بسم الله الرحمن الرحیم
کوثر هستی؛ سرچشمه استمرار رسالت رسولالله (صلیاللهعلیهوآله)
از طرفی ایام فاطمیه است و علیالقاعده باید به حماسه عظیمی که صدیقهاطهر (سلاماللهعلیها) آفریدند بپردازیم و عواملی که باعث متحملشدنِ شدائد و مصائب برای حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) شد مورد مداغّه و بررسی قرار بگیرد؛ از طرفی بر طبق بعضی از روایات و به فرموده حضرت نبیاکرم (صلیاللهعلیهوآله)، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) شخصیتی الگو بهشمار میآید. فرمود «اِقْتَدُوا بِالزُّهَرَة»، «به زهرای مرضیه (سلاماللهعلیها) اقتدا کنید»، بناست به وجود حضرت صدیقهاطهر که امّالائمهالنجواست و حجتالحجج هستند اقتدا شود. وجودی که پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) مکرر در وصف ایشان فرمودند «فِدَاهَا أَبُوهَا»، حضرتشان را «أُمُ أَبِيهَا» نام بردند، همینطور «ثَمَرَةَ فُؤَادِي» و «بَهْجَةُ قَلْبِي».
وقتی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به دنیا آمد خدای متعال در وصف ایشان -به اتفاق علمای همه فرق اسلامی- این آیات را نازل کردند، بسم الله الرحمن الرحیم «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ»[1]. خدای متعال دنباله رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) را وجود اقدس حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) قرار داد، دشمنان گمان میکردند چون پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) پسری ندارد پس برای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) وارثی به آن معنا وجود ندارد که بخواهد عَلَم او را بردارد، و رسالتِ او با پایان یافتنِ عمر شریفاش تمام میشود. خدای متعال این مسیر را از طریق دختری که به او کرامت کرد ادامه داد؛ شخصیت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) شخصیت بینظیر است، «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ»، کوثر یعنی چشمه همیشه جوشان، همیشه خیّر و همیشه فیّاض. همین الآن هم وجود اقدس حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) همه هستی را از مراحم، فیوضات، عزمت و کرامتهایشان بهرهمند میکند.
درست است که شخصیت ایشان به تنهایی و به صورت مستقل شخصیت ویژهای است؛ اما نکته اینجاست که بناست حضرتزهرا (سلاماللهعلیها) ادامه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) باشد. حضرت امام (ره) در وصف حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فرمودند «زنی است که اگر مرد بود رسولالله بود»، این جمله مبالغه نیست، غلو نیست بلکه یک حقیقت است و منشأ محکم روایی دارد. منشأش کلام خدا در قرآن است «إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ»، «آنهایی که به تو اهانت میکنند و دشمنان تو هستند دنباله ندارند، تو باقی میمانی». یعنی هم خود حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) شخصیتی الگو است و هم الگو گرفتن از حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) ادامه الگو گرفتنِ از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) است؛ چون ایشان در نبود وجود اقدس پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) خلا را پُر میکنند؛ این کلام صریح خداست.
«أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم»[2] جابر سؤال کرد که «اولیالامر بعد از شما کیست» پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) یکیکِ فرزندان حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) تا وجود مقدس حضرت حجت (عجاللهتعالیفرجهالشریف) را معرفی کردند. دوازده امام را یکی پس از دیگری نام بردند. یازده امام از وجود اقدس صدیقهکبری (سلاماللهعلیها) است، اولی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است که به اتفاق نظر همه فرق اسلامی، دستور مستقیمِ خدا برای انتخاب ایشان وجود دارد «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَه»[3] سایر ائمه (علیهمالسلام) از نسل پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)، از طریق فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) باید به این دنیا بیایند، ائمه امت هستند که در این حرف هم اختلافی نیست، البته عدهای با اهلبیت (علیهمالسلام) دشمنی میکنند، ناصبیگری میکنند، وهابی و کینهتوز هستند، با آنها کاری نداریم، آنها در جامعه اسلامی جایی ندارند. خصوصاً امروز که چهره حقیقی خودشان را در جریانهای تکفیری و داعش و ددمنشیها و گرگسیرتیها نشان دادند، سایر امت اسلام بالاتفاق، برائت خودشان را صریحاً اعلام میکنند. قبل از این اینگونه نبود اما الآن محکم اعلام میکنند.
خدای متعال مأموریت پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) را از طریق فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) دنبال میکند، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فقط مادر ائمههدی (علیهمالسلام) نیست، فرمود «حجت بر حجج الهی است». مادر، محترم است، عزیز است. مقام عصمت و علم حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) محترم، انتسابشان به پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) محترم، اما این حجتالحجج بودن حرف دیگری دارد. وقتی فاطمیه را پاسداری میکنید و به شخصیت، زندگی، حماسه، جهاد و مظلومیت و شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میپردازید، درواقع به دین و به اصل طریقِ نبوی میپردازید. اصلاً یک امر شیعی نیست، یک امر اسلامی است. برکات وجود فاطمه اطهر (سلاماللهعلیها) برای نوعِ بشر است، شخصیت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نه فقط برای شیعیان بلکه برای نوع بشر درسآموز هستند. این ظلم به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است که بگوییم حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) برای ماست. نه، نبیاکرم (صلیاللهعلیهوآله) فقط برای ما نبود، ما افتخار میکنیم که از باقیمانده گِلشان هستیم اما منحصردانستن آنها به خودمان، ظلم است.
شبهافکنی و ایجاد تردید؛ سلاح منافقین
مقام معظم رهبری در نامهای به جوانان اروپایی و امریکایی فرمودند «رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را مستقیم بشناسید». اما طیفهای تندروی تشیع لندنی در فضاهای اجتماعی با بیان و قلم اهانتآمیز، صفحاتی را سیاهمشق کردند و میگویند «شما شیعه نیستید؛ چرا به قرآن رجوع دادید و به اهلبیت (علیهمالسلام) رجوع ندادید؟!». به شبههافکنی متوسل میشوند تا بلکه به این وسیله بتوانند بین شیعیان و مریدان اهلبیت (علیهمالسلام) نسبت به رهبری ایشان در جهان اختلاف ایجاد کنند. امامرضا (علیهالسلام) فرمود «فتنه کسانی که شیعه هستند و از اهلبیت (علیهمالسلام) دم میزنند اما در قلب مؤمنین و شیعیان و در بین شیعیان خواستههای کفر و طاغوت و دشمن را تأمین میکنند از فتنه دجال بدتر است». ایجاد تردید به رهبری جهان اسلام خواسته چه کسی جز انگلستان و آمریکاست؟
در صفحههای اجتماعی مطالبی با استدلالهای بسیار کودکانه و بیپایه گذاشتند و میگویند شما به «حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّه»[4] اعتقاد دارید. در حالی که مقام معظم رهبری در آن نامه در دعوت از کسانی که هنوز اسلام نیاوردند اولا فرمودند «خودتان قرآن را مطالعه کنید»؛ انسان چقدر باید فکر جاهلانه و روح پلیدی داشته باشد که از این دعوت چنین برداشتی داشته باشد. شمایی که خودتان مدعی پرچمداری تشیع هستید میدانید که آیات قرآن چقدر دالّ بر هدایت امت بعد از پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) است؛ به قرآن مراجعه کنند به ولایت میرسند. ضمن اینکه ایشان تصریح کردند، رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) را مستقیم بشناسید، پیروان ادیان دیگر باید از رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) شروع کنند تا به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) برسند، باید از رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) شروع کنند تا به صدیقهاطهر (سلاماللهعلیها) برسند. کار امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و ائمههدی (علیهمالسلام) ادامه طریقِ رسولاعظم (صلیاللهعلیهوآله) بود، دین جدید نیاوردند، آیات جدیدی نازل نشد، بعد از پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) وحی قطع شد. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و ائمههدی (علیهمالسلام) مبیّن و مفسر قرآن شدند، جهاد و مبارزه و رسالتشان بر اساس تأویل محکمات آیات الهی بود. چرا میخواهید از کمسوادی و جهالت عامّه مردم استفاده کنید و به این حرکتِ دقیق خدشه وارد کنید؛ که البته «يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُ نُورِهِ».[5]
شما آنقدر سیاهدل و کورچشم هستید که انقلاب، بیداری اسلامی، و عزمتی که آفریده شدهاست را نمیبینید، عزتی که دین پیدا کردهاست از کجاست؟ کانونش کجاست؟ کانونش فقه جعفری است، احکام اسلام آن هم در شریعت ناب تشیع است. یک فقیه جامعالشرایط شیعه دارد رهبری میکند، چطور نمیبینید؟! (درماندگی) اسرائیل که آخرین قدرتِ طاغوتِ امروز است را در مقابل یک گروه کوچکِ حزبالله نمیبینید. گروه کوچکی که با افتخار میگوید «من شیعه هستم اما برای نجات نوعِ بشر مبارزه میکنم» و تحت فرمان یک چنین ولیِّ شیعی و ولایی است، این را نمیبینید؟ میبینند، اما بیچارهها دستور دارند بگردند نقطههایی را پیدا کنند که برای دیگران نقطههای ابهام و کور ایجاد کند. البته بنیانشان هم بنیان تار عنکبوت است به جایی بسته نیستند و سست هستند. به علمای ترازِ اولِ جهانِ تشیع امروز مراجعه کنید، آن وقت میگویند هدایتهایی که امروز امام مسلمین انجام میدهد بر چه اساسی است. امروز اگر اسلام قد عَلَم کردهاست بر چه اساس و مبنایی قد علم کرده و به قدرت رسیدهاست. بر اساس باور علوی که فرمود «الشریعه سلطان»، از دل این تفکر ناب، اسلام قدرتمند و اسلامِ حاکم برمیآید.
نمیخواستم به این مسئله مراجعه کنم و راجع به آن چیزی بگویم ولی دیدم در شبکههای اجتماعی زیاد شدهاست، بعضیها تردید پیدا میکنند. مقام معظم رهبری میفرماید « مستقیم رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) را بشناسید»، هر کسی به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مراجعه کند میبیند که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به چه کسی هدایت میکند. «يَا عَلِيُّ إِنَّمَا أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى»،[6] «یا علی تو برای من به منزله هارون نسبت به موسی هستی»، «إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَ بَعْدِي»[7] ، «فقط بعد از حضرت موسی پیغمبری آمد بعد از من دیگر پیغمبری نخواهد بود». یعنی تو باید به تنهایی این بار را به دوش بکشی و بعد به اوصیاء خودت واگذار کنی یکی پس از دیگری.
رفقا تو را به خدا مبانی اعتقادیمان را یکبار دیگر دوره کنیم، طیفهای شیرازیِ ملعون دست برنمیدارند، تشیع لندنی و آمریکایی از شبهافکنی دست برنمیدارند، از هر بهانهای استفاده میکنند. از پنج سال پیش یعنی از سال 89 در بین مردم کانونها و پایگاههایی را ایجاد کردند، هیئت مذهبی، تکیهها، حسینیهها. در این پنج سال هیچوقت موضع صریح نگرفتند، از 93 در مقابل حاکمیت و مدیریتِ اسلامی صریحا موضع گرفتند. بروید مبانی اعتقادی و باورهای شیعی را محکم کنید و دست حیله این طیفها را باز کنید.
شبهه مطرح میکنند که مقام معظم رهبری چرا از روایات استفاده نکردید؟ چرا فقط به قرآن رجوع دادید؟ پس شما به «حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّه»![8] دارید. بع هم شروع میکند به نتیجهگیری. چه میگویی؟! تهمت و افتراء و دروغ و تکذیب؛ در لباس تشیع، تکفیر میکنند، فقط دست اینها تیغ ندادند. این بدبختها دیر رسیدند، وهابیها سازماندهی شدند اینها نشدند؛ البته بعید نیست اینها مثل تکفیریهای امروز در جریان وهابی، پشتپرده در حال سازماندهی باشند و یک روز هم اینها قد علم کنند.
مگر خوارج نبودند؟ مگر ناکثین و مارقین و قاسطین نبودند؟ آنها مگر چه کسی بودند؟ باید مسلح شد، باید برای پاسخگویی به شبهه افکنیهای اینها آماده شد. اجازه ندهید کسی در این ساحت به راحتی ورود بکند و به صراط مستقیم نظام، صراط مستقیمِ دین امروز، یعنی حاکمیتِ امام مسلمین در زمان غیبت و ولایتفقیه خدشه وارد کند.
ثمره حماسه فاطمی؛ بیداری اسلامی
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) چنین شخصیتی است، آمدهاست تا، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و رسالتش را ، جاودان نگه دارد «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِ قَوْمٍ هاد»[9] رسالت پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) چه بود؟ بیدارسازی همه امت. رسالت فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) هم همین است. میفرماید «من فاطمه (سلاماللهعلیها) را دادم» یعنی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) تو، باقی ماندی. شکوه های حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) بعد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)، ناظر بر این است که نگاه صدیقهاطهر (سلاماللهعلیها) چه نگاه عمیق، کلان، دقیق و درستی است؛ مثل نگاه این فرقههای کذّاب شیعه نیست که به اسم شیعه، دشمنی را فقط بین چند شخص خلاصه میکنند تا مردم از اصل انحرافی که در جامعه اسلامی آن روز ایجاد شد غافل بشوند، و بتوانند اتحاد و اتفاق امروز جامعه اسلامی (بیداری اسلامی) را که به اتحاد مثل زمان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) رسیده است از بین ببرند. اینها امروز دقیقاً نقش فتنهانگیزانِ دوران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را بازی میکنند.
بیداری اسلامی، اتحاد و اتفاق عامّه مسلمین است، شیعه و سنی و همه فرق. در عراق و سوریه، شیعه و سنی کنار هم مبارزه میکنند، جانشان را برای اصل پرچم اسلام تقدیم میکنند، اما این خفّاشسیرتانِ کوردل نمیتوانند ببینند. فاطمیه را باید تعظیم و تجلیل کرد نه برای مقصد این پلیدها و منافقین امت اسلامی، نه، بلکه برای مقصد خودِ خدای متعال. خدای متعال فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) را قرار داد تا پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) باقی بماند، «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ». یا رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) تو با فاطمه (سلاماللهعلیها) هستی؛ وقتی فاطمه (سلاماللهعلیها) به عالم آمده یعنی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) تو باقی هستی. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) برای چه به این عالم آمدهاست؟ یک انسان مثل انسانهای دیگر است؟ خیر، میفرماید «وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّين».[10] خاتم انبیا با حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) باقی میماند، این مهم است، نه اینکه نسل این شخص باقی میماند، نه، خاتم انبیا باقی میماند.
جابر سوال کرد که یا رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) خدا میفرماید «أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم» ؛ این «اولیالامر» چه کسانی هستند که خدا دستور مستقیم به اطاعت از آنها داده است. پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) یکبهیک اسم برد. اول امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، دوم حسنبنعلی (علیهالسلام)، سوم حسینبنعلی (علیهالسلام) ، چهارم علیبنالحسین (علیهالسلام)، پنجم محمدبنعلی (علیهالسلام)، ششم جعفربنمحمد (علیهالسلام)، هفتم موسیبنجعفر (علیهالسلام)، هشتم علیبنموسی (علیهالسلام)، نهم محمدبنالعلیالتقی (علیهالسلام)، دهم علیبنمحمدالنقی (علیهالسلام)، یازدهم امامحسنعسکری (علیهالسلام)، دوازدهم، حضرتشان را نام بردند و صفتشان را فرمودند؛ حجتبنالحسنالمهدی(عجاللهتعالیفرجهالشریف) . این یعنی زهرایاطهر (سلاماللهعلیها)، این یعنی ائمههدی (علیهمالسلام) از نسل او، این یعنی «حجتالحجج» بودنِ صدیقهکبری (سلاماللهعلیها).
تعظیم فاطمیه؛ تعظیم رسالت پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله)
نگاهتان به رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) چه نگاهی است؟ همین نگاه را باید به فاطمهمرضیه (سلاماللهعلیها) داشته باشید. البته او پیغمبر نیست، ولی رسالت او رسالت پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) و خداست. «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة»[11] » این درباره رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) است، درباره صدیقهکبری (سلاماللهعلیها) هم امام عصر (عجاللهتعالیفرجهالشریف) فرمود «فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»[12]، این کلام امامعصر (عجاللهتعالیفرجهالشریف) است. همان «اسوه حسنه» «فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»[13] امام عصر (ع) فرمود «صدیقهکبری (سلاماللهعلیها) اسوه حسنة من است». اسوه حسنه در چه؟ در مکارم اخلاق؟ در پاکی و عصمت و طهارت؟ ایشان که معصوم بالذات است، صاحب خلق عظیم است، امامعصر (عجاللهتعالیفرجهالشریف) است. اسوه حسنه در همان که خدای متعال به ما فرمود «اسوه حسنه شما رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) است»، یعنی در رسالت و مجاهدت و مبارزهاش، در استقامت او در دین، در همانها فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) اسوه حسنه است. بله، فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) الگوی عفاف، حجاب، حیاء، عصمت، پاکی، عبادت، علم، تربیت، حُسن تبعّل است، همه اینها هست؛ اما اینها در کنار جایگاه اصلیِ صدیقهکبری (سلاماللهعلیها) که حجتالحججی و ولایت حضرتزهرا (سلاماللهعلیها) است -به نص بسیاری از روایات ما ولایت دارد- چیزی به شمار نمیآید. فاطمیه باید تعظیم شود به خاطر تعظیم اصلِ رسالت پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله).
خدای متعال، حضرتزهرا (صلیاللهعلیهوآله) را به میدان آورد، قلب معصوم چنین قلبی است، به اراده خدا حرکت میکند. تشخیص فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) تشخیص دقیق و درستی است، همچنین علمی که فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) دارد. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) عرضه داشت یا رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) از سؤالها و صحبتهایی که فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) داشت، دیدم همان علمی که من و شما داریم او هم دارد. فرمود «بله علیجان»، چون فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) از نور من و تو آفریده شدهاست. فاطمهمرضیه (سلاماللهعلیها) وقتی در این میدان حضور پیدا میکنند به تنهایی مقابل ارتداد یک امت میایستند، در زمانی که امت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از راه برگشتند بهتنهایی امت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) میشود.
صدیقهکبری (سلاماللهعلیها) باید به امت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) معرفی بشود. نه به امت رسول خدا، بلکه باید به جهان بشریت معرفی بشود، یکچنین اسطوره بینظیری مانند فاطمهمرضیه (سلاماللهعلیها) در تاریخ بشر و نه فقط در تاریخ اسلام نیامدهاست و نخواهد آمد. فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) به میدان میآید و جانِ عزیزش را هزینه میکند. جان صدیقهکبری (صلیاللهعلیهوآله) چقدر ارزشمند است؟ جان او بقای وجود پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) است، چقدر این جان ارزش پیدا میکند؟ نه فقط چون او معصوم است -امامرضا (علیهالسلام) فرمود «حضرت فاطمهکریمه (سلاماللهعلیها) معصومه است»- نه ، جان صدیقهکبری (سلاماللهعلیها) یعنی به دنیا آمدن صدیقهکبری (سلاماللهعلیها)؛ در این ماجرا این از حضرت زهرا سلب شد، یعنی شهید شد، کشته شد. جانش در هجده سالگی هزینه شد، باید چه اتفاق مهمی افتاده باشد که خدا اجازه بدهد چنین جنایتی در عالم صورت بگیرد؟!
قصه خیلی عمیقتر است از شیطنت آن قبیله خاصِ بنیاسلمِ اطراف مدینه و چند تنی مثل قنفز و مقیره و دیگرانی که آمدند در خانه را آتش زدند و چه کردند، قصه خیلی عمیقتر از این حرفهاست. خدای متعال که میفرماید «اگر یک نفر کشته بشود کأن همه بشر کشته شدند» یعنی نفس انسان برای خدا تا این حد مهم است. « كَرَّمْنا بَني آدَم».[14]
خدا میفرماید فرزند آدم اینقدر برای من مهم است، مکرم و مقدس و معظم است. حالا حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) برای خدا چقدر مهم است؟ فرمود «فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِي»[15] اگر فردی، فاطمه (سلاماللهعلیها) را مسرور کند مرا مسرور کردهاست، مرا مسرور کند خدا را مسرور کردهاست.
فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) شخصی بود که پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) از طرف خدا مأمور بود او را تکریم کند. پیغمبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) مأمور بود او را تکریم کند و زهرای مرضیه (سلاماللهعلیها) در یک ماجرای بسیار پیش پا افتاده اجتماعی و یک قصه سیاسی داخلی و یک دعوای مثلاً مُلک و مقام و جا و این حرفها جانش هزینه بشود؟! خدا اجازه میدهد؟! این را در تدبیر الهی میبینید؟! این را در حکمت الهی میبینید؟! پس حتماً موضوع چیز دیگری است که البته خود حضرتزهرا (سلاماللهعلیها) آنقدر در بیاناتشان به زیبایی و روشنی تصریح میکنند که نیازی نیست شما دلیل بیاورید. آنجا که به خدای متعال شکایت میکنند «اللَّهُمَّ إِلَيْكَ نَشْكُو فَقْدَ نَبِيِّكَ وَ رَسُولِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ ارْتِدَادَ أُمَّتِهِ عَلَيْنَا»[16] ،صدیقهاطهر (سلاماللهعلیها) ارتداد امت را دلیل میدانند. به میدانآمدن ایشان به اینجهت است که تمام زحمات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) دارد از بین میرود.
«فَمَا أَجِدُ يَا أَبَتَاهْ بَعْدَكَ أَنِيساً لِوَحْشَتِي وَ لَا رَادّاً لِدَمْعَتِي وَ لَا مُعِيناً لِضَعْفِي فَقَدْ فَنِيَ بَعْدَكَ مُحْكَمُ التَّنْزِيل»[17] محکمات آیات الهی بعد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فانی شدهاست، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) برای این به میدان آمدهاست. این کلام صدیقهکبری (سلاماللهعلیها) در شکوههای بلند ایشان است؛ «و مهبط جبرائیل»، «مهبط جبرائیل نابود شدهاست، و محل میکائیل «انْقَلَبَتْ بَعْدَكَ يَا أَبَتَاهْ الْأَسْبَابُ وَ تَغَلَّقَتْ دُونِيَ الْأَبْوَابُ فَأَنَا لِلدُّنْيَا بَعْدَكَ قَالِيَةٌ»[18] قرار بوده امت به وسیله اسبابی به سعادت برسند. این اسباب منقلب شدند، مردم دیگر راه برای هدایت ندارند، مشکل نابودیِ تمام امت اسلام است. میفرماید «پدرم بعد از تو، من نسبت به دنیا تنفر دارم، دیگر دنیا دنیای معمول نیست دنیای نفرتانگیز شدهاست». چون کسی آمده و خلیفه جابهجا شدهاست؟ فقط همین؟ پس امت چه؟ مشکل اساسی در عدم استقامت امت بر دین است. میفرماید «يَا أَبَتَاهْ لَا زِلْتُ آسِفَةً عَلَيْكَ إِلَى التَّلَاقِ يَا أَبَتَاهْ زَالَ غُمْضِي مُنْذُ حَقَّ الْفِرَاقُ يَا أَبَتَاهْ مَنْ لِلْأَرَامِلِ وَ الْمَسَاكِينِ وَ مَنْ لِلْأُمَّةِ إِلَى يَوْمِ الدِّين»[19] قصه هدایت امت تا قیامت است.
ارادت، کافی نیست
در این ماجرا بانویی به میدان میآید که میفرمود «هیچ نامحرم نباید زنی را ببیند و زنی هم نامحرمی را نبیند، بهترین شرایط برای یک زنِ مؤمنه این است»؛ میآید، فریاد میزند، اشک می ریزد، زجه میزند و صدمه میبیند تا این حقیقت را برای همه آشکار کند. قصه، قصه هدایت امت تا قیامِ قیامت است. این یعنی راهی که الان تو از دین پیدا کردی، صراط حقی که من و تو از دین شناختیم، قدمهایی که من و شما در راه مستقیم برداشتیم؛ همهاش را مدیون مجاهدت صدیقهکبری (صلیاللهعلیهوآله) هستیم. نه تا امروز، تا قیام قیامت، جریان هدایت، مدیون فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) و حماسه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است. مراقب باشیم ارادتمان به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فقط یک ارادت معمولی که خدا در قلب شیعیان و محبین قرار دادهاست نباشد، این را باید با شناختن بیشتر ابعاد شخصیت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) رشد بدهیم.
نمیدانم چقدر در این شبهای فاطمیه توفیق پیدا میکنیم و چقدر روزی ما میشود؛ ولی همین اهتمام شما در فاطمیهها سفره فیض شما را باز میکند. «يَا أَبَتَاهْ مَنْ لِلْأَرَامِلِ وَ الْمَسَاكِينِ وَ مَنْ لِلْأُمَّةِ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ يَا أَبَتَاهْ أَمْسَيْنَا بَعْدَكَ مِنَ الْمُسْتَضْعَفِين»[20] آنهایی که بناست جامعه را هدایت کنند و به سعادت برسانند ، اینها امروز مستضعف میشوند، ضعیف نیستند، به ضعف کشیده شدند؛ همه ائمه هدی (علیهمالسلام) مدیون صدیقهکبری (سلاماللهعلیها) هستند، مدیون فریادها و حماسه و روشنگری او و صدماتی که دیدهاست. اگر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به میدان نمیآمد صدمه نمیدید. ناموس حق بودند، ناموس اسلام بودند، همان موقع بودند اما به میدان نیامدند و صدمه هم ندیدند، کسی آنها را تازیانه نزد. گناه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) این بود که به میدان آمد، به میدان آمد چه کند؟ آمد که اینها را بگوید.
فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها)؛ منشا اتفاق امت اسلامی
همان ملتی که پیغمبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) دو ماه پیش از آن در صحرای غدیر خم، فریاد زد و فرمود اکثر شما منافق هستید،کفرشان را عیان و آشکار کردند، و فقط یک نفر مقابل این جریان هجمه کفرِ اکثریت، آن هم کفرِ حربی اکثریت، ایستاد و آن یک نفر فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) است. از چه چیزی دفاع می کند؟ از جریان هدایت امت تا قیامت دفاع میکند، اگر فریادهای فاطمه (سلاماللهعلیها) نبود، امروز من و شما، شیعه امامزمان (علیهالسلام) و دوازده امام (علیهمالسلام) نبودیم. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) با ضرب و شتم و هتک حرمت و ... به قتل محکوم شد به این دلیل که فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) فریاد میزد، حرف میزد، روشنگری میکرد، مصیبت آن زمان را داد میزد، پنهان و پردهپوشی نمیکرد. البته این را هم عرض کنم بعضیها تلاش کردند فریادهای فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) را اختلافافکنیِ بین مسلمانها معرفی کنند، حضرتزهرا (سلاماللهعلیها) فریاد زد «علی فی الفتنه سقطوا»، «خود شما در فتنه سقوط کردید». آیا من فتنهانگیزی میکنم؟! من دارم شما را به اصلِ قلبِ قدرتِ اسلام، به رسول خدا، به آیات قرآن و به «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً».[21] هدایت میکنم. به «حبلالله» توصیه شدید اما شما از «حبلالله» جدا شدید. من فریاد میزنم مردم به راهشان و به طریقی که بودند برگردند. این فریادها را بعد از صدیقهکبری (سلاماللهعلیها) امیرالمؤمنین (علیهالسلام) زد، بعد از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) ائمههدی (علیهمالسلام) یکی پس از دیگری همین فریادها را زدند. وقتی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در جریان صفین فریاد میزد «امْضُوا عَلَى حَقِّكُمْ وَ صِدْقِكُم»[22] یعنی همین، یعنی به مدار اصلیتان برگردید. اتفاقاً فریادها و روشنگریهای فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) جامعه را به اتفاق میرساند. حضرت، در صحبتها و خطبههای این ایام چه فرمود؟ فرمود «طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَة»،[23] من دارم شما را به جریانی که باعث اتفاق بین امت اسلامی است هدایت میکنم.
انقلاب اسلامی ایران؛ زمینهساز اتحاد اسلامی
عجیب است؛ چطور امروز هم منافقین دارند همین کار را میکنند؟! انقلاب اسلامی که باعث اتحاد بین امت اسلامی شدهاست، کور هستند نمیبینند، قیامت همینها هستند که میگویند «رب لما اشرتنی اعمی و قد کنتم بصیرا»، همینها هستند که در لباس پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) و شیعه هستند! کور هستند و نمیبینند از شکلگیری انقلاب اسلامی تا امروز، چه اتفاق و اتحادی بین امت اسلامی ایجاد شدهاست. آن روز ایران یک کشور منزویِ پستی بود که زیر چکمههای سه قدرت شوروی سابق، آمریکای سابق، اسرائیل سابق، -چون دیگر از اینها هم چیزی نماندهاست-، قرار داشت. اسرائیل و آمریکا دیگر آن اسرائیل و آمریکا نیستند فقط مانده آن انفجار نهایی مثل دنیای عالم کمونیسم صورت بگیرد. امروز همین لیبرالیسم و سرمایهداری باقی ماندهاست، همان انفجار صورت بگیرد و به قول امام (ره) به زبالهدانی تاریخ برود. ایران چه بود؟ الآن انقلاب اسلامی وسیلهای برای اتفاق امت اسلامی شدهاست، دیگر اصلاً مرز در آن مطرح نیست، ما داریم امت واحده میشویم. در سوریه جنگ است، ببینید چه کسانی دارند مقاومت میکنند. پاکستانی، افغانستانی، ایرانی، اردنی، مصری، تونسی، عراقی و سوری و لبنانی و فلسطینی دارند در جبهه کفر میجنگند. این اتحاد از کجاست؟ با مبارزین عراقی و سوری حرف بزنید.
در مقابل، منافقین کوردل جریان تشیع لندنی میگوید «این انقلاب کجایش به پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) نسبت دارد، این بدل حکومتهای بنیامیه است». آن روز به فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) هم همین را میگفتند. ببینید جریانی قد عَلَم کردهاست امت اسلامی را به اتحاد برساند، عدهای شروع به ضرب و شتم میکنند. حالا اینها جرأت ندارند ضرب و شتم کنند که میکنند، به موقعاش اگر جرئت پیدا کنند این کار را خواهند کرد، اگر در نطفه خفه نشوند یکروزی این کار را خواهند کرد. اینها هیچچیزی از قنفز و مقیره کم ندارند، این را بدانید. جوانی را در حرم به دفتر خودشان بردند، و قرار شد به او درازای اینکه مقلدشان بشود و در شهر خودش مبلغ آنها بشود دویستهزار تومان پول دادند، همین جوان بعدا در حرم برای طلبهای ماجرا را تعریف کرد. بعد از اینکه فهمید اینها چه کسانی هستند پول را به آنها پس داد، اما در همان دفتر این بچه را تا میخورد زدند. اینها خیلی بیحیاتر از قنفز و مقیره هستند. به موقعاش جنایت خواهند کرد، الآن به دستشان نمیآید.
انقلاب اسلامی امروز نه تنها باعث اتفاق بین تمام فرق اسلامی شدهاست، بلکه قدرتی در اسلام ایجاد کردهاست و باعث اتحاد بین حتی مذاهب دیگر و اسلام شدهاست. ببینید در اروپا چه خبر است، امروز نقل میکردند که بچهها در هلند با هزینه شخصی نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکا را تکثیر کردند، و در شهری پرجمعیت توزیع کردند. میگفت «از قطار که پیاده میشدند اینها را دادیم دست مردم، خیلی از این جوانها همانجا میایستادند و نامه را میخواندند و میپرسیدند الآن چهکار کنیم، قرآن کجاست؟ قرآن چیست؟ ما الآن میخواهیم بخوانیم و ببینیم قرآن چیست!» این جوانِ غربی و هلندی است!
آن روز هم به فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) همین را گفتند، گفتند «تو باعث اختلاف میشوی ساکت شو». فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) فرمود «یعنی چه من باعث اختلاف میشوم». درست است فریادهای فاطمهزهرا (سلاماللهعلیها) آن روز جواب نداد، چرا جواب نداد؟ چون آن روز کفر در نهاد جامعه عمیقاً ریشه کردهبود، نه بعد از پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله)، در زمان پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) کفر در جامعه ریشه کردهبود که ایشان در زمان حیاتش، دو ماه قبل از رحلتش فرمود «اکثراً منافق هستید». نزدیک صد و چند هزار حاجیِ مکه را فرمود «اکثراً منافق هستید» یعنی اکثراً کافر هستید، تظاهر به ایمان میکنید. کفر در دوران پیغمبراکرم (سلاماللهعلیها) در این جامعه نهادینه شدهاست، آن روز فاطمهاطهر (صلیاللهعلیهوآله) یک نفر بود جواب نگرفت؛ اما در طول تاریخ این روشنگری باقی ماند، راه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) باقی ماند. ائمههدی (علیهمالسلام) یکی پس از دیگری پرچم صدیقهکبری (سلاماللهعلیها) را بلند کردند، امروز شما از این حق دم میزنید، همه میپذیرند. سیلی این حقی که امروزه دنیا دارد میپذیرد را فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) خورده است، تو نخوردی.
ببین تو برای نهادینهکردن حق در عالم میخواهی چقدر جهد و تلاش و مجاهده بکنی. بقای دین به حماسه و وجود مقدس فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها)، بود حالا این دین باید اقامه هم بشود، این کار توست؛ از چه کسی انتظار داری؟ اگر از امامزمان (عجاللهتعالیفرجهالشریف) انتظار داری، امامزمان (عجاللهتعالیفرجهالشریف) فرمود «من منتظر مجاهدین هستم». «مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللَّهِ»[24] امامزمان (علیهالسلام) منتظر مجاهدین فیسبیلالله است، تا این مجاهدین فیسبیلالله تربیت نشوند و شکل نگیرند امامزمان (علیه السلام) نخواهد آمد. فاطمهمرضیه (سلاماللهعلیها) میفرماید «فَمِنْبَرُكَ بَعْدَكَ مُسْتَوْحَشٌ وَ مِحْرَابُكَ خَالٍ مِنْ مُنَاجَاتِكَ وَ قَبْرُكَ فَرِحٌ بِمُوَارَاتِكَ»[25] «بعد از تو منبر تو وحشت افتادهاست چون منبرنشینان پای تو الآن پای منبر دیگر مینشینند»، مسیر را دیگران تغییر دادند و پذیرفتهاند. به قول امیرالمؤمنین (علیهالسلام) «أَيُّهَا الْأُمَّةُ الَّتِي خُدِعَتْ فَانْخَدَعَتْ وَ عَرَفَتْ خَدِيعَةَ مَنْ خَدَعَهَا»[26] «مردم منحرف شدند، انحراف را میدانند و قبول کردند».
فریادهای فاطمهاطهر (صلیاللهعلیهوآله) جامعه آن روز را اصلاح نکرد ولی امروز را اصلاح کرد. چرا حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)؟ چون اگر آن فریادها در پرتو مظلومیتها و صدمات نبود فردی دیگری حرف نمیزد، فرد دیگری نمیگفت، فرد دیگری نمیآمد سیلی بخورد، فرد دیگری نمیآمد تا به او اهانت بشود، نمیآمدند. اینجا حق، با صدمهدیدن باقی میماند، با جاندادن باقی میماند، کسی نمیآید جان بدهد. اینها حاضر نبودند با اسامه بروند جنگ حالا بیایند پای علی (علیهالسلام) بجنگند؟! پای پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) جنگ نرفتند پای علی (علیهالسلام) بجنگند؟! پیغمبر هنوز زنده بود اما با فرماندهی که پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) تعیین کرده بود نرفتند. حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) حق حیات، گردن دین دارد، خدا شاهد است این را عرض نمیکنم که شما مجلس فاطمیه را شلوغ کنید. به والله این را عرض میکنم فقط به خاطر اینکه بفهمیم اگر حماسه فاطمه (سلاماللهعلیها) نبود، اگر صدمههای صدیقهاطهر (سلاماللهعلیها) و آزرده شدنها و شکنجهشدنهایش نبود، اگر فریادها و روشنگریهای حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نبود هیچچیزی برای ما نمیماند.
امیر صبر و شهادت مدافع ولایت
کجا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فرمود فاطمهجان صبر کن؟ در شکوههایش گفت صبر کن و نگو؟ نه، اینجاها را هیچچیزی نگفت، وقتی هم فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) این وظایف را انجام داد امیرالمؤمنین (علیهالسلام) اصلاً نه گِله کرد و نه مانع شد؛ با اینکه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) صدمه دیدهبود. این امیرالمومنین (علیهالسلام) است، همان علی (علیهالسلام) که وقتی ماجرای درآوردن خلخال از پای زن یهودی را شنید فرمود «اگر این داستان را مردی بشنود و از غیرت دق کند ملامت ندارد». این امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است که بعد از صدمهدیدن فاطمهاش (سلاماللهعلیها) میان چشم همه انظار در مدینه، در خانه پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله)، به او نمیگوید مسجد نرو. حتی برای قصه فدک حضرت علی (علیهالسلام) راهکار جلوی فاطمهاطهر (سلاماللهعلیها) گذاشت، فرمود «فاطمهجان (سلاماللهعلیها) ایندفعه رفتی و نشد عیبی ندارد، دفعه بعد برو ولی وقتی برو که آن دیگری نباشد». راهکار جلوی او گذاشت.
کجا حضرت علی (علیهالسلام) فرمود فاطمهجان کافی است؟ جایی که حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میخواست عالم را کن فیکون کند فرمود «کافی است»، جایی که خواست پیراهن پیغمبر (سلاماللهعلیها) را به سَر بکشد، جایی که میخواست سر قبر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) برود و گیسوان پریشان کند، آنجا فرمود «بس است فاطمهجان». وقتی فاطمه (سلاماللهعلیها) میرفت بین در و دیوار بماند نگفت «بس است و صبر کن»، وقتی فاطمه (سلاماللهعلیها) میرفت تا محسنش کشته بشود نگفت «نرو و صبر کن»، وقتی زیر بغلهایش را گرفته بودند و در کوچهها میآوردند و بین نامحرمان فریاد و شیونش بلند بود و علی (علیهالسلام) میشنید نگفت «فاطمه برگرد».
وقتی زینب (سلاماللهعلیها) از خیمهها بیرون آمد امامحسین (علیهالسلام) فرمود «زینبم برگرد»؛ امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نفرمود «برگرد»، مثل پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) که علی (علیهالسلام) را غرق خون میدید اما نمیفرمود «علی (علیهالسام) برگرد». فقط میسوخت، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) برای علی (علیهالسلام) دعا میکرد، علی (علیهالسلام) برای فاطمهاش (سلاماللهعلیها) میسوخت و دعا می کرد. نامردها نزنید. علی (علیهالسلام) از اعجاز و قدرتت استفاده کن، نه. همین زیر پا افتادن فاطمه (سلاماللهعلیها) مأموریت فاطمه (سلاماللهعلیها) است. پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) به من فرمود «تو در این شرایط باید صبر کنی، نگفت مانع فاطمه (سلاماللهعلیها) بشوم، گفت باید ببینم و خوندل بخورم، شب اول عروسی من، پیغمبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) این را فرمود».
به قلبت رجوع کن و ببین در فاطمیه پارهپاره میشود یا نه، آنوقت میتوانی بفهمی بچه زهرایاطهر (سلاماللهعلیها) هستی یا نه. همین که هیئتی شدیم کافی است؟ و فاطمیه آمدن و غیرفاطمیه بودنش برای ما فرقی نمیکند؟ خاک بر سر ما. بروید بگردید امام زمان (عجاللهتعالیفرجهالشریف) را پیدا کنید و ببینید این روزها چه میکشد.
[1] . کوثر.
[2] . نساء، آیة 59.
[3] . مائده، آیة 67.
[4] . کلام خلیفة دوم (عمر بن خطاب) در خلال رحلت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و اله)، زمانی که حضرت قلم و کاغذ طلب نمود تا وصیتی را نگارش نماید. (بحارالانوار، ج22، ص473).
[5] . صف، آیة 8.
[6] . بحارالانوار، ج21، ص142.
[7] . همان.
[8] . کلام خلیفة دوم (عمر بن خطاب) در خلال رحلت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و اله)، زمانی که حضرت قلم و کاغذ طلب نمود تا وصیتی را نگارش نماید. (بحارالانوار، ج22، ص473).
[9] . رعد، آیة 7.
[10] . احزاب، آیة 40.
[11] . احزاب، آیة 21.
[12] . احتجاج طبرسی، ج2، ص467.
[13] . احتجاج طبرسی، ج2، ص467.
[14] . اسراء، آیة 70.
[15] . امالی شیخ صدوق، ص104.
[16] . بحارالانوار، ج53، ص19.
[17] . همان، ج43، ص175.
[18] . همان.
[19] . همان.
[20] . همان.
[21] . ال عمران، آیة 103.
[22] . بحار الانوار، ج33، ص387.
[23] . احتجاج طبرسی، ج1، ص99.
[24] . مائده، آیة 54.
[25] . بحارالانوار، ج43، ص176.
[26] . اصول کافی، ج8، ص32.
پیوندهای مرتبط
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر
نظرات کاربران
داود جلالوند
دوشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۴ - ساعت ۱۵:۵۳
|
عالی بود مثل همیشه |