سه شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴ - ساعت ۱۴:۱۷

انبیاء الهی در عین عصمت، اهل انابه بودند؛ تکلیف ما روشن است

جلسه بیست و سوم از مجالس ماه مبارک رمضان در هیئت محبین اهلبیت(علیهم السلام) قم دوشنبه 4 فروردین ماه 1404 با سخنرانی حجت الاسلام حاج احمد پناهیان در مقتل الشهدای فاطمیه(سلام الله علیها) برگزار شد.

جلسه بیست و سوم از مجالس ماه مبارک رمضان در هیئت محبین اهلبیت(علیهم السلام) قم دوشنبه 4 فروردین ماه 1404 با سخنرانی حجت الاسلام حاج احمد پناهیان در مقتل الشهدای فاطمیه(سلام الله علیها) برگزار شد.

قرآن بهترین وسیله برای تفکر درباره خداست

اجازه ندهیم گوشی موبایل ما را مدیریت کند

وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ(زلزال 8و7). خداوند کوچکترین اعمال خیر و شر ما را ثبت و ضبط کرده. اگر نعمت مغفرت نبود، ما می خواستم چه بکنیم؟ اگر برای خود برنامه اخلاقی و تربیتی سالیانه نداریم، اگر برنامه ماهیانه نداریم، حداقل روزانه برنامه ای داشته باشیم، و به انجام این برنامه همت داشته باشیم. در طول روز مشارطه و مراقبه داشته باشید، و آخر شب هم محاسبه برنامه روزانه را انجام دهیم. بعد از شب های قدر، فرصت خیلی خوبی برای آغاز این برنامه تربیتی و اخلاقی است.

بعضی افراد شب قدر فرصت می کنند مقداری به خودشان فکر کنند. البته اگر گوشی های موبایل همین اجازه را هم به ما بدهد! اجازه ندهیم گوشی موبایل و فضای مجازی ما را مدیریت کنند. اصلا فرض می کنیم فضای مجازی صددرصد خوب؛ اما که گفته باید مدام در فضای مجازی بگردیم؟ شیطان برای ما ذکر دائم درست کرده! اجازه فراغت به ما نمی دهد؛ مدام ما را مشغول خود کرده. فرصت نمی کنیم با خودمان خلوت کنیم و به خودمان فکر کنیم، چه برسد به اینکه فرصت کنیم به خدا فکر کنیم. قرآن بهترین وسیله است برای اینکه ما فرصت کنیم به خدا فکر کنیم.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ص وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ(ص 1). قرآن خودش ذکر است: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ(تحجر 9). وَهَذَا ذِكْرٌ مُبَارَكٌ أَنْزَلْنَاه(انبیاء 21). بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ(ص 2). بلافاصله بعد از این که می فرماید قرآن صاحب ذکر است، می فرماید کسانیکه کافر هستند سرسخت هستند. خدای متعال داستان انبیاء را ذکر می کند، و می فرماید انبیاء خیلی به خدا توجه داشتند.

 

انبیاء الهی در عین عصمت، اهل انابه بودند؛ تکلیف ما روشن است

حق را کسی ادا می کند که به خداوند نزدیک باشد

اصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ(ص 17). خداوند به پیغمبرش می فرماید بر حرف مردم و منافقین صبر کن، و بنده ما داوود را یاد کن که قدرتمند بود و خیلی اهل انابه بود. إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِشْرَاقِ(ص 18). بعد خداوند نعمت های حضرت داوود را می شمارد. قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ. خداوند داستان قضاوتی از حضرت داوود را ذکر می کند، که بعنوان امتحانی برای او بود، تا مشخص شود حق را رعایت می کند، یا بخاطر قدرت یکی از طرفین، حکم بناحق می دهد؟

فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ(ص 24). بعد که حضرت داوود متوجه می شود این قضاوت امتحان الهی بود، درِ خانه خدا ضجه و ناله و انابه می کند. پیامبران الهی که این همه اهل رعایت تقوا و انجام واجبات و ترک محارم بودند، این همه درِ خانه خدا توبه و انابه می کردند؛ ما سالی یکبار شب قدر که درِ خانه خدا می آییم، از طولانی شدن مراسم شاکی هم می شویم! حضرت داود بخاطر امتحانی که سربلند هم پشت سر گذاشته، درِ خانه خدا توبه و انابه می کند و ضجه می زند؛ ما برای گناهانمان هم این کار را نمی کنیم!

فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ(ص 25و26). بعد از این ماجرا، حضرت داوود علاوه بر نبوت، قضاوت را هم برعهده گرفت. وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا. می فرماید ما زمین و آسمان را باطل نیافریدیم. ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ(ص 27و28). بعضی گمان می کنند متقین با ستمگران و فجار برابر هستند. كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ(ص 29). بازهم خداوند راجع به توجه انبیاء به خداوند و ناله و انابه شان درِ خانه خدا می گوید. می فرماید اینها برای اهل خرد تذکر است. این کتاب مبارک با این داستانها، برای این است که متذکر شوید، که چرا بحث انابه و توجه و تقوا و قضاوت به حق داوود را ذکر می کنم. وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ(ص 30). سلیمان بن داوود هم اهل انابه در خدا بود.

قدر شب قدر را بدانیم، و شب قدر را در زندگی مان توسعه دهیم. شب قدر که قدرِ ما با تعظیمِ قدرِ امام جامعه مشخص می شود، آن شب و ساعات شب ذکر و دعا هم هست. معنای این یعنی ولایتمداری بدون اشک و ناله و انابه معنا ندارد. دروغ می گوید کسیکه می گوید ولایتمدار است، اما اهل اشک و ناله درِ خانه خدا نیست. اشک، علامت رقّت قلب است. قلبی که رقیق نباشد، نمی تواند با خدا ارتباط عمیق برقرار کند. وقتی اشک نیست، یعنی این قلب درگیر جای دیگر است. قلبی که درگیر خداست، نمی شود اشک نداشته باشد. حق را کسی ادا می کند که به حق وصل باشد؛ به خدای متعال وصل باشد.

 

کسیکه خدا در نظرش بزرگ باشد، غیر خدا را تعظیم نمی کند

در اقامه حق در جامعه همه باید سهیم باشند

امیرالمومنین علیه السلام فرمود: مِن واجِبِ حُقُوقِ اللّه ِ عَلَى العِبادِ النَّصيحَةُ بِمَبلَغِ جُهدِهِم وَ التَّعاوُنُ عَلى إقامَةِ الحَقِّ بَينَهُم. از واجب حقوق خدا، این است که برای مردم و جامعه و حکومت اسلامی و امام جامعه دل بسوزانید، و مومنین دست به دست هم بدهند برای اینکه حق الهی را در جامعه اقامه کنند. اردستانی خبیث می گوید فلسطین به ما ربطی ندارد. اینها خباثت باطنی دارند. اما امیرالمومنین علیه السلام می فرماید جزو حقوق خداست که مومنین پشت یکدیگر را بگیرند و حق را اقامه کنند. در اقامه حق همه باید سهم داشته باشند. از بالاترین افراد تا پایین ترین افراد جامعه باید سهم خود را ادا کنند. همه باید در دستورات دینی مشارکت کنند. این حق خدا به گردن ماست که در اقامه حق در جامعه سهم داشته باشیم.

بعد از این کلام امیرالمومنین علیه السلام مردی بلند شد و مفصل از حضرت تعریف و تمجید کرد. حضرت فرمود: إِنَّ مِنْ حَقِّ مَنْ عَظُمَ جَلَالُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ فِي نَفْسِهِ وَ جَلَّ مَوْضِعُهُ مِنْ قَلْبِهِ أَنْ يَصْغُرَ عِنْدَهُ لِعِظَمِ ذَلِكَ كُلُّ مَا سِوَاهُ، وَ إِنَّ أَحَقَّ مَنْ كَانَ كَذَلِكَ لَمَنْ عَظُمَتْ نِعْمَةُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ لَطُفَ إِحْسَانُهُ إِلَيْهِ، فَإِنَّهُ لَمْ تَعْظُمْ نِعْمَةُ اللَّهِ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا ازْدَادَ حَقُّ اللَّهِ عَلَيْهِ عِظَماً. فرمود کسیکه خداوند در نظرش بزرگ است، غیر خدا را تعظیم نمی کند. حضرت با این حرف به آن مرد فهماند چرا از من تعریف کردی؟! فَإِنَّهُ لَمْ تَعْظُمْ نِعْمَةُ اللَّهِ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا ازْدَادَ حَقُّ اللَّهِ عَلَيْهِ عِظَماً؛ وَ إِنَّ مِنْ أَسْخَفِ حَالاتِ الْوُلَاةِ عِنْدَ صَالِحِ النَّاسِ أَنْ يُظَنَّ بِهِمْ حُبُّ الْفَخْرِ وَ يُوضَعَ أَمْرُهُمْ عَلَى الْكِبْرِ، وَ قَدْ كَرِهْتُ أَنْ يَكُونَ جَالَ فِي ظَنِّكُمْ أَنِّي أُحِبُّ الْإِطْرَاءَ وَ اسْتِمَاعَ الثَّنَاءِ وَ لَسْتُ بِحَمْدِ اللَّهِ كَذَلِكَ. دوست ندارم شما فکر کنید که من دوست دارم از من تعریف کنید. من دوست دارم خدا را بیشتر ببینید و تعظیم کنید. البته این مسئله نافی تعریف و تمجید و ذکر فضائل امیرالمومنین علیه السلام نیست، اما جهت این حمد و ثنا باید این باشد که حق خدا را در ذکر این فضائل ببینیم. علی علیه السلام هرچه دارد از اوست.

یک علی بن ابیطالب علیه السلام برای ما کافی بود تا به خدا برسیم. نهج البلاغه برای ما کافیست. امیرالمومنین علیه السلام قریب به سی هزار لشکر داشت، و مشغول سازماندهی این لشکر بود که ضربت خورد، اما این سی هزار نفر نیرویی نیستند که حضرت دنبال آنهاست: أَيْنَ إِخْوَانِيَ الَّذِينَ رَكِبُوا الطَّرِيقَ وَ مَضَوْا عَلَى الْحَقِّ؟ علی نیروهایی مثل عمار می خواهند که در مسیر حق محکم و استوار باشند.

 

نام

پست الکترونیک

* کد امنیتی

تصویر کد امنیتی

* نظر

مراسم ماه مبارک رمضان
با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین
حاج احمد پـنــاهـیــان
زمان:
شبهای ماه رمضان هرشب از ساعت ۲۰:۳۰
(قرآن، احکام، سخنرانی، مناجات)
مکان:
مقتل الشهداء فاطمیه
 
همراه با پخش زنده اینترنتی
 
کلیه حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام محفوظ است