چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۳ - ساعت ۰۴:۳۰

گزیده سخنرانی جلسه چهارم

خلاصه ی سخنرانی چهارمین شب مراسم اربعین 92 - حجت الاسلام حاج احمد پناهیان - یکشنبه ؛ 92/10/01 ؛ مقتل الشهدای فاطمیه - سلام الله علیها-

 

اولین انگیزه؛ قرب الی الله
* هفت انگیزه برای زیارت پیغمبر اکرم(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم) و ائمه(علیهم‏السلام) شمردیم، یکی قرب الهی، برای این باید کاری کرد، اصلاً این، اساس همه چیز است. تا عمق قلب و جان تو این مطالبه ایجاد نشده است، یعنی هنوز این‏گونه نشده است که من تمام زندگی‏ام را برای این انجام بدهم که به خدا برسم. می‏گوییم قربه الی الله و نماز می‏خوانیم و هیئت می‏رویم ولی نه گفتند که نیت تو قربه الی الله باشد ـ اگر به زبان هم نیاوردی، نیاوردی ـ یعنی باید به عمق قلبت مراجعه کنی که برای چه می‏روی هیئت! یعنی خدا تو را بکشد در خانه امام حسین(علیه‏السلام)،باید به اینجا برسیم. اول این‏گونه نیست، محبت امام حسین(علیه‏السلام) ما را می‏کشاند، اصلاً خدا این محبت را داده است برای همین، منتها رفقا این محبت مثل آن بنزین اولیه است، بعضی ماشین‏ها اول بنزین می‏سوزاند و روشن می‏شود و بعد گازوئیل مصرف می‏کند. اگر اعتقاد داری دستگاه ولایت فقیه، دستگاه ائمه(علیهم‏السلام)و رسول الله(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم) است پس باید در آن رشد باشد، «أَمْرُکُمْ رُشْدٌ»[1]یعنی وقتی من انقلابی شدم،باید رشد کنم و در ظرف انقلابی‏گری رشد اتفاق می‏افتد؛ مثل این 300 هزار شهید که رشد کردند.ولایت رشد میدهد جامعه را. لذا همه سعی دارند ما را به هر طریق ممکن، به ولیّ وصل کنند، به هر طریق ممکن ما را وادار کنند که بپذیریم حاکمیت امام را. یکی از این طرق زیارت است.
 
مودت؛ صله؛ سرور؛ برّ؛ اجابت؛ غیض
* انگیزه دوم مودت نسبت به اهل رسول الله(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم).انگیزه سوم، صله،یعنی اتصال است، زیارت بهانه اتصال و وصل شدن به ولیّ است. انگیزه چهارم، مسرور کردن قلب رسول خدا(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم)، انگیزه پنجم، نیکی به اهل بیت(علیهم‏السلام)، انگیزه ششم، اجابت امر اهل بیت(علیهم‏السلام).انگیزه هفتم،«غَیْظاً أَدْخَلُوهُ عَلَى عَدُوِّنَا»[2] انگیزه زیارت ابراز این غیض و نفرت و برائت و تنفّر است نسبت به مستکبرین است. یکی از چهار شعبه پایه اصلی ایمان یعنی جهاد، ابراز شنعان الفاسقین در زیارت اتفاق می‏افتد. در زیارت به خدا می‏گوییم که«اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی أَوْلِیَائِکَ وَ حَبِّبْ إِلَیَّ مَشَاهِدَهُمْ حَتَّى تُلْحِقَنِی بِهِمْ»[3] بر اساس آن انگیزه این درخواست را هم از خدا می‏کنیم. می‏گوییم خدا، ما پا بگذاریم جای پای زینب(علیها‏السلام) در زیارت.
 
چرا زینب کبری در اربعین به کربلا رفت؟
* چرا زینب؟ زینب کبری(علیها‏السلام) اربعین آمد کربلا بر اساس محبت خواهر و برادری؟ والله نه فقط. مقام معظم رهبری اشاره کردند که صدق زینبی و ما امروز باید از آن الگو بگیریم، چون دیدند که ما در مبارزه با استکبار کم آوردیم و رفتیم طرف صلح و عقب گرد از مبارزه. فرمودند صدق مصداقش آن آیه کریمه سوره احزاب است «مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ماعاهَدُوا اللَّهَ»[4]، صدق در عهد با خدا. کدام عهد با خدا؟ آیه 15 سوره انفال که می‏فرماید: پشت نکردن به دشمن است. اگر می‏گویید حسینی هستید در نروید از مبارزه با آمریکا؛ به بهانه صلح. من چه وقت گفتم که شما این اصل استکبارستیزی را کنار بگذارید؟ این اصل را از نظام بگیری، دیگر نظام اسلامی نیست.
 
زیارت اربعین؛ بستر الحاق و تبعیت
زیارت اربعین یک چنین ظرفیتی دارد که در دلش عاشورا به پا شود، نه عاشورا به پا شود؛ بلکه عاشورا دنبال شود. لذا می‏فرماید شما به زیارت که رفتید این را بخواهید:«اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی أَوْلِیَائِکَ وَحَبِّبْ إِلَیَّ مَشَاهِدَهُمْ حَتَّى تُلْحِقَنِی بِهِمْْ وَ تَجْعَلَنِی لَهُمْ تَبَعاً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة»[5] من می‏خواهم به تو ملحق شوم، من می‏خواهم به حسین(علیه‏السلام)ملحق شوم چون تا ملحق نشوم تبعیت رخ نمی‏دهد. تو تا به ولیّ خودت وصل نشوی و ملحق نشوی در دنیا نمی‏توانی تبعیت کنی. خیلی‏ها الحاق به ائمه(علیهم‏السلام) را گذاشته‏اند برای قیامت، می‏گویند امام حسین(علیه‏السلام)و ائمه(علیهم‏السلام) و پیغمبر(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم) که شهید شدند حالا انشاءلله ما را در قیامت با اینها محشور کند، پس برویم دنبال زندگی هایمان. کدام زندگی؟ آن مرگ است. چه کسی گفته است که پیغمبر اکرم(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم) با شهادتش از دنیا رفته و دیگر هیچ کس نمی‏تواند به او ملحق شود؟ سر هر نمازت می‏گویی السلام علیک ایها النبی. معلوم است که هست رسول الله(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم) که به او سلام می‏دهی، پس به چه کسی سلام می‏دهی؟! ائمه هستند،«أَشْهَدُ أَنَّ کَتَشْهَدُ مَقَامِی وَ تَسْمَعُ‏ کَلَامِی»[6]. هنوز مأموریت ائمه تمام نشده است که، کجا رفتند؟! «لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیَّامَ حَیَاتِی‏»[7]. صبر کن حالا یکی یکی می‏آیند و حکومت هم خواهند کرد، هنوز که قیامت نشده است که همه چیز تمام شود. بعد از ملحق شدن می‏شوی تابع آنها، تو وقتی امامت را ببینی و همه جورِ با او باشی هم فکر و رفتارت با امامت یکی شد،در اثر اتصالت، می‏شوی تابع.
راه کسب معرفت
* در زیارت حضرت امیر(علیه‏السلام) هم یک درخواستی هست، البته فرق نمی‏کند: «اللَّهُمَّ أَنْتَ مَنَنْتَ عَلَیَّ بِزِیَارَةِ مَوْلَایَ وَ وَلَایَتِهِ»[8] خدا تو منت سرم گذاشتی که اجازه دادی به این زیارت بیایم و ولایتش. حتی نبوت پیغمبر اکرم(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم) را هم خدا فرمود منّتی است که بر سر شماست. در جامعه کبیره هم هست که «حَتَّى مَنّ َعَلَیْنَا بِکُمْ فَجَعَلَکُمْ فِی بُیُوت‏»[9]، اصلاً آمدن اینها منّت بر سرماست، ولایت که دیگر هیچ چی. اما حرف اینجاست، و «وَمَعْرِفَتِه» معرفت نسبت به اینها بخواهی پیدا کنی هم، منّت به خداست. یک وقت فکر نکنی که چهارتا کار انجام دادی، چهارتا سینه زدی، دو روز رفتی هیئت و یک خورده مبارزه سیاسی کردی بگویی خوب حالا به من معرفت بدهید دیگر، نه خیر این حرفها نیست. معرفت نسبت به اهل بیت از چیزهایی نیست که تو بخواهی با این قیمت بگیری، معرفت اهل بیت هم منّتی است؛ مثل خودِ ولایت؛ مثل خود نفس حضور ائمه(علیهم‏السلام) در این عالم.
 
خضوع؛ تذلل و معرفت

*اینهایی که امام تو شدند باید معرفت به آنها پیدا کنی چون اگر معرفت پیدا نکنی نمی‏توانی اطاعتشان کنی. چه کار کنم به من معرفت بدهی؟ ببین چه کار کنمی نیست، تو وظیفه‏ات را انجام بده ولی معرفت را من خودم باید به تو بدهم؛ لذا می‏افتی در خانه خدا التماسش را می‏کنی و می‏گویی خدا تو را به خاطر حسین من را معرفت بده. من استحقاق ندارم «فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَکْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِکُم‏»[10] خدا من را تحویل می‏گیری اگر معرفت به من بدهی. ای قربان شما ائمه(علیهم‏السلام) بروم که حتی معرفت شما هم ما را در خانه خدا متواضع و متذلل می‏کند. بابا یک درخواست معرفت نسبت به امام حسین(علیه‏السلام) تو را در خانه خدا «خَاضِعٍ‏ مُتَذَلِّلٍ‏ خَاشِعٍ أَنْ تُسَامِحَنِی وَ تَرْحَمَنِی وَ تَجْعَلَنِی بِقِسْمِکَ رَاضِیاً قَانِعا»[11]قرار می‏دهد.روزی معرفت می‏خواهی خاشع باش، ببین اگر دیگر با امام حسین(علیه‏السلام) زندگی کنی رابطه‏ات با خدا چه می‏شود! «فَاجْعَلْنِی مِمَّنْ تَنْصُرُ هُوَ تَنْصُرُ بِه‏»[12] در زیارت می‏گویی که خدایا مرا جزو یارانت قرار بده؛ «وَ مُنّ َعَلَیَّ»خدایا منت سرم بگذار.در ادامه می‏فرماید:«وَمُنَّ عَلَیَّ بِنَصْرِکَ لِدِینِکَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ»[13] خدا منّت سرم بگذار تا من بشوم ناصر دینت، یعنی فکر نکنی که اینجا هر کسی بیاید می‏شود مجاهد فی سبیل الله.این در زیارت است. ببینید که زیارت چه ظرفیتی است.

 

[1]. زیارت جامعه کبیره.
[2]. کافی، ج‏4، ص: 582.
[3].کاملالزیارات،ص 44.
[4]. احزاب، آیة 23.
[5].کاملالزیارات،ص 44.
[6]. زیارت جامعه
[7].الغیبةللنعمانی،ص 246.
[8].منلایحضرهالفقیه،ج‏2،ص 591.
[9].منلایحضرهالفقیه،ج‏2،ص: 613.
[10].کاملالزیارات،ص: 177.
[11]. دعای کمیل، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص 845.
[12].کاملالزیارات،ص: 45.
[13]. همان

نام

پست الکترونیک

* کد امنیتی

تصویر کد امنیتی

* نظر

یادواره ۱۸شهید روضه فاطمیه قم
 
با سخنرانی حجت الاسلام
حاج احمد پـنــاهـیــان
با مرثیه سرایی
حاج عباس حیدرزاده
زمان:
جمعه ۲ آذرماه ۱۴۰۳
همراه با نماز مغرب و عشاء
مکان:
حرم‌مطهر حضرت‌معصومه(سلام‌الله‌علیها)
شبستان امام خمینی(قدس سرّه)
کلیه حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام محفوظ است