گزیده سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج احمد پناهیان در هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام، جلسه هفتگی، 22 فروردین ماه 93، آستان مقدس امامزاده جعفر شهید علیه السلام
جلسه هفتگی، 22 فروردین ماه 93
گزیده سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج احمد پناهیان در هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام
اساسی ترین امرِ دین
صدق، اساسی ترین امر در دین است؛ اساسی ترین امر در ایمان است؛ اساسی ترین امر در یک زندگیِ حتّی غیردینی و غیر ایمانی، یعنی زندگی عقلایی، خوب، منطقی و ظاهر الصلاح است. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «الصِّدْقُ صَلَاحُ کُلِّ شَیْء [1]» صلاح هر چیزی صدق است. البته مقابل آن هم درست است. یعنی شکستن این صدق، نبودن این صدق باعث فساد کارها میشود. در جلسات گذشته هم بر اساس آیات سوره مبارکه احزاب، صدق را وفای به عهد الهی معنا کردیم: «مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً[2]». مؤمن زیاد است؛ اما مؤمنانی که دارای صدق هستند، یعنی با همه وجودشان به عهد خود با خدا وفا میکنند، در شرایط خاصی قرار میگیرند؛ به همین دلیل، تعدادشان زیاد نیست. آن شرایط خاص، این است: « فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ » برخی از آنها به شهادت رسیدند؛ مثل حمزه سیدالشهدا و جعفر طیّار که در تفسیر این آیه آمده است. «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ» عده دیگری هم منتظر هستند که وقت شهادتشان برسد. «وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً» این انتظار هم باعث نمیشود که آنها عوض بشوند. صدق، یک گوهر دردانه است که هر کس آن را به دست آورد، تغییر نمیکند؛ یعنی انسانی است که در مقابل خدای متعال به عهدش وفا میکند.
عهد شکنی و خیانت مردم؛ علت شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
عهد ما با خدا چیست؟ «وَ لَقَدْ کانُوا عاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا یُوَلُّونَ الْأَدْبارَ وَ کانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُلاً[3]» این است که خدای متعال و پیغمبر اکرم و امام و حجت حق را یاری کنیم و به دشمن پشت نکنیم. کسی که وفای به عهد کند عوض نمیشود. کسانی عوض میشوند که اول عهدشان را بشکنند. صدق در قصه فاطمیه هم همین گونه شد. چه شد که حضرت زهرا به شهادت رسید؟ خیانت یک امت! چرا خیانت کردند؟ خودِ کلمه «خیانت» یعنی عهدشکنی؛ تو متعهد به کسی هستی و خیانت میکنی. امت پیغمبر متعهد به خدا و رسول خدا و قرآن بود؛ ولی خیانت کرد. این را ما نمیگوییم؛ خود حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: «عوالم العلوم! ویلکم ما أسرع ما خنتم اللّه و رسوله فینا أهل البیت[4]». شما به خدا و رسول خدا خیانت کردید؛ خیانت یعنی شکستن عهد؛ خیانت یعنی نبودن صدق. امت پیغمبر خیانت کرد به خدا؛ چون با خدا عهد کرده بود که در راه نصرت دین او، با امر و نهی ولیّ امر، یعنی امیرالمؤمنین، زندگیاش را بگذراند؛ ولی این عهد را شکست. «قالت فاطمة : أنسیتم قول رسول اللّه یوم غدیر خم؟[5]» حضرت زهرا فرمود چه شده است که شما عهدتان را شکستید؟ مگر غدیر خم را یادتان رفته است؟ یک انسان مومن و مسلمان که نمیتواند خیانت کند؛ مگر اینکه غدیر را فراموش کند. آنها از گروه مسلمانان خارج شدند.
با شهادت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)؛ نفاق امت تبدیل به کفر شد!
«إِذا جاءَکَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ[6]». منافقان میگویند که تو رسول خدا هستی؛ ولی دروغ میگویند. «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقینَ لَکاذِبُونَ » خدا شهادت میدهد که تو رسولش هستی؛ اما اینان دروغ میگویند. جریان نفاق باعث شد حضرت زهرا سلام الله علیها به شهادت برسد؛ چون نفاق یعنی پرده پوشی کفر. ظاهر جامعه آرام بود و همه دور اصحاب پیغمبر با احترام میگشتند؛ اما همین که پیغمبر اکرم از این عالم به شهادت رسیدند، کفر پنهان، یعنی نفاق، کار دست مردم داد. کفر پنهان آشکار شد. وقتی کفر آشکار شد، چرا کشتن حضرت زهرا از دستشان برنیاید؟ چرا بر جنایتی که به حضرت زهرا میشود، نباید سکوت کنند؟!
آیا فقر مردم موجب سکوت در برابر غصب فدک شد؟!
برخی میگویند: مردم دیدند که فدک جزو منافع مادّیشان است و این ملک بزرگ اگر برسد به دست حضرت زهرا، چیزی به آنها نمیرسد. چون خواستند که چیزی هم به آنها برسد،به غصب فدک عکس العملی نشان ندادند. این تحلیل، خیلی درست به نظر نمیرسد؛ زیرا مشکل مردم آن روز گرسنگی نبود. آن موقع که پیغمبر اکرم جامعه را تحویل داد، جامعه گرسنه و فقیر و بیچاره نبود. بله، صدر اسلام، فقر در جنگها و فضاهای این چنینی بود؛ مثل شعب ابیطالب یا جنگ احزاب؛ اما نه هنگام رحلت پیامبر. آن موقع، جامعه دستش به دهانش میرسید و مردم گرسنه نبودند که به خاطر حق فاطمه اطهر، بگویند فاطمه را بزنید و بکشید. البته ممکن است این هم در انگیزههای مردم باشد که بگویند ما سکوت میکنیم تا اموال زهرا را به نفع بیت المال مصادره کنند و بیت المال هم که بالاخره به ما میرسد. اما دلیل اصلی سکوت آنها در برابر حق فدک، مشکل مبنایی و اعتقادی است. حضرت زهرا سلام الله علیها تصریح میکند این امر را. «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً [7]» ؛ مشکل آنها خیلی مبناییتر از این است که فقط مالی باشد. همین الان به جامعه خودمان نگاه کنید! دشمن میگوید تحریم میکنیم. خب تحریم که کردید؛ ولی مردم 13 آبان امسال، خیلی پرشورتر از 13 آبان سالهای قبل به خیابان آمدند؛ 22 بهمن هم همین طور. در انتخابات که بعد از تحریم هم انجام گرفته بود، خوب شرکت کردند. اصلاً اعتنایی نمیکند به این چنگ و دندان نشان دادن جبهه کفر، با اینکه مشکلات زیادی هست. آن مرحله آخر است که مردم به خاطر شکمهایشان دینشان را بفروشند؛ آن هم کسانی که پای رکاب پیغمبر اکرم بار آمدند. پس زحمات پیامبر چه میشود؟ ایشان حدود 23 سال جامعه را مدیریت کرده و رشد داده است.
تقوایی که موجب نجات می گردد
حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه فدک هرگز نفرمود که شما گرسنه هستید و مال من را میخورید. «قالت فاطمه: فَاتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ - وَ أَطِیعُوا اللَّهَ فِیمَا أَمَرَکُمْ بِهِ وَ نَهَاکُمْ عَنْهُ فَإِنَّهُ إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء[8]» مشکل حضرت زهرا با آنها نداشتن تقواست. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون[9]» حق تقوا این است که تو تحت ولایت ولیّ حق باشی. «وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»، اگر تحت ولایت امر نباشید و بمیرید نامسلمان مردهاید. این تقواست که شما را مسلمان از دنیا میبرد.
قرآنی که در صدر اسلام بود؛ قرآنی که در آخرالزمان است
حضرت زهرا سلام الله علیها میفرماید: «فَهَیْهَاتَ مِنْکُمْ وَ کَیْفَ بِکُمْ [10]» شما را چه شده است؟ « وَ أَنَّى تُؤْفَکُون»کجا دارید میروید؟ « وَ کِتَابُ اللَّهِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ؟- أُمُورُهُ ظَاهِرَةٌ وَ أَحْکَامُهُ زَاهِرَةٌ وَ أَعْلَامُهُ بَاهِرَةٌ وَ زَوَاجِرُهُ لَائِحَةٌ وَ أَوَامِرُهُ وَاضِحَة». قرآن جلوی چشم شما است؛ احکامش روشن و واضح است و مثل خورشید میدرخشد؛ شما در شناخت معارف دینی هیچ کمبودی ندارید. آن موقع قرآن بر خلاف زمان ما، تشریفات نبود. متأسفانه در زندگی ما، قرآن تشریفات و تسبیحات است. در ماه رمضان میشویم اهل قرآن و ختم قرآن میگیریم؛ اما قرآن در زندگیها نیست. حضرت زهرا میفرماید شما، که فدک را از ما میگیرید، قرآن مقابل چشمتان است. شما ویژگیها و اوامر قرآن را درک میکنید. احکام آن مثل روز برای شما روشن است؛ یعنی آنها با قرآن زندگی میکردند، نه مثل ما که قرآن برای مجلس ختم یا سر سفره هفتسینمان است. حضرت زهرا اصلاً از آنها گله نمیکند که اهل قرآن نیستند. بعد میفرماید «أَحْکَامُهُ زَاهِرَةٌ وَ أَعْلَامُهُ بَاهِرَةٌ وَ زَوَاجِرُهُ لَائِحَةٌ وَ أَوَامِرُهُ وَاضِحَة»؟! تعجبی سؤال میکند حضرت زهرا. میفرماید شما قرآن را انداختهاید پشت سرتان؟ یعنی از این جماعت، قرآن انداختن پشت سر انتظار نمیرود. الان اگر به من بگویند که فلان آدم سیاسی برخلاف آیات روشن و واضح قرآن فلان حرف را زد، میگویم خب که چه؟ مگر او اهل قرآن است؟ آدم تعجب نمیکند که یک لیدر سیاسی مثلاً بگوید با کفر مذاکره میکنیم. میگوییم این اصلاً اهل قرآن نیست؛ تعطیل است! واقعاً تعجب نمیکنیم. میگوید فلانی آیت الله است که دارد میگوید برویم فلان کار را انجام دهیم.
اگر اهل قرآن نباشی خواسته ات را بر ولی تحمیل میکنی
ببینید! ممکن است کسی درس قرآن را بخواند؛ ولی اهل قرآن نباشد. انسان در زندگیاش میبیند کسی اهل قرآن است یا نه. یا میگوید فلان لیدر سیاسی، حزب الهی و جبهه رفته است! خب باشد. قرآن این را گفته است: « إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ [11]» . امام فرمود ما که این انقلاب اسلامی را تشکیل دادیم، میخواهیم این آیه مورد خطابمان باشد. یعنی مثل رسول خدا، مانند امیرالمؤمنین، وقتی شما با ولیّ فقیه بیعت میکنید، گویی با خدا بیعت کردهاید. تمام فقهای شیعه هم میگویند این حرف درست است که بیعت با ولیّ فقیه در دوران غیبت و تحت حاکمیت او درآمدن، همان بیعت با امام معصوم و پیغمبر است. ولایت فقیه، همان ولایت رسول الله است. اینها آیات قرآن است. خب آقای حزب الهی! شما که این حرفها را میفهمی، پس چرا خواستهات را به ولی فقیه تحمیل میکنی؟ میگوییم این آدم اهل قرآن نیست. قرآن را فقط در ختم و عروسی، سر سفره عقد دیده است و در عیدها هم سرسفره هفت سین؛ ماه رمضان هم یک ختم قرآن میکند؛ آن هم اینقدر حواسش به این است که حتماً این حزب را تمام کند؛ اصلاً نمیرسد به اینکه ببیند این آیات چند تا بود؛ چه رسد به اینکه ترجمهاش را دنبال کند.
زمانی که با قرآن حکومت را از امیرالمومنین می گیرند!
حضرت زهرا سلام الله علیها تعجب میکند و میگوید شما قرآن را انداختهاید پشت سرتان؟! شما که همه چیز را میفهمید! بعد میفرماید: « أَ رَغْبَةً عَنْهُ تُرِیدُون» . تعجب میکند حضرت زهرا؛ سؤال نمیکند. میفرماید شما نمیخواهید قرآن را رعایت کنید؟ یعنی شما میخواهید قرآن را نادیده بگیرید؟ اصلاً انتظار نمیرود از مهاجران و انصار که قرآن را نادیده بگیرند؛ چون با قرآن زندگی میکردند. وقتی میخواهند حکومت را از علی بگیرند، آیه قرآن میخوانند؛ چون مردم گفتمان رایجشان آیات قرآن است؛ چون آیات قرآن، آن موقع ثوابی نیست؛ بلکه مثل این پلاکاردهایی است که ما میزنیم و میگوییم که امام و آقا این جمله را گفتند. چرا گفتمان سیاسی و اجتماعی ما مثلاً بیانات آقاست؟ چون مؤسس این انقلاب هستند و گفتمان این انقلاب، ادبیات ایشان است. البته ایشان هم از قرآن گرفته و درست هم هست؛ ولی آن موقع پیغمبر اکرم میفرمود: الان جبرائیل امین این را گفت. یکدفعه در زبان همه میافتاد که این آیه تازه آمده است. آنقدر با هم میگفتند که همه حفظ میشدند. ما حزب الهیها تا میبینیم که اخبار شبکه 2، اول خبر آقا را دارد میگوید، میگوییم یادمان باشد که شب ساعت 10 برویم صحبت آقا را گوش بدهیم و ببینیم که حرف تازهای میگوید یا نه. آن موقع جبرئیل امین نازل میشد و مردم میفهمیدند. رسول خدا رنگش عوض میشد. میگفتند برویم که الان آیه آمده است. آیات قرآن آن روز مثل امروز نبود که محجور داخل کاغذ زندانی بشود و برود روی تاقچه مسجد و تکیه قرار بگیرد و در خانهها خاک بخورد. ادبیات رایج بوده است؛ آن هم برای مهاجر و انصار. الان یک جمله از مقام معظم رهبری، خیلی معروف است:« زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست.» این جملهای است که در هر یادوارهای با خط درشت به چشم میخورد. حضرت زهرا میفرماید شما نمیخواهید به قرآن توجه کنید؟
جایی که امت آخرالزمان از امت صدر اسلام عقب می افتد!
خدا شاهد است من خجالت میکشم در مقابل حضرت زهرا! وقتی اینگونه صحبت میکند، میگویم وای! من چقدر عقب هستم! من هنوز آیات قرآن در زندگیام سکه رایج نیست. مثلاً الان بگویند ازدواج، سریع در ذهنم یک آیه قرآن میآید؟ نه. کسب و کار را بشنوم، سریع در ذهنم یک آیه قرآن میآید؟ نه. زود دنبال حرف خدا در این موضوع میگردم؟ دوستی و رفاقت، که معمولاً در زندگی ما خیلی از فضاها را پر میکند، اصلاً انقلاب و مبارزه با استکبار که میشنوم، سریع آیه میآید در ذهنم؟ نه! من چقدر از آدمهای دوره پیغمبر که بعداً کافر شدند عقبتر هستم! رفقا! بعضی از ما مثل آنهایی که چند سال رفوزه میشوند و درجا میزنند، هستیم. فرد بزرگ شده است و در نیمکت، دیگر جا نمیشود و در ته کلاس هم مینشیند. میگویند آقای فلانی بلند شود. وقتی میخواهد بلند شود، دو تا بغلدستیاش را هم میزند و بلند میشود. میگوید تو جای بابای من سن داری! سخت است آدمی که درجا میزند! به خدا سخت است! انشاءلله هیچ کس درجا نزند. انسان ببیند که دیگران دارند از کنارش میروند، یکدفعه فردا امام زمان بیاید، همین ما بچههای هیأت محبین اهل بیت یکدفعه ببینیم که فلانی دعوتنامه دارد و به لشکر امام زمان میرود؛ ولی به ما کسی نگفت. درجا میزنیم. انسان بعضی وقتها مقابل خطبههای حضرت زهرا و ائمه قرار میگیرد میبیند که چقدر درجا زده است؛ یعنی هنوز شرایط ما به شرایط آن موقعِ مخاطبان ائمه نرسیده است؛ تازه آنها خیانت هم کرده بودند.
قرآن کریم؛ ملاک و میزان اصلی در دین
گاهی فرد فکر میکند که اگر برود کار قرآنی کند، چه ثواب عظیمی به دست آورده است! نه عزیزم! اگر نروی کار قرآنی کنی، زندگیات لنگ است و دیگر نمیتوانی زندگی کنی. اگر با قرآن انس نداشته باشی، زندگیات لنگ است و هیچ چیز نمیفهمی و کر و کور و گنگ هستی. قرآن اوامر و احکام و دستورات و جزئیات و کلیات و اصول و فروع و ... دارد برای زندگی. «هُدىً لِلْمُتَّقینَ[12]» اگر قرآن نباشد، هدایتی وجود ندارد. فکر میکند که انس با قرآن، نماز شب است! قرآن که نماز شب نیست، بگوییم خب چون ثواب دارد قرآن هم بعداً میخوانیم. نقش قرآن، ساختن زندگی ماست. روایت و حدیث و ولیّ فقیه و عالم و این حرفها را شما میخواهید با چه چیز بسنجید تا متوجه شوید که حق هستند؟ باید قرآن برای شما جا افتاده باشد؛ وگرنه کسی میآید و یک روایت برای شما میخواند و میبردتان. بعد یک عمری میگذرد و تازه میفهمید که آن روایت جعلی بوده است.
کفر پنهان مردم؛ علت تنها ماندن حضرت زهرا(سلام الله علیها)
میفرماید شما نمیخواهید به قرآن توجه کنید؟! «أَ رَغْبَةً عَنْهُ تُرِیدُونَ أَمْ بِغَیْرِهِ تَحْکُمُون». حضرت زهرا تعجب میکند! میفرماید شما نمیخواهید آیات قرآن را قاضی خودتان کنید؟ این افراد تا زندگی میکردند، قرآن در زندگیشان حکم میکرده، حالا میخواهند بروند سراغ حکم دیگری. بعد میفرماید: «بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِین» .مشکل آنها پول نیست ؛ مسأله اصلی آنان سر خم کردن مقابل قضاوت غیر قرآن است. پس کار ما خیلی خراب است! بعد میگوییم چرا امام زمان نمیآید! چون اگر امام زمان بیاید و قرار باشد که خدا مثل دوران امیرالمؤمنین امتحان بگیرد، ما بیچاره میشویم! خدا لطفی به ما کرده که پرچم اسلام و دینمان را بلند کرده است؛ ولی قول نداده است که تا آخرش نگه دارد. «وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ[13]» اگر ما برگردیم، خدا میگوید من میدهم به یک جماعت دیگر. مشکل حضرت زهرا سلام الله علیها فقط فدک نیست. امیرالمؤمنین فرمود: فاطمه جان! نداد فدک را، بگذر و رهایش کن. حضرت زهرا فرمودند: «فَقَالَتْ حَسْبِیَ اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیل [14]» مشکل اساسی حضرت با آنها کفر پنهانشان است.
شناخت حق؛ مقدم بر شناخت باطل
فرمودند: شما غیر از اسلام یک دین دیگر انتخاب کردید؟ « بِئْسَ لِلظَّالِمِینَ بَدَلًا » چه چیزی جای اسلام و قرآن گذاشتید؟ الان حضرت زهرا به ما بگوید که چه چیزی را جای قرآن گذاشتید، ما چه میگوییم؟! میگوییم فلان دانشمند غربی نظریهاش این است. خیلی راحت احکام غرب را گذاشتیم جای احکام قرآن. دانشجوها میگفتند ما دوره غربشناسی گذاشتیم. گفتم بفرمایید دوره کفرشناسی؛ چون الان حاکم بر غرب، تفکر کفر است؛ آن هم کفر معاند. همه چیز در اختیار چنین تفکری است. گفتم شما حق را شناختید که حالا میواهید بیایید سراغ کفر؟ کفر، کتمان حق است. حالا حق چیست؟ کفر پوشاندن حق است. خب حالا حق چیست؟ میگویم تو برای پوشاندن کفر باید اول حق را بشناسی. میگوید نه حاج آقا! کلاس ندارد که ما دوره بگذاریم و بگوییم که مثلاً در بسیج فلان دانشگاه یا در فلان انجمن جامعه اسلامی دوره حقشناسی گذاشتیم! وقتی میگوییم غربشناسی و 4 تا استادی که لفظ قلم صحبت میکنند، میگویند عجب دورهای است و بودجه خوب میدهند. مشکل اینجاست!
منافقین در مقابل صادقین!
این آیات سوره فتح «إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبیناً[15] » برای کجاست؟ برای فتح مکه. حالا که صلح حدیبیه است. مشکل چیست؟ «لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ یُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَ یَهْدِیَکَ صِراطاً مُسْتَقیماً * وَ یَنصُرَکَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا * هُوَ الَّذِى أَنزَلَ السَّکِینَةَ فىِ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیزَْدَادُواْ إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانهِِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ کاَنَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا[16]» در تفاسیر این آیات نگاه کنید آنجا که خدا فرمود: باشد! من قبول کردم که رزمندههای تو اهل صلح نیستند؛ ولی حالا من دستور میدهم صلح کنند به خاطر ماجراهای مکه. این آیات دیگر راجع به جنگهای دیگر هم هست: «لِّیُدْخِلَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تجَْرِى مِن تحَْتهَِا الْأَنهَْارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَ یُکَفِّرَ عَنْهُمْ سَیَِّاتهِِمْ وَ کاَنَ ذَلِکَ عِندَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِیمًا[17]» کسانی که در جبهه حق میجنگند و زخم برمیدارند،کسانی که که از سر صدق در میدان مقاومت پای رکاب رسول خدا هستند، به این درجات عظیم میرسند. دقیقاً جبهه مقابلش چه کسانی هستند؟ « وَ یُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَ الْمُنَافِقَات»، هم زنهای منافق و هم مردان منافق. « وَ الْمُشْرِکِینَ وَ الْمُشْرِکَاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْء» ظن سوءشان این بود که گفتند ما نمیرویم بجنگیم. شکست میخوریم؛ چون خدا وعده داده است که به لشکر حق کمک میکند. گفتند از کجا معلوم است؟ به وعده خدا شک کردند.
عدم اعتماد به خداوند و تردید نسبت به وعده های الهی؛ مشکل امروز
مقام معظم رهبری این آیه را در این دو سه ساله خیلی برای ما خوانده است: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ [18]»، «لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ [19]»؛ آقایان سیاستمدار! چه حزب الهیها و چه غیر حزب الهیها، به خودتان اتّکا کنید. چه کسی سوءظن دارد به خدا؟! کسی که به یاری خدا اعتماد ندارد. اگر به خدا اعتماددر گروه منافقان قرار میگیری. یکی از مشکلاتی که فاطمه اطهر را به قربانگاه برد، ظن سوء بود و یکی از مشکلاتی که ما امروز داریم، ظن سوء است. خدا به پیغمبر فرمود: به مردمت بگو که به خدا ظن سوء نداشته باشند. الان هم آقای ما دارد به ما میگوید که ظن سوء نداشته باشید و به خدا بدگمان نباشید. به نیروی خودتان تکیه کنید؛ به ایمان خودتان تکیه کنید؛ به راه خودتان تکیه کنید؛ درست دارید میروید؛ تردید نکنید که جلوی جبهه کفر به انفعال بیفتید. « وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ[20] » چرا گمان بد به خدا میبری؟ تمام لشکر آسمانها و زمین برای خداست. «وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ » نه اینکه زمین و آسمان فقط برای خداست؛ بلکه لشکر خدا زمین و آسمان است. لشکر خدا تا دندان مسلح است. آنوقت شما به خدا تکیه نمیکنید و میروی جلوی کفر کُرنش میکنید؟! « وَ کانَ اللَّهُ عَزیزاً حَکیماً » این خدای عزتمند و حکیم، عزتش را هر جایی استفاده نمیکند. میداند که کجا از عزت و قدرت و توانش استفاده کند.
رهبری پیغمبرگونه عمل می کند که...
عزت در کنار حکمت! خدایا! سایه این رهبری که هم عزیز است و هم حکیم، بر سر ما مستدام نگه دار. آدم دارد میبیند که او سر جای خودش موضعگیری تند انجام میدهد؛ سر جای خودش هم نرمش انجام میدهد. حکمت در کنار عزت! به این میگویند صفات الهی. «إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِیرًا[21]» رسول من! تو هم اینگونه هستی. تو هم شاهدی اولاً، مبشّری ثانیاً، نذیری ثالثاً. هم مؤمنان را شاد میکنی و هم دلشان را می لرزانی. رهبری که باب میل تو عمل کند، وجود ندارد؛ چون هیچ پیغمبری هم عمل نکرده است. گاهی دلت را میلرزاند! آمادگی داری برای جایی که رهبر تو دلت را بلرزاند و تو تسلیم باشی؟ گاهی هم به تو بشارت و نوید میدهد. این، ویژگی پیغمبر اکرم است. بعضیها رهبر انقلاب را فقط میخواهند که تأییدشان کند. اگر آقا توبیخ کند ، به آنها برمیخورد و گاه میبینی میبینی که چند ماه یا چند سال کار سیاسی نمیکنند. بعد میفرماید: « لِّتُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ وَ تُسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلاً[22]» رابطه شما با این پیغمبر و امام و علی باید چگونه باشد؟ «تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ »، به او احترام بگذارید و قدرش را بشناسید.
[1] . غررالحکم، ص 59
[2] . سوره احزاب، الأحزاب : 23
[3] . الأحزاب : 15
[4] . ج11، ص 572
[5] . احقال الحق، ج22، ص 122
[6] . المنافقون : 1
[7] . الاحتجاج، ج1، ص101 / آلعمران : 85
[8] . الاحتجاج، ج1، ص99
[9] . آلعمران : 102
[10] . احتجاج، ج1، ص 101
[11] . الفتح : 10
[12] . البقرة : 2
[13] . محمد : 38
[14] . مناقب آل ابی طالب، ج2، ص208
[15] . الفتح : 1
[16] . الفتح : 2- 4
[17] . الفتح : 5
[18] . محمد : 7
[19] . الحج : 40
[20] . الفتح : 7
[21] . الفتح : 8
[22] . الفتح : 9
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر