سالروز ازدواج پیامبر(ص) و خدیجه کبری(س) - ۱۷ آبان ۹۸: خانواده ها و جوانان ما باید بدانند ارزش در ازدواج به چیست. نداشتن مال عار نیست. عار این است که انسان را با مالش اندازه گیری کنند و ارزش انسان را به دارایی او بسنجند. این فرهنگ غلط باید بین ما اصلاح شود. به داستان ازدواج پیامبر(ص) و خدیجه کبری(س) بپردازیم. فرهنگ این خواستگاری باید وارد خانواده های ما شود.
جشن سالروز ازدواج رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و خدیجه کبری سلام الله علیها در هیئت محبین اهلبیت علیهم السلام قم جمعه ۱۷ آبان ۹۸ با سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان در مقتل الشهدای فاطمیه سلام الله علیها برگزار شد.
عصبانیت نفاق از پیشرفت کشور
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ(توبه ۷۳). پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم به امیرالمومنین علیه السلام فرمود من مأمور به مبارزه با کفارم و تو مأمور به مبارزه با منافقین. مبارزه با کفار و شدت در این مبارزه. سیدصادق شیرازی سال ۸۹ در رابطه با منافقین چقدر اعتراض کرد که پیامبر علیه السلام کی منافقین را کشت؟ چرا اول انقلاب با منافقین اینطور برخورد کردید؟ جریان داخل و خارج هم به حمایت از این مواضع پرداختند. خداوند به پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم دستور شدت برخورد با کفار و منافقین میدهد.
جنگ یک چیز دیگر است. جنگ با ژست و پرستیژ حزب اللهی گری پیش نمیرود! جنگ مرد جنگ میخواهد. در جنگ فقط و فقط میتوانی به خدا تکیه کنی؛ فقط ایمان است به کار می آید: هُوَ الَّذي أَنْزَلَ السَّکينَةَ في قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ لِيَزْدادُوا إيماناً(فتح ۴). خداوند است که دل را آرام میکند. دانسته های ذهنی خوب است، اما کافی نیست. این معلومات باید در قلب انسان جای بگیرد.
وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ(توبه ۷۳). جایگاه کفار و منافقین جهنم است و چه بد جایگاهی است. خدای متعال با جریان کفر و نفاق شوخی و نرمش ندارد. اصلا کوتاه نمی آید. يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَ کَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا. منافقین در صحبت از دین و توحید میگویند، اما دروغ میگویند. به این حرفها اعتقاد ندارند؛ حتی میخواستند پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم را هم بکشند، اما خداوند اجازه نداد.
وَ ما نَقَمُوا إِلاَّ أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ. منافقین از پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم بدشان می آمد، چون به برکت حکومت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، جامعه اسلامی توانمند شده بود. منافقین امروز را راحت میتوان شناخت. جمهوری اسلامی ما را از کجا به کجا رسانده. منافقین زمان کسانی هستند که از این همه قدرت جمهوری اسلامی عصبانی هستند. میگویند ما نمیتوانیم. این از شدت حرص و عصبانیتشان است. از پیشرفتهای علمی و غیرعلمی کشور ناراحت هستند. میخواهند جوانان را ناامید و مأیوس کنند. اینها علامت نفاق است. جریان نفاق هیچگاه در جامعه از بین نمیرود. چون بنای خدا بر غنای جامعه اسلامی است. جریان نفاق در زمان پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم با زمان حال تفاوتی در اصول ندارد؛ مصادیق متفاوت است.
اروپا و آمریکا اینهمه مسئولین دیپلماسی ما را تحقیر میکنند، اما بازهم برخی با چه ذوق و شوقی بدنبال جلب رضایت غرب هستند. از اینطرف رهبرانقلاب اینهمه به اینها امکان و قدرت داده و از آنها با همه اشتباهاتشان حمایت میکنند، اما برخی اعتمادی به سخنان ایشان ندارند. خانواده راک فلر تخصصشان در کسب منافع آمریکا از طریق مذاکرات است. چه بسیار کشورهایی که با فکر این خانواده و از طریق مذاکره از آمریکا ضربه دیده اند. این خانواده در مذاکرات هسته ای ما هم حضور پررنگ داشته و دارند.
فَإِنْ يَتُوبُوا يَکُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَليماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ. منافق هم در این دنیا چوب میخورد هم در آن دنیا؛ مثل ظالم. وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ(توبه ۷۴). منافق نه در این دنیا پناهی دارد نه در آخرت.
انفاق نشانه ایمان
وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَکُونَنَّ مِنَ الصَّالِحينَ(توبه ۷۵). عده ای اطراف پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم پای عهدشان ایستاده اند. و شاخصه این ایستادگی شان این است که از آنچه خدا و رسولش به او داده اند، در راه خدا انفاق میکنند. یکی از تفاوتهای بین منافق و مومن این است. منافقین وقتی متمکن میشوند دشمنی شان را بیشتر میکنند، اما مومنین وقتی متمکن میشوند انفاق میکنند. علامت مومنی که پای عهدش با خدا ایستاده، انفاق از داشته هایش است. خداوند میفرماید من اینها را صالح میدانم.
فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ(توبه ۷۶). برخی هم بخل میکنند و انفاق نمیکنند و رو برمیگردانند و اعراض میکنند. فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً في قُلُوبِهِمْ إِلي يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما کانُوا يَکْذِبُونَ(توبه ۷۷). میفرماید این شخص که انفاق نمیکند، در دلش نفاق قرار میدهم. یکی از ریشه های نفاق بخل است. در جامعه مومنین ما بخل زیاد است. داریم، اما برای خدا و اهلبیت و سایر مومنین خرج نمیکنیم. اگر به تاریخچه مساجد و تکیه هایمان نگاه کنیم، اکثرا توسط مردم کم بضاعت ساخته شده اند، نه سرمایه دارها.
پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مورد حضرت خدیجه سلام الله علیها فرمود: أَيْنَ مِثْلُ خَدِيجَةَ صَدَّقَتْنِي حِينَ كَذَّبَنِي النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِي عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِي عَلَيْهِ بِمَالِهَا. خدیجه کبری سلام الله علیها تمام مالش را در راه اسلام انفاق کرد.
ازدواج پیامبر(ص) و خدیجه(س) برای ما الگوست
حضرت ابوطالب عموی پیامبر به خواستگاری حضرت خدیجه سلام الله علیها رفتند: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنْ زَرْعِ اِبْرَاهِیمَ وَ ذُرِّیَّةِ اِسْمَاعِیلَ. حضرت ابوطالب پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را با پیشینه اش معرفی کرد، نه با مال و ثروتش. این برای ما الگوست. حضرت ابوطالب پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را با اصالتش معرفی کرد.
وَ جَعَلَ لَنَا بَیْتاً مَحْجُوجاً وَ حَرَماً آمِناً یُجْبی اِلَیْهِ ثَمَراتُ کُلِّ شَیْ ءٍ وَ جَعَلَنَا الْحُکَّامَ عَلَی النَّاسِ فِی بَلَدِنَا الَّذِی نَحْنُ فِیهِ ثُمَّ اِنَ ابْنَ اَخِی مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لَا یُوزَنُ بِرَجُلٍ مِنْ قُرَیْشٍ اِلَّا رَجَحَ. فرمود هیچ مرد وزینی از قریش نیست مگر اینکه محمد از او برتر است. وَ لَا یُقَاسُ بِاَحَدٍ مِنْهُمْ اِلَّا عَظُمَ عَنْهُ. هیچ مردی با محمد قابل مقایسه نیست. و لا عدل له فی الخلق. مثل محمد در عالم پیدا نمیکنی.
وَ اِنْ کَانَ فِی الْمَالِ قَلَّ فَاِنَّ الْمَالَ رِزْقٌ حَائِلٌ وَ ظِلٌّ زَائِلٌ. البته محمد مال زیاد ندارد، اما پول از دست رفتنی است. این ادبیات اگر در خواستگاریهای ما حاکم شود، چه خواهد شد! نداشتن مال که عار نیست. عار این است که انسان را با مالش اندازه گیری کنند. عار این است که ارزش انسانها را به مالش بسنجند. این فرهنگ باید در خانواده های ما اصلاح شود. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم پول مهریه اش را هم نداشت، اما رفت و ازدواج کرد!
و له فی خدیجه رغبه، و لها فیه رغبه، و قد جئناک لنخطبها الیک برضاها و امرها، و المهر علی فی مالی الذی سالتموه عاجله و اجله. هرچقدر مهر تعیین کنی من تقدیم میکنم. و له و رب هذا البیت حظ عظیم و دین شائع و رأی کامل. محمد مال ندارد، اما همه چیز دارد. در همه چیز سر است. در دین و ایمانش حرف نیست.
حضرت خدیجه سلام الله علیها خودش از عمویش اجازه خواست و سخن را خطاب به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گفت: با تو ازدواج میکنم و مهریه هم بعهده خودم است! بعد خدیجه کبری سلام الله علیها گفت یا محمد یک شتر نحر کن و وارد زندگی ات شو.
برخی قریش اعتراض کردند که مگر زن میتواند مهر تعیین کند؟ ابوطالب ناراحت شد و گفت: بله که زن باید مهر بدهد، چون کسی مثل محمد داماد است. خدیجه بیشتر از اینها هم باید خرج کند. اما اگر شما قریشی ها بنا باشد ازدواج کنید هیچ ارزشی ندارید که کسی برای شما مهر بدهد.
به این داستان پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت خدیجه سلام الله علیها بپردازیم. زبان به زبان در زندگیها نقل کنیم. داستان خواستگاری پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم و خدیجه کبری سلام الله علیها باید وارد زندگیها و خانواده های ما شود. خانواده ها و جوانان ما بدانند ارزش در ازدواج به چیست. جوانهای ما مثل پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم ارزشمند شوند. ازدواج پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت خدیجه سلام الله علیها سراسر برای ما الگوست.
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر