گزارشی ساده و صریح از اردوی جهادی گروه ربّیّون به روستایی محروم در کرمانشاه

قال امیرالمؤمنین علیه السلام

نسأل الله منازل الشهداء

جلسه توجیهی شروع شد. حاج احمد به منبر تکیه داده بود و بچه ها یه حلقه قشنگ زده بودند.

چهره ها بعضی جدید بود بعضی هم قبلاً تو سفرهای جهادی همسفرمون بودند.

وقتی بحث رسید به اینکه اصلاً یکی از انگیزه های اباعبدالله الحسین(علیه السلام) برای قیام و نهضت عاشورا نجات محرومین و مستضعفین از ستم و استیلای استکبار یزید بوده و عمّال حکومت جور زندگی را بر مردم سخت کرده بودند و امام در منا از امت می خواست به کمک و یاری دین در حمایت از این قشر بی پناه و مستضعف بپا خیزن، یاد اون جلسه توجیهی تو همین مقتل الشهداء فاطمیه(سلام الله علیها) افتادم که برو بچه های گروه جهادی «معبری به آسمان» به اتفاق شهید مدافع حریم اهل بیت(علیهم السلام) حاج محمود شفیعی اومده بودن و تقریباً بعضی از حرفهای حاجی داشت دوباره تکرار می شد.

کی باور می کرد یه روزی گروه «ربّیون» با همین اتفاق زیبا و همراهی با «معبری به آسمان» تشکیل بشه و برو بچه های با صفای قم - هیئت محبین و پایگاه امیرالمؤمنین - به کمک پیشکسوتان جهادی یعنی گروه شهید حاج محمود شفیعی برای ساختن مدرسه شهید شفیعی و ادامه تلاش مؤمنانه در روستای گرگاوان برن.

چقدر جای خیلی ها خالیه ... بعضی وقتا آدما سخت به تصمیم میرسن. خیلی ها جا موندن ولی بازم همت برو بچه هایی که اومدند و نگذاشتن پرچم این دوره روی زمین بمونه باعث شد پیش حاج محمود که هنوز بدن مبارکش از خان طومان برنگشته، شرمنده نشیم.

کمی کار سخته دیگه؛ ما یه تیم 200 نفره نیستیم که همه امکانات و امنیت و پشتیبانی جور باشه...

آقای طلوعی مدیر گروه هم باید تو روستا باشه و به امور داخلی برسه هم یه پاش کرمانشاه باشه و پاسگاه و سپاه و بازار و حوزه مقاومت و ... .

جای فرمانده مون آقا محمود منتظری هم خالیه از سوریه نیومده بود تا با بچه ها همراه بشه و الّا زلزله ای بپا می کرد؛ البته پسر حاجی از سوریه نیومده شال و کلاه کرد و اومد، آقا محمدجواد کلی حرفای گفتنی داره که غروبا و آخر شبا تو گعده های دو سه نفره به اندازه کافی مجال تعریفش هست. امسال یه تفاوت دیگه هم داره سه چهار نفری خواهر جهادی همراهن و کنار کار عمرانی و فرهنگی برای برادران، هوای خانم ها و دختر خانمها رو دارن. کلاسهای معارفی و احکام و قرآن و سرگرمی های معنوی و فرهنگی و خلاصه حسابی در یکی از منازل روستا و بعضی وقتا بیرون از روستا مشغولن.

اوستا حسین بنّا با اینکه خیلی کمرش ناراحت بود ولی مردونگی کرد و اومد؛ دلش نمی یاد بشینه، حاجی گفت فقط دستور بده ولی به گوشش نمیره که نمیره ... .

حلقه های معرفتی و مجلس جشن و صبحگاه و نرمش و نمازهای جماعت و قرآن شبها الحمدلله بازارش گرمه...  بچه های رسانه هم که دم بدم با دوربین و موبایل مشغولن ...

راستی اینجا یه خوبی دیگه داره ظاهراً از چشم آقای وزیر دور مونده موبایل خط نمیده انگار آخر دنیاییم ... بهتر ... البته نه آنتن تلویزیون هم این طرفا نیست؛ سقف بعضی از خونه ها داره پایین می یاد آخه دیش مجانی ماهواره از خجالت خیلی ها درومده. به برکت گروه های جهادی تو این شش، هشت سال، هم خیلی از روستاها آب(البته چند ساعت محدود در روز) هم برق هم بعضی جاده دار شدن ولی کیه که متوجه شه یه بی توجهی ساده تو این بخش چند تا از جوونای اینجا رو هوائی کرده تا گروههای انحرافی و بعضاً تروریستی رو بی نصیب نذارن و چند صباحی با اونها دم خور بشن.

جنگلهای بلوط که هکتار هکتار می سوخت بساط قاچاقچی ها رو رونق می داد تا کلی زغال کاسب بشن... .

اسم یکی از روستاها رو «در دوزخ» گذاشتن از قبل چون آغاز ورود به منطقه گرم و بی امکانات و تقریباً خشکه که مرز بین کرمانشاه و ایلام بشمار میره. با حاجی و بچه های «معبری به آسمان» و چند تایی از اهالی قرار شد اسم روستا بشه «در بهشت» با قدم جهادیا برق و آب و چند تائی خونه کوچک برای نیازمندان این روستا واقعاً در بهشت رو باز کرد، خوش به حال جهادگرای مخلص، چه بُردی میکنن... .

مدرسه شهید شفیعی کنار مسجد روستاست؛ مسجد رو هم جهادی ها ساختن. چقدر لذت داره کم کم فرهنگ زیبای ایثار و ایمان و عشق به خدمت تو این روستاها داره نهادینه میشه. این خیلی خوبه که بچه های روستا دیگه به خاطر دوری روستایی که مدرسه داره، ترک تحصیل نکنن؛ با چشم خودشون ببینن یه عده نوجوون و جوون از تهران، قم، کرج، اصفهان و ... براشون مدرسه میسازن، مسجد شون رو رونق دادن... .

این با هیچ امکانات رسانه ای و تبلیغاتی ای فرهنگ سازی نمیشه. باید گذشت تا اثر بگذاره، بقول امام خامنه ای کبیر تا در کاری سختی و زجر نباشه اثر لازم رو نداره؛ بقول امیرالمؤمنین(علیه السلام) أفضل الأعمال أحمزُها با فضیلت ترین کارها سخت ترین اونهاست.

خدا کنه مدرسه، مهر امسال افتتاح بشه و حاجت این مؤمنین روا بشه. برای بچه های ما هم ثواب و اجر جهاد فی سبیل الله پای رکاب پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بنویسند، سر کلاس که بشینند اجر شهید و اثر انجام یک فریضه معنوی عظیم برای روح و جان ما با کل دنیا قابل تعویض نیست... .

سفرهای بعدی جا نمونید... هر که دارد سر همراهی ما بسم الله...