دو نکته محوری
* نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به امیرالمؤمنین(علیهالسلام) راجع به ائمهای که در عراق هستند و به شهادت رسیدند و مضاجع شریفشان آنجاست، یعنی خود امیرالمؤمنین(علیهالسلام)، امام حسین(علیهالسلام) و ائمه(علیهمالسلام) دیگری که در عراق هستند و البته ائمهای که در مدینه هستند، تفاوت نمیکند. بحث زیارت را از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پرسیدند و ایشان دو نکته محوری فرمودند. یکی «تقرب به خدای متعال» و دیگری «مودّت نسبت به رسول الله». شما میروی حرم امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میگویی«السلام علیک یا رسول الله». یا وقتی میروی حرم ائمه دیگر یا خود حرم امام علی(علیهالسلام) میگویی«السلام علیکم یا اهل بیت النبوه»، شما اینجا اتصالتان را به نبوت نشان میدهی، مودت نسبت به رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم).
زیارت، یک عملیات استراتژیک دینی
* وقتی خدا این همه بریز و بپاش دارد انجام میدهد در زیارت یعنی این زیارت امر مهمی است. هر قدمی از این مسافت که به سمت کربلا میروی، هر قدم یک حج و یک عمره قبول شده حساب میشود، میفرماید:«ماشی کان او راکباً»[1]. طرف یک عمری زندگی کرده است بعد خدا گفته که اگر این گناه را انجام بدهی توبیخ میکنم و چه میکنم، گناه تأثیر میکند در رفتار و میآید زندگی را بالا و پایین میکند، بعد میگوید اگر بروی زیارت موسیبنجعفر(علیهماالسلام) مثل روز اولی که متولد شدی میشوی! خدا از همه اینها میگذرد دیگر. توبه چند تا شرط داشت؟ حداقل در یک روایت امیرالمؤمنین(علیهالسلام)، هفتتا شرط داشت، خدا دارد بریز و بپاش میکند؛ پس این زیارت خیلی مهم است برای خدا و برای دستور برنامه زندگی ما.زیارت یک عملیات استراتژیک دینی است، شیعی هم نیست. زیارت در متن دین است، خدا لعنت کند کسانی که میآیند این شیعه و سنی را آنقدر میگویند که دین را از مذهب جدا میکنند، خوب یعنی چه؟ دین حنیف با مذهب شیعه یکی است«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها»[2]، دین حنیف یعنی چه؟ ولایت با نبوت یکی است. میفرماید:«أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی»[3] بعد«وَ أَبِی عَلِیِّبْنِ أَبِیطَالِبٍ». امام حسین(علیهالسلام) فرمود من اول، کاری که پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میکند، انجام میدهم.
درک نمیکنی؛ إلاّ اینکه آنجایی بشوی
* امام صادق(علیهالسلام) میفرماید:«اغْفِرْ لِی وَ لِإِخْوَانِی وَ زُوَّارِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع الَّذِینَ أَنْفَقُوا أَمْوَالَهُمْ وَ أَشْخَصُوا أَبْدَانَهُمْ رَغْبَةً فِی بِرِّنَا وَ رَجَاءً لِمَا عِنْدَکَ فِی صِلَتِنَا»[4] ببین چه زائری است، میگوید من میروم زیارت امام حسین، تا به وسیله اتصال توسط زیارت با امام حسین(علیهالسلام) به آنچه برسم که در نزد خداست. «لِمَا عِنْدَکَ» مبهم میگوید، اصلاً معلوم نیست، چیست؟ شهدا را دیدی؟ میفرماید:«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»[5]، حالا چه رزقی؟«عند ربهم»، بیا بالا بعد میفهمی. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) چرا نمیگویی که شهدا اشتیاقشان به آن چیزی است که نزد خداست، آن چیز، چیست؟ میگوید خوب تو درک نمیکنی فدایت بشوم، تمام میل تو آن چیزی است که میبینی. مثلاً کربلا رفتن که میگوید گناهان را میریزد و کلی ثواب میدهد و برکات میآورد و... را میتوانی حس کنی ولی بعضی چیزها که پیش خود خداست را نمیتوانی حس کنی؛ إلاّ اینکه آنجایی بشوی.
زیارت؛ مساوی است با ولایت
* جانم فدای زائری که اینگونه امام صادق(علیهالسلام) دارد برایش گریه میکند و دعا میکند. کسی که امید دارد به چیزی که نزد خداست برسد بواسطه زیارتی که آن زیارت او را به ما متصل میکند. اتصال به حضرت حسین(علیهالسلام)، اتصال به ائمه(علیهمالسلام) میشود یکی از فلسفههای زیارت. ببینم! مگر ولایت همان اتصال نیست؟ بله هست. یعنی زیارت آنقدر ظرفیت و گنجایش دارد که تو را وصل به ولیّ خودت کند؟ بله، «وُصلَهً تُأدِّی إلی مُرافقهِ سَلَفِه»[6]. یعنی زیارت میتواند ولایتی بار بیاورد؟ اصلاً بگو زیارت، مساوی است با ولایت.
هفت انگیزه اساسی
* «رَجَاءً لِمَا عِنْدَکَ فِی صِلَتِنَا وَ سُرُوراً أَدْخَلُوهُ عَلَى نَبِیِّکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ إِجَابَةً مِنْهُمْ لِأَمْرِنَا»[7]، اجابت امر. شاید بگویی منظور، اجابت فرمان است. ولی اینگونه که کلام میگوید در کنار«وَ غَیْظاً أَدْخَلُوهُ عَلَى عَدُوِّنَا» این امر، اگر فرمان باشد، آن امرِ حاکمیت امام هم است. اگر این 6 مورد - قرب الی الله، مودت به رسول الله(صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، نیکی به ائمه(علیهمالسلام) و رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، صله نسبت به رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ائمه(علیهمالسلام)، سرور در قلب نبی مکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، اجابت امر ائمه(علیهمالسلام) بود و مورد هفتم عصبانی کردن دشمن بود که میشد همان عمل صالح در سوره توبه[8] آیه 120 - حساب کنید که یک نفر با این هفت انگیزه برود زیارت، چه میشود!
صدق در مواطن؛ یعنی پشت نکردن به دشمن
* در زیارت امیرالمومنین(علیهالسلام) میفرماید:«اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی لِسَانَ صِدْقٍ فِی أَوْلِیَائِکَ»[9] در بحث صدق، امام صادق(علیهالسلام) فرموده بود که گشتم دنبال عزت دیدم همهاش در صدق است. صدقی که آفریننده عزت ایمانی یک انسان است، عزت جامعه اسلامی و عزت دین در صدق است، همان صدقی که در زیارت عاشورا میخوانید«قَدَمَ صِدِق فِی الدُنیا وَ الآخِرَه»، من همین گونه با ائمه باشم که فایده ندارد. این همه بودند اهل مدینه و کوفی و شام که با ائمه(علیهمالسلام) بودند، با امام صادق(علیهالسلام) بود اما قدم صدق نبود؛ که امام صادق شش هزارتا طلبه و فقیه داشت اما چهل تا نیرو نداشت. «مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا»[10]، صدق در وفای به عهد، عهد چیست؟ «لا یُوَلُّونَ الْأَدْبارَ»[11]، پشت نکردن به دشمن. میدان صدق کجاست؟ همواره مبارزه کردن با حاکمیت طاغوت و جریان کفر.
زیارت که صدق و اتصال به امام نمیخواهد؟!
* میفرماید:«وَ حَبِّبْ إِلَیَّ مَشَاهِدَهُمْ»، یک کاری کن که من کربلا و نجف رفتن را دوست داشته باشم، که بروم لذت ببرم؟ بروم گناهانم بخشیده بشود؟ این که دیگر صدق نمیخواهد، همین طوری هم بروی گناهانت بخشیده میشود و حج عمره برایت مینویسند. این چه زیارتی است که مقدمهاش صدق و اتصال به امام میخواهد؟ میفرماید:«وَ حَبِّبْ إِلَیَّ مَشَاهِدَهُمْ حَتَّى تُلْحِقَنِی بِهِمْ»، این زیارت عامل الحاق من بشود به حسین بن علی(علیهماالسلام).«وَ تَجْعَلَنِی لَهُمْ تَبَعاً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة»، نه «مطیعاً فی الدنیا و الآخره». ببینید تبعیت بعد از الحاق صورت میگیرد. من الان تا قیامت بیایم برای جوانان نسل امروز بگویم که امام روح الله اینگونه و آنگونه بود، نمیشود، تا با امام زندگی نکرده باشی امام را درک نمیکنی.
چرا الحاق؛ چرا اتصال؛ چرا معیت؟
* چرا ضرورت دارد که شما به ائمه ملحق بشوید؟ چون اگر ملحق بشوید تابع آنها میشوید، تابعیت با اطاعت فرق میکند، اطاعت در حوزه دستور و اوامر است؛ ولی با تبعیت اصلاً میشوید خود امامتان. چرا باید الحاق بشود؟ چرا باید اتصال به ائمه(علیهمالسلام) صورت بگیرد؟ چرا باید معیت اتفاق بیفتد؟ تا با اتصال به او بتوانی تبعیت کنی. تو اگر با یک کسی بگردی، عین او میشوی، ولی اگر با او نگردی عین آن نمیشوی.
مصادیق تبعیت از لشکر باطل!
* دقیقاً همین تبعیت در لشکر باطل هم هست، چرا هی آقا میخواهد دیوار قرار بدهد که آقا جان فرهنگ غرب، ما چه کار داریم به غرب؟ آقا زبان فارسی. ببین زبان انگلیسی تو را میبرد، فیلم و کارتون و هنر غربی میبرد تو را، علم و صنعت و تکنولوژی غربی تو را میبرد. میگوید که آقا جان خودت باش و تولید علم کن، خودت باش و در فرهنگ بیا تعمیق باور دینی را در جامعه ایجاد کن، اصلاً فاز فرهنگ ما، با فاز آنها فرق میکند. چرا آقا میخواهد بین این دو تا فرهنگ یک فاصله ایجاد کند، مثل اینکه گفتند بین خودتان و گناه فاصله ایجاد کنید. تو اگر در هنر و بیان و ادبیات غربی رفتی، و همین طور مدام به آن نزدیک شوی تابع آن میشوی. میگویند به حسین بن علی(علیهماالسلام) وصل و ملحق شو تا تبعیت کنی، اگر ملحق نشوی که نمیتوانی تبعیت کنی.
فلسفه زیارت
* فلسفه زیارت اتصال شما به ائمه(علیهمالسلام) است، اقامه امر ائمه(علیهمالسلام) است، فلسفه زیارت عصبانی کردن دشمن است، فسلفه زیارت قرب تو به خدا و مودت نسبت به رسول اعظم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است. بعد وقتی که متصل شدی میگویی حالا مرا با آنها ملحق کن توسط سرمایه صدق. یعنی آقای زائر اگر رفتی زیارت امام علی(علیهالسلام) و امام حسین(علیهالسلام) که فقط یک دعا کنی و بلند شوی بروی زندگیات را ادامه بدهی فایدهای ندارد. بلکه باید قدم صدق تو مستحکم بشود، باید در ولایت مداری و در مسیر مبارزه با طاغوت، به اوج برسی.
زیارت عارفین؛ زیارت تابعین
* بعضیها فکر میکنند که این حرفهایی که میزنیم تا زیارت اینگونه باشد، برای عُرفا و اولیاء الله است. اتفاقاً بعضی از آقایانی که ژست خیلی قداستی میگیرند و حاضر نیستند یک قدم در مبارزه با استکبار بردارند؛ میبینی که هیچ چی از امام حسین نمیفهمد، به حضرت عباس نمیفهمد، سوادش هم، کوه سواد است. یک بچه دوازده ساله از امام حسین(علیهالسلام) این را فهمیده است که همه هستیاش که جان معصومش است میگذارد کف دستش و میرود تقدیم میکند، این امام حسین(علیهالسلام) را بیشتر فهمیده است یا او؟ این تبعیت کرده است از حسین(علیهالسلام)، او فقط عشق ورزیده است به حسین(علیهالسلام). فرق علاقه به حسینبنعلی(علیهماالسلام) با تبعیت حسینبنعلی(علیهماالسلام)، اینجا معلوم میشود. امام میفرماید: شما خیلی عبادت کردید خدا قبول کنه، بروید وصیت نامه شهدا را بخوانید[12] که اینجا تبعیت رخ داده است.
ظهور و فرج در اربعین!
* زیارت امام حسین(علیهالسلام) با این سرمایه محبت اگر به اضافه آن صدق و الحاق و تبعیت بشود، اربعین، امام زمان میآید. امام زمان(عجالله) تبعیت میخواهد، اربعین میتواند فرج را، والله ایجاد کند. نه دعای فرج در اربعین بخوانیم که امام زمان(عجالله) بیاید، کار خدا حساب و کتاب دارد؛ حق زیارت را ادا کنی امام زمان را میآوری. نمونه بگو، زینب کبری(سلاماللهعلیها) اصلاً برای مبارزه رفت کربلا، زینب(سلاماللهعلیها). یعنی همان مسیر صدق، الحاق به ابا عبدالله(علیهالسلام)، تبعیت «کن فیکون» کرد، یعنی اگر زیارت درست زینب کبری(سلاماللهعلیها) نبود، چیزی به نام اربعین برای ما میماند؟!
[1] . «مَنْ زَارَ جَدِّی عَارِفاً بِحَقِّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةً مَقْبُولَةً وَ عُمْرَةً مَقْبُولَة»(إرشاد القلوب إلى الصواب، ج2، ص: 443).
[3] . بحار الأنوار، ج44، ص 329
[8] . «ما کانَ لِأَهْلِ الْمَدینَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ لا یُصیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً
یَغیظُ الْکُفَّارَ وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً إِلاَّ کُتِبَ لَهُمْ بِهِ
عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنین».
[9] . کامل الزیارات، ص 44
[11] . (احزاب، آیة 15)«وَ لَقَدْ کانُوا عاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا یُوَلُّونَ الْأَدْبارَ».
[12] . پنجاه سال عبادت کردید، و خدا قبول کند، یک روز هم یکى از این وصیتنامهها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید.(صحیفه امام، ج14، ص 491).