میلاد امام حسن ماه رمضان ۱۴۰۱: برخی لیدرهای جریان اصلاحات باز گفته اند «درسی که امام حسن به ما داد این است که به مردم نباید چیزی را تحمیل کرد. ببینید امام حسن چه راحت رفراندوم برقرار کرد؛ مردم گفتند ما نمی خواهیم بجنگیم، و امام هم راحت این را پذیرفت»! فراندوم برای جایی است که یک موضوع علی السّویه است. جنگ یا صلح با معاویه که رفراندوم گذاشتنی نیست.
جشن میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام و جلسه پانزدهم از محافل ماه مبارک رمضان در هیئت محبین اهلبیت(علیهم السلام) جمعه 26 فروردین 1401 با سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان در مسجد رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) قم برگزار شد.
اصل بر مبارزه است؛ صلح استثناست
صلح امام حسن علیه السلام معاهده ای بود که به امام تحمیل شد. هنوز هم برخی رسانه های انقلابی به این موضوع دامن می زنند که شما هرموقع امکان مبارزه نداشتید، باید صلح کنید. اگر قاعده این بود، امام حسین علیه السلام هم باید صلح می کرد. همین امام حسین علیه السلام در دوران امام حسن علیه السلام صلح را پذیرفت. شرایط صلح امام حسن علیه السلام شرایط ویژه و خاص و استثنایی بود. طبق آیات متعدد قرآن و سنت پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و اهلبیت علیهم السلام و رسالت دین اسلام، اصل بر مبارزه است. كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ(آل عمران 110). شما باید برای نجات بشریت قیام کنید. پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود بُعِثْتُ بِالْجِهَادِ وَ لَمْ أُبْعَثْ بِالزُّرَّاعِ. اسلام دین جهاد است. بعثت مرغمة ومرحمة. من مبعوث شدم تا بینی مستکبران را به خاک بمالم. بعثت لرفع قوم و وضع آخرین. امام صادق علیه السلام فرمود پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله مبعوث نشد مگر لیخرج الناس من عبادة العبید الی عبادة اللَّه و من ولایة العبید الی ولایة اللَّه. مگر مستکبران به شما اجازه می دهند مردم را از اطاعت آنها خارج کنید و منافعشان را به خطر اندازید؟ حتما با شما مقابله خواهند کرد.
اسلام دین مبارزه و جهاد است. اصل بر مبارزه است. لا إله إلّا اللّه، ابتدا باید «اله» های دیگر را نفی کنید، تا بتوانید الله را جا بیندازید. قطعا این خدایان با شما به مقابله خواهند ایستاد. امام حسن مجتبی علیه السلام دومین امام همین دین و آیین و مسلک هستند. فرزند ارشد امیرالمومنین علیه السلام و سبط اکبر رسول الله صلی الله علیه و آله هستند. در جنگهای مختلف همراه پدر در میدان جهاد و مبارزه بوده اند.
لیدرهای جریان اصلاحات امروز باز حرفی باطل را در شبکه های اجتماعی منتشر کرده اند. حرف درست این است که در مقطعی امام حسن علیه السلام با اصحابشان صحبت کردند و پرسیدند: أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّهُ لَمْ یَزَلْ أَمْرِی مَعَکُمْ عَلَى مَا أُحِبُّ، حَتَّى نَهِکَتْکُمُ الْحَرْبُ، وَ قَدْ، وَ اللّهِ، أَخَذَتْ مِنْکُمْ وَ تَرَکَتْ، وَ هِیَ لِعَدُوِّکُمْ أَنْهَکُ لَقَدْ کُنْتُ أَمْسِ أَمِیراً، فَأَصْبَحْتُ الْیَوْمَ مَأْمُوراً، وَ کُنْتُ أَمْسِ نَاهِیاً، فَأَصْبَحْتُ الْیَوْمَ مَنْهِیّاً، وَ قَدْ أَحْبَبْتُمُ الْبَقَاءَ، وَ لَیْسَ لِی أَنْ أَحْمِلَکُمْ عَلَى مَا تَکْرَهُونَ. امام پرسیدند در این جنگ ممکن است کشته شوید؛ آیا می جنگید یا اینکه می خواهید ترک جنگ کنید و زنده بمانید؛ کدام را انتخاب می کنید؟ همه جماعت یک صدا گفتند می خواهیم زنده بمانیم. امام فرمود شما می خواهید زنده بمانید و من هم کسی نیستم شما را مجبور کنم به کاری که مایل نیستید. لیدرهای اصلاحات این را نقل می کنند و می گویند «امام حسن علیه السلام درسی که به عالم داده این است که به مردم نباید چیزی را تحمیل کرد. ببینید امام حسن علیه السلام چه راحت رفراندوم برقرار کرد؛ مردم گفتند ما نمی خواهیم بجنگیم، و امام هم راحت این را پذیرفت»!
تکلیف واجب دین قابل رفراندوم گذاشتن نیست!
رفراندوم یعنی ما رأی می گیریم، هرچه نظر شما باشد عمل می کنیم. رفراندوم جایی است که یک موضوع علی السویه است. امام حسن علیه السلام تکلیف واجب دین را جنگ با معاویه می داند. این که رفراندوم گذاشتنی نیست. بعد می گویند «حکومت ما باید این را یاد بگیرد، و مسئله رابطه با آمریکا را به رفراندوم بگذارد». روحانی از قدرت ریاست جمهوری کنار رفت، اما این تفکر همچنان باقیست. مردم را با متشبّث کردن به یک برهه سیاه و تلخ از تاریخ امت اسلامی به شبهه و غلط می اندازند. مردم مخیّر بین جنگ و صلح نبودند. تکلیف جنگ بود. جنگ و صلح علی السّویه نیست. چقدر آیات در رابطه با لزوم جنگ جهاد و در مذمت ترک جهاد در قرآن داریم. طوری موضوع را مطرح می کنند که گویا شما هم می توانید بجنگید و هم می توانید صلح کنید؛ هر دو هم خوب است. می گویند «امام حسن علیه السلام آن روز از مردم پرسید و نظر خواست، شما هم بپرسید». پس چرا امیرالمومنین علیه السلام این کار را نکرد؟ چرا پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله این کار را نکرد؟ جنگ بدر مگر پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله چقدر نیرو داشت؟ مگر ائمه سنت پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله را دنبال نمی کنند؟ چه نسبت دروغی است به امام حسن علیه السلام مجتبی می دهید؟
امام حسن علیه السلام پس از پذیرفتن صلح فرمود: لَوْ وَجَدْتُ صَابِرِینَ عَارِفِینَ بِحَقِّی غَیْرَ مُنْكِرِینَ مَا سَلَّمْتُ لَكَ وَ لَا أَعْطَیْتُكَ مَا تُرِیدُ. اگر عده ای را داشتم که صابر باشند و حق مرا بشناسند، مطلقا امر را به معاویه واگذار نمی کردم. در جای دیگری فرمود: أری والله أن معاویة خیر لی من هؤلاء، یزعمون أنهم لی شیعة. بخدا من می بینم معاویه بهتر از من است برای این جماعت. حق این جماعت حکومت همین معاویه است. شما می خواهید کاری کنید که ملت ما مثل امت امام حسن علیه السلام مورد خشم خدا و ائمه قرار بگیرند؟! چرا رهبرانقلاب تا بحال تسلیم مذاکره نشده اند؟ از سال 61 دشمن بدنبال مذاکره است. مسئله اینجاست که ملت ما ملت زمان امام حسن علیه السلام نیست. اگر ملت ما ملتی بود که سزاوار بود خبیث های آمریکایی بر آنها حکومت کنند، حرف شما درست بود.
امام حسن علیه السلام فرمود: أری والله أن معاویة خیر لی من هؤلاء، یزعمون أنهم لی شیعة. این مردم گمان می کنند شیعه من هستند. ابتغوا قتلی و انتهبوا ثقلی، و أخذوا مالی. والله لأن آخذ من معاویة عهدا أحقن به دمی و آمن به فی أهلی خیر من أن یقتلونی فتضیع أهل بیتی و أهلی، والله لو قاتلت معاویة لأخذوا بعنقی حتی یدفعونی الیه سلما. این جماعت می خواهند مرا کَت بسته تحویل معاویه بدهند. مخاطبین امام حسن علیه السلام چنین کسانی بودند؛ دقت کنیم. اینطور نیست بگوییم خواسته مردم مهم است، هرچه مردم بگویند. وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ(انعام 116). اسمش را هم بگذاریم مداخله مردم در حکومت. این مردم ریشه حکومت امام حسن علیه السلام را خشک کردند؛ ما می گوییم مداخله داشتند در حکومت. آیا صلح و جنگ باهم مساوی هستند، که انتخاب مردم در این زمینه تعیین کننده باشد؟ هرچه مردم خواستند؟ اگر مردم را فریب دادند و مردم گفتند امیرالمومنین علیه السلام 25 سال خانه نشین شود، این درست است؟ این چه منطقی است؟ این مشارکت در حکومت نیست؛ نابودی حاکمیت اسلامی است. اگر این مردم درست عمل کردند و تصمیم جمعی گرفتند، پس چرا خدا آنها را می بَرَد به جهنم؟! امام حسن علیه السلام می فرماید این مردم می خواهند مرا تسلیم معاویه کنند. می فرماید اینها می خواهند مرا خوار کنند، و تا قیامت آل امیه بر آل هاشم منّت بگذارد.
امام حسن حرف مردم را بخاطر درستی حرفشان نپذیرفت؛ چاره دیگری نداشت
یک شاخصه دیگر از مردم زمان امام حسن علیه السلام را مرور کنیم، تا مردم خودمان را با آنها مقایسه نکنیم. اگر گفتیم امام حسن علیه السلام خواسته مردم را اجابت کرد، دیگر نمی توان مردم را مواخذه کرد. امام حسن علیه السلام حرف مردم را پذیرفت، اما نه بخاطر اینکه حرفشان درست است، بلکه بخاطر اینکه چاره دیگری نداشت. فرمود: إِنَّا وَ اللَّهِ مَا ثَنَانَا عَنْ أَهْلِ الشَّامِ شَکٌّ وَ لَا نَدَمٌ وَ إِنَّمَا کُنَّا نُقَاتِلُ أَهْلَ الشَّامِ بِالسَّلَامَةِ وَ الصَّبْرِ . وقتی زمان پدرم با اهل شام مبارزه می کردیم، لشکریان ما شک نداشتند و پشیمان از مبارزه نبودند. سلامت و صبر در مسیر مبارزه وجود داشت. فَسُلِبَتِ السَّلَامَةُ بِالْعَدَاوَةِ وَ الصَّبْرُ بِالْجَزَعِ. اما الان مردم عداوت و دشمنی باهم دارند و جَزَع و بی صبری جای صبر را گرفته. زمان دفاع مقدس رزمندگان در جبهه ها می جنگیدند، اما برخی مردم در خانه هایشان جزع و فزع می کردند و از جنگ خسته شده بودند!
این حرف و شبهه، بازی کردن با دین است. وقتی شما در جامعه افرادی را دارید که براحتی تاریخ ائمه را اینگونه تحریف می کنند، انتظار دارید این ملعون سوئدی رسما قرآن را آتش نزند؟ چندمین بار است قرآن را آتش می زنند. قرآن فقط کتاب مقدس مسلمین نیست، کتاب مقدس همه موحدین است. همانطور که انجیل و تورات برای ما مقدس است. یک لیدر تندرو سیاسی در سوئد اجازه می گیرد از پلیس سوئد برای آتش زدن قرآن! با تأییدیه حاکمیت. این از اروپای وحشی. بجای اینکه از قرآن دفاع کنیم، می گوییم مردم تصمیمشان با تصمیم امام حسن علیه السلام مخالف بود، و امام حسن علیه السلام هم حرف مردم را پذیرفت، هرچند نظر خودش مبارزه بود. آیا مردم ما امروز می گویند باید با آمریکا صلح کنیم و دست از حاکمیت اسلامی برداریم؟ خواسته آمریکا که مشخص است؛ بارها اذعان کرده اند. هدف آنها سلب جمهوری اسلامی است. هدف آنها بریدن پای ایران از منطقه است. هدف آنها مبارزه با ترورسیم از نظر آنهاست؛ یعنی حزب الله و انصارالله و سپاه قدس! هدف آنها قانونی کردن همجنس گرایی است. مردم ما اینها را می خواهند؟!
امام حسن علیه السلام می فرماید: وَ کُنْتُمْ فِی مُنْتَدَبِکُمْ إِلَى صِفِّینَ وَ دِینُکُمْ أَمَامَ دُنْیَاکُمْ وَ قَدْ أَصْبَحْتُمُ الْیَوْمَ وَ دُنْیَاکُمْ أَمَامَ دِینِکُمْ. «در جنگ صفین دنیای شما سپر دینتان بود و دنیایتان را فدای دین می کردید، اما امروز دین شما سپر دنیای شماست و دینتان را فدای دنیایتان می کنید». ملت از این پست تر می توان یافت؟! ملت ما را با این امت مقایسه می کنید؟ اینها صلح را بر امام حسن علیه السلام تحمیل کردند، و معاویه حاکم شد. امام حسن علیه السلام شرایط و خطوط قرمزی برای صلحشان تعیین کردند، اما معاویه مگر به عهدش عمل می کند؟ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ(توبه 12).
معاویه گفت: وَ اللَّهِ مَا قَاتَلْتُکُمْ لِتُصَلُّوا وَ لَا لِتَصُومُوا وَ لَا لِتَحُجُّوا وَ لَا لِتُزَکُّوا. من با شما نجنگیدم که شما نماز بخوانید و روزه بگیرید و حج بجای آورید. إِنَّکُمْ لَتَفْعَلُونَ ذَلِکَ وَ لَکِنِّی قَاتَلْتُکُمْ لِأَتَأَمَّرَ عَلَیْکُمْ وَ قَدْ أَعْطَانِی اللَّهُ ذَلِکَ. من با شما جنگیدم برای اینکه بر شما فرمانروایی کنم. یعنی شما را استثمار کنم. صریح می گوید. این مردم چنین معاویه ای را بر امام حسن علیه السلام ترجیح می دهند! امام حسن علیه السلام می فرماید این معاویه ارزشش از این مردم بیشتر است. می گوید من با شما جنگیدم فقط برای فرمانروایی بر شما؛ و خدا هم این حاکمیت را به من بخشید! صهیونیست ها هم همین حرف را می زنند. می گویند ما نسل برتر هستیم؛ سایر ادیان و ملت ها باید به ما خدمت کنند.
سرنوشت مردم بعد از صلح امام حسن چه شد؟ این سرنوشت سیاه را می خواهید؟!
معاویه گفت: وَ أَنْتُمْ لَهُ کَارِهُونَ أَلَا وَ إِنِّی کُنْتُ مَنَّیْتُ الْحَسَنَ وَ أَعْطَیْتُهُ أَشْیَاءَ وَ جَمِیعُهَا تَحْتَ قَدَمَیَّ. من به حسن بن علی(علیهماالسلام) منّت گذاشتم که با او صلح کردم. و هرچه در صلحنامه شرط کرده بودیم را زیر پا گذاشتم. لَا أَفِی بِشَیْ ءٍ مِنْهَا لَهُ. من ذره ای از خواسته های حسن بن علی(علیهماالسلام) را به او نخواهم داد. احمق های اصلاح طلب روز ولادت امام حسن علیه السلام می گویند امام حسن علیه السلام خواسته اش که مبارزه بود و این خواسته هم بخاطر دین بود را به مردم تحمیل نکرد، و طبق خواسته مردم با معاویه صلح کرد. سرنوشت این مردم بعد از تحمیل صلح به امام حسن علیه السلام چه شد؟ معاویه با آنها چه کرد؟ یزید با اینها چه کرد؟ این را می خواهید؟! یک ملتی را می خواهید تا این حد ذلیل کنید؟ برگردیم به خیانت امت امام حسن علیه السلام؟ این چه استدلالی است؟
حزب اللهی های ما هم می گویند اسلام به مردم خیلی اهمیت داده. چون حکومت اسلامی به مردم نقش های مهم می دهد، حرف مردم پذیرفته شد. اگر امام حسن علیه السلام چهل نفر یار داشتند صلح نمی کردند، هر چند همه مردم دم از صلح می زدند. امام حسین علیه السلام و کربلا را ببینید. کربلا یعنی اصل بر حرف و نظر مردم نیست، اصل بر مبارزه است، منتهی بشرطی که تعداد حداقلی مبارز داشته باشید. امام حسین علیه السلام این حداقل یار را داشت و صلح نکرد.
امام حسن علیه السلام فرمود: وَ اللهِ إِنِّی سَلَّمْتُ الْاَمْرِ لَأَنِّی لَمْ أَجِدْ أَنْصَاراً وَ لَوْ وَجَدْتُ أَنْصَاراً. «بخدا من امر را تسلیم نکردم مگر بخاطر اینکه یار نداشتم». نه بخاطر اینکه مردم نظرشان صلح بود. اگر امام یار داشت صلح نمی کرد. انحطاط جامعه اسلامی را ببینید؛ شما اصلاح طلبان می خواهید جامعه ما را به این روز برسانید؟ لَقَاتَلْتُهُ لَیْلِی وَ نَهَارِی حَتَّی یَحْکُمَ اللهُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُ وَ لَکِنِّی عَرَفْتُ أَهْلَ الْکُوفَةِ وَ بَلَوْتُهُمْ وَ لَا یَصْلُحُ لِی مِنْهُمْ مَنْ کَانَ فَاسِداً. می فرماید اگر یار داشتم، روز و شب با معاویه می جنگیدم. نفرین بر چنین امتی که امامش را در مبارزه تنها می گذارد تا مجبور به صلح شود. این همه آیات خدا درباره عذاب و نابودی امت های گذشته را ببینید. پیامبرانشان را در مبارزه تنها گذاشتند و دچار عذاب شدند. «خدایا، چرا به نظر این مردم احترام نگذاشتی؟! آنها نمی خواستند مبارزه کنند؛ نظر مردم ملاک است»! این چه استدلالی است؟! پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله در مکه کسی را نداشت، به غار پناه برد. شما به این می گویید فرار شجاعانه؟! اما وقتی وارد مدینه شد، جنگ و مبارزه اش آغاز شد. امیرالمومنین علیه السلام کسی را نداشت که به اجبار خانه نشین شد. به محض رسیدن به حکومت جنگ هایش آغاز شد.
این سکوت کُشنده در برابر آتش زدن قرآن!
معاویه می خواست با شکست امام حسن علیه السلام و اسیر کردن ایشان، و بعد آزاد کردن ایشان و اهلبیت، تا قیامت منّت بر سر بنی هاشم بگذارد، به تلافی گذشته. امام حسن علیه السلام با صلحش، این فرصت را از معاویه گرفت، و آبروی اهلبیت را حفظ کرد. از طرفی هم با حفظ کردن جان عده قلیل یارانش، زمینه را برای قیام اباعبدالله الحسین علیه السلام فراهم کرد.
کاری که امروز اصلاح طلبان در کشور می کنند چیزی کمتر از آتش زدن قرآن در سوئد نیست. اینها حکم حقیقی قرآن را هتک می کنند. در هتک قرآن بین این دو فرقی نیست. با هردوی اینها باید برخورد کرد. نفاق بدتر از کفر است. با تأسی به امام حسن علیه السلام، حکم خدا را نفی می کنند. ضربه این بیشتر از آتش زدن قرآن است.
این سکوت ها در برابر جنایت آتش زدن قرآن در کشور ما، آن هم در ماه رمضان و در آستانه شبهای قدر کُشنده است! تنها واکنش وزارت خارجه ما احضار کاردار سوئد است، حتی نه سفیر سوئد؛ آن هم توسط مدیر اداره سوم وزارت خارجه! وزارت خارجه بزرگتر ندارد، یا قرآن ارزشش را ندارد؟ موضع وزیر خارجه و رییس جمهور ما چیست؟ ما با قرآن انقلاب کردیم و پیروز شدیم. عین دو میلیارد مسلمان باید در برابر این جنایت فریاد بزنند.
نام
پست الکترونیک
* کد امنیتی
* نظر