مقام معظم رهبری بعد از ۳۸ سال از پیروزی انقلاب، در دهه فجر بحث ایمان به وعده های الهی و رزق من حیث لایحتسب را مطرح کردند. این نشان دهنده عدم ایمان به وعده های الهی در بین برخی مسئولین و مردم است.
اگر بخواهیم سبک زندگی مان اسلامی باشد، باید ممارست و مؤانست با قرآن داشته باشیم. تمسک به قرآن مانند تمسک به اهل بیت(علیهم السلام) لازم است. اهل بیت برای اثبات یا رد هر چیزی از قرآن استدلال می آوردند.
اگر ما با قرآن زندگی کنیم، در موارد لازم میتوانیم به قرآن استدلال و تمسک کنیم. وگرنه کسیکه با قرآن مأنوس نباشد، نمیتواند به قرآن تمسک و استدلال کند. اگر با قرآن مانوس باشیم، کسی نمیتواند به اسم قرآن و با آیات قرآن مردم ما را از دین خدا منحرف کند.
در کلاسها و کانون های فرهنگی ما قرآن نباید کنار تفریحات و کلاسهای دیگر قرار بگیرد. قرآن باید اصل باشد.
مقام معظم رهبری بعد از ۳۸ سال از پیروزی انقلاب، در دهه فجر بحث ایمان به وعده های الهی و رزق من حیث لایحتسب را مطرح کردند. این نشان دهنده عدم ایمان به وعده های الهی در بین برخی مسئولین و مردم است. ایشان گفتند امور کشور باید عقلانی اداره شود، اما اگر کسی تقوا پیشه کند، خدا او را از جایی که گمان نمی برد روزی میبخشد.
این ایمان به وعده های خداوند عین عقلانیت است. اتصال به امام، راه را برای انسان در تنگناها باز میکند. ایشان این آیه را خواندند: «رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ... وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ» (نور 37و38).
وقتی تو با ولایت باشی روزی ات از جایی میرسد که در محاسبات خودت نمیگنجد. این یک قاعده است: «وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ...» (نور 39) کسیکه به دشمن اعتماد کند، بدنبال سراب است. امکان ندارد کسی با اعتماد به دشمن، به مطلوب خود برسد.
جامعه ما تا وقتی با ولایت باشد، به هرچه میخواهد میرسد. اما اگر به دشمن تکیه کرد، به هیچ چیز نخواهد رسید. اگر جامعه و مردم ما به این یقین نرسیده اند، بخاطر کم کاری هیأت های ماست.
اگر جمهوری اسلامی در مسیر پیشرفت است، بخاطر اعتماد به ولی فقیه است. کسانیکه سعی میکنند اعتماد به دشمن را تنها راه خروج از مشکلات معرفی کنند، مصداق تام این آیه قرآن هستند. هر کسی در هر موقعیتی اگر مذاکره با دشمن را راه رسیدن به موفقیت میداند، به خدا و وعده های الهی ایمان ندارد.
حضرت زهرا(سلام الله علیه) خطاب به مهاجر و انصار فرمود شما مدیریت جامعه را از خاندان رسالت گرفتید؛ این ضرر آشکار است. صلابت شمشیر علی شما را از او جدا کرد.
روحیه انقلابی گری علی باعث جداشدن مردم دنیاطلب از او شد. اگر کار را دست علی می دادید، چنان امر مملکت را به سرانجام می رساند که آب از آب تکان نمی خورد. اما عصیان کردید.
ای کاش میدانستم به چه چیزی استناد میکنید، و به چه تکیه گاهی اعتماد کردید، و به چه ریسمانی چنگ زدید، و بر چه ذریه ای اقدام نموده و ایشان را هتک حرمت نمودید؟!
مسئله ما همان مسئله زمان حضرت زهرا(سلام الله علیها) ست. یعنی عدم اعتماد به وعده های خدا و اعتماد به وعده دشمن خدا. با این تفاوت که زمان ما مردمی هستند که سخنان امام را بشنوند و به آن اعتماد کنند و ولی جامعه را تنها نگذارند. اما حضرت زهرا و امیرالمومنین(علیهم السلام) این عده یار هم نداشتند. اعتماد به دشمن خدا بین همه مردم رایج بود. لذا امیرالمومنین(علیه السلام) تنها ماند، و فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به دست عده ای اراذل و اوباش جلو چشم مردم مدینه کشته شد.
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر