پنجشنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۰ - ساعت ۱۴:۱۳

موضوع اصلی کربلا نترسیدن از بذل جان برای اقامه حق است

روز تاسوعا محرم ۱۴۰۰: خداوند در سوره احزاب میفرماید کسانیکه از مرگ در راه حق میترسند، ایمان ندارند. خداوند اعمالشان را نابود میکند! اهل علم و تقوا و انفاق و اخلاق است؛ اما هیچکدام از اینها ملاک نیست؛ ملاک جان دادن است. کسانیکه مردانه وارد میدان مبارزه میشوند و پای عهدشان در مبارزه و همراهی امام می ایستند. موضوع اصلی کربلا نترسیدن از بذل جان در راه امام برای اقامه حق است.

مراسم عزداری تاسوعای حسینی در هیئت محبین اهلبیت(ع) قم با سخنرانی حجت الاسلام احمد پناهیان چهارشنبه 27 مرداد 1400 در مسجد مقدس جمکران برگزار شد.

هر عاشقی همراه نیست

مَنْ کَانَ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا. قرائت روزانه زیارت عاشورا خیلی سفارش شده. زیارت چه از راه دور و چه نزدیک، زیارت است. اَشْهَدُ اَنَّکَ تَشْهَدُ مَقامیَ و تَسْمَعُ کَلامِی و تَرُّدُ سَلامی. زیارت عاشورا همانطور که از اسمش هویداست، با ادبیات عاشورایی باید خوانده شود. ما در موقعیتهای مختلف با ائمه هدی علیهم السلام سخن میگوییم و مناجات میکنیم و توسل میجوییم. اما گاهی در فضای عاشورا با اباعبدالله علیه السلام روبرو میشویم. زیارت عاشورا چنین زیارتی است و چنین حال و هوایی میطلبد. نگاه زیارت عاشورا با ببینید چه نگاهی است. یک اصل در زیارت عاشورا و بلکه سایر زیارات ائمه علیهم السلام هست: یا لَیتَنی کنتُ مَعَکم فَأفُوزَ فَوزا عَظیما. کاش با شما بودم و بذل جان میکردم و به فوز عظیم شهادت و جان دادن میرسیدم.

در کامل الزیارات ابوحمزه ثمالی از امام صادق علیه السلام نقل میکند: حضرت صورتشان را بر قبر اباعبدالله علیه السلام گذاشتند و گفتند: اللَّهُمَّ ارْحَمْ تَضَرُّعِی فِی تُرَابِ قَبْرِ ابْنِ نَبِیِّکَ فَإِنِّی فِی مَوْضِعِ رَحْمَةٍ یَا رَبِّ وَ تَقُولُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ إِنِّی أَبْرَأُ إِلَی اللَّهِ مِنْ قَاتِلِکَ وَ مِنْ سَالِبِکَ. من از قتله تو برائت میجویم. یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکَ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً. این حسرت و خواستن معنا دارد. وَ أَبْذُلُ مُهْجَتِی فِیکَ وَ أَقِیکَ بِنَفْسِی وَ کُنْتُ فِیمَنْ أَقَامَ بَیْنَ یَدَیْکَ حَتَّی یُسْفَکَ دَمِی مَعَکَ. کاش بودم و جانم را برای شما بذل میکردم. آیین زیارت این است. خیلیها مشرف میشوند به زیارت و خواسته ها و حاجاتشان را درخواست میکنند، خوب هم هست. اما به این جایگاه عاشورا باید عنایت کنیم؛ به این حماسه و جانفشانی.

مَنْ کَانَ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا. فرمود هرکس آماده جانفشانی برای ماست و حاضر است به ملاقات خدا برسد، با من همراهی کند. در زیارت عاشورا میخوانیم: فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِی أَكْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ مَعْرِفَةِ أَوْلِیائِكُمْ وَ رَزَقَنِی الْبَرَاءَةَ مِنْ أَعْدَائِكُمْ أَنْ یجْعَلَنِی مَعَكُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ. نتیجه این محبت و برائت از دشمنان اهلبیت این است که در دنیا و آخرت همراه با امام باشیم. فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا. هر عاشقی همراه نیست. خیلی ها امام حسین علیه السلام را دوست داشتند، اما با امام همراه نشدند. امام حسین علیه السلام اگر به شهادت هم نمیرسید، ما عاشق امام بودیم و محبت ایشان در دلهای ما از روز اول وجود داشت.

 

همراهی با حسین شرط است، نه فقط دلدادگی

اصل ماجرای کربلا این جان دادن برای امام است: مَنْ کَانَ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ. خیلی رزمندگان با سابقه و اهل عبادت و زهد و اهل تقوا و علم بودند که امام را همراهی نکردند. اباعبدالله علیه السلام خونش در جوشش است تا زمان ظهور: یا ولدی یا علی و اللّه لا یسکن دمی حتی یبعث اللّه المهدی فیقتل علی دمی من المنافقین الکفرة الفسقة سبعین الفا. تا بواسطه هلاکت هفتاد هزار منافق توسط بقیه الله ارواحنا فداه خون امام حسین علیه السلام آرام میگیرد. مسئله اصلی در کربلا این خون بناحق ریخته اباعبدالله علیه السلام است. از خون سیدالشهدا علیه السلام نگذریم. چند جا امام حسین علیه السلام در عاشورا خون خود و عزیزانش را به آسمان پاشید و برنگشت. كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا(اسراء 36). ما نسبت به خون سیدالشهدا علیه السلام سوال خواهیم شد.

مسئله جان دادن برای امام برای خیلی ها هنوز حل نشده. اعتقاد درست است، فرائض و مناسک را هم انجام میدهد، ترک معاصی هم انجام میدهد، اما آیا حاضر است با امامش همراهی کند در میدان مبارزه و جانش را برای امامش فدا کند؟ چه بسیار انسانهای پاکی که حاضر به جان دادن برای امامشان نشدند. مثل ابر بهار اشک میریخت پشت سر اباعبدالله علیه السلام، اما در بدرقه امام نه در همراهی اش!

ابن عباس شخصیتی بزرگی بود. به اباعبدالله علیه السلام توصیه کرد نرو، اگر هم میروی زن و بچه ات را با خود همراه نکن. امام پاسخ دادند پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله را در عالم رویا دیدم به من دستور دادند حرکت کنم و اهلبیتم را هم با خود ببرم. یعنی اگر حسین بن علی علیهماالسلام انقدر اعتبار ندارد که اگر حرکت کند با او همراه شوید، پیغمبر صلی الله علیه و آله که برای شما معتبر است! همراهی با حسین علیه السلام شرط است، نه فقط دلدادگی. جمله دوم امام حسین علیه السلام به ابن عباس این بود که من احدی را امین در مدینه پیدا نمیکنم که اهلبیتم را به او بسپارم!

 

موضوع اصلی کربلا نترسیدن از بذل جان برای اقامه حق است

چقدر زیاد بودند کسانیکه متأثر شدند که ای کاش حسین زن و بچه را با خودش نمی برد. حتی بعد از برگشتن کاروان اسرا به حضرت زینب سلام الله علیها طعنه میزدند که چرا حسین شما را با خودش برد. فراموش نمیکنیم که کسانی در طراز مسئولین رده اول نظام گفتند امروز باید مثل حسن بن علی علیهماالسلام باید با دشمن صلح کنیم، نه مثل حسین بن علی علی علیهماالسلام مبارزه کنیم. گفتند حسن بن علی علی علیهماالسلام امام صلح است، تا کسی مثل حسین بن علی علی علیهماالسلام زندگی و مبارزه نکند. گفتند ما انقلاب اسلامی داریم نه اسلام انقلابی. گفتند اسلام انقلابی و حسینی تمام شد. اسلام انقلابی برای کتابهای تاریخ خوب است. که البته در کتابهای تاریخ هم دست بردند. اینها را نباید فراموش کنیم. پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود همیشه سامری ها هستند که شعار لاقتال سر میدهند. میگویند نه به جنگ؛ صلح و آشتی با دشمن. ما انسانیم، مادامی که بخواهیم همراه حسین بن علی علی علیهماالسلام باشیم؛ و الا انسان هم نیستیم.

أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ. کسانیکه ظاهرشان مسلمان است اما جان عزیزند، وقتی خطر را ببینند، گویا از ترس میخواهند سکته کنند. فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا. میفرماید کسانیکه حاضر به جان دادن نیستند، مومن نیستند. کسیکه از مرگ در راه حق میترسد، ایمان ندارد. فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا(احزاب 19). خداوند اعمال این افراد را نابود میکند! اهل علم است، اهل تقواست، اهل انفاق است، اهل اخلاق است؛ اینها هیچکدام ملاک نیست؛ ملاک جان دادن است. همه اعمال اینها نابود میشود.

يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِيكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا(احزاب 20و21). رسول خدا صلی الله علیه و آله بهترین الگوست برای جانفشانی. این آیات درباره جنگ احزاب نازل شد. مسلمانان یک ماه است در محاصره اند، آب و غذا ندارند، لشکر و عده ندارند، اما پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله میجنگد. وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ(احزاب 24-22). اصل بحث اینجاست. کسانیکه مردانه وارد میدان مبارزه میشوند و پای عهدشان در مبارزه و همراهی امام می ایستند. اباعبدالله علیه السلام کنار بدن اصحاب مختلف این آیه را تلاوت کردند. مومنینی که پای عهدشان ایستاده اند که برای حفظ جانشان در معرکه پشت به دشمن نکنند: لا يُوَلُّونَ الْأَدْبارَ(احزاب 15). موضوع کربلا نترسیدن از بذل جان برای اقامه حق است.

 

ترس از مرگ عمرسعد را شقی کربلا کرد

امروز میگویند امام حسین علیه السلام میخواست معرکه ختم به خیر شود، لذا با عمرسعد مذاکره کرد تا بلکه خونریزی نشود. کأن جبهه کفر و ایمان و حق و باطلی نیست. روز تاسوعا منافقین زخمی به پیکره اسلام زدند که از زخم تیرهای کربلا بدتر است. به اباعبدالله علیه السلام نسبت ناروا بدهیم؟ اباعبدالله علیه السلام خطاب به عمر سعد فرمود: ذَبَحَکَ اللّهُ عَلى فِراشِکَ عاجِلا. این ادبیات معامله و مذاکره است؟! به عمرسعد فرمود ملک و املاک میخواهی، به تو میدهم. عمرسعد گفت من و خانواده ام امنیت از یزید نخواهیم داشت. ترس از مرگ بود که عمرسعد را شقی کربلا کرد. امام فرمود امنیت تو را هم تأمین میکنم.

روز عاشورا عمرسعد میخواست واقعه عاشورا به اسم خودش تمام شود که ملک ری را بگیرد، خواست خودش شخصا برای بریدن سر اباعبدالله اقدام کند! حفظ جان به جایی میرسد که جان ولی خدا را تهدید کند. این واقعه در مدینه هم تکرار شده بود. آمد پشت در گفت لاُحرِقَنَّکُم. همه تان را آتش میزنم. حضرت زهرا فرمود ﺍَﺑِﺤِﺰْﺑِﻚَ ﺍﻟﺸﱠﱠﻴْﻄﺎﻥِ ﺗُﺨَﻮﱢﱢﻓُﻨﻲ؟ ﻣﺎ ﻫﺬِﻩِ ﺍﻟﺠُﺮْﺃَﺓُ ﻋَﻠﻲَ ﺍﻟﻠﱠﱠﻪِ ﻭَ ﻋَﻠﻲ ﺭَﺳُﻮﻟِﻪِ؟ جان اهلبیت را تهدید میکند، با اینکه شرط ایمانشان حفظ جان رسول خدا و اهلبیتش بود. وقتی با پیغبمر بیعت کردند این عهد را بسته بودند. امیرالمومنین علیه السلام برای حفظ جان فاطمه سلام الله علهیا و حسنین علیهماالسلام همراهشان به مسجد رفت. فاطمه سلام الله علیها وقتی به هوش آمد، با همان حال خودش را به مسجد رساند؛ چون جان علی علیه السلام در خطر بود.

 

نام

پست الکترونیک

* کد امنیتی

تصویر کد امنیتی

* نظر

یادواره ۱۸شهید روضه فاطمیه قم
 
با سخنرانی حجت الاسلام
حاج احمد پـنــاهـیــان
با مرثیه سرایی
حاج عباس حیدرزاده
زمان:
جمعه ۲ آذرماه ۱۴۰۳
همراه با نماز مغرب و عشاء
مکان:
حرم‌مطهر حضرت‌معصومه(سلام‌الله‌علیها)
شبستان امام خمینی(قدس سرّه)
کلیه حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام محفوظ است