سه شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۳ - ساعت ۱۴:۱۵

فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تفضّل الهی

گزیده سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج احمد پناهیان در هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام، مراسم جشن میلاد حضرت زهرا(سلام الله علیها)، 29 فروردین ماه 93، مقتل الشهدای فاطمیه

مراسم جشن میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها، 29 فروردین ماه 93

گزیده سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حاج احمد پناهیان در هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام

 

 

 

خدای متعال می فرماید « وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‏ قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ»[1] پیغمبر را ما دادیم و شما باید بر اساس دستورات او اطاعت کنید و جامعه بوسیله او و برنامه او رشد کند، که این عمل مطابق با فطرت شماست و اتفاقاً عکس این مورد یعنی بغض و نفرت و کراهت نسبت به کفر و فسق هم مطابق با فطرت شماست. ما اگر رسول دادیم به شما، باطن شما را هم هماهنگ با این امام و رسول قرار دادیم. واقعاً اگر کسی بعد از رسول خدا، بعد از امام، بعد از حجت حق، جهنمی بشود، واقعاً جهنمی است. خداوند می‏فرماید من همه ابزار را برای هدایت و سعادت تو فراهم کرده ام، پیغمبر هم که به تو دادم، نگفتم که تو با ذهن خودت این پیغمبر را انتخاب کنی، بلکه گفتم با قلبت انتخاب کنی. به او باید ایمان بیاوری، «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ »[2].

 

صلی الله علیه و آله و سلماین رسول الله با این ویژگی ها در بین شما تفضل الهی است، قبلاً هم در بحث بعثت، خدای متعال فرموده بود که این پیغمبر را که ما مبعوث کردیم منّت بر سر شما گذاشتیم، این تفضل الهی است. - بحث تفضل را اینجا داشته باشید-؛ نفس وجود اقدس رسول مکرم اسلامصلی الله علیه و آله و سلم تفضل الهی است. ازدواج حضرت آمنه با حضرت عبدالله خودش داستان خیلی عجیبی است و باید بخوانیم، - نه به عنوان اینکه چون یک داستان شیرینی است، نه- ببینیم که خدا چه کار کرده است تا نعمت پیغمبر را به ما داده است. اگر آیات قرآن را خواندیم و دانستیم که تفضل ماست که چنین شخصی، رسول و پیغمبر ما قرار گرفته، آدم به باور نزدیک می شود. اصلاً نفس وجود رسول اکرم تفضل است، یکی پیغمبری رسول اکرم تفضل است و یکی امامت رسول اکرم، تفضل و نعمت الهی است لذا خدا از آن سؤال می‏کند. «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ»[4]تربیت یافتگان امت رسول الله()؛ طالبان فضل الهی

 

. آنهایی که دور و بر رسول خدا هستند، آنهایی که ولایت مدار رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم و ائمه هدی() هستند یکی از ویژگی ها و شاخصه های درونی شان بعد از آن رکوع و سجود و خشوع و عبودیتشان در نزد خدای متعال این است که اینها طالب فضل الهی هستند. بعضی از آدمها تاجر هستند، نماز می‏خواند و می گوید که خدایا من نماز خواندم، تو هم بهشت را به من بده. خب این بهشت که دیگر تفضل نیست، عمل است و می گوید تو انجام بده و من پاداشت را می دهم. کار خوب می کند تا نتیجه اش را بگیرد، بعضی ها اینگونه هستند. می گوید من دینداری می کنم، نماز می خوانم و روزه می گیرم و به اندازه وسع خودم هم کارم را انجام می دهم و از آن دنیا هم پاداشی از خدا می خواهم، در واقع تاجر هستند. اما بعضی از مؤمنین این گونه نیستند که از سر معامله، درِ خانه خدا بندگی کنند. اینها طبعشان خیلی بالاتر است، می گویند حالا ما که ثواب انجام دهیم و پاداش را بدهی بالاخره این کار را می کنیم و ثواب را انجام می دهیم و از شما هم پاداش را می خواهیم اما زندگیمان را بر این نمی بندیم. ما مافوقِ اعمالِ واجبات و محرّماتمان را که ثابت کنیم ما بنده هستیم، مافوق اینها انجام می دهیم که تفضل خودت را بر خودمان بگیریم.

 

 

 

اگر تا قیامت هم دینداران در ایران زندگی می کردند، - شما می دانید زمان طاغوت آنهایی که دینداری می کردند واقعاً دینداری می کردند، سخت بود در آن فساد دوران طاغوت دین را حفظ کردن. تلویزیون و رادیو را حرام کرده بود، دخترش را نمی گذاشت مدرسه برود، دانشگاه که دیگر هیچ چی، برای با سواد شدنش یک نفر را می آورد خانه به او درس بدهد تا دینش را حفظ کند. روضه های خانگی هم ترک نمی شد. الان روضه های خانگی خیلی خیلی کم شده است، آمار ندارم تا بگویم که چند درصد شده است. دیگر خیلی احساس خطر نمی کنند مؤمنین، بعضی ها خب اشتباهاً اینگونه فکر می کنند که روضه برای زمانی است که احساس خطر کنی. حالا آن موقع نگه داشتن دین خیلی سخت بود، در خیابان می آمدی مشروب فروشی بیشتر از ماست بندی و بقّالی بود. سینماها که دیگر هیچ چی، همه جا فساد را گرفته بود و دین نگه داشتن هم خیلی سخت بود؛ پناه می بردند به اهل بیت، واقعاً تمسّک به اهل بیت بود تا عفاف و حجاب و خودشان را حفظ کنند- خب اگر قرار بود همه همین گونه زندگی کنند طوری نمی شد. یک عده آمدند گفتند نه ما این گونه زندگی نمی کنیم، ما فقط دین را برای تجارت نمی خواهیم که نماز را بخوانیم و ثواب هم ببریم، حجابمان را رعایت کنیم و گناه نکنیم که جهنم نرویم. نه خیر، ما یک کار برتر از این می کنیم، ما می رویم برای اقامه این دین قیام می کنیم. خب یک عده ای شدند طالب فضل الهی، خب این دیگر فرق می کند. آنهایی که آمدند تحت بیرق امامشان اینها شدند طالب فضل الهی. این دیگر برای خودش زندگی نمی خواهد که با این زندگی ثواب کند، اصل زندگی اش را فدا می کند.

 

 

 

 خدای متعال پیغمبرش را تفضلاً به ما عنایت کرد، ما اگر بخواهیم از این پیغمبر اطاعت کنیم و دنباله رو او باشیم تا با رسول اللهصلی الله علیه و آله و سلم گام به گام پیش برویم باید طالب فضل الهی باشیم. یعنی مؤمن حداقلی، اصلاً به کار رسول الله نمی آید و نمی تواند هم پا به پای پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم و امام زمان() برود. چرا امام زمان الان نمی آید؟ چون ما قانع هستیم به حداقلی، باید مطالبه را ببریم بالا، باید طالب فضل الهی بشویم، «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ »[6]متدینین حداقلی نمی توانند پا به پای ولایت حرکت کنند

 

(. طالب فضل الهی می‏شود و طالب جلب رضایت الهی می شود. آدم های مؤمن حقیقی، ولایت مدارهای حقیقی اینگونه می شوند. شما اگر حد ایمانت رفت بالا، تقرّب تو به خدای متعال رفت بالا، طالب فضل می شوی و به بهشت قانع نمی شوی.

 

این شهدایی که رفتند جبهه و جنگیدند و شهید شدند اینها مگر بهشت نداشتند؟ به خدا جوری زندگی می کردند که اصلاً صد در صد در بهشت بودند، زندگی هایشان را ببین. اصلاً خیلی هایشان اهل گناه نبودند، از بس اهل مراقبت بودند و مواظبت می کردند، از مناجات و اهلیّتشان آدم متوجه می شد، از مراقبت در لقمه اش آدم می فهمید. غالباً آدم‏های خیلی متدیّنی بودند. همین شهدای فاطمیه که همین جا در روزة حضرت زهرا() به شهادت رسیدند، بعضی از ویژگی هایشان را خواندید که می گویند اصلاً این خانم در خانواده با همه فرق داشت - حالا اینجا جبهه هم نبود - سجده های شکر نمازش فلان قدر طول می کشید دختر خانم 11 ـ 12 ساله، بزرگترهایشان که دیگر نگو. طالب فضل هستند«یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً» ، طالب جلب رضایت خدا هستند. دنبال این نیست که بگوید خدایا گفتی واجب و حرام و من هم واجب و حرام را رعایت کردم، دیگر مستحب و مکروه را رها کن، دیگر حالا جهاد فی سبیل الله را رها کن. «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِیَائِه‏»[8] 

 

صلی الله علیه و آله و سلمامام زمان() 1400 سال منتظر است آدم های طالب جلب رضایت خدا و طالب فضل خدا بار بیایند؛ چون اینها کار امام زمان() را به انجام می رسانند. امیرالمؤمنین می فرماید: «فَبَعَثَ إِلَیْهِمْ مُحَمَّداً ص فَعَلَّمَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ إِکْرَاماً وَ تَفَضُّلًا لِهَذِهِ الْأُمَّة»[9]پیغمبر اکرم اگر این جامعه را تعلیم می دهد و هدایت می کند، اگر این جامعه را تعلیم به قرآن و احکام الهی و حکمت می کند به خاطر این است که امت را گرامی بدارد و فضلش را بر امت شامل کند. رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم می تواند فقط بگوید و برود، تکلیف پیغمبر این است که بگوید؛ «وَ ما عَلَیْنا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبینُ»[10].() پیغمبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم می آید جامعه را تربیت می کند و این تربیت کردن، تفضل است و تکلیف پیغمبر نیست. پس خود نعمت رسول خدا فضل الهی است، تربیت جامعه توسط رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم هم تفضل الهی است.

 

 

 

صلی الله علیه و آله و سلمدر مقابل، امت پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم و مؤمنین طالب فضل الهی بار می آیند. یعنی چه؟ یعنی آقا اگر رسول اللهصلی الله علیه و آله و سلم حداکثری است، اگر امیرالمؤمنین() حداکثری است، امت هم در دستگاه پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت() و ولایت، طالب حداکثری بار می آید. لذا شما در زیارت جامعه می خوانید:«وَ أَمْرُکُمْ رُشْد» امر اهل بیت() این نیست، مدیریت اهل بیت() این نیست که فقط این وضعیت موجود را سر و سامان بدهد، بلکه جامعه را رشد می دهد. انقلاب اسلامی پیروز شد؟ بله آقا. از فتنه ها گذشت؟ بله آقا. حالا دهه پیشرفت باید انجام گیرد. آقا صبر کن ما هنوز مسئله داریم، چپ و راست داریم و مشکلات داریم، درگیری بین حزب الهی ها داریم و... مقام معظم رهبری() به اینها، هیچ نگاه هم نمی کند و می‏گوید که پیشرفت و عدالت. اقتصاد و فرهنگ. اصل مسئله ای که از آن طرف دارد حمله می شود، پاشنه آشیل ما، حالا می‏فرماید اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی. آقا ما بخواهیم پیشرفت کنیم، بله در حوزه اقتصاد و فرهنگ است که باید اولاً رشد کنیم، صبر کن. چرا ولایت فقیه صبر نمی کند؟ به خاطر اینکه پیغمبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم  هم صبر نمی کند. جنس مدیریت رهبر شما جنس مدیریت رسول اللهصلی الله علیه و آله و سلم است چون جامعه را نمی تواند ببیند که همین جوری سر و سامان پیدا کند. می گوید که شما باید حتماً رشد پیدا کنید و به قله برسید. در علم می فرماید که جهاد علمی. بابا بگو که خوب درس بخوانید، می گوید نه، جهاد علمی کنید. جهاد علمی یعنی شما آن شرایط علمی کنونی را بریز دور و َرد شو، برو و قله را فتح کن. در اقتصاد می گوید جهاد اقتصادی کن. آقا ما وضعیت موجود را سر و سامان بدهیم، بعد تولید و زیر ساختهایمان و... را درست می کنیم و می پردازیم. برو مبارزه کن و برس، تو باید دست تمام محرومین و مستضعفین عالَم را بگیری در اقتصاد. تو می گویی که خودم را سر و سامان بدهم! پیغمبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم جامعه را این مدلی تربیت می کند که طالب فضل الهی باشند و طالب جلب رضایت خدا باشند. یعنی آدم ها را حداکثری تربیت می کند.

 

 

 

 لذا مقام معظم رهبری() فرمود: می دانید پیروزی امام کجا بود؟ آمریکا را بیرون کرد؟ اینکه پیروزی نیست آمریکا مگر چه کسی بود. شوروی آن زمان ابر قدرت بود و آن را بیرون کرد؟ شوروی هم چیزی نیست مگر ندیدی که خودش خودش را نابود کرد. اسرائیل غدّه سرطانی بود و امام دستش را از منافع داخل کشور قطع کرد؟ نه اینها فتح امام نبود بلکه فتح امام(ره) پرورش این جوانانی بود که مطالبه اینها اصلاً بهشت خدا نبود بلکه رضایت خدای متعال بود و می گفتند که ما می خواهیم به آن آخرین چیزی که توِ خدا می خواهی برسیم. شما دست نوشته های شهدا را مطالعه کنید و ببینید که چگونه است.

 

 

 

 

 

سلام الله علیهاصلی الله علیه و آله و سلمیکی از تفضلات خدای متعال به ما و نه به ما؛ بلکه به رسول مکرمصلی الله علیه و آله و سلم، به خود پیغمبر اکرم، فاطمه اطهر() است. شما یکدفعه ای می بینید حضرت زهرا() در همه چیز حداکثری به قله رسیده است و بعد هم قرار است که حضرت زهرا() الگو باشد، حجت بر همه  حجج الهی است یعنی چه؟ یعنی شما اگر همراهی می کنی با امام صادق()، همراهی می کنی با ابا عبدالله()، همراهی می کنی با امام زمان() می خواهی به کجا برسی؟ می خواهی برسی به فاطمه اطهر، قله تو فاطمه مرضیه() است در تمام بخش ها و حوزه ها، طهارت و پاکی و عبادت و شجاعت و... . پیغمبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم اطرافیانشان نشسته بودند و راجع به حضرت زهرا() صحبت شد که این حضرت زهرا چرا اسمش زهرا شد؟ اولاً از رسول الله پرسیدند که چرا اینکه شما گفتید فاطمه اطهر نور مقدسش در ساق عرش موجود بود و بعد خدا او را عنایت و تفضل کرد به حضرت آدم؟ خب آخر آن انسان است یا حوری؟ پیغمبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم فرمود: حوری الانسیه. چگونه ممکن است؟ چه چیزی می خورده آن موقع وقتی که پیش خدای متعال در ساق عرش این نور مطلق بوده است؟ فرمود غذای فاطمه اطهر تسبیح و تقدیس و تحلیل و تحمید بود. یعنی حیات این نور معظم در آن جایگاه الهی و ربوبی و عرشی این بود. بعد خدای متعال نور ما را در وجود آدم قرار داد و رسید تا به دنیا آمدن حضرت زهرای اطهر() را توضیح می دهند. خدای متعال می فرماید که نور زهرای مرضیه برگرفته از نور عظمت و جلال من است به خاطر همین نور آسمان ها و زمین از نور فاطمه اطهر است. این نور در آسمان ها اسمش منصوره است و در زمین اسمش فاطمه است. چرا منصوره؟ چون در قیامت محبین فاطمه اطهر به نصرت فاطمه اطهر نجات پیدا می‏کنند لذا آسمانیان و ملائکه و قدّوسیان او را به بانوی منصوره می شناسند. در زمین چرا اسم مبارکشان فاطمه است که از هر بدی و پلیدی و ... ایشان جدا شده است. آیه قرآن که «یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ* بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشاءُ [13] مخصوص حضرت زهرا() می باشد. حالا این تفضل وجود دارد یا نه که چنین وجود مقدسی بیاید زمینی بشود؟ بیاید بشود مربّی ما، «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ أَطْفَالَ شِیعَتِنَا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ تُرَبِّیهِمْ فَاطِمَةُ ع‏»[15]سلام الله علیها وقتی حضرت زهرا() می درخشد و نور مبارکش متلالؤ می شود ملائکه چشمشان تاب دیدن این نور را ندارد طوری که پیغمبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم می فرماید که این چشم بسته می شود. می گویند سجده می کنند خدای متعال را می گویند که خدا این چه نوری است که آفریده ای؟! این کیست؟ خدای متعال می فرماید او فاطمه است.

 

 

 

سلام الله علیهاچرا اینها را می گویی؟ می خواهی شما یک کاری کنی که ما به ذات و کنه فاطمه اطهر() امشب دقت کنیم؟ به قول مقام معظم رهبری() که می فرمود، پی بردن به کنه فاطمه اطهر که اصلاً ممکن نیست،  «وَ ما أَدْراکَ‏ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ»سلام الله علیهاعلیه‏السلام(). باید یک ظرفیتی وجود داشته باشد، طرف می گوید که آقا من 40 شب متوسل شدم و این راه ها را رفتم که خواب امام زمان() را ببینیم ولی خواب مقام معظم رهبری را دیدم. بار دوم باز چهله گرفتم باز ایشان را دیدم، بار سوم این کار را کردم باز ایشان را دیدم. گفتم بابا ایشان امام زمان توست. علمای ما هم می گویند که به ظرفیت می دهند، تو چله گرفتی که امام عصرت را ببینی، منتها تو ظرفیت دیدن امام عصرت را نداری، چهره ایشان در وجود کسی که تو ظرفیت دیدنش را داری متجلّی می شود و آن هم در چهره رهبر انقلاب است، والاّ ایشان امام عصر توست، ولی تو ظرفیت دیدن نداری. حضرت آمنه باید چه ظرفیتی داشته باشد که نور اقدس نبی خاتم، «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِی‏»[18]سلام الله علیهاسلام الله علیهاسلام الله علیهاثمرة معرفت به خلقت حضرت زهرا()

 

سلام الله علیهاسلام الله علیها() را رها کن، می خواهیم زندگیمان را کنیم. یعنی واقعاً ما در زندگیمان واحد قرآن پاس کردیم؟ یعنی آموزه های قرآن را کسی به ما درس می دهد؟ چرا درس نمی دهد؟ چون نمی پذیریم و طالب ندارد. بله روخوانی و روان خوانی و تجوید را می گذارند که حداقل اگر یک وقتی آقایی کردی و آمدی قرآن را باز کردی، 2 آیه ای بخوانی. اما معالم قرآنی را چه کسی به ما آموزش می دهد؟ چه زمانی ما می رویم که آموزش ببینیم؟ اما یک خورده نگاه کنیم می بینیم که همه می‏رویم زبان را آموزش می بینیم، می گوییم که زندگی بدون زبان و کامپیوتر نمی شود.

 

 

 

 

 

سلام الله علیهاصلی الله علیه و آله و سلمخدا نمی فرماید که من به تو فرزند دادم؛ چون باز هم به حضرت فرزند داده بود، دیگر لازم نبود که سوره نازل بشود. «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ*فَصَلّ‏ِ لِرَبِّکَ وَ انحَْرْ»[20] بلند شو و تسبیح کن و تقدیس کن و نماز بگذار و نحر کن. « إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْترَُ»[21]()() ، ()()( یعنی تثبیت حاکمیت الهی در همه عالم خلقت. حالا این تفضل است یا نیست؟ خود وجود رسول اللهصلی الله علیه و آله و سلم تفضل است، آن کسی که رسول الله را پایدار نگه می دارد، حکومت پیغمبر و رسالت او را نگه می دارد قطعاً او هم تفضل الهی است.      

 

 

[1] . الحدید : 28

[3] . التکاثر : 8

[5] . المائدة : 54

[7] . کافی، ج5، ص 4

[9] . یس : 17

[11] . ارشاد القلوب ، دیلمی ، ج2، ص 322

[13] . تفسیر قمی، ج2، ص 322

[16] قَالَ لَهُ (امیرالمومنین) الْیَهُودِیُّ فَلَقَدْ أَوْحَى اللَّهُ إِلَى أُمِّ مُوسَى لِفَضْلِ مَنْزِلَةِ مُوسَى ع عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ لَهُ عَلِیٌّ ع لَقَدْ کَانَ کَذَلِکَ وَ لَقَدْ لَطَفَ اللَّهُ جَلَّ ثَنَاؤُهُ لِأُمِّ مُحَمَّدٍ ص بِأَنْ أَوْصَلَ إِلَیْهَا اسْمَهُ حَتَّى قَالَتْ أَشْهَدُ وَ الْعَالَمُونَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ مُنْتَظَرٌ وَ شَهِدَ الْمَلَائِکَةُ عَلَى الْأَنْبِیَاءِ أَنَّهُمْ أَثْبَتُوهُ فِی الْأَسْفَارِ وَ بِلُطْفٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَاقَهُ إِلَیْهَا وَ وَصَلَ إِلَیْهَا اسْمَهُ لِفَضْلِ مَنْزِلَتِهِ عِنْدَهُ حَتَّى رَأَتْ فِی الْمَنَامِ أَنَّهُ قِیلَ لَهَا إِنَّ مَا فِی بَطْنِکِ سَیِّدٌ فَإِذَا وَلَدْتِهِ فَسَمِّیهِ مُحَمَّداً فَاشْتَقَّ اللَّهُ لَهُ اسْماً مِنْ أَسْمَائِهِ فَاللَّهُ مَحْمُودٌ وَ هَذَا مُحَمَّدٌ(احتجاج، ج1، ص 216)

[18] . البقرة : 129

[20] . کوثر: 3

[22]<span style="font-size:12.0pt;line-height:120%;2 Mitra" "=""> . القصص: 5

 

 

نام

پست الکترونیک

* کد امنیتی

تصویر کد امنیتی

* نظر

تخریب قبور ائمه علیهم السلام در بقیع
با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین
حاج احمد پـنــاهـیــان
زمان:
جمعه ۳۱ فروردین ماه از ساعت ۲۰
(قرائت قرآن، احکام، سخنرانی، عزاداری)
مکان:
مقتل الشهداء‌ فاطمیه
کلیه حقوق برای پایگاه اطلاع رسانی هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام محفوظ است