تا حقایق عالم را درست درک نکنیم، قیام لله برای ما مسئله نمی شود

همه امتها پیامبرانشان را تکذیب کردند و به جهنم رفتند؛ اما خداوند از تحقق حاکمیتش کوتاه نیامد؛ پیامبر دیگری مبعوث کرد

وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ(سبأ 45). خداوند به پیامبرش می فرماید قبل از تو، انبیاء گذشته هم آمدند و توسط امت هایشان تکذیب شدند. خدای متعال در چندین جای قرآن این مسئله تکذیب رسل توسط امت ها را تکرار می کند. این سوال ممکن است پیش بیاید که بعثت انبیاء چه فایده ای داشته، وقتی همه شان توسط مردم تکذیب شدند؟ هم تک تک افراد در قبال پیامبرشان مقصر و گنهکارند، هم امت. یعنی هم گناه فردی نسبت به امام داریم، آنجا که فرمان امام را اجرا نمی کنیم؛ هم گناه امتی داریم.

گناه امت بزرگتر از گناه تک تک افراد است. گناه امت مانع تحقق امر خداوند در جامعه می شود، و حاکمیت طاغوت را در جامعه قطعی می کند. وقتی طاغوت حاکم شد، با توبه عده ای از مردم هم دفع نمی شود؛ مگر اینکه قاطبه امت توبه کنند و دست به اقدام علیه حاکمیت طاغوت بزنند؛ که تا کنون این اتفاق رخ نداده و هنوز حاکمیت الهی در جامعه جهانی محقق نشده.

وقتی خداوند نعمت رهبر الهی و قانون و برنامه و نعمت سلطنت و مدیریت و حاکمیت الهی را به امت ها می دهد، امت ها دیگر بهانه ای برای تمرّد از دستورات خداوند و پیامبر و امام جامعه ندارند. اگر تمرّد کنند، همه جهنمی می شوند، و این امر برای خدا مسئله ای نیست و ابایی از جهنمی کردن امت ندارد. خداوند حجت را بر همه امت ها تمام کرده. در آیات متعدد قرآن بیان می کند که تمام زمین و آسمان ها و مخلوقات، تسبیح منِ خدا را می گویند و از من اطاعت می کنند؛ فقط شما انسانها و اجنه هستید که از من تمرّد می کنید؛ پس حقتان است که به جهنم بروید.

هرچقدر امت های گذشته پیامبرانشان را تکذیب کردند، خداوند از تحقق حاکمیت الهی در جامعه کوتاه نیامد، و پیامبر دیگری مبعوث کرد. جریان حاکمیت حق در عالم انقدر برای خداوند اهمیت دارد؛ حتی اگر همه امت ها با تکذیب پیامبرانشان به جهنم بروند. به جهنم که به جهنم بروند! خداوند از این مسئله کوتاه نمی آید.

سطح دغدغه هایمان را بالا ببریم، در حد قیام برای خدا

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى(سبأ 46). بگو من یک نصیحت به شما می کنم: برای خدا قیام کنید، اگرچه دو نفر یا حتی یک نفر باشید. کفار امت های گذشته ده برابر کفار امت اسلام بودند؛ همه شان با تکذیب پیامبران به جهنم رفتند؛ شما امت اسلام هم نترسید و برای خدا قیام کنید، حتی یک نفره و دو نفره. کفار هرچقدر هم زیاد باشند، اگر ایمان نیاورند جایگاهشان جهنم است.

حضرت امام از جوانی با این آیه قرآن درگیر بود. دغدغه اش تحقق این آیه بود: تکلیف من نسبت به خدا چه می شود؟ بعضی ها دغدغه شان فقط نان و پست و جایگاه و درآمد و زندگیشان است. این دغدغه ها که برای همه هست. ما دغدغه بزرگتری نداریم؟ بعضی پدر و مادرها اصلا فرزندانشان را تربیت می کنند برای همین دغدغه های دنیوی؛ مال و پست و مقام و حب دنیا و حب راحت. با دست خودشان حب دنیا را در دل فرزندانشان نهادینه می کنند.

بعضی تبلیغ های تلویزیونی واقعا عجیب است. می گوید «عاشق کسی باش که در آینه می بینی». من عاشق خودم باشم که نابود شده ام! انسان یا عاشق خودش و پول و مقام و رفیق می شود، یا عاشق خدا می شود. در یک قلب که دو محبت جای ندارد. می فرماید: کَما اَنَّ الشَّمسَ وَ الَّلیلَ لا یَجتَمِعانِ کَذلِکَ حُبُّ اللهِ وَ حُبُّ الدُّنیا لا یَجتَمِعانِ. همانطور که خورشید و شب باهم جمع نمی شوند، حب خدا و حب دنیا هم باهم یکجا جمع نمی شوند.

تا حقایق عالم را درست درک نکنیم، قیام لله برای ما مسئله نمی شود

جوان مومن انقلابی باید حقایق عالم را درک کند، و الا نمی تواند مأموریت آخرالزمانی خود را انجام دهد

جوانان ما باید قدرت پیش بینی سیاسی داشته باشند

کافیست برای خدا کار کنیم؛ خداوند همه ابزار را برای ما فراهم می کند

رهبر معظم انقلاب سیزده آبان امسال چند توصیه به جوانان داشتند. گفتند آگاهی عمیق سیاسی خود را بالا ببرید. هم تحلیل مسائل سیاسی گذشته، هم مسائل سیاسی امروز، و هم مسائل سیاسی آینده. یعنی باید پیش بینی سیاسی هم داشته باشید! اگر مبانی سیاست دینی در دستمان نباشد، نمی توانیم در اوضاع امروز جهان تحلیل درستی داشته باشیم. فقط هم نباید به اتفاقات میدانی اکتفا کنیم؛ باید حقایق پشت پرده این اتفاقات را بفهمیم. باید حقایق عالم را عمیق ببینیم. وقایع عالم حقایقی دارند؛ چه برسد به خود این حقایق! حقایق عالم را باید ببینیم؛ با شنیدن حل نمی شود. جوان مومن انقلابی باید اینگونه باشد؛ حقایق عالم را درک کند؛ و الا مأموریت آخرالزمانی خود را نمی تواند محقق کرد.

تا حقایق عالم را درست درک نکنیم، قیام لله برای ما مسئله نمی شود. اینکه حضرت امام در جوانی مسئله اش این است که موعظه خدا را به هر قیمتی که شده محقق کند، این یعنی قلب امام با این حقیقت پیوند خورده. قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى. حضرت امام یک نفر بود، اما قیام برای خدا را آغاز کرد. کافیست اراده کنی که برای خدا کار کنی؛ خداوند همه ابزار دیگر را برای تو فراهم می کند: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ(بقره 186).   إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا(حج 38). وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ(حج 40). مَن كانَ للَّه كان اللهُ لَه. خداوند کنار ما هست. کافیست ما اندازه و حدمان را بالا ببریم، در حد اجابت خواسته خداوند. اگر حد و اندازه خودمان را در اندازه اجابت نفس و خواسته های نفسانی پایین بیاوریم، ذلیل و اسیر نفسمان می شویم. حضرت امام نفس خودش را نابود کرده بود؛ چهل حدیث امام را بخوانیم.

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى. همین که خداوند ما را به اندازه ای حساب کرده که ما را نصیحت می کند، باید از شوق جان بدهیم! ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا. می فرماید وقتی برای خدا قیام کردی، آنوقت متوجه خیلی حقایق می شوی. زندگی بعضی ها برای خدا نیست؛ مجاهدانه زندگی نمی کنند، بعد فکر هم می کنند! فکر و ذهن، اولین نقطه ای است که شیطان به آن نفوذ دارد. وقتی شیطان فکر تو را تحت امر خود در آورد، همه زندگی تو را با فکر خودت مدیریت می کند. تنها راهش این است که عبد خدا شویم، تا فکرمان باز شود. وصیتنامه و زندگینامه شهدا را بخوانیم، تا فکرمان باز شود. بفهمیم همّ و غم شهدا چه بود و برای چه زندگی و جهاد کردند و برای چه به شهادت رسیدند. قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ(اسراء 84). شهدا بعد از شهادتشان هم با همان خصوصیات زمان زندگیشان مشغول کار برای خدا و دین خدا هستند.

تمام امت اسلام باید مثل پیغمبرشان قیام لله کنند

ضرورت قیام لله را کسی می فهمد که خودش اهل قیام باشد

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى. امت اسلام هم باید مثل پیغمبرش قیام لله کند. همه ما باید سید روح الله باشیم؛ برای تحقق حاکمیت خداوند در عالم قیام کنیم. رهبر معظم انقلاب گفتند شما که می گویید باید امت واحده اسلام تشکیل شود تا بتواند رژیم صهیونیستی را نابود کند، لازمه اش این است که ابتدا خودتان در داخل کشور امت واحده شوید و دست از اختلافات بردارید. می خواهید ببینید چه کسی فرج امام عصر ارواحنا فداه را به تاخیر می اندازد؟ در آینه نگاهی به خودمان بیندازیم! امت سازی، ماموریت رهبر معظم انقلاب به ماست. بالاتر از امت سازی، تشکیل حکومت الهی در دنیاست. همان کاری که حضرت امام انجام داد. هر یک از ما باید یک سید روح الله باشیم.

ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا. بعد از قیام لله، بنشینید و فکر کنید. مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ. فکر کنید تا بفهمید پیغمبر خدا مجنون نبود که یک تنه قیام کرد! وقتی تو اهل قیام به حق باشی، آنوقت می توانی پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و قیامش را تصدیق کنی. 1400 سال پیش پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله قیام کرد، اما هنوز به هدفش نرسیده: هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ(توبه 33). اگر اهل قیام لله شدی، آنوقت می توانی قیام پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله را تصدیق کنی. خیلی ها اگر نقدا نتیجه کارشان را نبینند، کار را رها می کنند. رهبر معظم انقلاب گفتند اگر هشت میلیون بسیجی داشته باشم، تمام مشکلات کشور را حل می کنم. هنوز ما این بسیجیان را تربیت و تحویل ولایت نداده ایم. خودمان ببینیم چقدر از مشکلات کشور را حل کرده ایم؟

پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله یک نفره قیام کرد؛ همه جامعه جاهل و ناآگاه بودند. یک نفره سازمان و حکومت کفار را بهم ریخت. خود پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: شَیَّبَتنِی سُورَةُ هُود. حتی کسانیکه ایمان آوردند هم ایشان را همراهی نکردند. پس اینگونه قیام کردن چه ضرورتی داشت؟ ضرورت و تصدیق این قیام را کسی می فهمد که خودش اهل قیام الله باشد. حزب اللهی های ما بعد از 45 سال، امروز به این نتیجه رسیده اند که حزب جدید تشکیل دهند!

إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ(سبأ 46). پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله فقط انذاردهنده است. اگر پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله با این قیام تک نفره اش شما را انذار ندهد و موعظه نکند، همه شما جهنمی می شوید. اگر با این نصیحت بیدار نشویم و به خود نیاییم، همه مان جهنمی می شویم!

نقش پررنگ پدر و مادر در تربیت حضرت ام البنین سلام الله علیها

فاطمه کلابیه به پدرش گفت: إني رأيت فيما يرى النائم كأني جالسة في روضة ذات اشجار مثمرة وأنهار جارية وكانت السماء صافيـة والقمر منيراً والنجوم ساطعة وأنا افكر في عظمة خلق الله تعالى من سماء مرفوعة بغير عمد وقمر منير وكواكب زاهرة . فبينما كنت في هذا التفكير ونحوه وإذا بي أرى كأن القمر قد انقض من كبد السماء ووقع في حجري. در خواب دیدم در باغی هستم که انتها ندارد. باغی پر از درختان پرثمر و نهرهای جاری. به آسمان نگاه کردم، آسمان صاف بود. اما در این آسمان صاف، ماه و ستارگانی می درخشیدند. داشتم فکر می کردم در عظمت خلقت خدا، که چه آسمان و ماه و ستارگانی آفریده. یکباره دیدم ماه و سه ستاره از آسمان جدا شدند و در حجره من قرار گرفتند. وهو يتلألأ نوراً يغشي الأبصار ، فعجبت من ذلك وإذا بثلاثة نجوم زواهر قد وقعوا أيضاً في حجري. ماه و سه ستاره به حجره من آمدند و نورشان تمام اطراف را روشن کرد. وقد أغشى نورهم بصري فتحيرت في أمري مما رأيت واذا بهاتف قد هتف بي أسمع الصوت ولا أرى الشخص. در این زمان ندای هاتفی را شنیدم که اینگونه به من خطاب کرد: بشراك فاطمة بالسادة الغرر ثلاثة أنجم والزاهر القمر أبوهم سيد في الخلق بعد الرسول. بشارت بر تو ای فاطمه، که این ماه و ستارگان به تو اقبال کردند؛ پدر اینها سید خلائق بعد از رسول اکرم صلی الله علیه و آله است. فاطمه کلابیه خواب را برای پدرش تعریف کرد. پدرش گفت همینطور است؛ عقیل برادر امیرالمومنین علیه السلام به خاستگاری تو آمده!

امیرالمومنین علیه السلام به برادرش عقیل فرمود از خانواده ای برای من همسر انتخاب کن که شجاع باشند. جناب عقیل هم با این انتخابش گل کاشت. پدر فاطمه کلابیه اینگونه امیرالمومنین علیه السلام را برای دخترش وصف کرد: فلال الكتائب ومظهر العجائب وسهم الله الصائب وفارس المشارق والمغارب الإمام علي بن أبي طالب عليه السلام. بعد گفت: تجدين فيها كفاءة بأن تكون زوجة لأمير المؤمنين (عليه السلام) وأعلمي أن بيته بيت الوحي والنبوة والعلم والآداب و الحكمة. بدان که خانه علی علیه السلام خانه وحی و خانه نبوت و علم و ادب و حکمت است. فإن تجديها أهلاً لأن تكون خادمة في هذا البيت والا فلا. اگر در خودت می بینی که اهل این هستی که خادمه این بیت نبوت و وحی شوی، جواب مثبت بده، و الا نه! نقش و جایگاه پدر در خانه خیلی مهم است. پدر فاطمه کلابیه انقدر درک و فهمش بالاست.

مادر فاطمه کلابیه هم اینگونه گفت: يا حزام إني قد ربيتها وأحسنت تربيتها. من این دختر را به بهترین شیوه تربیت کرده ام. وأرجو الله العلي القدير أن يسعدها وأن تكون صالحة لخدمة سيدي ومولاي أمير المؤمنين عليه السلام. امیدوارم خدای متعال دختر مرا کمک کند تا بتواند خادمه مولایم علی علیه السلام باشد. نقش زن در تربیت اولاد حرف اول را می زند. به شرطی که این زن خودش بعنوان مدیر خانواده تربیت شده باشد. تربیت دختر خیلی کار دشواری است. زن باید تربیت نفس کند. کاری سخت تر از این در عالم نداریم! تربیت کارِ خود خداست.

پدر فاطمه کلابیه به عقیل گفت: رضينا بأن تكون أبنتنا خادمة لأمير المؤمنين عليه السلام. من و مادرش راضی هستیم که دخترمان خادمه امیرالمومنین علی علیه السلام شود. فقال عقيل: لا تقل خادمة بل زوجة كريمة. عقیل گفت دختر شما خادمه نیست، بلکه همسر بزرگوار برادرم علی علیه السلام است.