روز تاسوعا محرم 97: برخی به بهانه های مختلف، چه درگیریهای سیاسی، چه مسائل اجتماعی، چه مشکلات اقتصادی، میخواهند مردم را از تحریمهای بیشتر و سختیگیریهای بیشتر آمریکا بترسانند. این جامعه تا عباس بن علی(ع) دارد، محال است از قیافه گرفتن های توخالی آمریکا و ایادی او بترسد.
مراسم عزاداری تاسوعای حسینی هیئت محبین اهلبیت(ع) قم با سخنرانی حجت الاسلام حاج احمد پناهیان چهارشنبه ۲۸ شهریور ۹۷ در سالن ۹دی ناحیه بسیج امام رضا(ع) برگزار شد.
تا روز قیامت باید کربلایی باشیم
آفتهایی که در جامعه رسول الله(ص) وجود داشت، برطرف نشد تا بعد از پنجاه سال از رحلت پیغمبراکرم(ص)، کار جامعه اسلامی به کربلا و این جنایت بزرگ رسید. امام حسین(ع) در بیان هدف قیام خود فرمود انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی. با یک نگاه به جامعه امروز خودمان میتوانیم برخی از آفات و آسیبهای جامعه رسول الله(ص) را ببینیم. اگر اهل تفکر و عبرت باشیم، باید این آفتها را شناسایی کنیم، و آنگاه برای برطرف کردن آنها همت کنیم. و الا سرنوشتی مثل کربلا برای ما حتمی خواهد بود.
پیغمبراکرم(ص) فرمود شیبتنی سوره هود: فاستقم کما امرت و من تاب معک. کسانیکه همراه پیغمبر(ص) بودند استقامت نورزیدند. اگر امتی اراده کند که از حق گریزان و به باطل متمایل باشد، سرنوشتی جز کربلا در انتظارش نخواهد بود. امت پیغمبر(ص) به آنچه که در سایه اسلام و ولایت رسول الله(ص) رسیده بودند پشت کردند.
روز تاسوعا از چند جهت در کربلا تعیین کننده بود. در زیارت عاشورا میخوانیم انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامه. تا روز قیامت باید کربلایی باشیم. معرکه کربلا تا قیامت برقرار است. ما کربلا را بررسی میکنیم برای پیشبرد امر ولایت در زمان خومان. از کربلا باید عبرت بگیریم تا ما جزو لشکریان یزید زمان خود نباشیم. امام صادق(ع) میفرماید لعن الله امه قتلتکم. حسین(ع) را امتش کشتند، نه فقط کسانیکه به ایشان شمشیر و نیزه زدند. نمیشود بر مصیبات اباعبدالله(ص) گریه کنیم، اما فریاد امام را نشنویم و به آنها توجه نکنیم.
نادانی و سطحی نگری تا چه حد؟!
یکی از آفات زمان پیغمبر(ص) شک و تردید بین مردم بود. چرا مردم کوفه به امام حسین(ع) اعتماد نکردند، اما به ابن زیاد اعتماد کردند؟ امام خطاب به کوفیان فرمود شما به یزید و ابن زیاد اعتماد کردید، و به ما تردید کردید. یکی از ریشه های عدم اعتماد به امام حق شک و تردید است. آنچه که در یاران امام حسین(ع) در روز عاشورا موج میزد، اطمینان و اعتماد به راهشان بود. در جبهه حق صلابت ایمان هست، و در جبهه باطل شک و تردید. وقتی صلابت ایمان و در پی آن رشد وجود داشت، نتیجه اش کفر به طاغوت خواهد بود.
در کشور ما همه جریانات در یک نقطه مشترک اند. میگویند درگیری با آمریکا را یک جایی بالاخره باید کنار بگذاریم. عده ای بظاهر حزب اللهی دم از صلح حدیبیه زدند، و دیگران هم از صلح امام حسن(ع). نه تنها دم از کفر به طاغوت زده نمیشود، بلکه سازش با کفر هم مطرح میشود. حتی میگوید روز تاسوعا امام حسین(ع) با عمرسعد مذاکره کرد که ماجرا ختم به خیر شود. بعد از ۱۴۰۰ سال گذشتن از بعثت پیغمبر(ص) این سطح نادانی را چطور باور کنیم؟ اینهمه کلمات امام حسین(ع) در انگیزه و هدف قیام را چطور رها کنیم؟ مثلی لایبایع مثله. لا أری الموت الا السعاده و لاالحیاه مع الظالمین الا برما.
ظالم فقط یزید نیست؛ ظالم کسی است که حاکمیت ظالمی مثل یزید را پذیرفته. ظالمین کسانی هستند که دعوت حق را برای مقابله با طاغوت لبیک نگفتند. امام حسین(ع) در روز تاسوعا خطاب به عمرسعد فرمودند: تو با وجود اینکه مرا میشناسی و میدانی که حق با من است، با این وجود به جبهه طاغوت پیوسته ای؟ عمرسعد گفت مال و دارایی ام را از دست میدهم. امام فرمود مالت را من جبران میکنم. عمر گفت خانواده ام امنیت ندارند. امام فرمود امنیت آنها را هم تضمین میکنم.
حسین(ع) و یزید همیشه در جنگند
آیت الله بهجت در دهه ۷۰ نسبت به نفوذ دشمن در حوزه علمیه و بیوت علما به فرمانده وقت سپاه هشدار و تذکر دادند. گفتند دشمن از چهار طریق در بیوت علما نفوذ میکند: نفوذ، القا، تطمیع، و تهدید. و بعد در این موارد توضیح و تفصیل کامل را میدهند که اینجا مجالش نیست.
عمرسعد نهایتا گفت من نمیتوانم از دنیا و حکومت ری بگذرم. امام فرمود وَیْلَکَ یَابْنَ سَعْد اَما تَتَّقِی اللّهَ الَّذِی اِلَیْهِ مَعادُکَ؟ اَتُقاتِلُنِی وَ اَنَا ابْنُ مَنْ عَلِمْتَ؟ فرمود تو میدانی من که هستم، از خدا نمیترسی که میخواهی با من بجنگی و مرا بکشی؟ آیا این ادبیات، ادبیات مذاکره و معامله است؟ ذَرْ هوُلاءِ الْقَوْمَ وَ کُنْ مَعی، فَاِنَّهُ اَقْرَبُ لَکَ اِلَى اللّهِ تَعالى. امام عمرسعد را جزو لشکر یزید به حساب نمی آورد. میفرماید نمیخواهی طرف من بیایی؟ در جنگ و مخامصه بین امام و یزید که شکی وجود نداشت. امروز خیلیها میخواهند اصل تقابل بین ایران و آمریکا را زیر سوال ببرند. میگویند خواسته های آمریکا را بپذیریم تا این خصومت از بین برود. وَ لَنْ تَرْضي عَنْکَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصاري حَتَّي تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ(بقره ۱۲۰). آنها از ما راضی نمیشوند تا اینکه مکتب آنها را بپذیریم. تقابل بین جبهه حق و باطل را نمیشود حذف کرد.
غرب گراهایی مثل سریع القلم در کتاب ایران و جهانی شدن میگویند نمیشود بگوییم اقتصاد آمریکا به ما کمک کند، اما مکتب فکری آمریکا را نپذیریم. میخواهند تقابل حق و باطل را از بین ببرند. یکی از نقشهای کلیدی ابالفضل العباس(ع) در حماسه کربلا، در این زمینه بود. با پشتوانه ایمان و بصیرت عمیق، روی بام کعبه خطاب به کسانیکه میخواستند جان امام را بخطر بیندازند، چطور موضع گرفت و از امام دفاع کرد؟ نگاه عباس(ع) همان نگاه حسین بن علی(ع) است. این ژرف اندیشی و بصیرت عمیق عباس(ع) است که مقام او را از تمام شهدا بالاتر برده است.
برخی از امام حسین(ع) هم مهربانتر شده اند!
امام حسین(ع) خطاب به عمرسعد فرمود: مالَکَ، ذَبَحَکَ اللّهُ عَلى فِراشِکَ عاجِلا. تو را چه شده که چنین میکنی؟ خدا در خانه ات تو را ذبح کند. کسیکه دنبال مذاکره و معامله است اینگونه سخن نمیگوید. وَ لا غَفَرَ لَکَ یَوْمَ حَشْرِکَ. امام عمرسعد را نفرین کرد. این حسین(ع) است، مظهر رحمت پیغمبراکرم(ص). امروز باید به برخی بگوییم شما از امام حسین(ع) هم مهربانتر هستید!؟ فَوَاللّهِ اِنِّی لاَرْجُوا اَلاّ تَاْکُلَ مِنْ بُرِّ الْعِراقِ اِلاّ یَسیراً. امام فرمود من امیدی ندارم تو از گندم عراق بخوری مگر اندکی. این گفتگو یک صحبت شخصی بین امام و یکی از آشنایانش بود، برای نجات او از مهلکه. عمرسعد که نماینده لشکر یزید نبود که برای مذاکره آمده باشد.
اصل تقابل حسین(ع) با یزید قطعی و ناگزیر است. مراقب باشیم در تقابل بین کفر و حق کسی در ما شک و تردید ایجاد نکند، و الا از قافله کربلایی ها جا خواهیم ماند. الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ کَفَرُوا يُقاتِلُونَ في سَبيلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ کَيْدَ الشَّيْطانِ کانَ ضَعيفاً(نساء ۷۶). این یک قاعده است. مومنین برای استقرار حکومت خدا، و کفار برای استقرار حکومت شیطان دائما مبارزه میکنند. این مبارزه قطعی است.
ابالفضل العباس(ع) در مکه بالای خانه خدا خطاب به کسانیکه جان امام حسین(ع) را تهدید کردند اینگونه فرمود: اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی شَرَّفَ هذا بِقُدُومِ اَبیهِ، مَن كانَ بِالاَمسِ بیتاً اَصبَح قِبلَة. فرمود خانه کعبه به میمنت تولد پدر حسین یعنی علی بن ابیطالب(ع) شرف و احترام پیدا کرد. امام رضا(ع) هم فرمود کلمه لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی، بشرطها و شروطها و انا من شروطها.
أَیهَا الكَفَرةُ الفَجَرة اَتَصُدُّونَ طَریقَ البَیتِ لِاِمامِ البَرَرَة؟ مَن هُوَ اَحَقُّ بِه مِن سائِرِ البَریه؟ وَ مَن هُوَ اَدنی بِه؟ وَ لَولا حِكمَ اللهِ الجَلیه وَ اَسرارُهُ العِلّیه وَاختِبارُهُ البَریه لِطارِ البَیتِ اِلیه قَبلَ اَن یمشی لَدَیه قَدِ استَلَمَ النّاسُ الحَجَر وَ الحَجَرُ یستَلِمُ یدَیه. میخواهید مانع امام شوید که مناسکش را بجا آورد؟ اگر حکم خدا نبود، این خانه کعبه بود که باید دور حسین(ع) میگشت! این سنگ حجر است که خود را با دست حسین(ع) متبرک میکند.
ترسوها مردم را از تحریمهای بیشتر نترسانند
وَ لَو لَم تَكُن مَشیةُ مَولای مَجبُولَةً مِن مَشیهِ الرَّحمن، لَوَقَعتُ عَلَیكُم كَالسَّقرِ الغَضبانِ عَلی عَصافِیرِ الطَّیران. اَتُخَوِّنَ قَوماً یلعَبُ بِالمَوتِ فِی الطُّفُولیة فَكَیفَ كانَ فِی الرُّجُولیهِ؟ شما ما را از مرگ میترسانید؟ مایی که در کودکی مرگ را به بازی گرفتیم؟ برخی به بهانه های مختلف، چه درگیریهای سیاسی، چه مسائل اجتماعی، چه مشکلات اقتصادی، سریع میخواهند مردم را از تحریمهای بیشتر و سختیگیریهای بیشتر آمریکا بترسانند. این جامعه تا عباس بن علی(ع) دارد، محال است از قیافه گرفتن های توخالی آمریکا و ایادی او بترسد. این انقلاب به چهل سالگی رسیده. وقتی انقلاب دو سه ساله بود، ۶۳ کشور همدست شدند اما نتیجه ای نگرفتند. استقامت مجاهدین فی سبیل الله آنها را ناکام گذاشت. امروز در چهل سالگی این مردم را از تحریم اقتصادی میترسانند؟ با همکاری ۱۶۰کشور داعش را به جان امت اسلام انداختند، اما در همان کشور سوریه و عراق ناکام ماندند.
هَیهات فَانظُرُوا ثُمَّ انظُرُوا مِمَّن شارِبُ الخَمر وَ مِمَّن صاحِبُ الحَوضِ وَ الكَوثَر وَ مِمَّن فی بَیتِهِ الوَحی وَ القُرآن وَ مِمَّن فی بَیتِه اللَّهَواتِ وَالدَّنَساتُ وَ مِمَّن فی بَیتِهِ التَّطهیرُ وَ الآیات. ببینید چه کسی را با چه کسی مقایسه میکنید. یزید فاسق را با حسین(ع) که خانه اش مهبط وحی خداست مقایسه میکنید؟
وَ أَنتُم وَقَعتُم فِی الغَلطَةِ الَّتی قَد وَقَعَت فیهَا القُرَیشُ لِأنَّهُمُ اردُوا قَتلَ رَسولِ الله صلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ أنتُم تُریدُونَ قَتلَ ابنِ بِنتِ نَبیكُم وَ لا یمكِن لَهُم مادامَ اَمیرُالمُؤمِنینَ (ع) حَیاً وَ كَیفَ یمكِنُ لَكُم قَتلَ اَبی عَبدِاللِه الحُسَین (علیه السلام) مادُمتُ حَیاً سَلیلاً؟ تَعالوا اُخبِرُكُم بِسَبیلِه بادِروُا قَتلی وَاضرِبُوا عُنُقی لِیحصُلَ مُرادُكُم لابَلَغَ الله مِدارَكُم وَ بَدَّدَا عمارَكُم وَ اَولادَكُم وَ لَعَنَ الله عَلَیكُم وَ عَلی اَجدادكُم. شما اشتباهی میکند که روز اول قریش کرد. آنها خواستند پیغمبر(ص) را به قتل برسانند و شما میخواهدی فرزند رسول الله(ص) را به قتل برسانید. آنها نتوانستند، چون علی(ع) مانع شد. چطور ممکن است شما موفق شوید، تا زمانیکه من زنده ام؟ بیایید تا راه رسیدن و کشتن حسین(ع) را به شما نشان دهم!
تهدید را باید به گونه ای پاسخ دهیم که دشمن قدرت ابراز وجود در خود نبیند. این درس عباس(ع) است به ما. نمیشود برای ابالفضل العباس(ع) عزاداری کنیم، اما مرام عباس(ع) را نبینیم و راه او را نرویم. کربلا تمامش روشن و واضح است. کربلا نقطه مبهمی ندارد.
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر