وحدت اسلامی و مسئله اختلاف شیعه و سنی از دیدگاه قرآن، اهل بیت(علیهم السلام)، علما و حضرت امام(قدس سره) و رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)
محصولی از واحد پژوهش هیئت محبین اهل بیت(علیهم السلام)
مؤسسه فرهنگی هنری راه فخرالأئمه (علیهم السلام)
بسم الله الرحمن الرحیم
مفهوم وحدت
وحدت به معنای یکی شدن عقاید نسیت
مراد ما از وحدت اسلامى، یكى شدن عقاید و مذاهب اسلامى نیست. میدان برخورد مذاهب و عقاید اسلامى و عقاید كلامى و عقاید فقهى - هر فرقهاى عقاید خودش را دارد و خواهد داشت - میدان علمى است؛ میدان بحث فقهى است؛ میدان بحث كلامى است و اختلاف عقاید فقهى و كلامى مىتواند هیچ تأثیرى در میدان واقعیت زندگى و در میدان سیاست نداشته باشد. مراد ما از وحدت دنیاى اسلام، عدم تنازع است:«وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا»[1] تنازع نباشد، اختلاف نباشد.[2]
وحدت به معنای دست برداشتن از اصول نیست
اگر ما مىگوييم «اتّحاد اسلامى» و پايش هم مى ايستيم -ما با همهى قدرت، پاى موضوع وحدت اسلامى، در مقابل دشمنان وحدت ايستاده ايم- نبايد تصوّر شود كه اين مفهومِ مهم، مترقّى، اصلى و نجاتبخش اسلامى، يعنى مفهوم ولايت و غدير را فراموش خواهيم كرد. موضوع غدير نبايد فراموش شود.[3]
وحدت در قرآن
«وَ إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُون؛ و اين امّت شما امّت واحدى است و من پروردگار شما هستم. پس، از مخالفت فرمان من بپرهيزيد».[4]
«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ و همگى به ريسمان الهی چنگ زنيد و هرگز پراكنده نشويد»[5]
وحدت در بیان اهل بیت(علیهم السلام)
او را بکشید گرچه زیر عمامه من باشد!
«وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ عَلَى مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ أَلَا مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ كَانَ تَحْتَ عِمَامَتِي؛ با جماعت همراه شويد، كه دست خدا بر سر جماعت است، و از تفرقه و جدايى بپرهيزيد، كه همانا دوری جستن از جماعت مردم، افتادن در دام شيطان است، چنان كه گوسفند دور مانده از گله، نصيب گرگ است. آگاه باشيد كسى كه به اين شعار (تفرقه) دعوت كند او را بكشيد گرچه زير عمامه من باشد».[6]
ید واحده در مقابل دشمن
«الَمُسلِمُ أخُ المُسلِم، وَ المُسلِمونُ إخَوةُ، وَ هُم يُدٌ وَاحِدَة عَلى مَن سِواهُم؛ پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) میفرماید: مسلمان برادر مسلمان است و همه مسلمانان برادر يكديگرند و در برابر اجانب مانند يك دست واحد هستند»[7].
رابطه اختلاف افکنی و دورویی
«إِيَّاكُمْ وَ التَّلَوُّنَ فِي دِينِ اللَّهِ فَإِنَّ جَمَاعَةً فِيمَا تَكْرَهُونَ مِنَ الْحَقِّ خَيْرٌ مِنْ فُرْقَةٍ فِيمَا تُحِبُّونَ مِنَ الْبَاطِلِ وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَيْراً مِمَّنْ مَضَى وَ لَا مِمَّنْ بَقِی؛ مبادا در دين دو رويى ورزيد، كه همبستگى و وحدت در راه حق -گر چه كراهت داشته باشيد- از پراكندگى در راه باطل -گرچه مورد علاقه شما باشد- بهتر است؛ زيرا خداوند سبحان نه به گذشتگان و نه آيندگان، چيز خیری را با تفرقه عطا نفرموده است».[8]
اهتمام اهل بیت(علیهم السلام) نسبت به اهل سنت
امام صادق(علیه السلام) فرمود: بر شما باد به نماز گزاردن در مساجد و نيك رفتارى در همسايگى با مردم(اهل سنت)، و اقامه شهادت، و حاضر شدن در تشييع جنائز. شما ناگزير از معاشرت و آميزش با مردم هستيد، هيچ كس تا زنده است از مردم بىنياز نيست، ما (پيشوايان شما) بر جنازه هاى آنان حاضر مى شويم، و زيبنده شماست كه همانند امامان خود عمل كنيد، و مردم تا زنده اند از يك ديگر بى نياز نيستند تا اينكه مرگشان در رسد، سپس هر گروهى بسوى آنان كه هوادارشان بوده اند خواهند پيوست.[9]
زيد شحّام از امام صادق(علیهالسلام) روايت كرده است كه به او فرمود: اى زيد با مردم(اهل سنّت) با آداب آنان معاشرت كنيد، در مساجد آنان نماز بخوانيد، و از بيمارانشان ديدن و احوالپرسى كنيد و بر جنازه هايشان حاضر شويد و اگر توانستيد كه پيشنماز آنان باشيد و أذان گوى ايشان شويد پس حتما اين كار را بكنيد و كوتاهى نورزيد، زيرا وقتى شما چنين رفتار مى كنيد آنان مى گويند: اينان از شيعيان جعفرى مذهب اند رحمت خداوند بر جعفر بن محمّد باد كه چه نيكو اصحاب خود را مؤدّب مىكند و چون اين رفتارهاى شايسته را ترك نمایید با خود ميگويند: اينان شيعيان جعفرى اند، خداوند او را چنين و چنان كند كه اصحاب خود را چه بد پرورش داده است.[10]
وحدت در بیان علماء
امام خمینی(قدس سره):
بين شيعه و سنى ابداً تفرقه نيست؛ بين شيعه و سنى نبايد تفرقه باشد. بايد وحدت كلمه را حفظ كنيد. ائمه اطهار ما سفارش كردند به ما كه بپيونديد با هم؛ و با هم اجتماعمان را حفظ كنيم. و كسى كه اين اجتماع را بخواهد كه به هم بزند، يا جاهل است و يا مغرض.[11]
مقام معظم رهبری(دام ظله العالی):
مسلمانها بايد با هر عامل مخالفِ وحدت و ضدّ وحدت مقابله بكنند؛ اين يك تكليف بزرگ براى همهى ما است؛ هم شيعه بايد اين را قبول كند، هم سنّى بايد قبول كند، هم شعبههاى گوناگونى كه در ميان شيعيان و در ميان سنّىها وجود دارد اين را بايد بپذيرند... تكليف عمده هم در اين مورد بر دوش نخبگان است؛ چه نخبگان سياسى، چه نخبگان علمى و چه نخبگان دينى... امروز مهمترين مسئله در دنياى اسلام وحدت است.[12]
آیت الله آخوند خراسانی(ره):
به تمام مردم واجب است تفرقه را کنار بگذارند.[13]
علامه سید عبدالحسین شرف الدین(ره):
شیعه و سنی را روز نخست، سیاست از هم جدا کرده است و اکنون نیز باید سیاست و مصالح سیاسی اسلام آن دو را در کنار هم بنشاند و متحدشان کند.[14]
آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی(ره):
دشمنان با تمام قوا در صدد تفرقه افکنی بین ملت مسلمان خصوصاً شیعه و برادران اهل سنت هستند.[15]
آیت الله سید عبد الحسین لاری(ره):
لازمة اتحاد جهانی اسلام و همکاری و مودت مسلمانان، این است که اسباب تفرقه، جدایی، نفاق، تک روی و آنچه با کمال اتحاد و اتفاق منافی است، ازمیان برداشته شود.[16]
آیت الله سید محسن حکیم(ره):
در دیدگاه من کرد، عرب و ترک با یکدیگر تفاوتی ندارند. همه آنها برادران و فرزندانم هستند.[17]
آیت الله وحید خراسانی(حفظه الله):
در روایات دو مطلب آمده یکی نفی و دیگری اثبات. نفی اینکه نباید با اتباع مذاهب دیگر دشمنی کرد و به مقدسات آنها توهین نمود و لعن و سبّ بزرگان آنها جایز نیست. زیرا موجب دور کردن آنها از اهل بیت(علیهم السلام) و معارف آنها میشود. دیگر این که فرمودند در نمازهای جماعت آنها شرکت و به آنها محبت کنید، از مرضای آنها عیادت و سخنان و معارف ما را برای آنها بیان کنید.[18]
آیت الله سیستانی(حفظه الله):
«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا... باید برای تقویت پیوند محبت و مودت میان فرزندان این امت بر آن تمرکز نمود و برای زندگی مسالمت آمیز بر اساس احترام متقابل و به دور از تنازع و مجادله مذهبی و فرقهای با هر عنوانی کوشید. و بر تمام کسانی که به فکر پیشرفت اسلام و مسلمانان هستند واجب است که در راه تقریب و کاستن از حجم آشوبهای ناشی از برخی سیاست ها که باعث تفرقه می شود و راه را برای دشمنان طمعکار جهت سلطه بر بلاد اسلامی و ثروتهایش باز می کند بکوشند.[19]
آیت الله صافی گلپایگانی(حفظه الله):
مسلمانان معاصر ما به مساله ای مهم تر از مساله ی وحدت اسلامی و تقریب بین مذهب شیعه و سنی اشتیاق ندارند، چرا که مانعی برای محقق شدن وحدت اسلامی وجود ندارد و اگر بعضی از مسلمانانی که خود را عالم هم می پندارند و مؤلف بعضی از کتابهای تفرقه انگیز اند، مثل کتاب (حقائق عن امير المؤمنين يزيد بن معاويه) نبودند، مسلمین در دوستی و وفاق بودند.[20]
نقش دشمنان در ایجاد تفرقه
مسئله ای که ریشه در صدر اسلام دارد
مسئله اختلاف بين پيروان دو طايفه و دو مذهب، ريشه اش از صدر اسلام است. در آن وقت خلفاى اموى، و خصوصاً عباسى، درصدد بودند كه اختلاف ايجاد كنند... ائمه اطهار ما كوشش كردند تا اينها را داخل در آن جمعيت كنند، با آنها نماز بخوانند، به تشييع جنازه هاى آنها بروند. زمانْ كم كم آمد به اين طرف، و قدرتمندان اين كار را كردند براى اينكه اين دو طايفه با هم سرگرم باشند، و خودشان هر كارى مى خواهند بكنند.[21]
حربۀ کهنۀ انگلیسی
مایکل برانت یکی از معاونان سابق سیا در کتاب خود بنام «نقشه ای برای جدایی مکاتب الهی» آورده است: «ما به این نتیجه رسیدیم که به طور مستقیم نمیتوان با مذهب شیعه رو در رو شد و امکان پیروزی بر آن بسیار سخت است و باید پشت پرده کار کنیم. ما به جای ضرب المثل انگلیسی«تفرقه بیانداز، حکومت کن» از سیاست«اختلاف بیانداز، نابود کن» استفاده کردیم و در همین راستا برنامه ریزیهای گسترده ای را برای سیاستهای بلند مدت خود طرح کردیم».[22]
استثناء وحدت؛ وهابیت و جریان سلفی
اتحاد و برادرى، فقط يك استثنا دارد. آن استثنا اين است كه با كسانى كه در اين حركت صحيح، اخلال مىكنند، بايستى با شدت برخورد كرد: «أشدّاء علىالكفّار». اين شدّت، متعلّق به آنجاست.[23]
اهل تسنن؛ دوست یا دشمن؟!
امام حسن مجتبی(علیه السلام) میفرمایند: مردم سه گروهند؛ أوّل مؤمنى كه حقّ ما را شناخته و ما را به ولايت و امام مسلّم دارد و آن را به ما واگذارد، پس او نجات يافته و محبّ خدا و ولىّ او است. دوم فردى ناصبى كه دشمنى ما ظاهر و از ما تبرّى جسته و لعن ما نمايد، و ريختن خونمان را حلال و حقّ ما را انكار مىكند، و برائت از ما را جزء دينش مى داند، پس او كافر است و مشرك است... و ديگرى مردى است كه موارد اجماعى را پذيرفته، و موارد مشكله را به خدا واگذار مىكند، امّا با ولايت ما باشد، نه به ما اقتدا كند و نه دشمنى، و از حقّ ما نيز بىخبر باشد، پس برايش اميد مغفرت و ورود به بهشت داريم و چنين فردى مسلمان ضعيف است.[24]
احتجاج حضرت امیر(علیه السلام) با اشعث بن قیس: همانا حق با من است همان طورى كه ميگويم و از امت نابود نميشوند مگر ناصبين، لجبازین، منكرين و معاندين. اما كسى كه چنگ به توحيد بزند و اقرار به محمد(صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم) و آلش بكند و قبله مسلمین را پذیرفته باشد و برعلیه ما پشتيبانى ستمگران را نكند و عداوتى از ما در دلش نباشد اما شك در خلافت داشته باشد و اهل آن را نشناسد و منکر ولایت ما نباشد پس در این صورت مسلمان ضعیفی است که اميد رحمت از پروردگارش براى او میباشد.[25]
تکفیری ها؛ دشمن دست نشانده و ساختگی
من قلباً متأسّفم ما [یعنى] دنیاى اسلام - که باید همهى نیروى خودمان را صرف کنیم براى مقابلهى با توطئهى رژیم صهیونیستى و این حرکتى که علیه قدس شریف و مسجدالاقصى انجام دادند که همهى دنیاى اسلام را بایستى به حرکت در بیاورد - امروز ناچاریم به گرفتارىهایى که استکبار در درون دنیاى اسلام بهوجود آورده مشغول بشویم؛ چارهاى نیست. در واقع پرداختن به مسئلهى تکفیر، چیزى است که بر علماى دنیاى اسلام و زبدگان و فرزانگان دنیاى اسلام تحمیل شده است؛ این را دشمن بهصورت مشکل دستساز وارد دنیاى اسلام کرده است و ناچاریم به آن بپردازیم، لکن مسئلهى اصلى، مسئلهى رژیم صهیونیستى است؛ مسئلهى اصلى، مسئلهى قدس است؛ مسئلهى اصلى، مسئلهى قبلهى اوّل مسلمین، مسجدالاقصى است؛ اینها مسائل اصلى است[26]
تکفیری ها در بین اهل سنت؛ تشیع لندنی در بین شیعه
خوب فهمیدند که اگر در دنیای اسلام مذاهب اسلامی گریبان یکدیگر را بگیرند و کشمکش با همدیگر را شروع کنند، رژیم غاصب صهیونیست نفس راحتی خواهد کشید؛ این را خوب فهمیدند، درست فهمیدند؛ لذا از یک طرف گروههای تکفیری را به راه میاندازند که نه فقط شیعه را تکفیر کنند، بلکه بسیاری از فِرق اهل سنّت را هم تکفیر کنند؛ از آن طرف هم یک عدّه مزدور را به راه بیندازند که برای این آتش هیمه فراهم کنند، بنزین روی آتش بریزند؛ که میبینید، میشنوید، یا خبر دارید. وسائل ارتباط جمعی و رسانه در اختیار اینها میگذارند؛ در کجا؟ در آمریکا! در کجا؟ در لندن! آن تشیّعی که از لندن و از آمریکا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیّع به درد شیعه نمیخورد. رهبران دینی تشیّع و بخصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام بزرگوار و دیگران، این همه تأکید میکنند بر حفظ اتّحاد امّت اسلامی و برادری مسلمانان با یکدیگر، آنوقت یک عدّهای - کاسهی داغتر از آش - دنبال آتشافروزی، دنبال ایجاد درگیری و اختلاف [هستند]. این همان چیزی است که دشمن میخواهد.[27]
استکبار؛ دشمن واقعی و اصلی
امروز یک عدهاى در بخشهاى مختلف دنیاى اسلام بنام گروههاى تکفیرى و وهابى و سَلَفى، علیه ایران، علیه شیعه، علیه تشیع، دارند تلاش میکنند، کارهاى بدى میکنند، کارهاى زشتى میکنند؛ اما اینها دشمن هاى اصلى نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنى میکنند، حماقت میکنند اما دشمن اصلى، آن کسى است که اینها را تحریک میکند، آن کسى است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسى است که وقتى انگیزه آنها اندکى ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزهدار میکند؛ دشمن اصلى، آن کسى است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ایران مىافشاند؛ اینها آن دست پنهانِ سرویسهاى امنیتى و اطلاعاتى است.[28]
وظايف حاکم اسلامي
ایجاد وحدت در بین خواص و عوام
«ثَلَاثَةٌ تَجِبُ عَلَى السُّلْطَانِ لِلْخَاصَّةِ وَ الْعَامَّةِ... وَ تَأَلُّفُهُمْ جَمِيعاً بِالْإِحْسَانِ وَ الْإِنْصَاف؛ هر زمامدار و حاكمى نسبت به خواص و عموم مردم خود سه وظيفه دارد... و سوم اینکه همگان را با احسان و انصاف متّحد و همدل سازد».[29]
دغدغه مند و پیشگام در تحقق وحدت
«لَيْسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص وَ أُلْفَتِهَا مِنِّي؛ پس بدان در امّت اسلام، هيچ كس همانند من وجود ندارد كه به وحدت امّت محمّد و به انس گرفتن آنان به همديگر، از من دلسوزتر باشد».[30]
ایجاد اتصال در بین اعضای جامعه
«مَكَانُ الْقَيِّمِ بِالْأَمْرِ مَكَانُ النِّظَامِ مِنَ الْخَرَزِ يَجْمَعُهُ وَ يَضُمُّهُ فَإِنِ انْقَطَعَ النِّظَامُ تَفَرَّقَ الْخَرَزُ وَ ذَهَبَ ثُمَّ لَمْ يَجْتَمِعْ بِحَذَافِيرِهِ أَبَدا؛ نقش زمامدار در حکومت، جایگاه رشتهاى است كه مهره ها را جمع مى كند و به هم ارتباط مىدهد، اگر رشته بگسلد، مهره ها پراكنده شده و هر يك به جايى مىرود و پس از آن هرگز همه آنها جمع نشود».[31]
وظایف علماء و نخبگان
روشنگری نسبت به عوامل اختلاف انگیز
مردم را به دستهايى كه امروز وحدت را مىشكنند، توجه بدهيد. با مردم هم صريح حرف بزنيد. امروز، آن دستى كه امريكا عليه وحدت تجهيز كرده، عبارت از همين دست پليد وهابيت است. اين را صريح به مردم بيان كنيد؛ پردهپوشى نكنيد.[32]
عدم غفلت از دشمن اصلی
بزرگان علما، چه شيعه، چه سنّى، چه در ايران، چه در مناطق ديگر، توجّه بكنند كه اختلافات بين فرقههاى اسلامى نبايد موجب بشود كه ما يك جبههى جديدى در مقابل خودمان باز كنيم و از دشمن اصلى كه دشمن اصل اسلام و دشمن استقلال و دشمن بهروزى مردم منطقه است، غافل بمانيم.[33]
وظايف مردم
پیروی از حاکم اسلامی
معاویه بن وهب گفت: از امام صادق(علیه السلام) سوال کردم ما شيعيان در معاشرت با اقوام و عشيره خود و معاشرت با ساير طبقات مردم كه در هم مذهب ما نيستند چه وظائفى داريم؟ حضرت فرمود: به رهبران خود بنگريد كه مقتداى شما هستند و با آنها همان گونه معاشرت كنيد كه رهبران شما معاشرت مىكنند. به خدا سوگند كه رهبران شما از بيماران آنها عيادت مىكنند، جنازه هايشان را تشييع مىكنند، در محضر قضاتشان حاضر مىشوند و شهادت مىدهند، امانت آنان را نگهدارى مىكنند و باز پس مىدهند.[34]
شناخت دشمن و نقشه های آنان
امروز ما مسلمانها احتیاج داریم به هوشیاری؛ احتیاج داریم به اینکه نقشهی کلی زندگی خود و مواجههی دشمنان با خود و با اسلام را بشناسیم. اگر نقشه را شناختیم، راه را درست انتخاب خواهیم کرد. اشکال آنجاست که گاهی ما مسلمانها خودمان نقشهی دشمن را درست نمیشناسیم، خود ما جزئی از آن نقشهی دشمن میشویم؛ که امروز متأسفانه دنیای اسلام مبتلای به این است. نقشهی دشمن، اختلافافکنی در بین مسلمانان است؛ نقشهی دشمن، تحریک عصبیتهای مذاهب مختلف اسلامی علیه یکدیگر است.[35]
وحدت در مقابل دشمن مشترک
آنچه وظیفهى مسلمانان است - چه مسلمان شیعه، چه مسلمان سنّى- این است که با تحریک احساسات یکدیگر، به دشمن کمک نکنند؛ شیعه باید بداند که اگر چنانچه اختلاف و دعوا و حسّاسیّتبرانگیزىِ میان شیعه و سنّى تحریک بشود، دشمن مشترک، دشمن اصلى، سود خواهد برد.[36]
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
[1] . انفال، آیة 46.
[2] . بيانات در ديدار شركت كنندگان در همايش كنفرانس وحدت اسلامى، 30/۰۵/۱۳۸۵.
[3] . بيانات در ديدار كارگزاران، به مناسبت «عيد غدير خم»، 28/ 02/ 1374
[4] . مومنون، آیة 52
[5] . آل عمران، آیة 103
[6] . نهج البلاغه، خطبه 127.
[7] . سيرة النبویة، ج 2، ص 412 .
[8] . نهج البلاغه، خطبة 176.
[9] . «عَلَيْكُمْ بِالصَّلَاةِ فِي الْمَسَاجِدِ وَ حُسْنِ الْجِوَارِ لِلنَّاسِ وَ إِقَامَةِ الشَّهَادَةِ وَ حُضُورِ الْجَنَائِزِ إِنَّهُ لَا بُدَّ لَكُمْ مِنَ النَّاسِ إِنَّ أَحَداً لَا يَسْتَغْنِي عَنِ النَّاسِ حَيَاتَهُ فَأَمَّا نَحْنُ نَأْتِي جَنَائِزَهُمْ وَ إِنَّمَا يَنْبَغِي لَكُمْ أَنْ تَصْنَعُوا مِثْلَ مَا يَصْنَعُ مَنْ تَأْتَمُّونَ بِهِ وَ النَّاسُ لَا بُدَّ لِبَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ مَا دَامُوا عَلَى هَذِهِ الْحَالِ حَتَّى يَكُونَ ذَلِكَ ثُمَّ يَنْقَطِعُ كُلُّ قَوْمٍ إِلَى أَهْلِ أَهْوَائِهِمْ»(أمالي المفيد، ص 186).
[10] . «زَيْدٌ الشَّحَّامُ أَنَّهُ قَالَ: يَا زَيْدُ خَالِقُوا النَّاسَ بِأَخْلَاقِهِمْ صَلُّوا فِي مَسَاجِدِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَكُونُوا الْأَئِمَّةَ وَ الْمُؤَذِّنِينَ فَافْعَلُوا فَإِنَّكُمْ إِذَا فَعَلْتُمْ ذَلِكَ قَالُوا هَؤُلَاءِ الْجَعْفَرِيَّةُ رَحِمَ اللَّهُ جَعْفَراً مَا كَانَ أَحْسَنَ مَا يُؤَدِّبُ أَصْحَابَهُ وَ إِذَا تَرَكْتُمْ ذَلِكَ قَالُوا هَؤُلَاءِ الْجَعْفَرِيَّةُ فَعَلَ اللَّهُ بِجَعْفَرٍ مَا كَانَ أَسْوَأَ مَا يُؤَدِّبُ أَصْحَابَهُ»(من لا يحضره الفقيه، ج1، ص 383).
[11] . صحيفه امام، ج6، ص 84.
[12] . بيانات در ديدار مسئولان نظام و ميهمانان كنفرانس وحدت اسلامى، 29/10/1392.
[13]. اتحاد و انسجام ص 528 .
[14] . النص و الاجتهاد، ص۱۴.
[15]. گلشن ابرار ج 1ص 454.
[16] . امانتدار پیامبران ص 10 .
[17]. اتحاد و انسجام ص 531 گلشن ابرار ج 2 ص 719.
[18] . http://www.abna.ir/persian/611095/print.html بیانات در دیدار با رئیس مجمع تقریب مذاهب، آیت الله محسن اراکی.
[19] . www.shia-news.com/fa/news/66302
[20]. مجموعة الرسائل ج 2 صفحات 12 ، 14 ، 29 ، 371 و 378.
[21] . صحيفه امام، ج6، ص 94.
[22] . . http://www.askquran.ir/thread29356.html روزنامه جمهورى اسلامى، تاریخ 05/03/83.
[23] . بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم از سراسر كشور 18/07/1375
[24] .« إِنَّمَا النَّاسُ ثَلَاثَةٌ مُؤْمِنٌ يَعْرِفُ حَقَّنَا وَ يُسَلِّمُ لَنَا وَ يَأْتَمُّ بِنَا فَذَلِكَ نَاجٍ مُحِبٌّ لِلَّهِ وَ لِي وَ نَاصِبٌ لَنَا الْعَدَاوَةَ يَتَبَرَّأُ مِنَّا وَ يَلْعَنُنَا وَ يَسْتَحِلُّ دِمَاءَنَا وَ يَجْحَدُ حَقَّنَا وَ يَدِينُ اللَّهَ بِالْبَرَاءَةِ مِنَّا فَهَذَا كَافِرٌ مُشْرِكٌ... وَ رَجُلٌ آخِذٌ بِمَا لَا يُخْتَلَفُ فِيهِ وَ رَدَّ عِلْمَ مَا أَشْكَلَ عَلَيْهِ إِلَى اللَّهِ مَعَ وَلَايَتِنَا وَ لَا يَأْتَمُّ بِنَا وَ لَا يُعَادِينَا وَ لَا يَعْرِفُ حَقَّنَا فَنَحْنُ نَرْجُو أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُ وَ يُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ فَهَذَا مُسْلِمٌ ضَعِيفٌ»( الإحتجاج على أهل اللجاج، ج2، ص 288).
[25] . «إِنَّ الْحَقَّ مَعِي كَمَا أَقُولُ وَ مَا هَلَكَ مِنَ الْأُمَّةِ إِلَّا النَّاصِبُونَ الْمُكَابِرُونَ وَ الْجَاحِدُونَ الْمُعَانِدُونَ فَأَمَّا مَنْ تَمَسَّكَ بِالتَّوْحِيدِ وَ الْإِقْرَارِ بِمُحَمَّدٍ ص وَ لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الْقِبْلَةِ وَ لَمْ يُظَاهِرْ عَلَيْنَا الظَّلَمَةَ وَ لَمْ يَنْصِبْ لَنَا الْعَدَاوَةَ وَ شَكَّ فِي الْخِلَافَةِ وَ لَمْ يَعْرِفْ أَهْلَهَا وَ وُلَاتَهَا وَ لَمْ يُنْكِرْ لَنَا وَلَايَةً وَ لَمْ يَنْصِبْ لَنَا عَدَاوَةً فَإِنَّ ذَلِكَ مُسْلِمٌ ضَعِيفٌ تُرْجَى لَهُ الرَّحْمَةُ مِنْ رَبِّهِ»(إرشاد القلوب إلى الصواب، ج2، ص 397).
[26] . بیانات در دیدار شرکتکنندگان در کنگرهى جهانى جریانهاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام، 04/۰۹/۱۳۹۳
[27] . بیانات در دیدار کارگزاران حج، 20/۰۶/۱۳۹۲
[28] . بیانات در مراسم بیست و پنجمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی در حرم مطهر امام خمینی رحمهالله، 14/۰۳/۱۳۹۳
[29] . تحف العقول، ص 319.
[30] . نهج البلاغه، نامة 78.
[31] . نهج البلاغه، خطبة 146.
[32] . سخنرانى در ديدار با گروهى از روحانيون، ائمهى جمعه و اساتيد حوزههاى علميهى اهل سنت استان سيستان و بلوچستان 05/10/1368
[33]. بيانات در ديدار رئيس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى در پايان اجلاس دور روزهى خبرگان، 14/ 06/ 1392
[34] . «عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع كَيْفَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَصْنَعَ فِيمَا بَيْنَنَا وَ بَيْنَ قَوْمِنَا وَ بَيْنَ خُلَطَائِنَا مِنَ النَّاسِ مِمَّنْ لَيْسُوا عَلَى أَمْرِنَا قَالَ تَنْظُرُونَ إِلَى أَئِمَّتِكُمُ الَّذِينَ تَقْتَدُونَ بِهِمْ فَتَصْنَعُونَ مَا يَصْنَعُونَ فَوَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَيَعُودُونَ مَرْضَاهُمْ وَ يَشْهَدُونَ جَنَائِزَهُمْ وَ يُقِيمُونَ الشَّهَادَةَ لَهُمْ وَ عَلَيْهِمْ وَ يُؤَدُّونَ الْأَمَانَةَ إِلَيْهِم»(كافي، ج2، ص 635).
[35] . بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی، 17/۰۳/۱۳۹۲
[36] . بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم بهمناسبت عید غدیر، ۱۳۹۳/۰۷/۲۱
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر