سالروز ازدواج پیامبراکرم و حضرت خدیجه-۱۵مهر۱۴۰۱: قرآن می فرماید در هیچ امتی نبی مبعوث نکردیم مگر اینکه مردم را با مشکلات روبرو کردیم، بلکه فرمان پیامبران اطاعت شود. ما باید سختی بکشیم تا متواضع شویم. متواضع شویم تا بندگی کنیم. بندگی کنیم تا به سعادت ابدی برسیم. اگر راحت زندگی کنیم، متواضع نخواهیم بود. اگر تواضع نداشتیم و در برابر خدا تکبر کردیم، نابود میشویم.
مراسم سالروز جشن ازدواج پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و حضرت خدیجه سلام الله علیها و تاج گذاری و آغاز امامت حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه در هیئت محبین اهلبیت(علیهم السلام) جمعه 15 مهر 1401 با سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان در مقتل الشهدای فاطمیه(سلام الله علیها) قم برگزار شد.
قاعده خوشبختی: تحمل سختی، تواضع، بندگی خدا، سعادت
وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ(اعراف 94). می فرماید ما در هیچ جامعه ای نبی مبعوث نکردیم مگر اینکه اهل آن جامعه را با مشکلات و تنگدستی روبرو و امتحان کردیم، بلکه فرمان پیامبران اطاعت شود. وقتی همه برخوردار باشند، مردم تمرّد می کنند. کسیکه دعوت حق را لبیک بگوید، به مشکلاتی دچار می شود؛ این قاعده خداست. خیلی از مردم گمان می کنند دیگران که دین ندارند، زندگی بهتری دارند؛ و حتی بعضا برخی گمان می کنند مشکلات ما بخاطر دین و حکومت دینی است! عمیق نگاه نمی کنند که وضعیت حقیقی مردم کشورهای غربی را ببینند. نباید توقع داشته باشیم که با دین داری، همه مشکلات ما فوری حل شود.
صدر اسلام یکی از دلایلی که مردم به خلفا گرایش پیدا کردند این بود که آنها بیت المال را بین سران و مردم تقسیم کردند. از طرفی هم از جنگ و جهاد خسته شده بودند. خلفا گفتند ما که اهل جهاد و مبارزه نیستیم، بگذارید مردم هم راحت باشند! نتیجه این راحتی مردم، فاسد شدن مردم و جامعه بود. وقتی این مدل حکمرانی نتیجه نداد و کار به دست امیرالمومنین علیه السلام افتاد، دوباره جنگ و مبارزه آغاز شد! آن هم جنگ های داخلی که به مراتب مشکل تر از جنگ خارجی است.
اسلام آمده که ما دردسر بکشیم؟ ما اگر مشکل نداشته باشیم و خوشی زیر دلمان بزند، بندگی نمی کنیم! انسان راحت طلب است. اگر در مشکلات و دردسرها نباشد، رشد نمی کند. اگر دفاع مقدس و تحریم ها نبود، ما انقدر رشد نمی کردیم. صنعت موشکی ما از زمان دفاع مقدس کلید خورد. بعضی از دین و حکومت دینی توقعاتی دارند. در اغتشاشات اخیر نوجوانان را با شعار آزادی به کف میدان کشاندند. آزادی از چه؟ از قید و بند. از قید و بند چه چیزی؟ از حجاب. مگر قید و بند حجاب بخاطر جمهوری اسلامی است؟ حجاب حکم خداست. به حجاب اعتراض دارید، چرا بانک ها را آتش می زنید؟! اگر زمان طاغوت بود و جمهوری اسلامی هم نبود، ما از فلسطین حمایت می کردیم. همانطور که حضرت امام قبل از پیروزی انقلاب از حمایت فلسطین سخن گفت.
تا نگرید کودک حلوا فروش/دیگ حلوایش نمی آید به جوش. باید سختی کشید؛ این قاعده است. باید سختی بکشیم برای اینکه متواضع شویم. متواضع شویم برای اینکه بندگی کنیم. بندگی کنیم برای اینکه به یک سعادت و خوشبختی ابدی برسیم.
قاعده بدبختی: راحت طلبی، تمرّد، تکبّر، نابودی!
وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا أَخَذْنَا أَهْلَهَا بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ. در مشکلات ارتباط ما با خدا عمیق تر می شود. خداوند به پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله در قرآن می فرماید ما انقدر به انبیاء گذشته سختی می دادیم، که پیامبران ما صدا می زدند: مَتى نَصْرُ اللَّه(بقره 214). نه اینکه مردم عادی بگویند؛ انبیاء می گفتند! این حرف چهره سیاه از دین نشان دادن نیست. سختی کشیدن، سیاهی و ظلمت نیست. در غرب آرامش نیست، چون خانواده نیست. قرآن می فرماید یاد خدا و خانواده آرامش می دهد. غرب هیچکدام از این دو را ندارد. آسایش در غرب یک دروغ بزرگ است. اگرهم فرض را بر این بگذاریم که در غرب آسایش هست، اما ما که دنبال آسایش در این دنیا نیستیم! اگر راحت زندگی کنیم، متواضع نخواهیم بود. اگر تواضع نداشتیم و تکبر کردیم در برابر خدا، همه چیزمان را از دست می دهیم.
می گویند این حرف را نزنید، مردم به دین جذب نمی شوند. کسانی به دین جذب نمی شوند که دنبال راحتی و آسایش هستند. امیرالمومنین علیه السلام به کسیکه گفت شما را خیلی دوست دارم فرمود منتظر باش بلایا بطرف تو نازل شوند! ولایت و دین اینگونه است. سختی برای این است که در برابر امام جامعه تواضع داشته باشیم و از او اطاعت کنیم. إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى(علق 6و7). انسان اگر احساس بی نیازی کند، طغیان می کند. چقدر لازم است جامعه ما اینگونه دچار شُک شود. این بار با نوجوانان خودمان نظام را تهدید کردند. بچه های خودمان قرآن آتش زدند و آدم کشتند و چادر از سر ناموس مسلمان کشیدند! به خودمان مغرور نشویم. خیلی کم کار کردیم برای تربیت این بچه ها. مذهبی ها و روحانیونی که حاضر نیستند برای دین کار و تلاش کنند، این اغتشاش عبرتی است برای آنها. بیخ گوش ما بچه هایمان را علیه نظام و دین برانگیختند.
در فضای مجازی مغز نوجوانان ما را شستشو داده اند که نظام اسلامی مانع از راحتی و آسایش شماست. چرا این دروغ را باور کرده اند و بخاطر این دروغ بچه شیعه آدم می کشد؟! منافق و ضد نظام و کومله و دمکرات هم نیست. چون ما به بچه هایمان دین را درست یاد نداده ایم. دین می گوید اگر در برابر خدا تواضع نکنی، به جایی نمی رسی. اگر ما به حال خودمان باشیم، در برابر خدا تواضع نمی کنیم. انقلاب اسلامی بعد از حدود 25 سال مبارزه به پیروزی رسید. دو روز بیشتر نکشید، 25 بهمن جنگ کردستان آغاز شد! اگر مردم راحت باشند، در برابر خدا تمرّد می کنند. باید پای درد و رنج و مصیبت بتوانیم در برابر خدا تواضع کنیم، و بوسیله جهاد و مبارزه از خدا بخواهیم از مشکلات عبور کنیم. باید بنده باشیم. این قاعده دین است.
آسایش نتیجه تحمل سختی هاست
ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّىٰ عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ(اعراف 95). می فرماید وقتی این سختی ها آمد، جای آن سختی و رنج که مردم را متواضع کرده، ما آسایش می دهیم. در نتیجه سختی و رنج مبارزات زمان انقلاب، آسایش انقلاب آمد. جان و دین و ناموس ما به آرامش و امنیت رسید. اگر این سختی نباشد، مردم تمرّد می کنند. اسلام بوسیله رسول خدا علیه السلام مستقر شد. تا کمی مزه دینداری و حاکمیت اسلامی به کام مردم نشست، مردم از مبارزه و جهاد دست کشیدند، و در برابر امیرالمومنین علیه السلام تمرّد و گردنکشی کردند. گفتند علی (علیه السلام) را نمی خواهیم، کسی دیگر را آوردند. بی جهت نیست اولیاء خدا به استقبال سختی می روند. در خانواده هم همین قاعده جاریست. خانواده خوب خانواده ای است که همه اعضای خانواده در مشکلات همراهند.
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ(96). می فرماید اگر بعد از سختی مردم در برابر خدا تضرع کردند، سختی را به آسایش تبدیل می کنم. اگر بعد از آسایش به تضرع ادامه دادند، برکات زمین و آسمان به روی آنها باز می شود. تحقق حقیقی این آیه در زمان ظهور است. قبل از ظهور انقدر بلا بر سر مردم آمده، که مردم در برابر امر خدا و امام جامعه متواضع می شوند. حجاب درستی ندارد، اما در راهپیمایی شرکت کرده. می گوید امنیت می خواهم. این امنیت را نظام جمهوری اسلامی تأمین می کند؛ پس من هم از این نظام حمایت می کنم. این ترس تضرع می آورد.
خیلی ها دنبال شناخت اصول تربیتی هستند. هیچ مربی باندازه خدا در تربیت مهارت ندارد. اگر اصول حاکمیت و تربیتی خدا در عالم را بفهمیم، همان اصول را می توانیم کوچکتر کنیم و در زندگی و خانواده پیاده کنیم، زندگی خوبی خواهیم داشت. صبر در برابر مشکلات، شرایط را ایده آل می کند. در خانواده و زندگی هم اگر صبر و تحمل داشته باشیم، مشکلات حل می شود. قناعت کنیم و با سختی ها کنار بیاییم، شرایط خوب می شود. اگر هم اختلافی بود، تحمل کنیم.
خانواده حتی از حکومت اسلامی نزد خدا محبوب تر است!
در نظام هستی، تضرع در برابر خدا داشته باشیم. در خانواده هم اگر اهل خانواده در برابر خدا تواضع و تضرع داشته باشند، برکت در آن خانه می آید. همه خانواده از پدر خانواده اطاعت کنند. پدر خانواده هم تلاش کند بر اساس مدیریت و خواست خدا عمل کند، نه میل و خواسته خودش. اگر زن خانواده بجای اطاعت از مرد، او را تبدیل به برده خودش کرد، کار خراب می شود.
فرمود: بُنِيَ في الإسلامِ بِناءٌ أحَبَّ إلى اللّه ِ عزّوجلّ و أعَزَّ مِنَ التَّزويجِ. حرف بزرگی است. انقدر خانواده نزد خداوند محبوب است. تشکیل خانواده حتی از تشکیل حکومت اسلامی هم محبوب تر است! اصلا تشکیل حکومت اسلامی به یک خانواده سپرده شد. محصول پیوند پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و حضرت خدیجه سلام الله علیها، تولد حاکمان الهی در زمین شد. خانوانده انقدر مهم است.
در این اغتشاشات فکر می کنم مردم ما متوجه شده باشند که خانواده چقدر مهم است. رهبرانقلاب چند سال قبل به مداحان گفتند با خانواده ها و فرزندان خانواده ها کار کنید. اگر فرزند در خانواده خوب تربیت شود، فضای مجازی هم نمی تواند او را از راه به در کند. تربیت فقط با گفتن نیست. هر معلمی لزوما مربی خوبی نیست. بخشی از تربیت آموزش است. بخش عمده اش بارآوردن و تمرین دادن است. این مسئله مهم و البته مشکلی است. اکثر کسانیکه در این اغتشاشات در قم دستگیر شدند، درون خانواده شان مشکلات دارند. یا خانواده طلاق هستند، یا اگر هم طلاق نگرفته اند، رابطه خوبی بین مرد و زن خانواده نیست. در خانواده عزت و احترام و اعتماد به نفس نداشته اند، با شرکت در اغتشاشات بدنبال کسب اعتماد به نفس کاذب هستند؛ دنبال نشان دادن خودشان هستند. در فیلم های غربی، غالب قهرمانان داستان، انسانهای بی اصل و نسب و حتی مشکل دار هستند.
ماجرای خاستگاری رسول خدا از حضرت خدیجه
در جلسه خاستگاری رسول خدا صلی الله علیه و آله از حضرت خدیجه سلام الله علیها، حضرت ابوطالب گفتند: الْحَمْدُ لِرَبِ هَذَا الْبَیْتِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنْ زَرْعِ إِبْرَاهِیمَ. شکر خدای مکه که ما را از نسل ابراهیم قرار داد. وَ ذُرِّیَّةِ إِسْمَاعِیلَ. و ما را از ذریه اسماعیل قرار داد. وَ أَنْزَلَنَا حَرَماً آمِناً. و ما را در حرم امن خودش جای داد. وَ جَعَلَنَا الْحُکَّامَ عَلَى النَّاسِ. و ما را حاکمان بر مردم قرار داد. وَ بَارَکَ لَنَا فِی بَلَدِنَا الَّذِی نَحْنُ فِیهِ. ثُمَّ إِنَّ ابْنَ أَخِی هَذَا یَعْنِی رَسُولَ اللَّهِ ص مِمَّنْ لَا یُوزَنُ بِرَجُلٍ مِنْ قُرَیْشٍ إِلَّا رَجَحَ بِهِ. مردی از قریش پیدا نمی کنید که از رسول خدا صلی الله علیه و آله بالاتر باشد. وَ لَا یُقَاسُ بِهِ رَجُلٌ إِلَّا عَظُمَ عَنْهُ. هیچ کسی را نمی توانید با رسول خدا صلی الله علیه و آله مقایسه کنید، مگر اینکه متوجه می شوید رسول خدا صلی الله علیه و آله از او برتر است. وَ لَا عِدْلَ لَهُ فِی الْخَلْقِ. دومی ندارد. وَ إِنْ کَانَ مُقِلًّا فِی الْمَالِ. اگرچه دارایی و مالش کم است. قابل توجه برخی خانواده های مذهبی، که مهمترین ملاکشان برای ازدواج مال و خانه و ماشین است! فَإِنَّ الْمَالَ رِفْدٌ جَار وَ ظِلٌّ زَائِلٌ. مال دنیا به درد بخور نیست و زائل شدنی است.
وَ لَهُ فِی خَدِیجَةَ رَغْبَةٌ وَ لَهَا فِیهِ رَغْبَةٌ. رسول خدا صلی الله علیه و آله به خدیجه سلام الله علیها تمایل دارد، و خدیجه سلام الله علیها هم او را می خواهد. وَ قَدْ جِئْنَاکَ لِنَخْطُبَهَا إِلَیْکَ بِرِضَاهَا وَ أَمْرِهَا وَ الْمَهْرُ عَلَیَّ فِی مَالِیَ الَّذِی سَأَلْتُمُوهُ عَاجِلُهُ وَ آجِلُهُ وَ لَهُ وَ رَبِّ هَذَا الْبَیْتِ حَظٌّ عَظِیمٌ وَ دِینٌ شَائِعٌ وَ رَأْیٌ کَامِلٌ ثُمَّ سَکَتَ أَبُو طَالِبٍ. ابوطالب این چند جمله را در وصف رسول خدا سلام الله علیها گفت و سپس سکوت کرد.
وَ تَکَلَّمَ عَمُّهَا وَ تَلَجْلَج وَ قَصَّرَ عَنْ جَوَابِ أَبِی طَالِبٍ. عموی حضرت خدیجه سلام الله علیها در پاسخ حضرت ابوطالب درماند! خواست که مخالفتی کند، اما به لکنت افتاد. وَ أَدْرَکَهُ الْقُطْعُ وَ الْبُهْر وَ کَانَ رَجُلًا مِنَ الْقِسِّیسِینَ فَقَالَتْ خَدِیجَةُ مُبْتَدِئَةً. حضرت خدیجه سلام الله علیها خودش کلام را آغاز کرد: یَا عَمَّاهْ إِنَّکَ وَ إِنْ کُنْتَ أَوْلَى بِنَفْسِی مِنِّی فِی الشُّهُودِ فَلَسْتَ أَوْلَى بِی مِنْ نَفْسِی. عموجان، تو برتری داری نسبت به من در جایی که من خودم نباشم؛ اما جایی که خودم هستم، خودم نظرم را می گویم. قَدْ زَوَّجْتُکَ یَا مُحَمَّدُ نَفْسِی. ای محمد، من تو را به تزویج خودم درآوردم! راجع به مهر هم فرمود: وَ الْمَهْرُ عَلَیَّ فِی مَالِی. مهر خودم را هم خودم می دهم. فَأْمُرْ عَمَّکَ فَلْیَنْحَرْ نَاقَةً فَلْیُولِمْ بِهَا. بگو عمویت ناقه ای بکُشد و ولیمه عروسی را بدهد. وَ ادْخُلْ عَلَى أَهْلِکَ. وارد زندگی ات شو.
حضرت ابوطالب به حضار گفتند: قَالَ أَبُو طَالِبٍ اشْهَدُوا عَلَیْهَا بِقَبُولِهَا مُحَمَّداً وَ ضَمَانِهَا الْمَهْرَ فِی مَالِهَا. به این کلام خدیجه سلام الله علیها شهادت دهید. بعضی از قریش گفتند فَقَالَ بَعْضُ قُرَیْشٍ یَا عَجَبَاهْ الْمَهْرُ عَلَى النِّسَاءِ لِلرِّجَالِ. عجب، مهر را باید مرد بدهد؛ یعنی چه خدیجه سلام الله علیها می خواهد مهر خودش را بدهد؟ فَغَضِبَ أَبُو طَالِبٍ غَضَباً شَدِیداً وَ قَامَ عَلَى قَدَمَیْهِ وَ کَانَ مِمَّنْ یَهَابُهُ الرِّجَالُ وَ یُکْرَهُ غَضَبُهُ فَقَالَ إِذَا کَانُوا مِثْلَ ابْنِ أَخِی هَذَا طُلِبَتِ الرِّجَالُ بِأَغْلَى الْأَثْمَانِ وَ أَعْظَمِ الْمَهْرِ وَ إِذَا کَانُوا أَمْثَالَکُمْ لَمْ یُزَوَّجُوا إِلَّا بِالْمَهْرِ الْغَالِی وَ نَحَرَ أَبُو طَالِبٍ نَاقَةً وَ دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ بِأَهْلِهِ. ابوطالب به شدت عصبانی شد و گفت: اگر کسی مثل برادرزاده من داماد است، می ارزد همه زن ها مهرشان را بدهند تا به ازدواج او در بیایند؛ اما اگر داماد کسی مثل شما باشد، ارزشش را ندارد! بزرگان قریش دیگر سخنی نگفتند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله در تجارتی سود فراوانی کرد. غلام حضرت خدیجه سلام الله علیها به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت حالا که سود خوبی کردی، بهتر است خودت سود را به خدیجه سلام الله علیها بدهی. وقتی برگشتند، نزد حضرت خدیجه سلام الله علیها آمدند. حضرت خدیجه سلام الله علیها با تعدادی از خانم ها نشسته بودند، و از دور قافله را دیدند. دید که سواری می آید، دو طرف او ملائک هستند. بالای سرش ابری سایه بان است. با هیبت و جلالی می آید. دیگران این صحنه را نمی دیدند. به خانم ها گفت این مرد کیست؟ تا بحال او را ندیده ام؛ چقدر شخصیت معنوی و نورانی دارد. کاش لحظه ای در ملک ما بیاید و برکت وجودش را برای ما بیاورد. و اتفاقا رسول خدا صلی الله علیه و آله و آن غلام مستقیم نزد حضرت خدیجه سلام الله علیها آمدند. و اینجا بود که حضرت خدیجه سلام الله علیها یک دل نه صد دل عاشق رسول خدا صلی الله علیه و آله شد.
کدام ویژگی رسول خدا صلی الله علیه و آله حضرت خدیجه سلام الله علیها را متمایل به خود کرد؟ این مهم است. اگر دخترمان را خوب تربیت نکنیم، به آدم خوب تمایل پیدا نمی کند. باید قدر گوهر را بشناسد. تربیت خانوادگی در شکل گیری خانواده های بعد خیلی اهمیت دارد. فرزندانمان را باید مشتاق خوبی ها و منزجر از بدی ها تربیت کنیم. و الا به کسیکه خوب نیست تمایل پیدا می کنند. حضرت خدیجه سلام الله علیها عاشق رسول خدا صلی الله علیه و آله شد، بخاطر معنویت عمیقش. قبل از اینکه حتی بداند او شریک تجاری اش است.
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر