عمو جان عبدللهم که یک تنه سپاهم
جا ماندم از قافله عمو بده پناهم
از خیمه دویدم سویت پر کشیدم
به راهت عموجان از جان دلبریدم
ای عمو، عمو جان
---------------------------------
حیا کن ای حرامی پاره ی قلب طاهاست
مکش بر روی او تیغ نور دو چشم زهراست
ببرید هر دو دستم که من تا زنده هستم
محاله که بزارم رود عمو ز دستم
ای عمو، عمو جان
-------------------------------
به روی سینه ی من مزن عمو دست و پا
مزن فریاد جانسوز مکش عموی خود را
برادرم کجایی شده وقت رهایی
ببر عبدللهت را کشد شرمم نیایی
ای عمو، عمو جان
-------------------------------
بگیریم ما تقاص گل های باغ زهرا
به عراق و سوریه، بحرین و صعده صنعا
چو تیغ ذوالفقاریم بی تاب و بی قراریم
دمار از دشمنانت رهبرم درآریم
ای عمو، عمو جان
------------------------------
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر
نظرات کاربران
مریم سادات قریشی
جمعه ۸ آبان ۱۳۹۴ - ساعت ۱۴:۱۱
|
سلام عالیه |