بعضی اهل علم با استناد به برخی روایات تاریخی ضعیف و حاشیه ای واقعه عاشورا، اصول مسلم نهضت عاشورا و آیات مسلم قرآن را نادیده می گیرند یا کمرنگ می کنند، و اینطور به جوانان ما القا می کنند که امام حسین(ع) قصد مذاکره با یزید را داشت. این افراد عامداً یا از روی نادانی توجه ندارند که با بررسی اجمالی آیات و روایات به وضوح مشخص می شود که در دین اسلام اصل جهاد است، و صلح و سازش فرع است
حجت الاسلام والمسلمین احمد پناهیان در هفتمین جلسه سخنرانی دهه اول محرم ۹۵ هیأت محبین اهلبیت (علیهم السلام) واقع در مصلی قدس قم به ادامه مبحث عاشورا مظهر نفی بیعت و طاعت طاغوت پرداختند.
جهانی شدن دین خدا جز با نابودشدن دشمن خدا امکان پذیر نیست
«إِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَکَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما يَنْکُثُ عَلي نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفي بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً» فتح 10
خداوند در این آیه می فرماید کسی که با رسول خدا بیعت کرد، با خدا بیعت کرده است. بیعت با رسول خدا یعنی دنبال کردن هدف نهایی از بعثت که همان فراگیر شدن حاکمیت اسلام در تمام عالم است: «هُوَ الَّذي أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدى وَدينِ الحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ وَلَو كَرِهَ المُشرِكونَ» توبه 33 ، جهانی شدن دین خدا جز با نابودشدن دشمن خدا امکان پذیر نیست. ادامه دادن راه سیدالشهدا نیز در گرو این هدف است.
در دین اسلام جهاد با کفار اصل است، و صلح و سازش فرع است
بعضی اهل علم با استناد به برخی روایات تاریخی ضعیف و حاشیه ایِ واقعه عاشورا، اصول مسلم نهضت عاشورا و آیات مسلم قرآن را نادیده می گیرند یا کمرنگ می کنند، و اینطور به جوانان ما القا می کنند که امام حسین (ع) قصد مذاکره با یزید را داشت. این افراد ـ عامداً یا از روی نادانی ـ توجه ندارند که با بررسی اجمالی آیات و روایات، به وضوح مشخص می شود که در دین اسلام اصل، جهاد است، و صلح و سازش فرع است. بدون در نظر گرفتن این مطلب، و یا هم رده قرار دادن این دو موضوع، نمی توان به درستی تاریخ را تحلیل کرد، و دین را شناخت.
هنگام خروج از مدینه، امام حسین(ع) نزد بارگاه رسول الله اینگونه خداحافظی می کنند: یا رسول الله، من دو راه دارم، اگر با یزید بیعت کنم کافر شده ام، اگر بیعت نکنم کشته میشوم. از کجای این کلام، بیعت و صلح و سازش فهمیده میشود؟ امام حسین(ع) می فرماید اگر با یزید صلح کنم کافر شده ام. راه سومی هم وجود ندارد. یا کشته شدن، یا بیعت با یزید و کافر شدن. امام حسین(ع) جنگ طلب نبود، اما وقتی یزید امام را بین دوراهی بیعت و کشته شدن قرار داد، امام با روی باز به سمت قتال و مبارزه پیش رفت، و لحظه ای به سمت صلح و سازش و گفتگو با یزید پیش نرفت.
«وَإِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ» انفال 61 ، عده ای این آیه را دلیل و مستند برای صلح و سازش با کفر قرار می دهند. در حالیکه مطابق روایت امیرالمؤمنین(ع) در تفسیر این آیه، وقتی اسلام قوی شد و مسلمین زیاد شدند، این آیه منسوخ شد و این آیه نازل شد: «فَلاَ تَهِنُوا وَ تَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَ اللَّهُ مَعَکُمْ وَ لَنْ يَتِرَکُمْ أَعْمَالَکُمْ» محمد 35 ، یعنی دستور صریح خداوند به عدم سازش با کفار.
دست رد امام حسین (ع) به پیشنهاد صلح و سازش یزید
«وَ إِنْ کَذَّبُوکَ فَقُلْ لي عَمَلي وَ لَکُمْ عَمَلُکُمْ أَنْتُمْ بَريئُونَ مِمَّا أَعْمَلُ وَ أَنَا بَريءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ» یونس ۴۱
این پاسخ امام حسین (ع) است به نامه بلند و بالای یزید در مورد دعوت امام به صلح و سازش. با مرور قسمتهایی از نامه یزید متوجه شباهت حیله و نیرنگ یزید با حرفهای دشمنان امروز و ایادی داخلی آنها در خصوص طرح مسئله صلح و سازش با کفر می شویم:
یک نفر بین من و حسین(ع) واسطه شود و یادآوری کند که بین ما قرابتی وجود دارد. شما افتخارتان به مادرتان زهراست، و چقدر ایشان اهل کرامت و نجابت بودند. فاطمه(س) کسی است که هیچکس به پای او نمی رسد. من می دانم حق با کیست، ولی گاهی چشم آدم خطا می بیند. اینکه شما ادعا می کنید حق با شماست، نتیجه اش کشته شدن شماست. ای فامیل ما، اوضاع را آشفته نکن. (جالب است که یزید دم از حفظ جان و امنیت مردم می زند؛ همینطور که الان آمریکا دم از حقوق بشر و صلح جهان می زند!) بیا و راه صلح و سازش را در پیش بگیر، و به ریسمان خیر و آسایش چنگ بزن. خیلی از اقوام گذشته بخاطر جنگ ناشی از تکبر و غرور کشته شدند.
یزید هدف امیرالمومنین(ع) و امام حسن(ع) از جنگ را ناشی از غرور و تکبر میخواند. شیوه یزید در برابر امام حسین(ع) ـ مثل عده ای در زمان ما ـ این است که دعوای حق و باطل را به جنگ حزبی و فامیلی و جنگ تصاحب قدرت تنزل دهند، آنگاه ولی حق را جنگ طلب و قدرت طلب نشان دهند، و با مانور تبلیغاتی او را به صلح و سازش با قدرت ظالم مجبور کنند. اینان یک اصل غلط را مبنای حرف خود قرار داده اند، در حالیکه نیت و هدف ائمه (علیهم السلام) از جنگ با کفار، اجرای حاکمیت خداوند در جامعه بوده و هست، و این موضوع از اصول مسلم و غیرقابل اغماض قرآن و دین مبین اسلام است.
پذیرش قطعنامه توسط حضرت امام(ره) بخاطر فشار مسئولینی بود که حاضر نبودند جنگ را ادامه دهند
اگر امام(ره) جام زهر را سر کشید، بخاطر ترس از تهدید آمریکا نبود. امامی که پیرو نهضت حسینی است، از مرگ و تهدید هراسی ندارد. چیزی که امام را مجبور به پذیرش قطعنامه کرد، طبق فرمایش مقام معظم رهبری، فشار مسئولینی بود که حاضر نبودند جنگ را ادامه دهند. همین فشارها را امروز هم به مقام معظم رهبری وارد می کنند تا ایشان را مجبور به صلح و سازش با آمریکا بکنند.
مبانی جمهوری اسلامی ایران بر آیه های محکم قرآن شکل گرفته است. آیاتی که شک و شبهه ای در آن نیست. روال حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری این بوده است که هر اصلی از اصول و مبانی انقلاب را به آیات محکم قرآن گره زده اند که شک و شبهه ای در آن نیست. نباید اجازه داد عده ای با آیات و روایاتی که جزو محکمات نیستند و پایه و مستند محکمی ندارند و یا در جای صحیح خود قرار نگرفته اند، اصول استوار و مسلم انقلاب را به حاشیه ببرند و یا این اصول را نزد مردم تغییر دهند. به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب به جوانان انقلابی می خواهند مبانی انقلاب را مطالعه کنند و با آنها آشنا شوند.
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر