چهارشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۳ - ساعت ۰۴:۲۵

گزیده سخنرانی جلسه سوم

خلاصه ی سخنرانی سومین شب مراسم اربعین 92 - حجت الاسلام حاج احمد پناهیان - شنبه؛ 92/9/30 ؛ مقتل الشهدای فاطمیه - سلام الله علیها-

 

اگر انگیزه اصلی فراموش شود...
* آقا اشکال دارد که کسی برای انگیزه شخصی برود زیارت؟ نه، اشکالی ندارد منتها انگیزه انگیزه کاملی نیست، می‏گوید خوب حالا نباشد؟ اگر نباشد که می‏شود مثل بعضی از دستورات دینی مثلاً در مورد جهاد و مبارزه با حاکمیت طاغوت، کاری که کردند - بعد از امیرالمؤمنین(علیه‏السلام)، یعنی بعد از اینکه جریان انحراف در دین ایجاد کردند- خلفای بنی‏امیه و خلفای بنی‏عباس کم کم آمدند موضوع جهاد را از فضای دستورالعمل‏های دینی بیرون آوردند و کم کم کمرنگش کردند که یک جایی امام باقر(علیه‏السلام) رسماً اعتراض کردند و کتباً نوشتند که آقا چه کار دارید می‏کنید؟ مگر می‏شود که جهاد را بردارید، خوب اگر این‏گونه بشود، با عنصر جهاد و مبارزه در جامعه با سردی برخورد شود، کم‏کم جامعه، منحرف می‏شود از این اصلِ اصیل اعتقادی و رفتاری دینی، جامعه غافل می‏شود؛ وقتی هم که غافل شود، جامعه هر بلایی بر سرش می‏آید؛ که آمد. امام باقر(علیه‏السلام) در تأکید عنصر جهاد روایت شدیدی دارند، «ظَهَرَ بِهِ الدِّینُ وَ بِهِ یُدْفَعُ عَنِ الدِّینِ»[1]، اصلاً دین با جهاد ظهور پیدا می‏کند، دشمنی‏ها و خصومت‏ها نسبت به دین با جهاد و مبارزه از بین می‏رود، شما چگونه این فرهنگ را دارید در جامعه گسترش می‏دهید که بابا دین که دینِ جنگ نیست. نه اتفاقاً کربلا که دیگر نماد مجسم دین است، شما در آنجا جهاد را برترین محور می‏بینید. چطور ممکن است یک جامعه‏ای که امام حسینی است، از جهاد فاصله بگیرید، محبّ اهل بیت است از جهاد فاصله بگیرد!
 
اگر محبت کم‏ شد؛ چه؟
* بعضی از واقعیت‏های دینی، اگر به آن پرداخته نشود رفته رفته فراموش می‏شود، اگر شما گفتید که فقط به خاطر محبت امام حسین(علیه‏السلام)، آدم برود کربلا، خوب اگر اینها توانستند جامعه را به یک جایی بکشند که این محبت تحت الشعاق قرار گرفت چه می‏شود؟ خود به خود مردمی که با محبت می‏روند زیارت ـ حالا الان را نگاه نکنید که تب زیارت است، این سالها شاید اوج هم بگیرد ولی معلوم نیست که چقدر بماند ـ اگر فقط با احساسات و عواطف باشد، صرف احساسات و عواطفی که البته محبت امام حسین(علیه‏السلام) را خدا در دلها قرار داده است ولی اگر آمد و دلی خراب شد ـ دل خراب کردن که کاری ندارد، کافی است که یک نفر را آلوده کنند، لقمه حرام به او بدهند دلش خراب می‏شود و قساوت قلب می‏گیرد و این شخص دیگر با چه انگیزه‏ای می‏خواهد برود کربلا ـ اینکه ما الان اصرار داریم که چشم و گوشمان را باز کنیم به حقایق زیارت، به انگیزه‏ها و دلایل اصلی زیارت که ائمه(علیهم‏السلام) فرمودند، علتش این است که می‏خواهیم این پدیده حفظ شود و رشد کند.
 
چه اتفاقی افتاده که بی‏تفاوت شده‏ایم؟
* ممکن است دیگران بروند به خاطر محبت ولی اگر محبت تحت الشعاع قرار گرفت چه می‏شود؟ یکدفعه‏ای زیارت رفتن فروکش می‏کند! در محبت ما نسبت به امام حسن و امام حسین(علیهما‏السلام) مگر تفاوتی وجود دارد؟ چه شده است که ما رفته رفته نسبت به تخریب بقیع بی‏تفاوت شده‏ایم؟ همین جامعه چند صد میلیونی شیعه چرا بی‏تفاوت شده است؟ چگونه بی‏تفاوتش کرده‏اند؟ اینها بار اولی که بقیع را ویران کردند قیام کردند و جنگیدند و حرم‏ها را دوباره ساختند، ولی چرا بار دوم این اتفاق نیفتاد؟ ـ که بار دوم آن، ماها هستیم ـ چرا کسی دیگر غیرت نشان نداد؟ چه کار کردند در جامعه که از کنار موضوع راحت گذشتند؟ خیلی از آثار و مطالبی که داریم عرض می‏کنیم در بین زیارت امام حسین و زیارت امام حسن(علیهما‏السلام)هیچ فرقی نیست، مثل آن روز اول متولد شدن که بین زیارت امام حسن و امام حسین(علیهما‏السلام)هیچ فرقی نیست. ولی واقعاً نگاه ما نسبت به زیارت امام حسن(علیه‏السلام) همان نگاهی است که ما نسبت به زیارت امام حسین(علیه‏السلام) داریم؟!
 
روضه چیست؟ اشک چیست؟!
* اگر زیارت ابا عبدالله الحسین(علیه‏السلام) فقط در اثر محبت باشد، انگیزه‏های قوی‏تر و عمیق‏تر داخلش نباشد اینها راحت می‏توانند بیایند مدیریت کنند محبت را. کافی است فقط بیایند قلوب را از بین ببرند، قساوت قلب در جامعه ایجاد کنند که این کار را هم انجام دادند. بعضی‏ها الان در جامعه‏ هستند، کربلا که هیچ چه، مشهد مقدس هم نرفته است. کربلا هم نه اینکه نتوانسته است برود - بعضی‏ها خون گریه می‏کنند که نتوانستند بروند - ولی بعضی‏ها نمی‏روند و می‏گویند که برو بابا حوصله داری! بعد زندگی‏اش را که نگاه می‏کنی می‏بینی آنقدر این زندگی کثیف است، پای ماهواره و اینترنت و... است که دیگر قلبش قساوت گرفته است و دیگر محبت داخلش نیست، اصلاً در مجلس امام حسین(علیه‏السلام) پیدایش نمی‏شود، روضه چیست! اشک چیست! خرج چیست! اما بعضی‏ها را می‏بینی که مسلمان هم نیستند ولی قلبش هنوز سالم است، همچنان جذبه ابا عبدالله او را می‏کشد و می‏آورد که نگو و نپرس. ولی همان عشق تا آنجایی است که بیاید یک روضه، دیگر حقانیت حسین بن علی(علیهما‏السلام) را نمی‏پذیرد، برای او گریه می‏کند و توسل پیدا می‏کند و حاجتش را از او می‏گیرد ولی حقانیت او را نمی‏پذیرد. یک مقصد بالاتر از حسین(علیه‏السلام) را باید داشته باشی تا بتوانی حق زیارت ابا عبدالله الحسین، امیرالمؤمنین و ائمه هدی(علیهم‏السلام) را به جا بیاوری، آن هم نزدیک شدن به خداست.
 
 
محبت در کنار معرفت
* شما کنار اکثر روایت‏های راجع به زیارت،«عارفاً بحقّه» دارید. یعنی کنار «محبت»، «معرفت» نسبت به حق است. خدای متعال این عشق و محبت را داده است تا ما به عمق واقعه کربلا پی ببریم. «اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی أَوْلِیَائِکَ وَ حَبِّبْ إِلَیَّ مَشَاهِدَهُمْ حَتَّى تُلْحِقَنِی بِهِمْ وَ تَجْعَلَنِی لَهُمْ تَبَعاً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة»[2] طرف همین زیارت نامه را می‏خواند و از کنارش رد می‏شود و می‏رود. ما چه گناهی کردیم که فارس شدیم و عرب نیستیم؟ اصلاً چند بار تا حالا نشستیم فراز‏های زیارت عاشورا، زیارت وارث و زیارت امین الله و... را بررسی کنیم، بابا زیارت یعنی یک گفتگو و ملاقات و دیدار است. وقتی تو زیارت نامه را می‏خوانی یعنی این‏گونه داری با امیرالمؤمنین(علیه‏السلام) صحبت می‏کنی. آن شخصی که ترجمه زیارت نامه را نداند آدم عاقلی است؟! طوطی وار چهار تا کلمه را فقط بگوید، خوب تو با چه کسی داری حرف می زنی؟! این یک مشکل اساسی در ماهاست.
 
این حدیث را با آب طلا بنویس
* امام صادق(علیه‏السلام) فرمود «یَا ابْنَ مَارِدٍ مَنْ زَارَ جَدِّی عَارِفاً بِحَقِّه»[3]؛ «عارفاً بحقه». نه «من زار جدی» فقط «بمحبته»، اینها را تو باید سینه به سینه انتقال بدهی. ائمه اصلاً برای تکرار کردنش به ما می‏فرمایند نه اینکه لذتش را ببریم، می‏فرماید:«مَنْ زَارَ جَدِّیعَارِفاً بِحَقِّه کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةً مَقْبُولَةً وَ عُمْرَةً مَبْرُورَةً». با هر قدم یک حج مقبول است و یک عمره مقبول است،«مَاشِیاً کَانَ أَوْ رَاکِباً» چه پیاده برود و چه با قطار و اتوبوس برود. «یَا ابْنَ مَارِدٍ اکْتُبْ هَذَا الْحَدِیثَ بِمَاءِ الذَّهَبِ»، این حدیث را با آب طلا بنویس، یعنی این کلامی که دارم به تو می‏گویم خیلی ارزش دارد. یا این روایت«مَنْ زَارَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع عَارِفاً بِحَقِّهِ غَیْرَ مُتَجَبِّرٍ وَ لَا مُتَکَبِّرٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ مِائَةِ أَلْفِ شَهِید»[4] اجر صد هزار شهید را دارد اگر کسی زیارت امیرالمؤمنین(علیه‏السلام) را با معرفت برود. می‏دانی شهید چه مسیری را طی کرده است تا به مقام اولیاء الهی رسیده است؟ بعد صد هزار شهید را شما حساب کن و اجر صد هزار شهید را می‏دهند به این آقای عارف به حق در زیارت. چرا این تأکیدات است؟ که زیارت یکی از موارد دم دستی و محبتی و عشقی، گوشه زندگی و شیعه‏گری ما نمونه بلکه زیارت تبدیل بشود به یک استراتژی و یک محور اساسی در مبارزه. «وَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّر»ـ که خیلی از اینها در زیارت ائمه(علیهم‏السلام) دیگر هم مشترک است ـ گناهان گذشته و آینده را خدا می‏بخشد. «وَ بُعِثَ مِنَ الْآمِنِینَ»، خدا او را جزو ایمن‏ها مبعوث می‏کند در قیامت. «وَ هَوَّنَ عَلَیْهِ الْحِسَاب‏»، حساب برایش آسان می‏شود.
 
 
زیارت تاجرانه
* اهمیت آن معرفت به حق و اتصال به امام، اهمیت مودت به رسول الله(صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏و‏سلم)، اهمیت عصبانی کردن دشمن، اهمیت داشتن صدق با ولیّ را عرض می‏کنم تا جهت و انگیزه زیارت را بفهمی. نه اینکه اینها را بشنوی و تحریک بشوی که با محبت فقط بلند شوی بروی زیارت؛ زیارت تو تاجرانه بشود. «وَ اسْتَقْبَلَتْهُ الْمَلَائِکَةُ»، ملائکه به استقبالش می‏آیند. «فَإِذَا انْصَرَفَ شَیَّعَتْهُ إِلَى مَنْزِلِه‏»، وقتی برمی‏گردد منزلش«فَإِنْ مَرِضَ عَادُوه‏»، اگر مریض باشد می‏روند عیادت او «وَ إِنْ مَاتَ تَبِعُوهُ بِالاسْتِغْفَارِ إِلَى قَبْرِه‏»، اگر بمیرد ملائکه تشییع می‏کنند در صورتی که دارند برای او استغفار می‏کنند تا او را دفن کنند.
 
اصل مهمِ و استراتژیک
* جایگاه زیارت چنین جایگاهی است، اگر خدای متعال به ائمه معصومین(علیهم‏السلام) این شأن را برایش می‏فرمایند فقط یک ابزار محبت نیست؛«رَجَاءً لِمَا عِنْدَکَ فِی صِلَتِنَا»[5] این وقتی که می‏رود زیارت امیدش این باشد به آنچه که نزد خداست نسبت به اتصال خودش به امام با این زیارت برسد. «إِجَابَةً مِنْهُمْ لِأَمْرِنَا»، امر ما را اجابت کند، «وَ غَیْظاً أَدْخَلُوهُ عَلَى عَدُوِّنَاأَرَادُوا بِذَلِکَ رِضَاکَ فَکَافِهِمْ عَنَّا بِالرِّضْوَان‏». بخوان رضایت حق را به واسطه زیارت جلب کنم. خدا از چه کسانی راضی است؟ «رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ»[6] را ببینید که چه کسانی هستند، آقا هر کسی که برود زیارت مساوی می‏شود با کسی که رفته است در راه خدا مجاهدت کرده و به شهادت رسیده است؟ و با کسی که در اوج ولایت مدار است یکی است؟ نه این زیارت و انگیزه این زیارت باید متفاوت باشد. خلاصه از کنار اصل مهمِ و استراتژیک زیارت نمی‏شود به سادگی عبور کرد.
 
ظرفیت زیارت کربلا

* ظرفیت زیارت امام حسین(علیه‏السلام) یعنی برپایی قیام‏های عاشورایی بعد از کربلاست. ظرفیت زیارت امام حسین(علیه‏السلام) احیای خون سیدالشهداست، ظرفیت زیارت امام حسین(علیه‏السلام)، احیای حق سیدالشهداست، ظرفیت زیارت امام حسین(علیه‏السلام)، اعلاء کلمه حسین بن علی سیدالشهدا(علیه‏السلام) است. این ظرفیت اشک و سوز و ناله است. وقتی تو پی بردی به اینکه خون سیدالشهدا برای چه بر روی زمین ریخته شد آن وقت قیمت روضه را می‏فهمی، ارزش و قیمت نوحه و پرچم سیاه و دسته عزاداری و آتش گرفتن دل و سفره امام حسین(علیهم‏السلام) را آن وقت می‏فهمی.

 

[1]. وسائل الشیعة، ج‏15، ص 12
[2]. کامل الزیارات، ص 44.
[3]. إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏2، ص 443.
[4]. کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج‏1، ص 395.
[5]. کافی، ج‏4، ص 582.
[6]. مائده، آیة 119.

نام

پست الکترونیک

* کد امنیتی

تصویر کد امنیتی

* نظر

یادواره ۱۸شهید روضه فاطمیه قم
 
با سخنرانی حجت الاسلام
حاج احمد پـنــاهـیــان
با مرثیه سرایی
حاج عباس حیدرزاده
زمان:
جمعه ۲ آذرماه ۱۴۰۳
همراه با نماز مغرب و عشاء
مکان:
حرم‌مطهر حضرت‌معصومه(سلام‌الله‌علیها)
شبستان امام خمینی(قدس سرّه)
کلیه حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام محفوظ است