سالروز ورود حضرت معصومه به شهر قم - 14 مهر 1402: مراسم گرامیداشت سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) به شهر قم در هیئت محبین اهلبیت(علیهم السلام) جمعه 14 مهر 1402 با سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان در مقتل الشهدای فاطمیه(سلام الله علیها) قم برگزار شد.
مراسم گرامیداشت سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) به شهر قم در هیئت محبین اهلبیت(علیهم السلام) جمعه 14 مهر 1402 با سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان در مقتل الشهدای فاطمیه(سلام الله علیها) قم برگزار شد.
نصرت الهی، امتیاز مختص جبهه ایمان
با وجود نصرت الهی، دلیلی برای ترس و ناامیدی وجود ندارد
همراهی مومنین با امام، شرط نصرت الهی
ثُمَّ نُنَجِّي رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ(یونس 103). . خدای متعال بر خودش حقی را قرار داده: نصرت انیباء و نصرت مومنین. جناح مومن از نصرت الهی برخوردارند، اما طرف مقابل از این نصرت برخوردار نیستند: إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنوا(حج 38). وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ(حج 40). إِنْ تَنْصُرُوا اللّهَ يَنْصُرْكُمْ(محمد 7). این مسئله مهم و قابل توجهی است. در مسیر زندگی مومنانه، مشکلات و موانع زیادی پیش روی مومنین است. شیطان در این شرایط سعی می کند مومنین را ناامید و مأیوس کند. اینجاست که نصرت الهی به یاری مومنین می آید.
خدای متعال به کسانیکه در مسیر حق کم می آورند، می ترسند و جا می زنند، می فرماید: تا وقتی نصرت الهی با شماست دلیلی برای ترس و ناامیدی وجود ندارد. اینگونه هم نیست که نصرت الهی بگیر نگیر داشته باشد! خداوند می فرماید من نصرت و یاری ام برای جبهه مومنین را حقی بر گردن خود قرار داده ام. نصرت الهی امری قطعی است در تمام شرایط. هرکس در جبهه حق باشد، توسط خدای متعال نصرت و یاری می شود؛ بلاشک.
بله، اگر همه مومنین امامشان را تنها گذاشتند، امام تنها می ماند و به شهادت می رسد. نصرت الهی جایی است که مومنین همراه و پشت سر امام در جبهه حق علیه باطل حاضرند: إِنْ تَنْصُرُوا اللّهَ يَنْصُرْكُمْ(محمد 7). اگر به میدان آمدیم، خدا هم ما را یاری می کند. مومنینی که امام حسین علیه السلام را یاری نکردند، بنا نیست نصرت شوند. اگر شیعیان مدینه و مکه و کوفه با امام همراه می شدند و با لشکر یزید مبارزه می کردند، پیروز می شدند، و اباعبدالله علیه السلام هم به شهادت نمی رسید. اصل اول نصرت الهی این است که مردم با امام در جبهه حق علیه باطل همراه شوند.
اگر نصرت الهی همیشه هست، بهانه ای برای ترک مبارزه وجود ندارد
نصرت الهی قطعی ست؛ بگیر نگیر ندارد!
اخلاق متعالی فقط در مجاهدین تحقق پیدا می کند
اصل دوم این است که نصرت الهی در همه شرایط قطعی است. اینطور نیست که گاهی نصرت الهی همراه جبهه حق باشد و گاهی نباشد. پس اگر نصرت الهی همیشه هست، بهانه ای برای ترک جهاد و مبارزه وجود ندارد. در دفاع مقدس دلیلی برای مذاکره با صدام برای تصویب قطعنامه وجود ندارد. برخی سال 61 شایعه کردند که صدام بناست به ایران غرامت چند هزار دلار پرداخت کند. بعد هم گفتند صدام که کوتاه آمده، غرامت هم می دهد، پس جنگ را تمام کنیم. شهید همت آن زمان فریاد زد علیه این افراد، که چه معامله ای کنیم؛ پس خون شهدایمان را چه کنیم؟ بعد از این صحبت ها بود که در عملیات خیبر شهید همت به شهادت رسید. در این عملیات شهید همت بعنوان فرمانده لشکر برای نگهداشتن جزایر به اندازه یک گروهان نیرو نداشت. چه کسانی کارشکنی کردند؟ در عملیات خیبر ما 12 هزار نفر شهید دادیم! این اصلا طبیعی نیست.
چرا سال 61 عده ای دلشان از ادامه جنگ خالی شد؟ این رزمندگان همان هایی بودند که حماسه فتح المبین را آفریدند. خرمشهر را آزاد کردند. چطور شد که در عملیات خیبر این همه تلفات دادیم و به نتیجه ای نرسیدیم؟ جنگ و سیاست باهم مخلوط شده بود. یک عده سیاسی که دلشان خالی شده، با همان شک و تردید و ترس دستور عملیات می دهند. با این نیّت که در این عملیات یک پیروزی بدست بیاوریم، و بعد با دست پر برای مذاکره و قطعنامه جلو برویم. یعنی هدف از عملیات هم مذاکره و معامله است.
در فضای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و سایر زمینه ها هم همین است. در جبهه فرهنگی اگر نیروهای انقلابی نترسند و به خدا تکیه کنند و وارد میدان مبارزه فرهنگی شوند، مشکلات فرهنگی ما حل می شود. یکی از مبلغین خوب و انقلابی درباره مسئله تمثال حاج قاسم ورزشگاه آزادی گفته «اگر حاج قاسم هم بود می گفت تمثال مرا را بردارید؛ تفریح مردم خراب نشود»! شما در چه فضایی سیر می کنید؟! رئیس جمهور ما در سازمان ملل مقابل چشم همه دنیا عکس حاج قاسم را بلند می کند؛ حال ما در گوشه یک ورزشگاه تمثال حاج قاسم را برداریم؟
انقلابی است، اما نگاهش نگاه انفعالی و غیرانقلابی است. در کشور خودت هم می ترسی؟! آن هم در این شرایط؛ موقعیت سیاسی امروز ما کجا و عربستان کجا. الان وقت عقب نشینی است؟ چطور می شود این اصل اساسی دین را در نوع تقابل جبهه حق و باطل نفهمید، اما برای مردم بالای منبر از دین و اخلاق حرف زد؟! از کدام اخلاق شما صحبت می کنید؟
اخلاق متعالی فقط در مجاهدین تحقق پیدا می کند. برخی یک عمر در اخلاق و عرفان زحمت می کشند و به مقاماتی می رسند؛ اما یک نوجوان سیزده ساله در جبهه مبارزه این مقامات را پشت سر می گذارد! به فضائل اخلاقی در قله رسیده. فضائل اخلاقی از درونش نشأت می گیرد. روایات ایثار را نخوانده، اما ایثارگر است. روایات ادب را ندیده، اما مودب به آداب اسلامی است. فضائل اخلاقی اکتسابیِ از بیرون نیست، باید از درون فرد نشأت بگیرد؛ مثل شهدا.
مومن بودن امری دل بخواهی نیست؛ یک دستور است
استیصال غرب از گسترش اسلام
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي شَكٍّ مِنْ دِينِي. می فرماید پیغمبرم به مردم بگو اگر نسبت به دین من تردید دارید، گمان نکنید خدا و رسولش از حرفشان کوتاه می آیند و حرف شما را می پذیرند. با آیات قرآن می توان روحیات و خلقیات و نگاه خدا را فهمید! فَلَا أَعْبُدُ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ. منِ پیغمبر از آنکس که شما از او اطاعت می کنید اطاعت نمی کنم. وَلَكِنْ أَعْبُدُ اللَّهَ. من خدا را بندگی می کنم. الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ. خدایی که مرگ شما به دست اوست. وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ(یونس 104). خداوند به من دستور داده مومن باشم. ایمان امری دل بخواهی نیست. رهبر معظم انقلاب گفتند با مردم راجع به ایمان حرف بزنید و کار کنید. این یک توصیه نیست که برخی به آن بپردازند و برخی نپردازند.
مومن بودن و مومن زندگی کردن دستور خداست. اینکه بگوییم «خوب است انسان مومن باشد»، با اینکه بگوییم «من دستور دارم و باید مومن باشم» خیلی متفاوت است. ما اختیار نداریم که بندگی کنیم یا نه. وَمَا خَلَقتُ ٱلجِنَّ وَٱلإِنسَ إِلَّا لِيَعبُدُونِ(ذاریات 56). ما خلق شده ایم تا بندگی کنیم. ما سعی می کنیم اینگونه با مردم صحبت نکنیم، که مبادا به کسی بر بخورد. رهبر معظم انقلاب وقتی از دفاع مقدس صحبت می کنند، از عظمت دفاع مقدس حرف می زنند. چون ما در موضع قدرت هستیم. 45 سال است فکر و فرهنگ و عظمت دفاع مقدس در جهان گسترش پیدا کرده؛ چرا امروز از عظمت دفاع مقدس حرف نزنیم؟
شرایط امروز ما قابل مقایسه با زمان صدر اسلام نیست. وضعیت ما خیلی بهتر است. به مانورهای تبلیغاتی و رسانه ای دشمن توجه نکنید. یکی از مقامات درجه یک آمریکا رسما گفته «جمهوری اسلامی ایران چیزی دارد که ما نداریم؛ آنها خدا را دارند، اما ما خدا را نداریم. چطور انتظار دارید ما بر آنها غلبه پیدا کنیم»؟! همین دست و پایی که دشمن در فضای مجازی و فرهنگی می زند برای اینکه فرزندان ما را به انواع فساد بکشاند، بخاطر استیصالش از گسترش اسلام و معنویت در جهان است. هر کاری می کنند نمی توانند جلو گسترش اسلام را بگیرند.
اسلام دین انفعال نیست، دین اقتدار است
ما دستور داریم غرب و خواسته هایش را نپذیریم
وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا. بگو خداوند به من دستور داده همه توجهم به دین حنیف باشد. دینی که دین اقتدار و صلابت است. اسلام دین انفعال و کوتاه آمدن نیست. دستور خداوند به پیغمبرش این است که به دین حنیف روی آورد. اگر مردم به این دستور توجه نکنند، طرف حسابشان پیغمبر صلی الله علیه و آله نیست، حسابشان با خداست. برخی خشکه مقدس ها می گویند «مرگ بر آمریکا گفتیم، وضعیتمان اینطور شده؛ تمامش کنید»! موی سرشان سفید شده، اما از دین چیزی نفهمیده اند.
وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ(یونس 105). خداوند اجازه نمی دهد در کنار قدرتش قدرت دیگری را بپذیریم. ما دستور داریم غرب و خواسته هایش را نپذیریم. مگر امروز با این ادبیات می شود با برخی صحبت کرد؟! می گوید «چرا حوزه از من حمایت نمی کند»؟ وقتی تو می گویی ما در اسلام سیاست و اقتصاد و فرهنگ نداریم، انتظار داری از تو حمایت هم بکنند؟ حوزه اگر بخواهد از تو حمایت کند، خودش زیر سوال می رود. تویی که می گویی اسلام چیزی ندارد مگر معنویت و اخلاق، حتی قرآن را هم نخوانده ای؟ چون کلیددار مسجد اعظم شده ای، فکر می کنی همه چیز را فهمیده ای؟!
وَلَا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ(یونس 106). بگو من از کسیکه نفع و ضررم به دست او نیست اطاعت نمی کنم. بی جهت نبود روحانی می گفت نجات اقتصاد ما در گرو گرایش به جهان است، و جهان یعنی آمریکا. رهبر معظم انقلاب اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند. یعنی عدم وابستگی. ما هرجا وابسته نشدیم، به استقلال و قدرت رسیدیم. نفع و ضرر ما دست آمریکا نیست؛ چرا باید از آنها اطاعت کنیم؟ امام صادق علیه السلام به منصور دوانیقی فرمود چرا من باید خدمت تو بیایم؟ تو چه بهره ای برای من داری؟ از چه چیز تو باید بترسم؟ این روحیه را اگر به غیرمسلمانها بگویید، لذت می برند. کسیکه ذره ای عزت در فطرتش باشد، از این اقتدار لذت می برد.
دینی که به دنیا و آخرت مردم کاری نداشته باشد، دین نیست
چرا ما نمی توانیم در زندگی مان به خدا اعتماد کنیم؟ این بخاطر ضعف ایمان است. وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا(طه 124). اگر به خدا اعتماد نکنیم، دچار مشکلات می شویم. مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ. زندگی یعنی این؛ هرچه که در آسمانها و زمین است. در زندگی باید به خدا اعتماد کنیم؛ یعنی در همه چیز زندگیمان به خدا توکل کنیم. فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ(یونس 106). بگو اگر منِ پیغمبر هم به غیر خدا تکیه کنم، جزو ظالمین هستم. وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ. اگر خداوند بخواد به شما ضرر بزند، هیچکس نمی تواند جلو ضرر را بگیرد. و اگر هم بخواهد به کسی نفعی برساند، هیچکس نمی تواند جلو آن نفع را بگیرد. يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ(یونس 107). اگر بنده ای سُست ایمان بود، خداوند بخشنده است؛ برگردیم، راه توبه باز است.
قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ(یونس 108). به مردم بگو حق بر شما نازل شده. هرکس هدایت شد، سودش را می برد. و هرکس گمراه شد، به زیان خود عمل کرده، و خدا هم وکیل و عهده دار او نیست. روحانی همین «وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ» را خواند و گفت «به ما چه که مردم دیندار شوند؟ پیغمبر هم فرمود من ضامن بهشتی شدن شما نیستم»! آیات قبل را کنار می گذارد، دقیقا برخلاف آیه قرآن برداشت و بیان می کند. اگر قرار بود با دین مردم کاری نداشته باشیم، پس چرا پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله انقدر جنگید و مبارزه کرد و هزینه داد؟ یک نفر هم مقابل روحانی در برابر تحریف دین حرفی نزد. دینی که به دنیا و آخرت مردم کاری نداشته باشد، دین نیست. پس امر به معروف و نهی از منکر برای چیست؟
وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَاصْبِرْ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ(یونس 109). از آنچه به تو وحی کرده ام اطاعت کن، و صبر کن تا موعدش برسد. وقتی امرم را حاکم کرد، کسی نمی تواند مخالفت کند. فعلا با تو دشمنی می کنند، تو هم با آنها مقابله و مبارزه کن، و در این مبارزه صبر کن؛ تا زمانی که امر من حاکم شود.
حضرت معصومه بانوی مجاهده بود
حضرت معصومه سلام الله علیها مومن به دین حنیف است. امام رضا علیه السلام از خواهرشان دعوت کرد تا به مرو بیایند. آن هم در دستگاه حاکمیت مأمون عباسی. هرکس مومن شود باید پای امر جهاد و مبارزه و هجرت بیاید؛ حتی اگر حضرت معصومه سلام الله علیها باشد. حضرت معصومه ای که در شش سالگی فقیه بودند، و پاسخ سوالات شیعیان را از طرف پدرشان می دادند. پس از حمله به کاروانشان، فرمود مرا به قم ببرید. نفرمود مرا به مدینه برگردانید. می داند قم چه شرایطی دارد؛ مأوای شیعیان انقلابی و مبارز است. بعد از شهادت امام رضا علیه السلام اولین جایی که بر علیه حاکمیت مأمون قیام کردند و در مرحله اول پیروز هم شدند، شیعیان قم بودند. هنر می خواهد که حضرت معصومه سلام الله علیها را طوری معرفی کنیم که از زندگی ایشان جهاد و مبارزه دیده نشود!
فرمود مرا به قم ببرید چون مأوای شیعیان ماست. شیعیان قم کسانی بودند که تحت تعقیب دستگاه حاکمیت قرار داشتند. اینطور نبود که بخاطر نزدیک بودن به قم حضرت به این شهر تشریف آورده باشند. هفده روز زندگی در قم چه اتفاقی را رقم می زند؟ سَيَأتي زَمانٌ تَكونُ بَلدَةُ قُمَّ و أهلُها حُجَّةً عَلَى الخَلائِقِ. حضرت معصومه سلام الله علیها می داند آینده قم چه خواهد شد، که به قم می آیند تا محور مبارزه شیعیان در آخرالزمان باشند. ألا إن للجنة ثمانية أبواب ثلاثة منها إلى قم تقبض فيها امرأة من ولدي اسمها فاطمة بنت موسى وتدخل بشفاعتها شيعتي الجنة بأجمعهم. سه درب از دربهای بهشت از قم باز می شود.
یکی از علما امام زمان ارواحنا فداه زمان را مشاهده کرد که در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها ایشان را اینگونه با این عبارات زیارت می کنند: السلام علیک یا عمتی المظلومه، لعن الله قوما هتکوا حرمتک و کسروا حصنک. سلام امام زمان ارواحنا فداه به عمه مکرمه شان را ببینید؛ می فرماید خدا لعن کند کسانیکه حرمت تو را شکستند. از این نگاه و سلام چه درسی می گیریم؟ أَسْأَلُ اللهِ أَنْ یُرِیَنَا فِیکُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ. این عبارات را هم در زیات حضرت معصومه سلام الله علیها ببینیم. حضرت معصومه سلام الله علیها غیر از معصومه و مومنه و عالمه بودن، مجاهده است. بعنوان یک عنصر مجاهد ایشان را ببینیم. برای لبیک به فرمان امامش به ایران هجرت کرد، و در این راه هم مورد حمله دستگاه حاکمیت قرار گرفت. بعد از کشته شدن شش برادرش هم از راه خود منصرف نشد؛ به قم آمد که کانون مبارزین و شیعیان انقلابی بود.
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر