حجت الاسلام والمسلمین حاج احمد پناهیان
موضوع بحث: «دهه بصیرت و نهم دی» - 1393/10/6
هیئت رهپویان غدیر - تهران - مسجد و حسینیه یوم الغدیر
روزهای بعد از شهادت و عروج روح با عظمت و الهی نبی مکرم اسلام، روزهای بسیار سخت و تعیین کننده ای بود. اعظم مصیبت های عالم اسلام در این روز اتفاق افتاد. قطعا رخنه ای که با شهادت پیامبر اکرم، در دین و اسلام و امت اسلامی ایجاد شد، با هیچ چیز دیگری جبران پذیر نیست. البته جریان هدایت امت جبران شد، چون خدا زمین را از حجت خالی نمی کند. امیرالمؤمنین ع بر این جایگاه تکیه کردند و هدایت امت را بر عهده گرفتند. اگر این جانشینی انجام نگرفته بود، ما الان موحد و شیعه نبودیم.
مشکلی که به خاطر آن می گوییم این رخنه پر نمی شود، خود نبی اکرم است. در دعای ندبه، درباره این فتنه ای که در ایام آن هستیم، می خوانیم: «وَ الْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ عَلَى مَقْتِهِ، مُجْمِعَةٌ عَلَى قَطِيعَةِ رَحِمِه»[1]، امت جمع شد و مُصر بود بر دشمنی با رسول خدا. امت اسلام اجتماع کردند که رحم پیامبر را قطع کنند. ظاهر، این بود که چند نفر پشت در آمدند و آتش زدند. ولی ائمه و خود حضرت زهرا این طور نگاه نمی کنند. بعضی می خواهند بگویند فقط این چند نفر دشمن اهل بیت بودند تا جنگی بین شیعه و سنی راه بیاندازند و منافع انگلیس نجس و استکبار را تأمین کنند.
پیغمبر، امیرالمؤمین را دیدند و اشک ریختند. پرسیدند چرا گریه می کنید؟ فرمودند به خاطر این که می بینم امتم بعد از من چه فتنه و مکری می کنند و حق او را می گیرند. حضرت زهرا س هم در دعایی می فرمایند: «اللَّهُمَّ إِلَيْكَ نَشْكُو فَقْدَ نَبِيِّكَ وَ رَسُولِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ ارْتِدَادَ أُمَّتِهِ عَلَيْنَا وَ مَنْعَهُمْ إِيَّانَا حَقَّنَا»[2]. امت نگذاشتند ما به فدک برسیم و خلافت رسول خدا در ما ادامه پیدا کند، لذا در زیارت عاشورا می خوانیم: «فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْت»[3]، امتی که بنیان ظلم و ستم را نهاد! اولین لعنتی که می گویی به شمر و سنان بن انس نیست. این ها قتله بدبختی هستند که دنباله رو فتنه امت اسلامی شدند. کدام امت اساس آن را گذاشت؟ یهودی ها و مشرکین؟ نه، امت مسلمان.
حضرت زهرا عرضه می دارد: «مَنْ لِلْأُمَّةِ إِلَى يَوْمِ الدِّين»[4]، این امت، دیگر تا قیامت پیامبری نخواهد داشت. فقدان رسول خدا، خسارت عظیم و جبران ناپذیری است. وقتی عالمی از دنیا می رود، می فرماید: «ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْء»[5]، رخنه ای در دین ایجاد می شود که هیچ چیز جای آن را پر نمی کند. حال اگر پیامبر اکرم از دنیا برود چه طور؟! بالاخره این مصیبت را جهان اسلام به خود می دید، اما بعد از پیامبر اتفاق خیلی مهمی افتاد که آن هم اتفاق جبران ناپذیری بود. خدای متعال وقتی پیغمبرش را برد، مدیریت عالم را رها نکرد. جای پیغمبر اکرم، مدیر و حاکم قرار داد. ولی اتفاق وحشتناکی که افتاد، همین ارتداد امت بود. چون امت، دین و ایمانش را از دست داد، علی را ترک کرد. یعنی ولایت و هدایت علی ع را پس زد و سراغ کس دیگری رفت. کسانی که حضرت زهرا از آنها به عنوان انسان های مکار و پست یاد می کند، آمدند که در مسابقه با علی بن ابی طالب شرکت کنند و بردند.
امت به آن طرف رفتند. اگر بروند چه اتفاقی می افتد؟ دین که هست! نه، چون دیگر دین نیست، ولایت متزلزل می شود و هر کسی می تواند بر مسلمین حکومت کند. ساحت دین این قدر عزت دارد که اگر کسی مؤمن حقیقی باشد، اجازه نمی دهد هر کسی بر او حکومت کند. امام حسین ع فرمود: «عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِيَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ يَزِيد»[6]، اگر حاکم ظالم جائری بخواهد بر مردم حکومت کند، فاتحه آن دین را بخوانید. امام حسین ع فرمود: «بِأَنَّ مَجَارِيَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْكَامِ عَلَى أَيْدِي الْعُلَمَاءِ بِاللَّهِ الْأُمَنَاءِ عَلَى حَلَالِهِ وَ حَرَامِه»[7]، رهبر جامعه دینی باید امین حلال و حرام مردم باشد. مجاری همه امور، اقتصاد، قانون و سیاست باید به دست علمای بالله باشد. دین نمی گذارد هر کسی حکومت کند. در اول انقلاب خیلی سعی کردند که جمهوری اسلامی نگوییم. امام فرمود که جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر. چون امام متوجه بود که منظور این ها چیست. می گفتند یک مسلمان حکومت کند. اگر مسلمان حکومت کند به درد نمی خورد، باید اسلام حکومت کند. ممکن است این مسلمان دین را یک جور دیگر بفهمد و هر طوری که بخواهد عمل می کند. اما اگر اسلام حکومت کند، هر یک از مسلمانان که بیاید، باید طبق آن عمل می کند. اگر پیامبر یا امیرالمؤمنین هم امروز باشند، باید طبق دستورات اسلام عمل کنند. امروز هم ولی فقیه باید طبق دستورات اسلام عمل کند. امام زمان هم که بیایند باید دستورات اسلام را عمل کنند. قانون تغییر نمی کند. ثبات و نظام، این گونه حاصل می شود. حضرت زهرا فرمود: «طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَة»[8]، جامعه وقتی دارای انسجام و نظم می شود که ما حکومت کنیم. زیرا ما بر اساس سنت پیغمبر عمل می کنیم و سنت پیغمبر هم این بود که فقط به قانون خدا عمل کند.
چرا ما برای ولی فقیه، راحت جان می دهیم؟ چون ولی فقیه، نائب امام معصوم ماست. او احکام خدا را عمل می کند. در دین ما مؤمن باید برای مؤمن جان دهد، او که رهبر جامعه است. در دعای ندبه دائم می خوانیم که جانم فدای تو. انسان وقتی این را می خواند می فهمد که باید جانش را فدای ولی خود کند. امیرالمؤمنین اولین نفری بود که جانش را فدای ولیش کرد. خدا در لیله المبیت دستور داد که ای پیغمبر بگو علی در بستر تو بخوابد. امیرالمؤمنین با شوق در جای پیغمبر خوابید و به همه یاد داد که شما باید جانتان را فدای ولیتان کنید. چرا امام حسین، در کربلا جان داد؟ چون کسانی که باید جانشان را فدای ولیشان می کردند، امام را ترک کردند و فقط عده کمی ماندند. حاجی های ملعون که با امام حسین راه افتادند، در منزل زباله او را ترک کردند.
وقتی انسان، تاریخ اسلام را این طور می بیند، ارزش 9 دی، برایش تعیین کننده می شود. در 9 دی چه اتفاقی افتاد؟ فتنه گران همین طور جلو آمدند، بانک ها را آتش زدند، 30 نفر از ما را کشتند. آنها نمی دانستند که نمی توان با تهدید و آتش زدن، کاری کرد مردمی که دین دارند و انقلابی بر اساس باورهای دینی کرده اند، از انقلاب و ولایت دست بردارند. اینها امتحانشان را در انقلاب پس داده اند. نزدیک سیصد هزار شهید داده اند. می خواهید با کشتن سی نفر، انقلاب را برگردانید؟ تا اینکه به روز عاشورا رسیدند و گفتند حرف آخر را بزنید. حتی شعارها را هم از آن طرف فرستادند. گفتند، بگویید مرگ بر اصل ولایت فقیه. اگر این شعار را بدهید به سنگ می خورید!
البته از این طرف این طور تحلیل می کنیم. از آن طرف که نگاه کنیم، خدا، غفلت ما و تنها گذاشتن امام توسط ما را دید. چون دو سال بود که در دانشگاه ها به مقام معظم رهبری اهانت می کردند و شعار می دادند. وقتی به بعضی از لیدرهای حزب اللهی می گفتم، یک کاری بکنید، می گفتند الان صلاح نیست که برخورد کنیم. خدا خواست که ما از خواب غفلت بیدار می شویم. روز عاشورا را آورد تا به حزب اللهی های خواب خام بگوید که شما با اهانت به رهبر انقلاب تکان نمی خورید، با اهانت به امام حسین هم می خواهید بنشینید. که دیگر مردم امان ندادند که لیدرهای حزب اللهی و گروه های ارزشی بیایند و جریان سازی کنند. خود مردم به کف خیابان ریختند. امام حسین قصه را جمع کرد. خدا از چه چیزی استفاده کرد تا فتنه را جمع کند؟ از آن سرمایه ای که این ملت دارد، یعنی ایمان استفاده کرد. وقتی می گویند مرگ بر اصل ولایت فقیه، اصل ولایت فقیه چیست؟ اصل ولایت فقیه، ولایت امیرالمؤمنین و پیامبر اکرم است، ولایت الله است. این با دل مردم رابطه دارد.
در روز عاشورا بیست هزار نفر را بسیج کردند. این احمق ها واقعا نفهمیدند. البته الان فهمیده اند که چه اشتباهی کرده اند و نباید این قصه ها را دینی می کردند. از کجا این را می گویی؟ از آنجا که الان جریان سازی ضد نظام آنها در غالب دین است. آقای صادق شیرازی سخنرانی می کند و می گوید در پیاده روی اربعین، حتما باید فریاد بزنید و بر حکومت و دولت فشار بیاورید که اتوبوس ها و هتل و همه چیز رایگان باشد، تا شعائر حسینی اینگونه ادامه پیدا کند. شعائر حسینی و اینکه انسان باید همه مالش را برای امام حسین بدهد، درست. ولی بیاییم حکومت و دولت را وادار کنیم تا هزینه بلیط هواپیما را بدهد! مگر هیأت های ما را دولت اداره می کند؟ خدا به حضرت داوود می فرماید، اگر کسی برای فرزند فاطمه خرج کند، من هفتاد برابر آن را می دهم. چرا خدا می خواهد قصه را اجتماعی کند؟ کدام عدالت می گوید از 77 میلیون نفر بگیر و خرج یک و نیم میلیون نفر کن که می خواهند یک زیارت مستحبی انجام دهند؟ همان انگلستانی که در فتنه می گوید بانک را آتش بزن، همان انگلستان این تشکیلات را اداره می کند.
آن دفعه جریان ضد دینی راه انداخت و جواب نداد. این بار می خواهد جریان دینی راه بیاندازد. می خواهند امثال شیرازی ها به میان بیایند و ذره ذره، بین مؤمنین و حکومت نارضایتی ایجاد کنند. الان اگر بگویی چرا این حرف را زدید، می گویند چیزی نگفتیم. فقط گفتیم اگر حکومت، اسلامی است، باید برای امام حسین خرج کند. تو نگران حکومت اسلامی نباش، به اندازه کافی برای امام حسین خرج می کند. بعد هم مگر جریان امام حسین، جریانی حکومتی است؟ امام صادق ع فرمود، عده ای می آیند که از جان و مالشان برای امام حسین خرج می کنند. وقتی عرصه جهاد فی سبیل الله می شود خدا می فرماید، با مال و جانشان جهاد می کنند. یکی از عرصه های جهاد، گذشتن از مال است.
برای ایجاد نارضایتی نسبت به اصل حکومت و ولایت، جریان سازی دینی می کنند. فتنه بعد از این، فتنه ضد دینی نیست، چون از آن ضربه بدی خوردند. یک دفعه در 9 دی، چهل و پنج میلیون نفر آمد و به استکبار «نه» گفت. اینها فکر می کردند، اگر چنین جریانی ایجاد کنند، می توانند موفق شوند. از آن به بعد گفتند می رویم و فکر می کنیم که ایمان مردم را از بین ببریم. از یک طرف باید دین مردم را پایین بیاورند و کسانی را که در دین سست هستند، با شبکه های ماهواره ای و اجتماعی فاسد کنند. از آن طرف هم جریان های دینی کاذب درست کنند تا کسانی که برای دفاع از انقلاب به خیابان ها می آیند را سست کنند. به این می گویند یک فتنه تمام عیار. تا اگر ده سال بعد فتنه دیگری علیه حاکمیت اسلامی ایجاد کردند، دیگر ملتی نباشد که مانند 9 علیه آنها قیام کند. اینها از ملت کشیده خورده اند و سراغ ملت آمده اند. چهار تا لیدر سیاسی را می توان ساکت کرد. بین لیدرهای سیاسی جنگ قدرت راه بیانداز و بعد بایست و به آنها بخند.
همه ما باید تلاش کنیم، این ایمان و بصیرت و وقت شناسی مردم را که باعث شد از امامشان دفاع کنند و فتنه صدر اسلام تکرار نشود، حفظ شود. پدر و مادر باید بچه هایشان را مؤمن و حسینی تربیت کند. جوانی که همسر انتخاب می کند باید با خانواده ای وصلت کند که بچه های مؤمن و ولایی از آنها بیرون بیاید. نباید بایستیم و هر کس هر چه می خواهد بگوید. می خواهند به فتنه صدر اسلام برگردانند. کار را به جایی برسانند که امت جلوی ولایت بایستد.
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر