مسلم باشی باید جانت را بدهی اما با انحراف در جبهه انقلاب مبارزه کنی. درس شهادت مسلم این است، حواست را جمع کن. ایستاد دیگر پیغام نداد حسین جان برگردم. ایستاد عمق فاجعه را مسلم بن عقیل درک کرد، ایستاد. چه رسم خوبی است اول میروند در خانه مسلم بن عقیل، اولین کسی که غربت اباعبدالله علیه السلام را در مطالبه حق امام به اثبات رساند مسلم بن عقیل بود با بدن برهنه شدهاش در بازار کوفه. بدن را به طنابی بستند در بازار میکشیدند، مردم را مجبور میکردند آب دهان به بدن بریزند و سنگ بزنند. این را فقط شهدا می توانند به ما بگویند، چه لذتی دارد پای رکاب امامت جان بدهی، عظمت امامت را ببینی، غربت امامت را ببینی ولی شکستن امامت را نبینی و همه هستیات را فدا کنی. چقدر زیبا درس آموختی مسلم، چقدر زیبا یاد گرفتی از فاطمه اطهر. صدیقه اطهر هم همینجوری شد.
[1] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج10، ص318
[2] بحارالأنوار، ج45، ص2صلی الله علیه و آلهصلی الله علیه و آله
[3] کامل الزیارات، ص1 علیه السلام علیه السلام
[4] ینابیع المودة، ص406
[5] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج1، ص1 علیه السلام صلی الله علیه و آله
[6] مثیر الأحزان، ص44
[7] سوره إسراء، آیه33
[8] بحارالأنوار، ج44، ص32صلی الله علیه و آله
[9] بحارالأنوار، ج علیه السلام 5، ص116
[10] غرر الحکم و درر الکلم، ص630
[11] بحار الأنوار، ج44، ص325
[12] همان
[13] سوره فتح، آیه28
[14] بحارالأنوار، ج34، ص2 علیه السلام 4
[15] بحارالأنوار، ج44، ص315
[16] سوره محمد، آیه35
[17] سوره توبه، آیه11صلی الله علیه و آله
[18] سوره أنعام، آیهصلی الله علیه و آله0
[19] سوره احزاب، آیه33
[20] بحارالأنوار، ج44، ص32صلی الله علیه و آله
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر