شنبه ۲ آذر ۱۳۹۸ - ساعت ۲۰:۲۶

گزیده سخنرانی شب هفتم

گزیده ای از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج احمد پناهیان در هفتمین شب مراسم شب های ماه مبارک رمضان با موضوع محبت خدا - شنبه شب 93/04/14 - آستان مقدس امامزاده ابراهیم (علیه السلام)

 

قله ای به نام دفاع مقدس!

«شهدا»؛ قله های محبت خدا

عرفا شاید خیلی از آنها ـ منظورم از عارف، آن عارفِ مَشرَب خاصّه سیر و سلوکی نیست، همین اولیاء خدا ـ تا شما بخواهید بفهمید اولیاء چه کسانی هستند و چه شخصیتی دارند، خیلی مشکل است؛ اصلاً حرف نمی زنند و رونمی کنند، اهلش می فهمند که این آقا چه کسی بود. ولی آنقدر راحت بودند این شهدا، در سن کم، یک دریافتهایی داشتند که این عرفا و اولیاء خدا مثلاً با 90 سال مجاهده رفته‏اند و رسیده‏اند؛ ولی این شخص در جبهه راحت رفته و رسیده است. به قول امامکه فرمود: راه صد ساله را یک شبِ طی کرده است.حلّ معمّای شهادت؛ فقط با «عشق» خداوقتی آدم می رسد به اینکه، محبت به خدا، دوست داشتن خدا، عشق ورزیدن به خدا، چقدر کلیدی و محوری است در دین، انسان احساس می کند که هیچ چیزی از دین ندارد. فقط یکسری ظواهر را دارد. حالا یک وقتی شما بگویی محبت به خدا انسان را می رساند به جایی که خدا فرموده است: من مخصوص محبین هستم. من هم می توانم فقط بشنوم و بگویم آه و یک حسرتی بخورم. بگویم خوش به حال محبین؛ ولی بدن من نلرزد. ولی شما یک روایت پیدا می کنید که بدن آدم را می لرزاند. می‏فرماید:«أَنَا خَاصَّةً لِلْمُحِبِّینَ».

[2]خیلی مهم است آدم به طلب برسد. من می خواهم به شما عرض کنم شهدا را با چه چیزی شناختید؟ شهدا را با نماز شبهایشان یا بصیرت های سیاسی شان شناختید؟ یا شهدا را با مقاومتشان، ولایت مداریشان، ایثار و ازخودگذشتگی شان شناختید؟ کدام ترجیح دارد؟ رفقا شهدا را با هر چیزی می شود شناخت؛ درست است؛ ولی بدانید اساس همه این ویژگی هایی که شهدا داشتند«محبت خداست». این را من عرض نمی کنم؛ حضرت امامفرمود: «چه غافلند دنیاپرستان و بی‏خبران که ارزش شهادت را در صحیفه‏هاى طبیعت جستجو مى‏کنند و وصف آن را در سروده‏ها و حماسه‏ها و شعرها مى‏جویند و در کشف آن از هنرِ تخیل و کتابِ تعقل مدد مى‏خواهند. و حاشا که حل این معما جز به «عشق» میسر نگردد» و امام راست گفت و درست دید. بخشی از این دید را هم، مقام معظم رهبری بعد از امام(ره)خدا؛ فقط برای محب خدا

«أَنَا خَاصَّةً لِلْمُحِبِّینَ»، من خاصه برای محبینم هستم. خیلی عجیب است این کلام. آقا تو خدای عالم هستی! بله خدای عالم هستم؛ اما برای محبینم هستم. من برای همه هستی خدایی می کنم اما دارایی محبینم هستم. این تعبیر و مضمون در بسیاری از روایات دیگر هم آمده است. ما وقتی این روایت را ببینیم، می گوییم به به خوش بحال آنهایی که جزو محبین خدا هستند، خوش بحال آنهایی که خدا را دوست دارند، خیلی به ما بر نمی خورد. چون ما که خیلی چیزها را نداریم، ما الان گیر این هستیم که جهنم نرویم و بهشت برویم. حالا خدا بهشتش را هم به ما بدهد، از سرمان هم زیاد است. دیگر من خیلی بلند پرواز نیستم. حاج آقا یک حرفی بزن که برای من باشد! پای این روایت ممکن است آدم اینجوری بگوید؛ لذا فقط گوش کند و لذت ببرد و بلند شود برود.

ولی یک روایت های دیگری وجود دارد مثل این روایت که پشت آدم را می لرزاند. امام صادق[6]ولی خدا ایمان را، به هر کسی نمی دهد؛ بلکه تنها به کسی می‏دهد که او را دوست دارد.

ایمان یعنی «همه چیز»

یادتان است پیغمبر اکرم مکه را که فتح کردند آنجا را سپردند به یک نوجوان 19 ساله ای و او را ولیّ آنجا کردند. رسول الله چرا این حکومت را به او دادی؟ فرمود ایشان بیشتر از دیگران من و اهل بیتم را دوست دارد[8]. کسی که بیشتر از هر کسی خدا را دوست داشت معلوم است که عهد نمی شکند و خیانت نمی کند. به سبب محبتِ خدا و دوست داشتنِ خدا اهل همه فضائل است، خدا ایمان را به او می دهد پس به چه کسی بدهد؟

ابزار فهمیدن؛ «قلب» یا «عقل»؟

[9] و من قلب او باشم که به وسیله این قلب درک می کند.

[10]امروز داشتم خطبه این ابوبکر بغدادی رئیس داعش را گوش می کردم، چه خطبه قشنگی خوانده است! محاسن بلند و خطبه قبل از نماز جمعه و... بعدش هم می آید و امام جماعت می ایستد! این عقلِ اوست، یعنی 20 دقیقه صحبت کرد 200 تا آیه و روایت خواند تا اثبات کند کاری که دارد انجام می دهد لِلّه است؛ این عقلِ اوست. اگر مردم این خطبه را بشنوند به خودشان شک می کنند. گوش تا گوش مسجد پُر از جمعیت بود! بیخود نیست گوسفند می کشند سر راه داعش در بعضی از شهرهای عراق. بیخود نیست بعضی ها با تردید محکوم می کنند! چون ما فکر می کردیم هر کسی جنایت می کند لابد مشروب خور است، لابد زناکار و دزد و راهزن است. ببینید چه خطبه ای می خواند! آیات قرآن را کنار هم ردیف می کند و استناد می کند به آیات قرآن؛ عقل او این را می گوید. یک تُپُق هم نمی زند در خطبه اش، از روی کاغذ هم نمی خواند! 25 دقیقه از حفظ، آیات قرآن را می خواند. قبلاً در زندان آمریکا چه می کرده است من نمی دانم؟ بعد آمریکا او را چگونه آموزش داده و رسانده اش به اینکه به او گفتند تو دولت اسلامی را تشکیل بده. بارک الله! چه دشمنی داریم، چه قشنگ انتخاب کرده است. بهترین کسی که می تواند داعش را رهبری کند همین است. خدا نمی گذارد این شخص به این زودی ها بمیرد، چون با همین آدم باید حالا حالاها ماها آزمایش بشویم. دو دوتا چهارتای منطقی را  به رُخ من می کشی!؟

قلب؛ مرکز «احساسات» یا «فهمیدن»؟!

، من کسی را که دوستم دارد می شوم قلب او که با آن عاطفه و احساس دارد؟ نه عزیزم. این ماها هستیم که قلبمان فقط جیفه احساساتمان است، چرا؟ چون قوه درّاکه قلبمان اصلاً هنوز فعال نشده است فدایت بشوم. ما فقط الان مثل بره ها می توانیم دوست داشته باشیم و یا بدمان بیاید. به وسیله قلبمان می توانیم محبت بورزیم یا خشم کنیم، این هنوز در حیوانیت است، هنوز انسان نشده است. قلب آدم ظرفیت درک انسان است.

می گوید آقا این همه دارند گناه می کنند چرا من گناه نکنم؟ بعد دو دوتا چهارتا هم می کند و می گوید گناه می کنم و بعدش می روم توبه می کنم درست می شود! عقلش را نگاه کن. تا وقتی گناه کنیم، فرمود اثر گناه فقط در پرونده ات نیست که در قیامت بگویند او شلّاق بخورد یا نخورد که می گویی حالا کو تا قیامت، فعلاً بگذار لذت دنیایی اش را ببرم. روایت می گوید گوشت را دیدید که تا وقتی چاقو را می گذارد روی گوشت می بُرد؛ اثر و سرعت عملِ گناه در قلب از این چاقو بیشتر است.[12] ما فکر می کنیم گناه فقط یک چیزی است و می گوید که حالا یک دروغ که بگوییم طوری نمی شود که حالا بعداً توبه می کنیم و تمام می شود. تمام گناهانمان را اینگونه ماست مالی می کنیم. داداشِ من اصلاً تو فکر کن قیامت نبوده است، همین الان این گناه کار کرده است، چه کار کرده است؟ فرمود روی قلب تو اثر می گذارد.
خوب اگر گناه روی قلب کسی اثر بگذارد مگر چه اتفاقی می افتد؟ مثلاً دیگر گریه نمی‏کند؟ حالا این همه وقتها بوده که در هیئت همه گریه می کردند ولی گریه ما درنیامده، درست است بد می شود و آدم خجالت می کشد ولی خوب طوری نیست که آن روز گریه نکردیم، حداقل رفتیم در فضای هیئت چای خوردیم و متبرک شدیم. نه عزیزم! قلب وقتی که قساوت بگیرد و بمیرد می دانی چه اتفاقی می افتد؟ شما قوّه درّاکه ات را از دست می دهی، یعنی فهمت را از دست می دهی. تو با چه چیزی می خواهی خدا را بفهمی؟ لذا هی می گویند مواظب قلبت باش. می گوید این همه آیات قرآن می فرماید:«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثیراًوَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصیلاً» شما چرا باید به ذکر مشغول باشی؟ یکی از آثار ذکر جلای قلب است.

برای رسیدن به «ایمان» باید «عاشق» شد!

این «آقا» چقدر می فهمد!

راه دیگری نیست...

[14][1]عدة الداعی، ص 252

. [3][4]صحیفه امام    ج‏20   ص 196

. [6]کافی ج 2، ص215

[7][8][9]حلیة الأولیاء، ج ۱۰ ص ۸۲

. [11][12][13]الأحزاب، آیات 41و 42

 

نام

پست الکترونیک

* کد امنیتی

تصویر کد امنیتی

* نظر

نظرات کاربران

متن شبهای بعد رو چرا نمی زارید؟

یادواره ۱۸شهید روضه فاطمیه قم
 
با سخنرانی حجت الاسلام
حاج احمد پـنــاهـیــان
با مرثیه سرایی
حاج عباس حیدرزاده
زمان:
جمعه ۲ آذرماه ۱۴۰۳
همراه با نماز مغرب و عشاء
مکان:
حرم‌مطهر حضرت‌معصومه(سلام‌الله‌علیها)
شبستان امام خمینی(قدس سرّه)
کلیه حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام محفوظ است