مدیریت عالم بدست خداست؛ آنگاه برای جزییات زندگی خود سراغ دیگران می رویم؟!

مدیریت عالم بدست خداست؛ آنگاه برای جزییات زندگی خود سراغ دیگران می رویم؟!

سراغ قواعد غربی می رویم، بعد انتظار داریم اوضاع جامعه مان بهتر شود؟!

ما باید قرآن را بخوانیم و بفهمیم، تا بتوانیم درست فکر کنیم و درست زندگی کنیم. قرآن منطق خداست؛ کلام خداست. وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَی(نجم 3و4). موزون تر و میزان تر از کلام خداوند نمی توانید پیدا کنید. قرآن قول حق است. این قول حق، حاوی اصول و قواعد و فرمول هایی است. گاهی این اصول و قواعد چندین بار در قرآن تکرار می شوند. این تکرار، بخاطر اهمیت آن موضوع است، و خدای متعال می خواهد اهمیت این اصل و قاعده را برای ما بیان کند. یکی از این اصول، عبارت «أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ» است که چندین مرتبه در سوره نمل تکرار شده است. می فرماید آیا اِله دیگری در کنار الله قرار می دهید؟

قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى. بگو حمد و ستایش مخصوص خدای متعال است، و سلام بر بندگان برگزیده خدا. اشاره این آیه به حق خدا و حق انبیاء الهی است. آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ(نمل 59). آیا الله بهتر است یا آنچه به آن شرک می ورزند؟ أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ. خداست که آسمان و زمین را آفریده است. اگر خداوند باران را نازل نمی کرد، شما می توانستید درخت ها را اینگونه برویانید، که این همه میوه و ثمره داشته باشد؟ آیا با الله می توانید اِله دیگری تصور کنید؟ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ(نمل 60). مشرکین از خداوند روی برگردانده اند. کسانیکه که کنار الله، اِله و صاحب قدرت دیگری قرار می دهند، از خداوند رویگردانند.

کسیکه برای مدیریت جامعه، بجای پیغمبر خدا سراغ دیگران می رود، مشرک است؛ یک اِله دیگر کنار الله قرار داده. مدیریت تمام عالم هستی در دست خداست؛ آنوقت برای مدیریت جزییات زندگی خود سراغ دیگران می رویم؟ اِله دیگری در کنار الله قرار می دهیم؟ سراغ قواعد بین المللی غرب می رویم، بعد انتظار داریم اوضاعمان بهتر شود؟ صحبت های لیلاز را بعنوان کارشناس در صداوسیما پخش می کنند. بروید ببینید عقاید و تفکرات این فرد چیست؟ سرتاپای این فرد، غرب گرایی و غرب پرستی است. در زمان دولت روحانی، لیلاز جزو حاشیه دارها و منحرفین به حساب می آمد؛ حال چطور در شرایط فعلی که دشمنی آمریکا با ما محرزتر و صریحتر از گذشته است، بعنوان کارشناس در تلویزیون دعوت می شود؟ صداوسیما، به کجا داری می روی؟! خداوند می فرماید من آسمانها و زمین را خلق کرده ام و آنها را به بهترین نحو مدیریت می کنم، بعد شما بخاطر مسائل جزئی زندگی خود سراغ دیگران می روید؟

مضطرّ واقعی امام زمان ارواحنا فداه است که دعایشان مستجاب است

أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ. آیا این خدا نیست که زمین را مستقر قرار داده؟ برای زمین نیروی جاذبه قرار داده، و همه چیز روی زمین قرار دارد. کوهها و درّه ها و دریاها، همه آفریده خداوند و تحت مدیریت خداوند هستد. آیا شما اِله دیگری در کنار الله قرار می دهید؟ دوباره خداوند این عبارت را تکرار می کند. شما نشانه های خداوند در آسمان ها را اگر نمی توانید ببینید و بفهمید، نشانه های قدرت خداوند در زمین را که می توانید ببینید؛ بازهم در کنار خداوند، قدرتهای دیگری را قرار می دهید و سراغ دیگران می روید؟ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ(نمل 61). اما اکثر مردم به این مسئله جاهلند. نظم و برنامه و ویژگیهای عالم را می بینند، اما بازهم در کنار خداوند، قدرتهای دیگری را قرار می دهند.

أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ(نمل 62). کیست که جواب مضطر را می دهد و دعای او را مستجاب می کند و نگرانی اش را برطرف می کند، جز خدا؟ روایات ذیل این آیه را که مرور می کنیم، متوجه می شویم که مضطری که دعایش مستجاب می شوند، امام زمان ارواحنا فداه است. مضطر واقعی امام زمان ارواحنا فداه است. دغدغه ها و رنج ها و نگرانیهای امام زمان ارواحنا فداه کجا، نگرانیها و دغدغه های سایر مردم کجا. مسئله اصلی امام زمان ارواحنا فداه امروز، مسئله غزه است. چند درصد از مردم این دغدغه را دارند؟

أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ. چه کسی دعای مضطر حقیقی یعنی امام عصر ارواحنا فداه را اجابت می کند و سوء را از او برطرف می کند، و او را خلفیه خداوند در زمین قرار می دهد؟ آیا اِله دیگری در کنار الله قرار می دهید؟ مضطر واقعی امام زمان ارواحنا فداه است، که 1182 سال است برای تشکیل حکومت اسلامی مبارزه و مجاهده و تلاش می کند، و منتظر امر خدای متعال برای تشکیل این حکومت است.

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ(نمل 76). قرآن بخش هایی از دین را برای مردم بیان می کند، که امت بنی اسراییل در آنها اختلاف داشتند، و امروز هم امت اسلام در همان مسائل اختلاف دارند، و قرآن آمده تا این اختلافات را برطرف کند.

رویای صادقه شهید صفی الدین، و تنها گذاشتن امام زمان ارواحنا فداه توسط مردم قم!

شهید حاج رضوان خاطره ای از قول شهید صفی الدین نقل می کند که 28 سال پیش که قم طلبه بودم، رویای صادقه ای دیدم؛ در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، امام زمان ارواحنا فداه بالای منبر سخنرانی می کردند، و مردم پای منبر ایشان باهم دعوا و اختلاف داشتند. حتی برخی به امام زمان ارواحنا فداه اعتراض می کردند که الان چه زمان آمدن بود؟! به قدری که امام زمان ارواحنا فداه از این اختلافات و مشاجرات ناراحت شدند و از منبر پایین آمدند و حرم را ترک کردند، و مردم هم بدنبال حضرت نرفتند!

این خواب که تقریبا مربوط به 28 سال پیش است، مربوط به زمان دولت اصلاحات است. آن زمان مردم حقیقتا فریب اصلاحات را خوردند و سراغ امام زمان ارواحنا فداه و مکتب امام زمان ارواحنا فداه و انقلاب اسلامی نرفتند.

شهید صفی الدین می گوید من بدنبال امام زمان ارواحنا فداه رفتم، تا به سرزمینی رسیدیم که جنگ شدیدی آنجا در جریان بود. امام زمان ارواحنا فداه گفتند «اینجا غزه است و سربازان من دارند اینجا می جنگند»! امثال شهید یحیی السنوار و یاران او بودند که با عملیات طوفان الأقصی، دشمنان امام زمان ارواحنا فداه را تسلیم خواسته مردم فلسطین و غزه کردند. همان دشمنی که نابودی و انحلاس حماس و کوچ کردن مردم غزه را می خواست، امروز مجبور به پذیرش شرایط حماس شده.

هجرت حضرت موسی مبرقع از مدینه به قم، هجرتی کاملا جهادی و انقلابی بود

چند سال بعد از شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها و کشته شدن مردان قافله ایشان، حضرت موسی مبرقع به قم آمدند. قم در آن زمان آبستن حوادث مختلف بود. شیعیان اشعریون، علما و شیعیان انقلابی و دست به شمشیر و مبارز آن زمان بودند، که مدام در حال درگیری با حکومت وقت بودند. هجرت از مدینه به قم در آن زمان، یک هجرت و حرکت کاملا انقلابی و جهادی بود. حضرت موسی مبرقع بار اولی که به قم آمدند، مردم قم ایشان را نپذیرفتند، و ایشان به ناچار به کاشان رفتند. وقتی مردم کاشان ایشان را تکریم کردند، مردم قم متوجه شدند چه کسی را نپذیرفته اند، و مجدد از ایشان دعوت کردند به قم تشریف بیاورند.

مردم قم شیعه و محب اهلبیت بودند؛ علت نپذیرفتن عالم و امامزاده بزرگواری مثل حضرت موسی مبرقع توسط مردم قم چه بود؟ چه دست هایی در کار بود که ایشان در قم ساکن و مستقر نشوند؟ هجرت خاندان اهلبیت به شهرهای مختلف ایران و بخصوص قم، عموما هجرت های انقلابی و جهادی بود. غالب امامزاده ها هم یا به شهادت رسیدند، یا در غربت از دنیا رفتند. گاهی ما گویندگان و سخنرانان نمی خواهیم برخی حقایق واضح تاریخی و دینی را ببینیم و بفهمیم و برای مردم بیان کنیم!

ببینید حضرت سمانه مغربیه همسر امام جواد علیه السلام و مادر امام هادی علیه السلام و حضرت موسی مبرقع، چگونه این بزرگواران را تربیت کرد. گوهری مثل حضرت موسی مبرقع را تربیت کرد، که تمام عمر شریف خود را برای تبلیغ مکتب اهلبیت صرف کرد، و در این راه از شهر و دیار خود هجرت کرد. در زمانی که شیعیان دستور به تقیه داشتند، ایشان و سایر خاندان اهلبیت و امامزادگان بزرگوار از آرامش و جان خود گذشتند، برای تبلیغ مکتب اهلبیت هدی و انجام جهاد تبیین.