روز سوم محرم ۹۹: مردم ما در فتنه های گوناگون، به حرف امام جامعه رجوع کردند و فتنه ها به خیر گذشت. صدراسلام اینگونه نبود. مردم در اختلافات به پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله رجوع نمیکردند، و یا به حرف ایشان عمل نمی کردند. علت این انزجار قلبی، دنیاپرستی مردم بود. رمز استقامت انقلاب ما این است که خداوند اجازه نداده قلوب مردم ما قساوت پیدا کند تا نسبت به حق منزجر باشند.
سومین روز مراسم عزداری دهه اول محرم ۹۹ هیئت محبین اهلبیت(ع) قم با سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان یکشنبه ۲ شهریور ۹۹ در مسجد مقدس جمکران برگزار شد.
خداوند در انتقام خون سیدالشهدا علیه السلام جدی است
مَن قَتَلتَهُ فَعَلی دِیَتَهُ. روز قیامت نوبت انتقام گیری خدای متعال است برای خون بناحق ریخته شده اباعبدالله علیه السلام. اگر حق اباعبدالله علیه السلام بدرستی شناخته شده بود، انتقام از دشمنان سیدالشهدا علیه السلام تا امروز به تأخیر نمی افتاد. وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیهِ سُلْطاناً(اسراء ۳۳). موضوع انتقام در نگاه خدای متعال جدی است. مطالبه خون اباعبدالله علیه السلام وظیفه همه ماست.
سیدالشهدا علیه السلام فرمود: ما اهْوَن الْمَوْت عَلَی سَبیل نِیْل ِ الْعِزّ. مرگ در راه رسیدن به عزت برآمده از حاکمیت امام عدل برای من گواراست: اگر بناست ما متخلق به خلقیات ائمه اطهار علیهم السلام باشیم، که دستور هم به همین امر داریم، باید تمام خلقیاتمان شبیه ائمه اطهار علیهم السلام باشد.
جنگ و جهاد میدان و مدرسه بزرگی برای متخلق شدن و نشان دادن خلقیات و فضائل اخلاقی است. مجاهدین با ارزش ترین دارایی خودشان یعنی جانشان را بدون هیچ توقعی در راه خدا فدا میکنند. عبادتهای رزمندگان قابل قیاس با سایر مردم نیست. در جنگ تحمیلی می دیدیم که برخی در سن نوجوانی چنان حض و لذتی از عبادت می بردند، وصف ناشدنی. شوق دیدار خدا این نوجوانان را مشتاق شهادت کرده بود. شهادت وسیله بود برای رسیدن به محبوبشان.
اصلی ترین مسئله اهل نفاق امامت جامعه است
در داستان کربلا همه چیز تحت سایه استیفای حق امام تجلی یافت. فضائل دیگر در کربلا در خدمت این اولویت بود. لایَسْکُنُ دَمی حَتّی یَبْعَثَ اللهُ الْمَهدیَّ فَیَقْتُلَ عَلی دَمی مِنَ الْمُنافِقینَ الْکَفَرَةِ الْفَسَقَةِ سَبْعینَ اَلْفاً. چه کسی انتقام خون اباعبدالله علیه السلام را از جریان نفاق میگیرد؟ اصلی ترین مسئله اهل نفاق چیست؟ امامت جامعه. تجربه چهل ساله انقلاب ما هم گواه این امر است. جریان نفاق همیشه مسئله اصلی اش امامت امت است. از هر مسئله و بهانه ای استفاده کرده برای تضعیف جایگاه امامت.
آمریکاییها صریحا اعتراف کردند که رهبرانقلاب کاری کرده که مردم به او اعتقاد توام با اعتماد داشته باشند. در دوران غیبت جریان پیوند امام و امت در سایه انقلاب اسلامی شکل گرفته. دشمنان ما این امر را نمیتوانند درک کنند. ما باید در این باره زیاد صحبت کنیم. جایگاه امام را در ابعاد مختلف برای مردم تشریح کنیم. تکلیف خودمان را در برابر اوامر امام مشخص کنیم. برای این امر هزینه زیادی شده. یکی از این هزینه ها واقعه کربلا و عاشوراست.
«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، مِنَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِىٍّ إِلى اِخْوانِهِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُسْلِمینَ، سَلامٌ عَلَیْکُمْ; فَإِنّی أَحْمَدُ إِلَیْکُمُ اللّهَ الَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ، أَمّا بَعْدُ، فَإِنَّ کِتابَ مُسْلِمِ بْنِ عَقیل جائَنِی یُخْبِرُنِی فیهِ بِحُسْنِ رَأْیِکُمْ، وَ اجْتِماعِ مَلَئِکُمْ عَلى نَصْرِنا، وَ الطَّلَبِ بِحَقِّنا. امام حسین علیه السلام در نامه به کوفیان نوشت: مسلم به من نامه نوشته و از هم نظری و اجتماع شما برای یاری ما و طلب حق ما سخن گفته. فقط هم نظری مطرح نیست؛ اجتماع و اقدام لازم است. خیلی ها هشت سال دفاع مقدس جنگ را قبول داشتند، اما جبهه نرفتند. نظام و انقلاب و امام و برحق بودن نهضت را هم قبول داشتند. کوفیان هم نظرشان با امام بود، و هم برای این امر اقدام و اجتماع کردند. لذا حجت بر امام حسین علیه السلام تمام بود و باید بسمت کوفه حرکت میکرد.
رمز استقامت چهل ساله انقلاب
کوفیان حق اباعبدالله علیه السلام را درک میکردند. میدانستند که باید از دستگاه حاکمیت یزید حق امام را استیفا کنند. کوفیان بی بصیرت نبودند. فتنه ۸۸ امتحان عظیمی بود. رهبرانقلاب در جریان فتنه ۸۸ به بصیرت خیلی تذکر و توجه دادند. گفتند نظام در سراشیبی سقوط قرار گرفت. بخاطر هواپرستی و قاعده تراشی و قانون تراشی یک عده. خداوند به برکت مدیریت و نفس روحانی نایب امام زمان ارواحنا فداه، آتش فتنه را فرو نشاند. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ. در فتنه ها دو چیز ظاهر میشود: هواپرستی و میل اشخاص و گروهها، و احکام و قواعد جدید و نادرست.
مردم ما در فتنه ها و اختلافات و ماجراهای گوناگون، به حرف امام جامعه رجوع کردند و فتنه ها به خیر گذشت. اما صدراسلام اینگونه نبود. خداوند در قرآن خطاب به پیغمبرش فرمود مردم در اختلافات به تو رجوع نمیکنند، و اگر هم رجوع کنند به حرف تو عمل نمی کنند. لَقَدْ جِئْنَاكُمْ بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُون(زخرف ۷۸). پیغمبر صلی الله علیه وآله را میشناختند، اما از حق خوششان نمی آمد. علت این انزجار قلبی، دنیاپرستی مردم بود. رمز استقامت انقلاب اسلامی در طول چهل سال این است که خداوند اجازه نداده قلوب مردم ما قساوت پیدا کند تا نسبت به حق منزجر باشند.
اگر ما با سبک زندگی غربی مبارزه نکنیم، کم کم خودمان میلمان به سمت زندگی دنیایی میرود و علاقه مند به دنیا میشویم؛ و آنگاه قلب ما قساوت پیدا میکند، و چشم دل ما کور میشود. آنگاه حق را نمیپذیرد؛ حتی اگر از طرف رسول الله صلی الله علیه وآله باشد. مقابل امام حسین علیه السلام چنین کسانی ایستادند.
شهادت نتیجه اطاعت امر امام
در فتنه ۸۸ امام حسین علیه السلام چشم دل امت را باز کرد. اگر فتنه گران روز عاشورا به میدان نیامده بودند، برخی هنوز بیدار نمی شدند. اما زمان خود امام حسین علیه السلام اینطور نبود. بِحُسْنِ رَأْیِکُمْ، وَ اجْتِماعِ مَلَئِکُمْ عَلى نَصْرِنا، وَ الطَّلَبِ بِحَقِّنا. امام حسین علیه السلام بصیرت کوفیان را تأیید کردند: فَسَأَلْتُ اللّهَ أَنْ یُحْسِنَ لَنا الصُّنْعَ، وَ أَنْ یُثیبَکُمْ عَلى ذلِکَ أَعْظَمُ الاْجْرِ. فرمود از خدا خیر و خوبی و اجر عظیم برای شما میخواهم. اینکه جامعه ای برای مطالبه حق امام حرکت کند، ارزشمند است، حتی اگر بعدا خیانت کند و به نتیجه نرسد. صرف این مطالبه ارزش این را دارد که امام حسین علیه السلام در این مسیر حرکت کند.
اباعبدالله علیه السلام خطاب به سپاهیان حر فرمود: أیُّهَا النّاسُ ، فَإِنَّکُم إن تَتَّقوا وتَعرِفُوا الحَقَّ لِأَهلِهِ یَکُن أرضی للّه ِ عَنکُم. اگر شما تقوا پیشه کنید و حق را برای اهلش بخواهید، به رضایت خدا نزدیک تر است. ونَحنُ أهلُ بَیتِ مُحمَّدٍ أولی بِوَلایَةِ هذَا الأَمرِ. ما اولی تریم به ولایت و مدیریت جامعه.
در جبهه حق علیه باطل یک قاعده و اصل وجود دارد، و آن اعتقاد و باور راسخ به امام، و جان دادن برای امر امام است. رزمندگان دفاع مقدس به حرف امام اعتقاد و باور عمیق داشتند. همین که امام میفرمود پاوه باید آزاد شود، رزمندگان سر از پا نمی شناختند، و فقط به تحقق دستور امام فکر میکردند. شهادت میوه شجره طیبه ولایت است. مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا(احزاب ۲۳). خداوند شهادت را بخاطر ایستادگی پای امر امام در مبارزه به انسان اهدا میکند.
عاشورا کارزار دشواری بود
نماینده جریان حقیر شیرازی امروز رسما با کاردار سفارت آمریکا در کویت دیدار میکند. همین جریان در قم به مسئولین برخی هیئتها گفته شما عکس شهدا را در مجالستان نزنید، ما خرج هیئت شما را تقبل میکنیم. شما با شهدا چکار دارید؟ نمیشود از شهید حرف بزنیم، اما مسئله ولایت برجسته نشود. اما میشود از سیدالشهدا علیه السلام طوری حرف زد که ولایت برجسته نشود؛ مثل همین جریان شیرازی. پرچم سیدالشهدا علیه السلام یعنی اقامه امر امام حق.
اباعبدالله علیه السلام در ادامه نامه نوشت: و ان أنتم کرهتمونا وجهلتم حقنا و کان رأیکم غیر ما أتتنی کتبکم و قدمت به علی رسلکم انصرفت عنکم. اگر نظرتان غیر از آنچه در نامه هایتان به من نوشته اید است و من را نمیخواهید، من برمیگردم. دقت کنید، امام میفرماید از کوفه برمیگردم، نه اینکه امام از مبارزه دست بردارد!
عاشورا امتحان سختی بود برای امت اسلام. امام حسن علیه السلام صلح را به اجبار پذیرفت. پس از ایشان، اباعبدالله علیه السلام همان مسیر را ادامه دادند، و کار رسید به امتحان دشوار عاشورا. امروز عده ای میگویند راه امام حسن علیه السلام صلح بود، و امام حسین علیه السلام هم میخواست صلح کند، اما با مخالفت یزید کشته شد. امام حسن علیه السلام از روز اول راهش مبارزه بود. لشکر جمع کرد برای جنگ با معاویه. اباعبدالله علیه السلام باندازه شمشیر کشیدن یار داشت، و جنگید. اما امام حسن علیه السلام به همین اندازه هم یار نداشت. لذا به اجبار صلح را پذیرفت.
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر