حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)؛ مبدا خیر
در جلسه قبل، شخصیت و وجود اقدس حضرت صدیقهکبری (سلاماللهعلیها) را کنکاش و بررسی کردیم و گفتیم با این وجود و جایگاه و وضعیت، علیالقاعده خدای متعال نباید اجازه بدهند به این سادگی چنین فتنهای در جامعه اسلامی پیش بیاید؛ و حضرت فاطمهزهرا (سلاماللهعلیها) در شرایط اجتماعیِ پیش پا افتادهای قرار بگیرد که عدهای از اراذل و اوباش از اطراف مدینه زمینه آن را فراهم کردهاند؛ یا چند نفر از منافقین امت پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) فقط برای گرفتن موقعیت سیاسی جایگاه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فتنهای کنند و به راحتی هم بتوانند این فاجعه را بیافرینند، نه، این نباید باشد. مسئله باید خیلی عمیقتر باشد. هم حضور حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در عرصه این مجاهده باید علت اساسیتری داشته باشد و هم شهادت حضرتشان. ما این وجود مقدس را از دست دادیم، اسلام وجودی را که خدای متعال فرموده بود «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ»[1]. از دست داد. بنای خدای متعال این بود که پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) را باقی بدارد و این کار را هم البته با فرزندان و نسل طاهرینش انجام داد. اگر اهلبیت (علیهمالسلام)، «إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه»[2] منتهای خیر هستند، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مبدأ این خیر است. امامحسنعسکری (علیهالسلام) فرمود «خدا ما را حجت بر همه خلائق قرار داد، مادرمان حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را حجتِ بر ما قرار داد»؛ همان بحث حجتالحججی که در روایات دیگر هم نقل شدهاست.
عناد منافقین؛ میدانداری بانوی عفیفه، فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها)
دیشب، به آنجا رسیدیم که ما دچار پدیده شوم و سیاهی مثل امتهای دوره گذشته شدیم، امتهایی که تکذیب میکردند و از راهشان برمیگشتند، «ارْتَدَّ النَّاس».[3] اواخر عمر شریف پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله)، جریان نفاق، اکثریت قریب به اتفاق امت پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) را شامل شدهبود که خود رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در غدیر خم فرمودند «اکثر شما جزو مستهزعین به دین هستید، اکثرتان اهل نفاق هستید». معنای نفاق هم معلوم است، یعنی باطنش با ظاهرش فرق میکند. باطنش کفر است، ظاهرش ظاهر حق است یعنی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به میدان آمدند تا اصل حق را در یک میدان نابرابر مواجهه حق و باطل حفظ کنند؛ و کردند. آن افرادی که باید کنار حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میآمدند خیلی کم بودند و البته مثل صدیقهکبری (سلاماللهعلیها) مقاومت نکردند، آنها کار را از پیش نبردند. این میان حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بود که علیرغم مکرر شدنِ صدمهها و ظلمها و شدایدی که بر ایشان تحمیل میشد باز همچنان استقامت ورزید تا توانستند اصل حقیقت را نگه دارند؛ چون هیچکس نمیتواند خورشید تابناک فاطمهمرضیه (سلاماللهعلیها) را منکر بشود. نمیشود، هیچ جوری نمیتوانستند انکار کنند، در عالم هم هیچکسی انکار نکردهاست.
حالا عده قلیلی گوشهای عناد داشته باشند و به خدا و پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) دروغ ببندند. بحث آنها جداست؛ اما از بین بزرگان همه فرق، هیچکسی نمیتواند عظمت صدیقهکبری (سلاماللهعلیها) را منکر شود. حضرت وقتی به میدان میآیند، میدانداری میکنند؛ آن هم خلاف آنچه که رویه یک بانوی محترمه مؤمنه عفیفه معصومه است. بانوی مؤمنه باید در پرده باشد؛ اما حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مکرر بعد از پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) به میدان میآیند، چند نوبت به مسجد میروند، احتجاج میکنند، فریاد میزنند، صحبتمیکنند.
در قصه منزل، وقتی برای بردن امیرالمؤمنین (علیهالسلام) برای بیعت آمدند، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به میدان میآیند، صحبت میکنند و درگیر میشوند. برای بردن امیرالمؤمنین (علیهالسلام) از مسجد به خانه، و در جریان نقشهای که برای قتل امیرالمؤمنین کشیده بودند باز هم حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) حضور پیدا میکنند. اینکه ایشان مکرر میآیند حکایت از این موضوع دارد. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در خطبه فدکیه از آیهای استفاده کردهاست که پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) هم هنگام رحلتشان این آیه را فرمودند، سوره آل عمران، آیه 144. جای تأمل و تعجب دارد که چرا در ارتباط با حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، عمده توجه به سمتی سوق داده میشود که درگیریِ بین این چند نفر با امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اصل و محور قرار بگیرد. اینجا متوجه میشویم در همین موضوع هم دست شیطان هست. دیشب مواردش را عرض کردیم، فرقههای مختلفی که امروز این موضوع را دامن میزنند؛ فرقههایی مثل انجمن حجتیه، فرقه شیرازیها و فرقههای دیگری که در این زمینه وارد شدند. در بحث نامه مقام معظم رهبری هم درباره شبهافکنیهای ایجادشده توضیحاتی دادیم. گروهی به اسم جمعی از طلاب و روحانیون حوزه علمیه قم -در صورتی که این نگاه در طلاب و روحانیون حوزه علمیه قم به این معنا اینقدر صریح و روشن نیست- بیانیه میدهند و محتوای نامه رهبری را محکوم میکنند. پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) با استفاده از این آیه، آب پاکی را روی دست همه میریزند، حداقل قصه را برای ما تمام میکنند.
ماجرای فدک؛ بهانهای الهی
دغدغه آخرین روزهای حیات مبارک حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) چیست؟ از این آیه شریف میتوان متوجه شد فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) در جریان فدک به دنبال چیست. داستان فدک، داستان خاص و شخصیِ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نبود که طی آن درگیری و نزاعی هم ایجاد شود. نه، فدک برای حضرت صدیقهاطهر (سلاماللهعلیها) بهانه بود تا خدا به وسیله این احتجاج و مطالبه برای همه روشن و آشکار کند مشکل اصلی کجاست. ثمره دانستن مشکل اصلی کجاست؟
چرا باید مشکل اصلی را بدانیم؟ بدانیم چرا به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) ظلم شد؟ بله درست است، اما فقط همین؟ فقط این موضوع را بررسی میکنیم تا بفهمیم چرا به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) ظلم شد، چرا حضرت وارد این معرکه شد و به شهادت رسید؟ فقط همین نیست، اتفاقاً امروز در شرایطی شبیه همان شرایط قرار داریم. امروز هم تمام اهتمام دستگاه کفر و معاند، حاکمیت طاغوت و استکبار، این است همانطور که آن روز توانست در جامعه اسلامیِ متحدِ پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) تشدد و تفرق ایجاد کند و نفاق پدید بیاورد، امروز هم بتواند این کار را انجام بدهد. امروز استکبار موفق شدهاست گروههایی حقیر و جزئی مثل داعش یا در شیعهها مثل شیرازی ها و دیگران را به میدان بکشد ولی در رابطه با قاطبه امت اسلامی موفقیتی نداشتهاست. البته دشمن خسته نمیشود چون تجربه دارند، چون دیدند میتوانند امت واحده را بههم بریزند، در دوره انبیا گذشته اینگونه است.
نقشه راه؛ مجاهده فاطمی
ماجرای حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را بررسی میکنیم چون میخواهیم یک نتیجه عملی بگیریم. الآن هم کفر و طاغوت میخواهد همین کار را انجام دهد پس ما باید فاطمی وارد عرصه بشویم. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) چگونه وارد شد؟ باید ببینیم چه تکلیفی داریم. بررسی وضعیت دوران حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و نوع مظلومیت ایشان و کاری که ایشان انجام داد و جریان شهادتشان صرفا به خاطر ارادتمان به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و شناختن ایشان نیست، بلکه به خاطر این است که امروز نقشه راه را پیدا کنیم.
شاید بگویید رهبر انقلاب نقشه راه را میدهند. همینجا مشکل داریم، خیلیها فکر میکنند رهبر انقلاب بر اساس تدبیر شخصی خط میدهند؛ لذا شبههافکنی میکنند و تردید ایجاد میکنند و سعی میکنند مردم را مأیوس کنند؛ چرا این کار را میکنند؟ به خاطر اینکه در مردم، شناخت لازم نسبت به صدر اسلام، و شناخت عمیق نسبت به دین وجود ندارد. وقتی نسبت به دین نگاه عمیق وجود نداشته باشد، شرایط گذشته پیش میآید و تکرار میشود چون دین تکرار است. در همین رابطه پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) روز اول قاعده را مطرح کرد که «این داستان مدام تکرار میشود». امت من تا قیامت داستان بنیاسرائیل را تکرار میکند «حذواً نعل بالنعل و القزّه بالقزه»، «نعل به نعل»، در اصطلاحات فارسی هم همین را میگوییم؛ یعنی پایش را دقیقا جای همان پا میگذارد، یعنی راهی که بنیاسرائیل رفتهاست، بلایی که بنیاسرائیل سر پیامبرانش آوردهاست را امت پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) سر پیغمبر و رسولانش میآورد. گاهی این رسول، رسول خاتم (صلیاللهعلیهوآله) است، گاهی یک عالم ربّانیِ دینیِ، وارث انبیا و ائمههدی (علیهمالسلام) و ولیّ فقیه است. پس کاربرد عملی دنبالکردن این بحث همین است. دستمان پُر باشد، دست دشمن را هم بخوانیم. یعنی همانطور که به خواست خدا داریم در شناخت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و رسالت ایشان قدمی برمیداریم در رابطه با دشمن و چگونگی دشمنیِ دشمن به شناخت میرسیم.
پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمود «آدم عاقل اینگونه است که دشمنش را بشناسد و دشمنی دشمن را بشناسد همانطور که حق را باید بشناسد»، دو طرفه قصه را باید شناخت. یک نفر حق را بشناسد و دشمن را نشناسد آن دشمن میتواند در لباس حق، به مطامعش برسد. برای شیطان کاری ندارد چون شیطان خیلی بهتر از ما حق را میشناسد، میداند از چه روزنهای وارد شود. ماها آدمهای بدی هستیم؟ نه، ما آدمهای معمولی خوبی هستیم. سرمان را بلند میکنیم و میفهمیم چقدر درگیر شیطان هستیم، چون شیطان کارش را بلد است. شیطان بلد است با چه کسی چگونه تا کند و او را از مسیر منحرف کند، این را بلد است، کاملاً متوجه است. شیطان، پیری است که تاحالا هم عمر کردهاست، از بدو خلقت آدم، قبل از خلقت آدم هم بودهاست. تجربهاش زیاد است، علم او هم خیلی است، توانش هم زیاد است و عده و عُده هم زیاد دارد، ضمن اینکه انسان را خوب میشناسد. از وقتی گِل آدم سرشته میشد با انسان آشنا بوده تا وقتی روح انسان باید در گِل قرار بگیرد، همه اینها را خوب میداند. شیطان خدا را هم خوب می شناسد، میداند زورش به خدا نمی رسد ولی خب چهکار کند، دشمن است. از دشمن جز دشمنی برنمیآید، حسادت همه چیز آدم را از بین میبرد.
ثمره جهاد فاطمی؛ بازماندن باب هدایت
آیهای که پیغمبر اکرم آخر حیات شریفشان فرمودند و بعد همین آیه کریمه را حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در جریان فدکیه هم اشاره کردند؛ کلید است، شاهکلید است، رمزگشاست. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرين»[4] گفتیم تکرار است، همین بلا سر امتهای گذشته آمدهاست، پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) با این کلام خدا این مطلب را کاملاً روشن بیان میکند، نیازی به شرح ما نیست. اینجا خدای متعال میفرماید «این پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله)، -نام رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را میبرند- جز رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نیست و قبل از او هم رسولان و انبیان دیگری بودند». «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ»؟ سؤال خیلی دردناک و عجیبی است، میفرماید «اگر این پیغمبر کشته شود یا اینکه از دنیا برود مثل امتهای گذشته که پیامبرانشان را کشتند یا از دنیا رفتند میخواهید برگردید؟» خدا چرا این سؤال را از امت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در آخر حیات پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) میپرسد؟ مگر جامعه چه خبر است؟
مقام معظم رهبری گاها صحبتی میفرماید مثلاً مدتی به مردم هشدار بصیرت میدهند، چرا؟ به خاطر اینکه در جامعه فتنه شدهاست، فتنه باعث میشود حق و باطل قاطی شود، فضا غبارآلود شود و تشخیص راه سخت شود، آقا میفرماید «بهتر و دقیق نگاه کن، چشم دلت را باز کن و نگاه کن، دل به گوشت نسپار، دل به چشم سرت نسپار، ممکن است اشتباه ببینی و اشتباه بشنوی»، بصیرت یعنی چشم قلبت باز شود. از بیان رهبر انقلاب میتوانی متوجه بشوی که شرایط چه شرایطی است، یکدفعه میبینی فتنه قد عَلَم میکند و جریان 88 پیش میآید. چون رهبر جامعه است عمیق نگاه میکند، لذا حرف که میزند مشخص میکند داخل جامعه چه خبر است.
یکبار دیگر برویم قرآن را بخوانیم، فقط به خاطر اینکه بفهمیم دوران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) چه دورانی بودهاست، این را میشود از قرآن فهمید. از نوع سخن خدای متعال، از لحن سخن و اشارات سخن خدای متعال در قرآن کریم میفهمی؛ قرآن یعنی آیاتی که به پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) وحی شدهاست چه مکی و چه مدنی. قرآن چند سال است که بسته شدهاست؟ قبل از به دنیا آمدنِ پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) و بعد از رحلت ایشان، نازل نشدهاست. میخواهید جامعه آن روز پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) را به طور دقیق بشناسید به قرآن مراجعه کنید، ممکن است مورخین جورهای دیگری نگاه کنند، بنابراین به قرآن نگاه کنید. چون خدا بصیر است، خدا خبیر و عالم است، خودش خالق همه این وقایع -هم خیر و هم شرّ- برای امتحان خلایق خودش است. وقتی خدا حرف میزند شما میتوانید راحت بفهمید آن جامعه چه جامعه ای است. آن جامعه یعنی چه؟ یعنی همان دوران محدودِ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله). اینجا خدای متعال میفرماید «مردم، مسلمانها، مؤمنین، پیغمبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) یک پیغمبر مثل پیغمبرهای دیگر در این جهت است». آنجا که می خواهد از شخص پیغمبر تعریف کند میفرماید خاتم النبیین، «بَشيراً وَ نَذيراً»[5] «سِراجاً مُنيراً»،[6] الان بحث معرفی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نیست. بحث ارتباط امت با این پیغمبر نسبت به ارتباط امتهای دیگر با پیغمبرانشان بعد از حیات پیغمبرشان است. می فرماید « میخواهید همان کاری که امتهای گذشته با پیغمبرانشان انجام دادند را با پیغمبر خودتان انجام بدهید؟» میخواهید به محض اینکه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از دنیا رفت برگردید به همان جاهلیت خودتان؟ ببینید کار چقدر خطرناک است.
اگر حضرت زهرا (صلیاللهعلیهوآله) اینجا به میدان نمیآمد برگشتنِ امت پیغمبر به اعقابش صددرصد قطعی بود و دیگر هیچ رگی از هدایت باقی نمیماند، باب هدایت بسته میشد. بعد از پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) هم که دیگر بنا نبود پیغمبر دیگری بیاید. دعوا هم سر وصیِّ پیغمبر بود، «أسرع مَا خُنتُمُ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فِينَا أَهلَ البَيتِ»[7] «لَا تُصَلِّ عَلَيَّ أُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَ اللَّهِ وَ عَهْدَ أَبِي رَسُولِ اللَّهِ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ»[8] ظاهراً دعوای سیاسی و اجتماعی آن روز سر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است، لذا ارتباط با امیرالمؤمنین (علیهالسلام) قطع است، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) هم از دنیا رفتهاست. طبق پیشبینی خدا، امت هم بناست مثل امتهای دیگر به عقب برگردد. البته اگر امتهای دیگر برگشتند و کافر شدند امیدی وجود داشت، آن امید چه بود؟ رسولالله (صلیاللهعلیهوآله)، خاتمالنبیین (صلیاللهعلیهوآله) میآید کار را درست میکند. سوره مبارکه صف آیات خیلی مهمی است. حوالی جریان صلح حدیبیه و تبوک و آن میانهها سوره صف را گفتند. ببینید میفرماید «وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَني وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ»[9] این در دوران حیات مبارک پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) است نه آخر حیات. خدای متعال بعد از کدام آیه این آیه را میفرماید؟ بعد از آن آیه که میفرماید «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُون»؟[10] «مگر شما نگفتید مؤمن هستید پس چرا جنگ نمیروید؟ چرا از تبوک سرباز میزنید؟ چرا استقامت ندارید، چرا صبر در جهاد ندارید؟».
برای خدا خیلی سنگین است که شما بگویید ما مؤمن هستیم و هنگام فرارسیدن جهاد بگویید «نه، این را دیگر نیستیم». بگویید ایمان داریم اما حاضر نباشید برای این ایمانتان هزینه کنید، «كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ»،[11] میگوید «برای خدا خیلی سخت است، خدا از این نمیگذرد» .همین باور در جامعه ایجاد شود خیلی مهم است، حیف که بحث الان ما بحث جهاد نیست، سوره صف سوره مهمی در بحث جهاد است. بعد هم میفرماید «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ»[12] این آیات را هفتههای گذشته بررسی کردیم. بنیان مرصوص یعنی آن بنیانی که با سُرب بنا شدهاست، تکان نمیخورد و متزلزل نمیشود. خانه ایمان آنهایی که متزلزل میشوند و در جهاد مردد میشوند خشتی و گِلی است، یک زلزله بیاید، یک نسیم دنیا بیاید، میریزد. مال و مقام و جاه و حبِّ نفس و ... بیاید کارش تمام است.
خدا بعد از این آیه میفرماید «وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِه»، دقت کنید بعد از «بنیان مرصوص» این آیه است «وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَني وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ»[13] چرا من را اذیت میکنید؟ چرا با من همراهی نمیکنید؟ مگر نمیدانید من پیغمبر شما هستم؟ رسول خدا هستم و مأمور به شما؟ « فَلَمَّا زاغُوا أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُم»[14] خدا میفرماید «به محض اینکه از یاری پیغمبرشان پا پس کشیدند من چه کار میکنم»؟ «أَزاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُم» میفرماید «من راه هدایت آنها را می بندم، قلبشان را منحرف میکنم». خیلیها آدمهای مؤمنِ خوبی هستند، تا چه زمانی مؤمن خوبی هستند؟ تا وقتی که پا از مبارزه نکشیدند، اگر از مبارزه پس بکشند و پیغمبرشان را تنها بگذارند خدا میگوید «من قلب اینها را منحرف میکنم». طرف نماز شب میخواند، به کمرش بزند، بگذار به موقعاش آنچنان گرگ میبینیاش که نگو! .
وقتی میگوید «من کبر مقتا عندلله» یعنی همینها. برای من سخت است، بزرگ و عظیم است، خیلی مهم است که من پیغمبری را بفرستم و بنا باشد تو در راه منویّات این پیغمبر مبارزه و مجاهده کنی و حق را اقامه کنی؛ اما پا پس بکشی و با ما همراهی نکنی. خب برایت بزرگ است چه کار میکنی؟ خدا تهدید میکند «كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ». چه کار میکنم؟ «به محض اینکه پیغمبرت را تنها بگذاری، به محض اینکه عرصه جهاد را خالی کنی قلبت را قسی میکنم، قلبت را سیاه میکنم»، « وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقينَ»[15] «تو دیگر مصداق فسق هستی».
اینها درباره حضرت موسی (علیهالسلام) بود حالا به قصه حضرت عیسی (علیهالسلام) بپردازم. «وَ إِذْ قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يا بَني إِسْرائيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ»[16] راجع به حضرت عیسی (علیهالسلام)، آیات «كُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ»[17] را در بحث صدق و استقامت بررسی کردیم. حضرت عیسی (علیهالسلام) هم به بنیاسرائیل فرمود «أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ» من رسول خدا هستم. «مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبين»[18] حضرت را تکذیب کردند، به این آیه میرسد « وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُوَ يُدْعى إِلَى الْإِسْلامِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ»[19] توجه داشته باشید این بحثها چقدر به هم ارتباط دارد. از کجا وارد این بحث شده بودیم؟ از اینکه رسالت امروز ما در جهان امروز چیست، امروزی که اسلام قدرت پیدا کردهاست و دارد زور پیدا میکند، از آن بحث وارد شدیم و به صدق رسیدیم و از صدق به استقامت وارد شدیم، حالا این آیات قرآن در سوره صف، همه این ارتباط ها را با هم برقرار کردهاست بدون اینکه ما قبلاً این آیات را ببینیم.
ماموریت صدیقهکبری (سلاماللهعلیها)؛ جهانیکردن اسلام
خدا اینجا از جهانیشدن اسلام صحبت میکند، نکته قابل توجه اینجاست که انبیا مثل حضرت عیسی (علیهالسلام) بشارت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را دادند. پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) میآید کار را تمام میکند «أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ». بناست پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) کار را تمام کند، بعد از پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) دیگر بنا نیست پیغمبری بیاید. بناست پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) کار را تمام کند، تمام انبیا دلخوشی و امیدشان همین بود، تمام امتهای انبیا که منحرف نشدند، تمام شیعیان و پیروان و حوّاریون و انصارشان ، آنهایی که منحرف نشدند، آنهایی که مبارزه کردند آنهایی که به شهادت رسیدند، تمام امیدشان این بود رسول آخر (صلیاللهعلیهوآله) ـ خدا به پیغمبران بشارت میدادند ـ میآید کار را تمام میکند. همه گفتند پیغمبر خاتم (صلیاللهعلیهوآله) میآید کار را تمام میکند، حالا پیغمبر خاتم (صلیاللهعلیهوآله) از دنیا میرود. خدا قبل از رحلت پیغمبر خاتم (صلیاللهعلیهوآله) این آیه را نازل میکند، «این هم یک رسول است مثل انبیا دیگر، شما می خواهید برگردید»؟ مگر قرار است امت پیغمبر برگردند؟ بله. بناست برگردند که دارم با آنها اینگونه حرف میزنم. از اینکه با اکراه علی (علیهالسلام) را میپذیرند معلوم است میخواهند برگردند. از اینکه دعوت او را نمیپذیرند، از اینکه پیغمیر (صلیاللهعلیهوآله) این همه باید با اصحابش برای میدانرفتن و مبارزهکردن صحبت کند تا مجابشان کند به میدان بیایند و برای ظهور اسلام تلاش کنند مشخص است که میخواهند برگردند.
خدای متعال میفرماید «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُم»؟[20] «میخواهید برگردید»؟ «میخواهید مثل امتهای دیگر بشوید»؟ چقدر مهم است امت پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) برگردد؟ امم دیگر برگشتند امید بود پیغمبر بعدی و بعدی بیاید و با امت بعدی کار را درست کند تا رسید به پیغمبر خاتم (صلیاللهعلیهوآله). همه گفتند پیغمبر خاتم (صلیاللهعلیهوآله) کار را تمام میکند. خدا به همه انبیا که کشته میشدند و مظلوم واقع میشدند میگفتند «پیغمبر خاتم (صلیاللهعلیهوآله) تمام میکند»، حالا اگر امت پیغمبر هم بخواهد برگردد چه اتفاقی میافتد؟ بعد از رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) پیغمبری نداریم، کتابی نداریم، وحی نداریم. اینجا حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به میدان میآید، فهمیدی چه شد؟ انحراف این امت با امتهای دیگر خیلی فرق میکند چون رسالت این امت با امتهای دیگر تفاوت میکند، اینها بناست کار را تمام کنند. «هُوَ الَّذي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنين»،[21] مؤمنین امت پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) بناست مؤید و پیروز بشوند. «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين»[22] بناست پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) کار را تمام کند، «وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً»[23] قربان خدا بروم چه لحنی، میفرماید «فکر میکنید شما هم مثل امت پیغمبر برگردید به من ضرر میزنید»؟ خدای متعال شما همه را به پیغمبر خاتم (صلیاللهعلیهوآله) و به امت پیغمبر خاتم (صلیاللهعلیهوآله) واگذار کردی. خدا میخواست کار را با پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) تمام کند و امت پیغمبر خاتم (صلیاللهعلیهوآله) هم میخواهند مثل امت گذشته برگردند، در این صورت خدا ضرر میکند. خدا می فرماید «شما فکر میکنید من ضرر میکنم»؟ فکر میکنید من هیچچیز دیگری در آستینم ندارم؟ چه کسی اجازه نمیدهد که خدا هیچ ضرری نکند؟ یک نفر و آن هم حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است. میآید وسط میدان؛ هیچکسی باور نمیکرد فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) بیاید کف میدان. گفتند ما بعد از پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) راه را قطع کردیم، سقیفه و شورا را تشکیل دادیم، ابوبکر را هم انتخاب کردیم و کار تمام شدهاست و مردم هم پذیرفتهاند، همه هم بیعت کردند. فقط خانواده امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و چند نفری از اطرافیان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) ماندهاست و این هم که کاری ندارد. هیچکسی فریادهای فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) را پیشبینی نمیکرد؛ برای حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از قبل نقشهای نکشیدهبودند اگر هم نقشهای داشتند موفق نشدهبودند.
حالا فهمیدی به میدانآمدن حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) یعنی چه؟ مظلومیتکشیدن و شهادتش یعنی چه؟ به من بگویید، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) برای خدای عزوجل سربازی کردهاست یا فقط برای امام زمانش؟ برای خدای متعالش، وقتی برای امام زمانش به میدان آمدهاست در اصل امر خدای متعال را احیاء کردهاست. «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين» خدا این را فرمودهاست «به استضعاف کشیده میشوند، مثل مو باریک میشود اما قطع نمیشود». کربلا میرود اما این رشته قطع نمیشود، خدا هنجری مثل هنجره زینبکبری (سلاماللهعلیها) را دارد. پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) از دنیا میرود، امت او مثل اعقابشان برمیگردند و مرتد میشوند اما خدا فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) را دارد. وقتی فرمود «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» «من به تو کوثر میدهم» یعنی اصلاً فاطمه (سلاماللهعلیها) را میدهم که این را نگه دارد. اصلاً فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) به دنیا آمد تا این امر خدا تحقق پیدا کند. برای اینکه این رشته بریده نشود، چه کسی ضرر کرد؟ دشمن ضرر میکند، چرا؟ چون هم خود شیطان، هم تابعین او و هم همه امتی که پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) را تنها گذاشتند جهنم میروند اما امر حق باقی میماند. به مو و باریکتر از مو میرسد اما پاره نمیشود. میفرماید «فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً» یعنی «خدا ابداً ضرر نمیکند». چه کسی ضرر میکند؟ شما ضرر میکنید، من فاطمه (سلاماللهعلیها) دارم، شما که نمیتوانید خدا را از میدان بهدر کنید، خدا فاطمه (سلاماللهعلیها) دارد.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نمیتواند به میدان بیاید، چرا؟ چون خودش ذینفع است و اگر حرف بزند میگویند او مقام میخواهد. خود امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود «من از دست شما چهکار کنم، اگر حرف بزنم میگویید مقام میخواهد، بُلهوس و جاهطلب است. اگر حرف نزنم میگویید که علی را دیدید حرف نزد، ترسید!»؛ مثل نامردهایی که در زمان خودمان این حرف را زدند، نامردهایی که در زمان ما این حرف را زدند چه کسانی بودند؟ گفتند دیدید آقا برخورد نکرد، میترسد؛ مثل امام نیست. آقا حرف زد و آمد وسط میدان، گفت مجلس این قانون نباید تصویب بشود این با اسلام مغایرت دارد، گفتند دخالت کرد و میخواهد دیکتاتوری کند. دوم خرداد آدمهای اینجوری را دیدیم الآن هم هستند. اقتدار ولیّفقیه را میبینند و میگویند «جاه طلبی، خودکامگی، دیکتاتوری، خودمحوری، خودرأیی». به امام مسلمین نامه میدهند که باید این کار را بکنی؛ بعد هم میگویند البته این نامهها فایدهای ندارد شما کار خودتان را میکنید. آقا با گارد باز وارد میدان میشود و مبارزه میکند، گاهی که در مواردی کوتاه میآید میگویند «نمیتواند، آیا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اینگونه بود»؟! ای نامردها، اگر یقه شما را بگیرد دادتان درمیآید که ما لِه شدیم، اگر یقه شما را رها کند میگویید نمیتواند، همین را هم به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میگفتند و همین فتنه را هم با امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داشتند. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) میفرمود «پس من چهکار کنم؟ اگر حرف بزنم و از حقم دفاع کنم میگوییدجاهطلبی است، اگر حرف نزنم میگویید ترسید». امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اینجا نمیتواند کاری کند، خب تمام شد؟ نه، خدا از روز اول فاطمه (سلاماللهعلیها) را برای همین داد «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ».
تمام هستی اسلام، مدیون فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) است
شاید بگویید جلسه قبل راجع به «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ». حرف دیگری گفتم. بله، اینکه ائمه (علیهمالسلام) از نسل فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) هستند و امامت و حاکمیت پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) توسط ائمه (علیهمالسلام) باقی میماند، آن طرف دیگر قضیه است، جنبه مثبت قضیه است، جنبه اثابتی قضیه است. جنبه سلبی قضیه چیست؟ فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) آمد که پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) قطع نشود. کار پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) چگونه قطع میشد؟ بنا نبود پیغمبری بعد از پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) بیاید، امام (علیهالسلام) را هم محدود کردهبودند، وقتی امت کافر شد کار قطع میشد. فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) نگذاشت این انقطاع صورت بگیرد. اگر الآن نماز میخوانید و سر سجاده میایستید، مدیون حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) هستید. اگر به خدا اعتقاد دارید مدیون حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) هستید، اگر نان حلال میخوری، مادر و پدرت عقد حلال هستند و تو ولد حلال هستی مدیون حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) هستی. اگر این رشته قطع میشد چه اتفاقی میافتاد؟ فرمایش امامعسگری (علیهالسلام) در همین رابطه است. امام عسگری (علیهالسلام) فرمود «ما ائمه معصومین هستیم که احکام شریعت از ما به شما میرسد والّا شما نمیفهمید حلال و حرام چیست، نمیفهمید عقد و نکاح چیست». فاطمه اطهر (سلاماللهعلیها) نگذاشت این رشته قطع شود.
مبارزه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) کجاست؟ اجازه بدهید باقی این بحث بماند. کار حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) چه کاری است؟ مظلومیتهایی که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) تحمل کرد چه نتیجهای داد؟ خدایا چگونه میشود یک انسان، یک وجود اینقدر با برکت میشود؟!
جالب اینجاست که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) قدرت داشت کاری کند که کمتر صدمه ببیند یا اصلاً صدمه نبیند. آیا قدرتش را نداشت؟ اراده میفرمود عالم دستش بود. عالم و عارف دینی بود که قبل از فوتش گفتهبود -اسم ایشان یادم نیست- میخواهید وقتی مُردم و شما «لا اله الا الله» میگویید من از تابوتم بلند شوم و بگویم «من لا اله الا الله هستم»؟! این یعنی یک عالم دینی این قدرت را دارد. وقتی به یک عارف قدرتهایی اینچنینی میدهد که تسخیر خیلیچیزها در عالم، برایش کاری ندارد –نمونهاش بین عرفا زیاد است و کتابهای زیادی در این رابطه نوشتهاند- حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) این قدرت را ندارد این جریان را به نفع خودش تمام کند؟ آسیب نبیند؟ چرا این کار را نکرد؟ اگر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) این صدمات را نمیدید، باز هم ما دور همدیگر جمع میشدیم راجع به اصل اسلام حرف بزنیم؟ به خدا نه. آنچه که همه امت پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) را در زمان پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) و بعد از پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) متوجه حق کرد زجرهایی بود که فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) کشید. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود هیچ فردی به هیچجایی نمیرسد جز اینکه سختی و زجر بکشد. لذا ما مدیون اشکهای فاطمه (سلاماللهعلیها) هستیم، ما مدیون دردها و سختیهایی که مادرمان کشیدهاست هستیم.
مثال میزنم، مادر نه ماه بچه را در رحم نگه میدارد، برای وضع حمل درد سختی میکشد. برای آن درد سختی که مادرهای همه ما کشیدند خدا اجر و قربی قرار دادهاست چون اصلاً با هیچ درد دیگری قابل مقایسه نیست. خدای متعال دستور میدهد که باید به مادرت دو برابر پدرت احسان کنی، اگر دست پدرت را میبوسی باید بروی کف پای مادرت را ببوسی چون او خیلی زجر کشیده است. ممکن است بعضی ها بگویند این برای زمانی است که بچهها به صورت طبیعی به دنیا میآیند ـ ببخشید من اینقدر باز حرف می زنم چون خیلیهایمان مادرمان را رعایت نمیکنیم ـ الآن خیلی از خانمها طبیعی به دنیا نمی آورند، ما هم که به دنیا آمدیم با جراحی به دنیا آمدیم، در جراحی هم بیهوش میکنند و نمیگذارند آن دردها را بکشد. خیلی وقتها چوبهایی که میخوریم به خاطر این است که قدر مادر را نمیشناسیم و دعای مادر را همراه نداریم. میدانی یک پزشک برای اینکه بچه را به دنیا بیاورد باید چند لایه از این بدن را ببرَّد؟ میدانی غالب صدمات به دنیا آمدن بچه با جراحی، قریب تا بیست سال طول میکشد تا جبران بشود؟ شما آقازاده و دختر خانمی که با عمل جراحی مادرت به دنیا آمدی می دانی یک آسیب چند ساله را بر مادرت تحمیل کردی؟ خوشآمدی، هنوز مادر دارد آسیبهای جسمیِ از ناحیه قدمرنجه شما به دنیا را پرداخت میکند. آنوقت شما گاهیاوقات او را ناراحت هم میکنی؟ خدا اینجا حق ندارد از دست این فرزند عصبانی بشود و رزقش را ببندد و زندگیاش را بپیچاند؟ طلبه است که باشد؛ اگر رعایت مادرش را نکند سرش را بزند به دیوار. خدا از حق بندگانش میگذرد؟ اتفاقاً کسی که با عمل جراحی به دنیا میآید به مادرش خیلی بیشتر از زایمان طبیعی زجر و شکنجه میرساند. حواستان جمع باشد اگر مادر چیزی گفت «فَلا تَقُلْ لَهُما أُف»[24] مادر حرف زد روی چشمهایت بگذار، در زندگی فردی، مادر اینقدر نقش دارد.
زندگی فردی را آینه زندگیِ اجتماعی، زندگی دینی و زندگی اخروی کرده. برای بزرگشدن یک بچه، مادر چقدر نقش دارد؟ حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) برای به سعادترسیدن ما چقدر نقش دارد؟ درد کشید، زجر کشید. امامزمان (عجاللهتعالیفرجهالشریف) باید بیاید یک روز برای ما از اول تا آخر ِ روضه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را بخواند. 37ـ38 سال است دارم روضه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میخوانم. مدام یکتکهاش را میگویم و رها میکنم، میبینم که میبری و نمیتوانی طاقت بیاوری، بعضی خانمها در قسمت خانمها دچار مشکلات قلبی و ... میشوند، تا یک جایی میروم بعد باید بایستم. فاطمهاطهر باید (سلاماللهعلیها) زجر بکشد تا راهی را نگه دارد تا ما انتخاب کنیم آن راه را برویم یا نرویم. چون زجر نکشد ما بیاعتنا از کنارش عبور میکنیم، جنس ما این است. دیدید بچهای درس نمیخواند و بازی گوشی میکند، مادرش مدام به او میگوید ولی گوش نمیکند. آخر سر مادر یک گوشه خانه مینشیند و زار زار گریه میکند و میگوید چهکار کنم که تو درس بخوانی؟ تو چرا اینقدر مادرت را اذیت میکنی؟ گریه مادر را میبیند و میگوید «مادر گریهنکن، چشم، غلط کردم، درس میخوانم»، طاقت نمیآورد گریه را ببیند. بین ما و فاطمهاطهر (صلیاللهعلیهوآله) هنوز علقهای وجود دارد که گناههایمان نتوانستهاست نابودش کند و از بین ببرد. ببینیم مادرمان پشت در ایستادهاست و در دارد آتش میگیرد.
[1] . کوثر، آیة 1.
[2] . مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
[3] . بحارالانوار، ج22، ص352.
[4] . ال عمران، آیة 144.
[5] . بقره، آیة 119.
[6] . احزاب، آیة 46.
[7] . نوادر الاخبار (فیض کاشانی)، ص183.
[8] بحارالانوار، ج 30، ص 347
[9] . صف، آیة 5.
[10] . صف، آیة 2.
[11] . همان، آیة 3.
[12] . همان، آیة 4.
[13] . صف، آیة 5.
[14] . همان.
[15] . همان.
[16] . همان، آیة 6.
[17] . يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ كَما قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوارِيِّينَ مَنْ أَنْصاري إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَني إِسْرائيلَ وَ كَفَرَتْ طائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذينَ آمَنُوا عَلى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرين (همان،آیة 14).
[18] . همان،آیة 6.
[19] . همان، آیات 7-9.
[20] . آل عمران، آیة 144.
[21] . انفال،آیة 62.
[22] . قصص، آیة 5.
[23] . آل عمران، آیة 144.
[24] . اسراء، آیة 23.
پیوندهای مرتبط
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر