مشکل مهاجر و انصار این بود که نمی خواستند سیره جهادی پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله را ادمه دهند

مراسم عزاداری سومین شب ایام فاطمیه دوم(به روایت 75روز) یکشنبه 5 آذر 1402 در هیئت محبین اهلبیت (علیهم السلام) قم با سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان در مسجد مقدس جمکران برگزار شد.

جنگ و جهاد، منافق را رسوا می کند

انتقام مظلوم باید گرفته شود

مَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا(اسراء 33). اگر کسی مظلوم کشته شود، ولی و صاحب دم او باید مطالبه خون او را بکند و انتقامش را بگیرد. 1400 سال است ما خون اباعبدالله علیه السلام را مطالبه می کنیم. در زیارت عاشورا می خوانیم: أَنْ يرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِي مَعَ إِمَامٍ هُدًي ظَاهِرٍنَاطِقٍ بِالحَقّ مِنکُم. از روز اول هم همینطور بود. مختار از امام سجاد علیه السلام اجازه قیام خواست، حضرت این مسئله را نپذیرفت. چون قیام مختار بنا نبود بنام امام ثبت شود. اما وقتی مختار گفت می خواهم انتقام بگیرم، امام فرمود انتقام خون پدرم که نیاز به اجازه ندارد. امت اسلامی بلافاصله باید مطالبه خون سیدالشهدا علیه السلام را می کرد.

ظلم کربلا خیلی واضح و روشن نبود. اما فاطمیه مثل کربلا روشن و واضح نبود. هنوز هم ما در جامعه اسلامی می گوییم رحلت رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله؛ در حالیکه اخبار موثق مبنی بر مسمومیت و شهادت حضرت داریم. حتی در رابطه با حضرت زهرا سلام الله علیها هم بعضی ها قائل به شهادت حضرت نیستند. چون کسی جریان مظلومیت و شهادت ائمه اطهار علیهم السلام را تدارک نکرده، حتی در شهادت برخی ائمه بین مردم اختلاف و تردید وجود دارد.

حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: مَا الَّذِی نَقِمُوا مِنْ اَبِی الْحَسَنِ؟ نَقَمُوا مِنْهُ وَ اللهِ نَکِیرَ سَیْفِهِ. آنچه که باعث شد مردم امیرالمومنین علیه السلام را نپذیرند، صلابت شمشیر و سیره جهادی علی علیه السلام بود. منافقین وقتی پای نبرد به میان بیاید، رسوا می شوند. تا وقتی جنگ و مبارزه نباشد، همه دیندارند. بعد از شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله، دعوای مهاجر و انصار در اینکه کدام گروه جایگاه خلافت را غصب کند، بر سر این بود که چه کسی اول پای رکاب پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله جنگیده و هزینه داده. مبارزه و جهاد یک ملاک برای کسب خلافت بود. جهاد و مبارزه را یک امتیاز و برتری می دانستند.

مهاجر به انصار گفتند ما زودتر از شما پای رکاب پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله مبارزه کردیم و هزینه دادیم، پس ما باید خلافت را به دست بگیریم. انصار هم پذیرفتند. اگر جهاد و مبارزه فضیلت و برتری است، پس علی علیه السلام بر همه شما در جهاد و مبارزه مقدم و برتر است. نفاق طوری حرف می زند، اما طور دیگری عمل می کند. اگر جهاد و مبارزه فضیلت است، امیرالمومنین علیه السلام از همه شما سابقه دارتر است در میدان جنگ و جهاد. پس چرا او را برای خلافت انتخاب نکردید؟ در چنین جامعه ای هیچکس مشکل علی علیه السلام را جهاد او نمی بیند.

مهاجر با ادعای سابقه جهاد خلافت را گرفتند، اما علی علیه السلام را بخاطر سیره جهادیش کنار گذاشتند!

حضرت زهرا سلام الله علیها کشته تبیین چهره حقیقی نفاق مهاجر و انصار است

حضرت زهرا سلام الله علیها به زنان مهاجر و انصار که به عیادت ایشان آمده بودند، در جواب احوالپرسی آنها فرمود: من امروز را صبح کردم در حالیکه از شما و مردان شما متنفرم! دشمن من فقط آنهایی نیستند که مرا کتک زدند؛ دشمن من مردان شما هستند. مهاجر و انصار و رزمندگان اسلام.

جریان نفاق بعد از پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله بر جامعه سیطره پیدا کرد. حضرت زهرا سلام الله علیها باید پرده نفاق را کنار بزند و کفر اینها را به همه نشان دهد. کفر اینها کجا مشخص می شود؟ آنجا که موقع تصاحب خلافت دم از جهاد می زنند، اما خودشان علی علیه السلام را بخاطر سیره جهادی و مبارزه اش کنار زدند. منافقین دهه شصت دم از حقوق مردم می زدند، اما اولین کاری که کردند ترور مسلحانه و کشتار همین مردم بود.

حضرت زهرا سلام الله علیها کشته تبیین چهره حقیقی نفاق در دوران پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله است، که با ادعای فضیلت جهاد قدرت را به دست گرفتند، اما کسیکه رأس مجاهدین فی سیبل الله بود را به گناه جهاد و مبارزه کنار گذاشتند. این نفاق را چه کسی باید رسوا کند؟ همه باید در جامعه تبیین انجام دهند؛ اما کسی نبود این تبیین را انجام دهد. لذا یک نفر باید در این میان قربانی شود، تا چهره واقعی نفاق رو شود.

اگر روشنگری های حضرت زهرا سلام الله علیها نبود، کسی ایشان  را کتک می زد؟ مگر دیگران را کتک زدند؟ زندگی فاطمی خیلی زندگی سختی است. اولا باید حق را بشناسی. حضرت زهرا سلام الله علیها در یکی از خطبه هایشان این آیه را تلاوت کردند: أَفَمَن یَهْدِی إِلَی الحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّیَ إِلاَّ أَن یُهْدَی(یونس 35). کسیکه به حق هدایت شده محقّ هدایت است، یا کسیکه خودش هدایت نشده؟ اولین ویژگی حضرت زهرا سلام الله علیها، شناخت حق است. حقانیت را در علی علیه السلام یافت، و بعد حقانیت امیرالمومنین علیه السلام را اقرار و ابراز کرد: لازِلْتُ مُقِرَّةً لَهُ ما عِشْتُ. خیلی ها که مسئولیت و اعتبار دارند، آنجا که لازم است از حق دفاع نمی کنند. اینها اصلا دشمن ندارند؛ با همه خوبند! مگر می شود مومن دشمن نداشته باشد؟ ائمه ما همه دشمن داشتند؛ انقدر که همه شان را به شهادت رساندند.

زندگی فاطمی جنگ به پا می کند!

امثال شهید نواب اوضاع را بهم می زنند

بعضی اصلا دشمن ندارند!

قدم اول شناخت حق است. ایمان به اینکه امیرالمومنین علیه السلام حق است. قدم بعد اقرار به این ایمان است: لازِلْتُ مُقِرَّةً لَهُ ما عِشْتُ. فرمود: اِنْ کُنْتَ تَعمَلُ بما اَمَرناک وتَنْتَهی عمّا زجرناک عنه فانت من شیعتنا والا فَلا. زندگی شیعی یعنی عمل به آنچه ائمه امر کرده اند، و دوری از آنچه نهی کرده اند. زندگی فاطمی جنگ به پا می کند!

حضرت امام 75 سال پیش از فلسطین دفاع کرد. شهید نواب صفوی جلسات هفتگی با حضرت امام داشت. شهید نواب سید واقعی فرزند حضرت زهرا سلام الله علیها بود. ما سید هم داشتیم که می گفت باید علیه قرآن و خدا هم اعتراض کرد! شهید نواب به علمای حوزه علیمه قم و نجف نگاه نکرد؛ حرکت کرد و با علمای امت های مختلف اسلامی صبحت کرد، و از آنها دعوت کرد برای نجات فلسطین حرکت کنند. نهضت های انقلابی از آن زمان شکل گرفت. البته شهید نواب تنها بود. یکی از مراجع بزرگوار وقت ناراحت بود، می گفت نواب صفوی از جان ما چه می خواهد؟! حضرت امام ناراحت و عصبانی بودند، که چرا مرجع وقت شیعه از شهید نواب که دستگیر شده دفاع نمی کند؟

شهید نواب اوضاع را بهم می ریزد. بخواهید از حق دفاع کنید، دشمن پیدا می کنید. یک عده از دوستان هم تحمل شما را ندارند. به شما برچسب تندرو می زنند. گفت فاطمه ساکت باش، داری فتنه می کنی. حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا. شمایید که در فتنه سقوط کرده اید. من فتنه می کنم، چون فریاد می زنم؟

اگر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نبود، ما امروز می گفتیم «بالاخره حق با که بود؟! اصحاب پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله که همه شان پای رکاب حضرت مبارزه کردند، هجرت کردند، سختی کشیدند، کشته دادند؛ چه کسی انقدر برای اسلام هزینه داده»؟ حضرت زهرا سلام الله علیها اجازه نداد اینگونه شود. اگر شهادت و جهاد تبیین حضرت زهرا سلام الله علیها نبود، حق باقی نمی ماند. حق با خون فاطمه اطهر سلام الله علیها باقی ماند. با مواجهه و مبارزه حضرت زهرا سلام الله علیها با اهل نفاق. حضرت زهرا سلام الله علیها روی اصلی ترین مطلب دست گذاشت، که هنوز هم بعد از 1400 سال نادرند کسانیکه عامل اصلی شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را تبیین کنند. بصورت کلی از دفاع از حق امیرالمومنین علیه السلام حرف می زنند، اما نمی گویند در کجا و چطور باید از حق علی علیه السلام دفاع کرد.

مشکل مهاجر و انصار این بود که نمی خواستند سیره جهادی پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله را ادمه دهند

مسئله اول فاطمیه، غصب خلافت نبود

حضرت زهرا سلام الله علیها چه در مورد فدک و چه در مورد جایگاه امیرالمومنین علیه السلام، یک تبیین عمیق و صحیح انجام داد. در جریان فدک مدام با آیات قرآن احتجاج کردند. نشان دادند که مسئله این غاصبان با علی علیه السلام، مسئله قرآن است؛ دعوا بر سر مسئولیت و قدرت نیست. مشکل آنها با آیات و احکام قرآن است. مسئله فاطمیه، خلافت نیست. خلافت را که روز اول بعد از رحلت پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله غصب کردند. حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: لا جَرَمَ لَقَدْ قَلَّدْتُهُمْ رِبْقَتَها وَ حَمَّلْتُهُمْ اَوْقَتَها وَ شَنَنْتُ عَلَیْهِمْ عارَها فَجَدْعاً وَ عَقْراً وَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظّالِمینَ: «من چون دیدم اینها بی اعتنای به جایگاه رسالت و مهبط وحی خدا و بی اعتنای به حق ولی خدا هستند، مسئولیت را روی دوششان گذاشتم و گفتم خلافت برای خودتان، رهایشان کردم». پس فریاد فاطمه سلام الله علیها برای چیست؟

گِله اصلی حضرت زهرا سلام الله علیها یک بیماری مزمن در بدنه جامعه اسلامی است. مهاجر و انصار مشکلشان این است که نمی خواهند سیره جهادی پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله را ادامه دهند. حق علی علیه السلام را گرفتند به جرم اینکه او مجاهد است، و سیره جهادی رسول الله صلی الله علیه و آله را ادامه می دهد. مهاجر و انصار اصلی ترین اصل دین را زمین گذاشتند؛ یعنی جهاد و مبارزه.

پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود: بُعِثْتُ بِالْجِهَادِ وَ لَمْ أُبْعَثْ بِالزُّرَّاعِ. من برای جهاد مبعوث شدم. اسلام یعنی جهاد. جرم علی علیه السلام این است که مجاهد است و شمشیرش کوبنده دشمن است. این دشمن را عصبانی می کند؛ دشمن را تحریک می کند، و ممکن است دشمن رفاه و امنیت ما را بهم بزند. لذا مردم مدینه به امیرالمومنین علیه السلام پشت کردند. کسانیکه حق امیرالمومنین علیه السلام را غصب کردند، انگیزه شان مشخص است. اما سایر مردم با غصب خلافت به چه چیزی می رسند؟ همینکه پیغمبرِ دیگری نباشد که آنها را به اردوگاه اسامه دعوت کند، برایشان کافیست.

حضرت زهرا از زنان مدینه هم بیزار بود

مهاجر و انصار ده سال پای رکاب پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله مبارزه کردند، خسته شدند. مردم فلسطین هفتاد سال است مبارزه می کنند، اما دست از مبارزه نمی کشند. بمب های ناپال آمریکایی بر سرشان می ریزد؛ آب و برقشان قطع می شود؛ خانه هایشان ویران می شود؛ کودکانشان کشته می شوند؛ اما دست از مبارزه برنمی دارند. این روحیه صهیونیست ها را نابود می کند. ما امروز با وجود چنین روحیه جهادی بین مردم فلسطین، نمی توانیم مشکل حضرت زهرا سلام الله علیها را بفهمیم. چون ملتی فراری از جنگ و جهاد را ندیده ایم. تا دیده ایم ملتی مبارز و مجاهد دیده ایم.

حضرت زهرا سلام الله علیها از زنان مهاجر و انصار هم بیزار بود، نه فقط از مردانشان. فرمود: عائِفَةً لِدُنْیاکُنَّ. شما زنها چطور زندگی کردید که مردانتان حاضر نیستند مبارزه را ادامه دهند؟ خانواده خیلی نقش دارد. زنهای صدر اسلام هم در قتل صدیقه کبری سلام الله علیها نقش داشتند؛ بچه ها نقش داشتند؛ خانواده ها نقش داشتند.

شِدَّةَ وَطْأَتِهِ، وَ نَکالَ وَقْعَتِهِ، وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذاتِ اللهِ. شما زنان مدینه و شوهرانتان علی علیه السلام را نمی خواهید، بخاطر جنگاوری او. در انتخابات گذشته بعضی می گفتند مراقب باشید به کسانیکه پادگان دارند و نظامی هستند رأی ندهید. شما اصلاح طلب ها یک روز درب خانه امیرالمومنین علیه السلام را آتش زدید. مشکل آنها هم همین بود. می گویند انقلاب اسلامی یک زمانی شکل گرفت، و تمام شد. تا کی می خواهید با آمریکا بجنگید؟ پس زندگی خودمان چه می شود؟

حضرت امام با بسیج بقای نظام را تضمین کرد

امنیت امروز ما مدیون بسیج است

اگر بخواهیم این مسئله را در جامعه جا بیندازیم، هنوز هم مشکل داریم. چند درصد خانواده های مذهبی ما بچه هایشان را موظف می کنند در پایگاههای بسیج اسم بنویسند و حضور یابند؟ الان در شهرها خبری نیست؛ امنیت برقرار است؛ چون نیروهای امنیتی زحمت می کشند. اما در کنار اینها شب تا صبح و صبح تا شب نیروهای بسیجی مشغول حفظ امنیت و رصد اطلاعاتی هستند. کار به جایی می رسد که سال 1402 وقتی می خواستند دوباره فتنه کنند، دیدند تمام سرخط هایشان دستگیر شده اند. نتیجه این می شود که ما امروز در آرامش زندگی می کنیم. این به برکت بسیج است.

چرا پایگاههای مقاومت باید خلوت باشند؟ وقتی جمیعت کشور ما 36 میلیون نفر بود، حضرت امام دستور تشکیل بسیج بیست میلیونی دادند. الان که جمعیت کشور ما هشتاد میلیون است، هنوز هم این بسیج بیست میلیونی محقق نشده. چون خانواده های مذهبی ما اجازه نمی دهند فرزندانشان در پایگاههای بسیج حضور پیدا کنند. در طول انقلاب هر موقع کشور خواست به مشکلی بربخورد، بسیج سینه سپر کرد و مشکل را برطرف کرد.

الان بار عظیمی از اقتصاد کشور بدست قرارگاه خاتم است. قرارگاه خاتم متشکل از همین بسیجی هایی است که از پایگاههای مقاومت کار و خدمت به انقلاب را شروع کردند. سیل و زلزله آمد، بسیجیان پای کار بودند. کدام دولت می توانست این میادین را بدون همکاری بسیج جمع کند؟ ایراد و اشکال در بسیج هست، اما به این معنی نیست چراغ بسیج را کم فروغ نگه داریم. همه مان باید در مسائل فرهنگی و عمرانی و امنیتی محله مان نقش داشته باشیم. بسیج یعنی از آحاد ملت برای خود ملت، در نقطه های کانونی قدرت نقش ایفا کنیم.

یکی از ویژگی های اهلبیت عصمت و طهارت در قرآن این است: وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیرا(انسان 8). این ویژگی دین ماست؛ کار و خدمت برای مردم. بسیج را نداشتیم، در فتنه 78 و 88 و 98 کار نظام تمام شده بود. امروز دیگر از دین نمی توانستیم حرف بزنیم. بسیج عاملی است که دشمنی علیه دین را دفع می کند. اما غیر از این دفاع از دین، بسیج کاری دیگری هم کرد. رهبر معظم انقلاب گفتند حضرت امام با بسیج بقای نظام را تضمین کرد. چون جریان بسیج، جوانان را به میدان آورد. هرکسی با روحیه بسیجی برای جامعه و مردم و دین خیلی موثرتر است.

بسیجی شدن تفضلی الهی است که نصیب هر کسی نمی شود

اجازه ندهید پایگاههای مقاومت خلوت شود

حضرت زهرا سلام الله علیها این سازمان را می خواست تشکیل بدهد، اما نشد. احدی فاطمه سلام الله علیها را استجابت نکرد. امروز این سازمان تشکیل شده. حضرت زهرا سلام الله علیها به خانه معاذ بن جبل رفت و از او کمک خواست. کسیکه نفوذ و نیرو قدرت داشت بین مردم. معاذ گفت اگر تو را یاری کنم، غیر از من کسی دیگر هم هست؟ بی ایمانی را ببینید! حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود نه، هیچکس دعوت مرا استجابت نکرد. نگذارید پایگاههای مقاومت خلوت شود. بسیج یعنی لبیک گفتن به ندای هل من ناصر ینصرنی فاطمه اطهر سلام الله علیها. عده ای پای ولایت بیایند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(مائده 54). لیاقت بسیجی شدن را خداوند باید به افراد بدهد. بسیجی شدن تفضلی الهی است که نصیب هر کسی نمی شود.

بسیج شجره طیّبه ای است که: أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ(ابراهیم 24). حضرت امام می فهمد بسیج چه جایگاهی دارد. باید فرمانبری و اطاعت و خدمت و اخلاص و معنویت و پشتکار و تلاش را در بسیج پای رکاب نایب امام زمان ارواحنا فداه تمرین کنیم، تا در زمان ظهور سرمان مقابل امام عصر ارواحنا فداه بالا باشد. حضرت امام فرمود افتخار من این است که بسیجی هستم. می فرمود خدا مرا قیامت با بسیجیان محشور گرداند.

معاذ به حضرت زهرا سلام الله علیها گفت اگر من بیایم کسی دیگر هم هست؟ محاسبه می کند؛ چرتکه می اندازد. حضرت زهرا سلام الله علیها هم صادقانه فرمود نه، کسی دیگر نیست. انسان یاد شب های عملیات دفاع مقدس می افتد. شهید همت در جزایر مجنون انقدر جنگید، و انقدر از لشکرش کشته شدند، که کمتر از یک گروهان برای او باقی ماند! بسیجی یعنی این؛ گفت حضرت امام فرموده جزایر باید حفظ شود. وقتی حضرت امام فرمود جزایر باید حفظ شود، همّت نگفت آیا امکان حفظ جزایر هست یانه؟ اصلا به این نگاه نکرد. تا پای جان برای حفظ جزایر ایستاد.

حضرت زهرا سلام الله علیها به معاذ فرمود هیچکس مرا اجابت نکرد، من تنها هستم. مهاجر و انصار! اگر بخاطر دین و پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام نمی روید، لااقل بخاطر فاطمه سلام الله علیها بروید! شما که می دانید فاطمه سلام الله علیها اگر تنها هم بماند دست برنمیدارد. به معاذ فرمود قیامت جلو پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله شکایت تو را خواهم کرد! معاذ تو نرفتی، قنفذ جرأت پیدا کرد فاطمه سلام الله علیها را کتک بزند! چطور می توانی بنشینی و صدای ناله های فاطمه سلام الله علیها را در کوچه های مدینه بشنوی؟