اعتماد مردم به امام، شرط تحقق ظهور

جلسه هشتم از محافل ماه مبارک رمضان در هیئت محبین اهلبیت(علیهم السلام) یکشنبه 21 فروردین 1401 با سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان در مسجد رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) قم برگزار شد.

رهبر جامعه عامل ایجاد امید در جامعه

بخشی عظیمی از توان و روحیه و قدرت رزمندگان ما، ناشی از امید به حضرت امام بود. فرمان امام به رزمندگان ما روحیه و توان و انگیزه و قدرت مضاعف می داد. رهبر و امام جامعه عامل ایجاد امید در جامعه است. در آیات متعدد قرآن کریم به این نکته اشاره شده. امروز هم بعد از گذشت 1400 سال از اسلام، ما می توانیم نمونه های بارز این موضوع را در طول چهل سال انقلاب مشاهده کنیم. امروز با انقلاب اسلامی ما چیزی را می توانیم تجربه کنیم، که در طول 1400 سال موفق به درک و تجربه آن نشده بودیم.

چه بسیار کسانی که در طول این سالها سعی کردند چهره امام و رهبر جامه را در انظار عموم تار و مخدوش کنند. تاجزاده هر روز یک حرف و حدیث و مطلبی برعلیه رهبر جامعه و در راستای مأیوس کردن مردم از نظام و انقلاب و رهبری می نویسد. امام جامعه مویّد از طرف خداست.

آقای روحانی و جریان اصلاحات با تمام وجود سعی کردند مثل ایام دفاع مقدس با داعش هم مذاکره صورت بگیرد و قطعنامه ای دیگر امضا شود. این جریان همانهایی بودند که جام زهر را به حضرت امام نوشاندند. چرا این بار نتوانستند؟ علت این است که این حقیقت نورانی یعنی نور هدایت و ولایت امروز نهادینه تر و پربارتر شده است. در یک جنگ نابرابر ما با 2500 شهید بر 160 کشور فائق آمدیم. حاج قاسم سلیمانی قبل از شهادتش گفت من هشت لشکر برای ولایت در کشورهای مختلف اسلامی درست کردم. این یک فرمانده است؛ یک فرمانده هم در دفاع مقدس هاشمی بود، که رسما به حضرت امام می گفت ما نمی توانیم بجنگیم. خیلی تفاوت هست بین این دو.

عراق بعد از امضای قطعنامه، دوباره به ایران حمله کرد و وارد خاک کشور شد. خیلی از رزمندگان ما پس از امضای قطعنامه به شهرها برگشته بودند. رزمندگان ما با ده درصد توان خود دوباره عراق را به خارج از مرزهای کشور عقب راندند. دشمن با مذاکره عقب ننشست؛ با مذاکره پیش آمد. این نبرد و مبارزه بود که خطر دشمن را دفع کرد. مسئولین سیاسی جنگ که قطعنامه را خودشان امضا کرده بودند. چه کسی دوباره رزمندگان را به جبهه ها فرا خواند در عملیات مرصاد، جز فرمان امام؟

پیغمبراکرم و امیرالمومنین هم در حکومتداری مشکل داشتند

امام نقطه امید در جامعه است. تا وقتی سایه امام عادل در جامعه هست، امید هم هست. جبهه کفر و استکبار و نفاق دقیقا فهمیده اند مسئله کجاست. برای اینکه مردم را ناامید کنند، باید رهبر جامعه را یک شخصیت ناکارآمد معرفی کنند. مسئله را درست فهمیده اند.

قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(مائده 15و16). این یعنی کارایی ولایت در جامعه. برخی از حول حلیم در دیگ می افتند. می خواهند یک نکته ضعف و مشکل را تذکر دهند، می گویند در این چهل سال ما راه را اشتباه رفتیم. چرا اینطور می گویید؟ برخی طوری صحبت می کنند که اگر ما رهبر بودیم درست عمل می کردیم! جامعه زمان پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمومنین علیه السلام را ببینید به کجا رفت. نفس و هوا و هوس مدیران نالایق جاه طلب را براحتی نمی توان درمان کرد. مثل امیرالمومنین علیه السلام باید خون گریه کنید، و کاری هم از دست شما بر نمی آید. هر چیزی که باور مردم را نسبت به اصلی ترین نقطه ثقل و امید یعنی رهبری جامعه مخدوش کند، خیانت کرده؛ چه بداند چه نداند.

دستورالعمل اسلام تبیین است. این حرف قرآن است. لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ(نحل 44). قرآن برای تبیین آمده. نیاز به تبیین همیشه بوده و هست. اینکه کسی بگوید اگر ما درست عمل می گردیم نیازی به تبیین نداشتیم، حرف غلط و نسنجیده و جاهلانه ای است. زمان امام زمان ارواحنا فداه هم تبیین هست؛ همانطور که زمان پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمومنین علیه السلام تبیین بود. این به این معنی است که مدیریت پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمومنین علیه السلام مشکل داشت؟! مجموعه روایات در خصوص مکاید شیطان در آخرالزمان را مرور کنید. این نیست مگر بخاطر قدرت ولایت در آخرالزمان. شیطان نقطه نابودی و فنایش را دارد می بیند. لذا تمام همت و تلاشش را برای تضعیف ولایت به کار می بندد.

مسئله اصلی آخرالزمان، اعتماد مردم به امام جامعه است

ولایت کسانی را که به دنبال خوشنودی خداوند هستند هدایت می کند. برنامه هایی که ولایت معرفی می کند، همه دقیق و درست هستند، بلاشک. کسانیکه نمی توانند این مسئله را درک کنند، مشکل از فهم و درک خودشان است. به امیرالمومنین علیه السلام هم می گفتند تو سیاست نمی دانی. به پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله هم اشکال و ایراد می گرفتند. اینکه بعد از رحلت پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله منافقین در جامعه جولان می دادند، به این معنی است که پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله توان مدیریت نداشت؟!

وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ. رهبرانقلاب با جهاد تبیینی که خودش سرسلسله اش بود، در دروه های مختلف جامعه را از فتنه و انحراف نجات داد. در فتنه 88 حزب اللهی ها در خیابانهای تهران لشکرکشی کردند. اگر به ما بود، همدیگر را در خیابانها تکه تکه می کردیم! چه کسی با سخنرانی و تبیینش جامعه را از پرتگاه سقوط نجات داد؟ وقتی شما در عرصه ای مثل انتخابات که انقدر هم مهم نیست، انتخاب رییس جمهور است؛ وقتی شما در این عرصه درگیری و اردوکشی ایجاد کنید، فضا آماده می شود برای نیروهای تروریست آموزش دیده، تا در جامعه درگیری و التهاب ایجاد کنند و کشور را تا لبه پرتگاه سقوط بکشانند.

نشانه آخرالزمان چیست؟ وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ(مائده 56). امام موسی بن جعفر علیهماالسلام فرمود ما با امید و انتظار فرج شیعیان را تربیت می کنیم. حزب الله مذکور در این آیه لشکر امام زمان ارواحنا فداه در آخرالزمان هستند. آخرالزمان یک مسئله برای مردم روشن می شود، آن هم ولایت است، که 1400 سال است بین مردم جا نیفتاده. ولایت یعنی اتصال مردم به امام. این اتفاق بعد از 1400 سال در آخرالزمان اتفاق می افتد. وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ. یعنی اتصال به ولایت. در نتیجه این اتصال به ولایت، پیروزی سهم حزب الله می شود. این اتصال به ولایت قبل از ظهور رخ می دهد. مسئله اصلی آخرالزمان، اعتماد به امام و رهبر جامعه است. کسیکه به رهبرانقلاب می گوید اجازه دهید همه تحریمها برداشته نشود، فقط تحریمهای هسته ای برداشته شود کافیست، این شخص در اشتباه است. شما هم در این مذاکرات زمین می خورید و روسیاهی به چهره شما می ماند. انقلابی های ما بفهمند که رهبر جامعه حرف اول و آخر را می زند. این است که فرج را به تأخیر می اندازد؛ این بدفهمی حزب اللهی ها.

انقلابی های عاقل تر از رهبری!

دشمن نسبت به این اعتماد مردم به امام حساسیت دارد. دشمن باید این اعتماد و امید را بشکند. دشمن باید رهبری جامعه را ناتوان نشان دهد. خیلی از حزب اللهی های ما اگر کربلا بودند، در همان مدینه می ماندند! در هر دولت که انقلابیهای ما دولت را بدست می گیرند، به رهبرانقلاب می گویند این راهی که ما می گوییم را انجام دهید بهتر است! امام حسین علیه السلام می خواست از مدینه حرکت کند، بدون لشکر و یار. مردم مدینه نتوانستند به امام اعتماد کنند؛ گفتند کار امام غیرمنطقی است. چیزی که امام حسین علیه السلام می دید و می فهمید را نمی فهمیدند. امام به مکه رفت، یعنی کانون مسلمین در ایام حج، تا از آنجا برای دین خدا سرباز جمع کند. چند هزار نفر در مکه با امام همراه شدند. اما ماجرای مسلم بن عقیل که پیش آمد، خیلی ها از نیمه راه بازگشتند. اعتمادشان به امام سلب شد.

خب، امام حسین علیه السلام تنها شد. از لحاظ دیپلماسی امام حسین علیه السلام در این شرایط باید چکار می کرد؟ روحانی خبیث در زنجان از نگاه و فکر خودش رفتار امام را تحلیل می کرد. گفت امام با عمرسعد مذاکره کرد. شما جای امام بودید چکار می کردید؟ به امام نمی گفتید جنگ در این شرایط منطقی نیست، نجنگیم؟ جهان نیوز مقاله دکتر حزب اللهی را در سایتش منتشر کرد. این شخص گفت «اگر احتمال پیروزی ندهید، نباید بجنگید؛ مثل ائمه ما». این تفکر حزب اللهی های ماست بعد از 1400 سال از قتل اباعبدالله علیه السلام.

امام حسین علیه السلام حتی در شب عاشورا عهدش را از یارانش برداشت. چرا امام مأمور به حفظ جانش نشد؟ امام حسن علیه السلام مأمور به صلح شد، اما اباعبدالله علیه السلام مأمور به جنگ و شهادت. اگر امام حسین علیه السلام جای امام حسن علیه السلام بود صلح می کرد، و اگر امام حسن علیه السلام هم جای امام حسین علیه السلام بود می جنگید. توجیه و علتش چیست؟ این مسئله با توجیهات و تفکرات دیپلماسی امروز سازگار نیست. اما با دیپلماسی اسلامی منافات ندارد. راهش جنگ است: ألا وَإنَّ الدَّعيَّ ابنَ الدَّعيِّ قَد رَكَّزَ بَينَ اثنَتينِ بَينَ السُلَّهِ وَالذِلَّةِ وَهَيهاتَ مِنّا الذِلَّةُ.

اعتماد مردم به امام، شرط تحقق ظهور

دیپلماسی امام حسین علیه السلام عزت مبارزه را بر ذلت مذاکره و سازش ترجیح می دهد. کی بناست گارد مسئولین دیپلماسی ما با آمریکا، گارد مقابل دشمن شود؟ آقای امیرعبداللهی گفت ما از خط قرمزهای رهبری عبور نخواهیم کرد. اما وقتی از آمریکا صحبت می کند، گویا در مورد یک کشور بی طرف صحبت می کند، نه دشمن. اما آمریکا به هیچ وجه از دشمنی اش با ما عقب نمی نشیند؛ می گوید ما قصد نداریم سپاه پاسداران را از لیست تروریست ها خارج کنیم. ما سعی داریم به مردم بگوییم آمریکا انقدر هم بد نیست! ادبیات امروز شما مناسبتی با ادبیات شهید سلیمانی ندارد. شما دارید راجع به قاتل شهید سلیمانی حرف می زنید. آقای امیرعبداللهی می گوید «آمریکا چندبار برای مذاکره مستقیم ابراز تمایل کرده، اما ما از این مذاکره رودررو نفعی نمی بریم». بله که ما مذاکره مستقیم با آمریکا نمی کنیم، اما دلیل مذاکره نکردن ما را با این ادبیات بیان نکنید. یعنی اگر هم روزی شما از مذاکره با آمریکا نفعی ببرید، حاضرید نظر دین و رهبری را کنار بگذارید و با آمریکا مذاکره کنید؟!

شهید قاسم سلمانی بهترین فرمانده دیپلماسی کشور بود. غولی مثل روسیه را بکار گرفت علیه جبهه کفر، بدون اینکه به آنها باج بدهد. دو کشور را نجات داد، با اینکه مناسباتی با این کشورها نداشت. انتخابات عراق و پاکستان و وضعیت امروز افغانستان را ببینید. این اثرات دیپلماسی حاج قاسم سلیمانی است. شهید سلیمانی هشتاد درصد دیپلماسی داشت، بیست درصد جنگ میدانی. و این نبود مگر به پشتوانه ولایت و رهبری جامعه.

مسئله اعتماد به امام باید بین مردم جا بیفتد، و الا منتظر ظهور نباشید. اعتماد به نگاه و تدبیر و سیاستهای امام جامعه باید بین سیاستمداران و مسئولین و عمامه به سرها جا بیفتد، تا موقع دفاع از ولایت محکم بایستند. برخی منبری ها وقتی مسئله دفاع از ولایت پیش می آید، چراغ خاموش از کنارش رد می شوند، تا مجبور نباشند در برابر هجمه ها قرار بگیرند. هرگاه این ولایتمداری و اعتماد به امام بین مردم جا افتاد، صبح ظهور محقق خواهد شد.

امام حسین علیه السلام خواست به همه عالم بفهماند مسئله بر سر «حسین» است، مسئله امام جامعه است. برای دشمن مسئله حسین بود، برای شیعیان هم باید مسئله حسین باشد. مسئله کربلا امام جامعه بود. آخرالزمان باید مسئله همه مردم و شیعیان امام زمان ارواحنا فداه باشد. مسئله رزمندگان ما این بود. حرف آخر شهدای ما نبود مگر امام و حرف امام.